eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
981 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
D1737507T14616868(Web).Mp3
1.02M
⭕️ لطفا مختصری درباره زمان و دوران ظهور امام زمان علیه السلام توضیح بفرمایید. 🎤 @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
#راه_روشن 🌹امام خامنه ای(مد ظله العالی): زن اگر چنانچه در محیط خانواده، محترم شمرده بشود، بخش مهمّی
🌹امام خامنه ای(مد ظله العالی): ▪️باید حركت ما در جهت حركت زینبی باشد؛ باید همّت ما، عزّت اسلام و عزّت جامعه‌ی اسلامی و عزّت انسان باشد. ۱۳۹۲/۰۸/۲۹ @Fahma_KanoonTaha
یک آیه یک قصه.mp3
9M
🙂 قصه شماره ۱ 👏 آی قصه قصه قصه 🌱 👏 یه قصه درسته 🌱 👏 نه دست و پا شکسته 🌱 🌺 و أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُواالزَّكَاةَ ۚ وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَاللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ🌺 🌹(سوره بقره، آیه ۱۱۰)🌹 🌺 و نماز به پا دارید و زکات بدهید و بدانید که هر چه از اطاعت حق و کار نیکو برای خود پیش می‌فرستید آن را در نزد خدا خواهید یافت، که محققا خداوند به هر کار شما بیناست.🌺 @Fahma_KanoonTaha
🌸 پیامبر مهربانی ها(ص): هر که در روز جمعه صد مرتبه بر من صلوات فرستد، حـق تعالی گناهان هشتاد سالهٔ او را بیامرزد. @Fahma_KanoonTaha
✅ یک اشتباه با چندین عارضه ✍ اگر از ضعف حافظه و بی حالی شاکی هستید شاید علتش این باشد: ، به مرور باعث افزایش رطوبت و سردی روزافزون معده شده، که منجر به ضعف هضم و شلی دریچه معده نیز خواهد شد. البته این افزایش رطوبت نیز باعث ایجاد اشتهای کاذب و غذا خوردن بیش از نیاز هم موجب تشدید رطوبت و سردی معده خواهد شد... همچنین باعث ضعف حافظه و بی حالی و سستی خواهد شد همزمان با افزایش سودا باعث خشکی مغز و یکی از عوامل ایجاد سوت سر و یا سردرد می باشد؛ و از طرفی شلی دریچه معده خود عاملی برای صعود بخارات از معده به سر و تشدید سردرد می باشد. این سودا همزمان باعث عوارض گسترده و فراوانی چون خشکی کبد و احساس گرمای کاذب در کبد میگردد که تمایل فرد را به خوردن مایعات سرد و یخ بیشتر نموده بر سردی معده و گرمی کبد می افزاید. این افزایش سودا همچنین، کمودت ِ (کدری و پژمردگی) رنگ چهره، لک و کک، مک در پوست را در پی خواهد داشت... بهتر است با رعایت جدی زمان خواب یعنی دو ساعت بعد از اذان مغرب و پرهیز از خواب نابجا به حفظ سلامت و شادابی خود کمک کنیم. 📚مجله طب اسلامی @Fahma_KanoonTaha
✍️ قصابی در حال کوبیدن ساطور بر استخوان گوسفند بود که تراشه ای از استخوان پرید گوشه چشمش. ساطور را گذاشت و ران گوشت را برداشت و به نزد طبیب رفت و ران گوشت را به او داد و خواست که چشمش را مداوا کند. طبیب ران گوشت را دید طمع او را برداشت و فکر کرد حالا که یکی به او محتاج شده باید بیشتر از او استفاده ببرد. بنابراین مرهمی روی زخم گذاشت و استخوان را نکشید. زخم موقتا آرام شد. قصاب به خانه رفت. فردا مجددا درد شروع شد به ناچار ران گوشتی برداشت و نزد طبیب رفت. باز هم طبیب ران گوشت را گرفت و همان کار دیروز را کرد تا چندین روز به همین منوال گذشت تا یک روز که قصاب به مطب مراجعه کرد طبیب نبود اما شاگرد طبیب در دکان بود قصاب مدتی منتظر شد اما طبیب نیامد. بالاخره موضوع را با شاگرد بیان کرد. شاگرد طبیب بعد از معاینه کوتاهی متوجه استخوان شد و با دو ناخن خود استخوان را از لای زخم کشید و مرهم گذاشت و قصاب رفت. بعد از مدتی طبیب آمد از شاگرد پرسید، کسی مراجعه نکرد. گفت چرا قصاب باشی آمد طبیب گفت تو چه کردی شاگرد هم موضوع کشیدن استخوان را گفت طبیب دو دستی بر سرش زد و گفت: ای نادان آن زخم برای من نان داشت تو چطور استخوان را دیدی نان را ندیدی. گرچه لای زخم بودی استخوان لیک ای جان در کنارش بود نان @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖥 نماهنگ "مولانا رسول‌الله، سیدنا رسول‌الله"‌ 🎤 ‌ ✍ ‌در پی اهانت یک نشریه فرانسوی به ساحت مقدس پیامبر اعظم(ص) @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃 🍃🌼 🌸 💫 داستان💫 ساعت سازی بود ڪه ساعت نیز تعمیر می ڪرد. روزی مردی با ساعت خرابی وارد مغازه شد. گفت: «ساعتم خراب شده فڪر می ڪنید ڪه می توانید درستش ڪنید؟» ساعت ساز جواب داد: «خوب؛ البته سعی خودم را می ڪنم.» مرد گفت: «متشڪرم اما این ساعت برای من خیلی ارزشمند است» و ساعتش را برداشت و رفت. بعد از او مرد دیگری وارد مغازه شد و گفت: «ساعتم ڪار نمی ڪند اما اگر این چیز ڪوچڪ را اینجا بگذاری و آن یڪی را هم اینجا، مطمئنم مثل روز اولش ڪار می ڪند.» ساعت ساز چیزی نگفت. ساعت را گرفت و همان ڪاری را ڪرد ڪه مرد گفته بود. ظهر نشده بود ڪه مرد دیگری وارد مغازه شد. ساعتش را گذاشت و گفت: «یڪ ساعت دیگر بر می گردم تا ببرمش.» این را گفت و مغازه را ترڪ ڪرد. قبل از اینڪه مغازه تعطیل شود؛ چهارمین مرد وارد مغازه شد. گفت: «قربان ساعتم ڪار نمی ڪند. من هم چیزی راجع به تعمیر ساعت نمی دانم لطفا هر وقت آماده شد خبرم ڪنید.» ✨🔸✨🔸✨ به نظر شما از میان چهار مرد ڪه به مغازه آمدند؛ ڪدام یڪ ساعتشان تعمیر شد؟؟ ما اغلب مشڪلاتمان را نزد خدا می بریم و در بازگشت آنها را با خود بر می گردانیم. گاهی برای خدا تعیین می ڪنیم ڪه چگونه گره از ڪار ما بگشاید. برای خدا زمان تعییین می ڪنیم ڪه تا چه زمانی باید دعای ما را برآورده سازد. درست مثل مردانی ڪه به ساعت سازی آمدند. باید مشڪل را به خدا واگذار ڪنیم... او خود پس از حل آن ما را خبر می ڪند. @Fahma_KanoonTaha