eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
979 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
📗📗 کتاب فرنگیس شامل خاطرات فرنگیس حیدرپور شیرزن خطه ی گیلان غرب است که به قلم مهناز فتاحی به عنوان اثر برگزیده جایزه کتاب سال دفاع مقدس انتخاب شد. فرنگیس حیدرپور در این کتاب ضمن بیان خاطراتش تعریف می کند که با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم و با تبر پدرش درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر می‌کند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل می‌دهد. این کتاب به روایت خاطرات زنی شجاع که در مقام دفاع توانست سرباز دشمن را اسیر کند و نیروی دشمن را به خاک و خون بکشاند، می‌پردازد. رهبر انقلاب در سفرشان به کرمانشاه به این بانوی بزرگ اشاره کرده بودند و بر ثبت خاطراتش تاکید داشتند. "بخش ناگفته و با اهمیتی از حوادث دوران دفاع را، به مناسبت شرح حال این بانوی شجاع و فداکار، در این کتاب می‌توان دید. بانو فرنگیس دلاور با همان روحیه استوار و پرقدرت و با زبان صادق و صمیمی یک روستایی و با عواطف و احساسات رقیق و لطیف یک زن با ما سخن گفته و منطقه ناشناخته و مهمی از جغرافیای جنگ تحمیلی را، با جزئیاتش، به ما نشان داده است. ما از روستاهای مرزی در دوران جنگ و مصائب فراوان آنان و آوارگی‌ها و گرسنگی‌ها و خسارت‌های مادی و ویرانی‌ها و داغ عزیزان آن‌ها هرگز به این وضوح و تفصیلی که در این روایت صادقانه آمده است خبر نداشتیم و نیز از فداکاری جوانان آنان که در شمار اولین شتابندگان به مقابله با دشمن مهاجم بودند. ماجرای قتل و اسارت دشمن به دست این بانوی دلاور هم که خود یک داستان مستقل و استثنایی است که نظیر آن فقط در سوسنگرد، در همان اوان، اتفاق افتاده بود. بانو فرنگیس را باید بزرگ داشت و از نویسنده کتاب، خانم فتاحی، به خاطر قلم روان و شیوا و هنر مصاحبه‌گیری و خاطره‌نویسی، باید بسیار تشکر کرد." 📝 @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part01_نمایش "فرنگیس".mp3
9.65M
📗کتاب صوتی "خاطرات فرنگیس حیدرپور" شیرزن خطه ی گیلان غرب قسمت 1⃣ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
⭕️#دانستنیهای_مهدویت 🔲 حجر موسی 👈 سنگی که حضرت موسی بر آن زد و چشمه های آب از آن روان شد، نزد اما
⭕️ ✨چه زیباست بدانیم که حضرت مهدی به چه شکلی ظهور می کند، چه می پوشد، در دستش چیست، با خود چه می آورد و همراهان او کیانند؟ 📜 بر اساس روایات موجود، هنگام ظهور، فرشتگان غرق شادی و سرورند. فرشته ای بالای سر مهدی(ع) قرار می گیرد و فریاد می زند: ای مردم! این حضرت مهدی است، از او پیروی کنید. (۱) ♻️ ☁️پیامبر(ص) فرمود: مهدی که ظهور می کند، ابری بالای سرش در حرکت است و فرشته ای در آن قرار گرفته، فریاد می زند: این مهدی، خلیفه خداوند است؛ از او پیروی کنید. (۲)✨ ☀️مهدی عمامه سفید جدش پیامبر بزرگوار اسلام(ص) را بر سر می نهد. (۳) 🔺پیراهن خون آلود پیامبر خدا(ص) در جنگ احد را بر تن خود دارد؛ پیراهنی که قطرات خون مقدس حضرت بر آن ریخته شده است.🔺 ❓ امام صادق(ع) به یعقوب بن شعیب فرمود: آیا نمی خواهی پیراهن قائم آل محمد(ص) را که در روز ظهور به تن می کند. به تو نشان دهم؟ عرض کرد: آری.✅ 🗃حضرت صندوقی را طلبیده، پیراهنی از آن بیرون آورد و در مقابل یعقوب باز کرد. یعقوب می گوید: ناگاه چشمم به آستینی چپ پیراهن افتاد که آغشته به خون بود.🔴 👈🏼حضرت فرمود: این پیراهن رسول الله است. روزی که دندان های پیشین حضرت را شکستند، این پیراهن را پوشیده بود؛ و قائم در همین پیراهن قیام می کند. یعقوب می گوید: خون ها را بوسیده، به چشم کشیدم آنگاه امام پیراهن را پیچید و در جای خود قرار🗃(۴) 📚منابع: ۱- تلخیص المتشابه، ج ۱، ص ۴۱۷ ۲- الصراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۶۰ ۳- عقدالدرر، ص ۲۷۷ ۴- غیبه نعمانی، ص ۲۴۳ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
🔺 #نکات_ازدواجی! 🔸عقل میگه: اول ببینین از نظر تفکّر با هم سنخیت دارین یا نه؟ بعد نوبت به محبّت میرس
🔺 ! 2️⃣ فقط با کسی ازدواج کنید که دلتون می‌گه. امّا قبل از اینکه کسی رو به خونه‌ی دلتون راه بدین، از پنجره‌ عقل تمام منظره‌ها رو نظاره کنین تا بهترین‌ها رو بعد از تجزیه و تحلیل انتخاب کنین و در نهایت به زیباترین‌ها دل ببندین. 🔸وقتی مادری برای دخترش جهیزیه‌ای آنچنانی فراهم می‌کنه، (هر چند به ظاهر از مال حلال همسرش تهیه کرده) نتیجه‌ی این تشریفات و ولخرجی‌ها سرخوردگی بقیه دخترا می‌شه. 🔸فرد مناسب، منظور فرد ایده‌آل نیست؛ مگر خود شما ایده‌آل هستین که می‌خواید طرف مقابل ایده‌آل باشه؟ منظور از مناسب، یعنی به خود، خانواده و فرهنگت نگاه کن و انتخاب کن. 📚 برگرفته از کتاب مطلع مهر @Fahma_KanoonTaha
✅ آداب غذا خوردن از نظر اسلام ✍ امام حسن مجتبی(ع) می فرمایند: برای غذا و غذا خوردن، دوازده ویژگی است که بر هر مسلمانی واجب است آنها را بداند. چهار مورد از آن واجب است، چهار مورد از آن مستحب است و چهار مورد از آن جزو آداب است. اما آنچه واجب است، عبارت است از: معرفت (بداند که رازق کیست)، راضی بودن به روزی خود، بردن نام خدا و شکر نمودن. و آنچه که مستحب است: وضو گرفتن قبل از غذا و نشستن بر طرف چپ و غذا خوردن با سه انگشت و لیسیدن انگشتان. 💥 و آنچه آداب است: خوردن از آنچه پیش روست، کوچک گرفتن لقمه‌ها و خوب جویدن غذا و کمتر به صورت دیگران نگاه کردن است.   📚 منبع: وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۵۳۹ @Fahma_KanoonTaha
🔰 🔹علاقه‌مندان می‌توانند نسبت به انتشار یک عکس از دفاع مقدس متعلق به خود یا یکی از اعضای خانواده که در دوران پر افتخار دفاع مقدس در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل حضور داشته، خاطره آن عکس را در قالب متن کوتاه صد کلمه‌ای و یا ویدئوی کوتاه ۶۰ثانیه‌ای منتشر کرده و با درج هشتگ در صفحه شبکه اجتماعی خود و تگ کردن صفحه اختصاصی پویش به نشانی های درج شده در پوستر در این پویش ملی مشارکت کنند. 🎁 به نفراتی که بیشترین پسند (لایک/فیو) را از مخاطبان دریافت کنند، جوایز نفیسی اهدا خواهد شد. 📲 instagram.com/axekhatere 🆔 @AxeKhatere @Fahma_KanoonTaha
🔰 گفتگوی روزنامه پیام عسلویه با حاج منصور خزاعی از حضور ۶۰ ساله اش در هیئت تعزیه خوانی حاج منصور خزاعی فرزند شیخ حسن خزاعی و پدر شهید سلیمان خزاعی است؛ او یکی از بزرگان دشتستان است که موی خود را در راه خدمت به امام حسین(ع) و در میدان تعزیه خوانی و مجلس عزای سیدالشهدا سفید کرده است، اکنون ۸۱ سال سن دارد؛ دارای چهار فرزند است که یکی از فرزندانش شهید مفقودالاثر (شهید سلیمان خزاعی) است اکنون به دلیل درد پاهایش چند سال است که به گفته خودش از سعادت فعالیت در تعزیه محروم شده و از این بابت بسیار اندوهگین است. پیام عسلویه به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم و صفر و جهت ترویج آیین تعزیه خوانی و آشنایی بیشتر با فعالان عرصه تعزیه دشتستان از این پدر بزرگوارجهت گفتگو دعوت کرده، با جان و دل دعوت ما را پذیرفت و سختی مسیر روستای زیارت تا دفتر روزنامه پیام عسلویه که برای این پدر بزرگوار مشکل بود را به عشق این گزارش طی کرد. با ادب و متانت خاصی از دعوت ما و احترام به جایگاهش تشکر کرد و با شوق و ذوق آمادگی خود را برای شروع مصاحبه اعلام کرد؛ از او خواستم از قدمت تعزیه روستای زیارت و چگونگی ورودش به این عرصه برایم بگوید و او اینگونه شروع کرد: پدرم به اهل بیت امام حسین(ع) علاقه خاصی داشت به صورتی که از ابتدای نوجوانی اش در تعزیه روستای زیارت نقش داشت؛ عموی پدرم مرحوم شیخ ابراهیم خزاعی برای اولین بار تعزیه را در روستای زیارت بنا نهاد؛ پدرم مشتاق شد؛ او از زمان ورودش به تعزیه تا زمانی که به رحمت ایزدی پیوست هر ساله در ایام محرم و صفر در نقش امام حسین(ع) در میدان تعزیه ایفای نقش می کرد؛ عاشق روضه و تعزیه بود؛ این عشق به من نیز سرایت کرد؛ پدرم را می دیدم و شور و اشتیاقم برای ورود به این عرصه زیاد و زیادتر می شد تا اینکه در سن ۲۱ سالگی در نقش شمر وارد میدان تعزیه شدم. هر ساله با نزدیک شدن به ماه محرم و صفر با اشتیاق فراوان با رفیقان و افرادی که در تعزیه نقش داشتند تدارکات میدان تعزیه را آماده می کردیم، تا اینکه بعد از ۱۰ سال ایفای نقش شمر، از طرف حسینیه اعظم برازجان برای بازی کردن در نقش امام حسین(ع) دعوت شدم، دعوت را پذیرفتم و بعد از آن سال دیگر نقش شمر را بازی نکردم و کاملا در نقش امام حسین(ع) بودم. حاج منصوری خزاعی از قدمت تعزیه زیارت و چگونگی انتخاب دیالوگ و نقش ها چنین می گوید: حدود صد و یک (یک قرن پیش) سال گذشته که اکثرا در هیچ جای استان بوشهر تعزیه خوانی برگزار نمی شد و اگر انجام می شد بسیار اندک بود هیات تعزیه خوانی سیدالشهدا روستای زیارت فعالیت خود در این عرصه را شروع کرد؛ هیات تعزیه خوانی سیدالشهدا روستای زیارت حدود یک قرن قدمت دارد؛ مرحوم شیخ ابراهیم خزاعی دیالوگ های بازیگران تعزیه را از به نام با مرحوم گرد آوری کرده بود که هر ساله از آن استفاده می شد. حاج منصور هر چند دقیقه در میان صحبت هایش با حرکت دستان خود چندین بیت شعر می خواند و باعث از بین رفتن خستگی من و همراهانش می شد؛ او پر از فهم، ادب و کمالات بود و این صفات او از صحبت هایش نمایان بود، دوست داشت سوالات بیشتری از او بپرسم، و چندین بار تکرار کرد: دخترم هر سوالی داری بپرس من جواب می دهم. از حاج منصور چگونگی تامین مخارج تعزیه خوانی را پرسیدم و او ادامه داد: تمامی هزینه های تعزیه و حتی اطعام مردم در روز عاشورا از نذورات مردم و کمک خیرین جمع آوری می شود؛ تا به امروز نشده که در هزینه تعزیه لنگ بمانیم چون مردم و خیرین همیشه همراه ما بوده اند. به او می گویم با توجه به اینکه هیات های تعزیه خوانی در سراسر استان زیاد شده اند استقبال مردم از گذشته تا به امروز از تعزیه روستا برایم تعریف کن، پاسخ می دهد: زمانی که تعزیه خوانی در روستای زیارت شروع شد تاکنون استقبال مردم بسیار فراوان بوده و هست؛ هر ساله جمعیت چند هزار نفری از سراسر استان و کشور برای دیدن تعزیه به روستای زیارت می آیند. اما طی سالیان اخیر در سراسر استان شاهد گروه های زیاد تعزیه خوانی هستیم که تعزیه را به چشم تئاتر می بینند و به صورت غیر حرفه ای اجرا می کنند. امسال نیز به دلیل شیوع ویروس کرونا کلیه مراسمات تعزیه خوانی در سراسر استان کنسل شده است.
حاج منصور در ادامه صحبت هایش خاطره ای تلخ از سالیان قبل که در نقش شمر بود را این گونه تعریف کرد: یکی از روزها در سن ۲۵ سالگی که در حال اجرای نقش شمر بودم، دقیقا زمانی که در حال تیز کردن شمشیر و خنجرم برای کشتن امام حسین(ع) بودم ناگهان متوجه حضور یکی از تماشاچیان شدم که تحت تاثیر تعزیه قرار گرفته و احساساتی شد، دوید به سمت من، شمشیر را برداشت و می خواست به سمت من حمله کند؛ به من گفت عبدالله را کشتی می خواهی امام حسین(ع) را هم بکشی؟ به سمت من دوید و من فریاد زدم به دادم برسید. شمشیر را که به سویم تکان داد از کنار گوشم رد شد؛ نیروهای انتظامی وارد میدان شدند و آن فرد را به بیرون از میدان برده و متوجه اشتباهش کردند. حاج منصور از صحبت کردن و توضیح دادن خسته نمی شد، نمایان بود که از صحبت کردن در مورد تعزیه بسیار لذت می برد، ادامه داد: در زندگیم هر زمان به ائمه متوسل شدم ناامید نشده ام، با اینکه نقش شمر را بازی می کردم اما مردم به خلوص نیتم اعتقاد داشتند و به من احترام می گذاشتند؛ به صورتی که در سن ۲۳ سالگی در میدان جنگ مبارز می طلبیدم، زمانی که باید سر امام حسین(ع) را از تنش جدا می کردم قلبم می لرزید و اشک از چشمانم جاری می شد، پدرم می گفت پسرم تو در نقش شمر هستی و من در نقش امام حسین(ع)، چرا اشک می ریزی؟ اما من برایم انجام دادن این کار (جدا کردن سر امام حسین(ع))، با اینکه تعزیه بود، سخت بود. همان سال قبل از اینکه برای بریدن سر امام در میدان تعزیه اقدام کنم بانویی در جمعیت با در دست داشتن کودکی چند ماهه به سویم آمد، طفل چند ماهه اش را در بغل من قرار داد و گفت پسرم بی تابی می کند برای شفا هم که شده دستی بر سر فرزندم بکش. این کار را انجام دادم و متوجه محبوبیتم در نزد مردم شدم. چند مدت بعد همان بانو به من گفت از آن روز که دستی بر سر فرزندم کشیدی تا امروز فرزندم بی تابی نمی کند و حالش خوب شده، با این خبر اتفاق آن روز به شیرین ترین خاطره زمان تعزیه خوانی ام تبدیل شد. بر اساس این گزارش، حاج منصور پس از اتمام صحبت هایش از مجموعه روزنامه (پیام عسلویه) تشکر کرد و گفت: خوشحالم که برایم ارزش قائل شده اید و به من و جایگاهم احترام گذاشتید؛ تاکنون هیچ نهاد یا مسئولی جهت انجام فعالیتم در این عرصه از من تشکر نکرده بود به همین دلیل از این مجموعه رسانه ای بسیار سپاسگزارم. @Fahma_KanoonTaha
99-07-03 ameli.mp3
11.59M
📚 سفر معنوی و همراهی با شعارهای کربلا 👤 🗓 پنج شنبه ۱۳۹۹/۷/۳ @Fahma_KanoonTaha
🔆 👨‍👦‍👦 مردی يه ساندويچ برای دوتا پسر ڪوچيڪش گرفت؛ گذاشت روی ميز، 🔸به اولی گفت: "تو نصف ڪن!" 🔹و به دومی گفت: "و تو انتخاب ڪن!" 🔸يعنی اگه اولى يه وقت عمدا نامساوى نصف ڪنه، دومى حق داشته باشه ڪه اول انتخاب ڪنه! 🔺«خیلی چیزها مثل عدالت و انصاف رو میشه در عمل به بچه ها یاد داد، تا در مواخذه و تنبیه یا حرف» @Fahma_KanoonTaha