🔰هفده شهریور از #ایام_الله است 💢 #امام_خمینی(ره): «یادتان نرود که ما یک ۱۷ شهریور داشتیم. ۱۷شهریور از ایّام الله است. و باید یادمان نرود این را.» 📌 به مناسبت جنایت رژیم پهلوی در به خاک و خون کشیدن مردم در روز ۱۷ شهریور ۵۷ @Fahma_KanoonTaha

هشدار تکان‌دهنده آیت‌الله جاودان به نمایندگان مجلس جهنم رفتنتان قطعی است... @Fahma_KanoonTaha

قتلگاه شهیدان #بی_مزار محمد اینانلو و مرتضی کریمی، چند شهید دیگر از پیکر شهید کریمی چیزی باقی نماند #پیکر_بعضی_از_شهدا_بازنگشته... 😔 نحوه شهادت با اصابت کورنت 🌹#شهادت: ۹۴/۱۰/۲۱ @Fahma_KanoonTaha

📎 #تصویر صفحه ۳۸۳ 📖 #سوره_نمل 📁 #جزء۲۰ @Fahma_KanoonTaha

🌸 زیارت امام موسی کاظم (ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) در روز چهارشنبه ✨السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلِيَاءَاللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا حُجَجَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا نُورَاللّٰهِ فِى ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَىٰ آلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، بِأَبِى أَنْتُمْ وَ أُمِّى، لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللّٰهَ مُخْلِصِينَ، وَ جَاهَدْتُمْ فِى اللّٰهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّىٰ أَتاكُمُ الْيَقِينُ، فَلَعَنَ اللّٰهُ أَعْداءَكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَجْمَعِينَ، وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ، يَا مَوْلاىَ يَا أَبا إِبْراهِيمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ، يَا مَوْلاىَ يَا أَبَاالْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ، يَا مَوْلاىَ يَا أبا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، يَا مَوْلاىَ يَا أَبَاالْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَنَا مَوْلىً لَكُمْ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَ جَهْرِكُمْ، مُتَضَيِّفٌ بِكُمْ فِى يَوْمِكُمْ هٰذَا وَ هُوَ يَوْمُ الْأَرْبَعاءِ، وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ، فَأَضِيفُونِى وَ أَجِيرُونِى بِآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ. @Fahma_KanoonTaha

🔔 پرهیز از بخل ورزی 🌿🌸🌿 🌸🌿 🌿 (اخلاقی)  قَالَ(عليه السلام) يَقُولُ: وَ قَدْ مَرَّ بِقَذَرٍ عَلَى مَزْبَلَةٍ هَذَا مَا بَخِلَ بِهِ الْبَاخِلُونَ وَ رُوِيَ فِي خَبَرٍ آخَرَ أَنَّهُ قَالَ هَذَا مَا كُنْتُمْ تَتَنَافَسُونَ فِيهِ بِالْأَمْسِ. و درود خدا بر او، فرمود: (در سر راه از كنار مزبله اى عبور مى كرد.) اين همان است كه بخيلان به آن بخل مى ورزند (و در روايت ديگرى نقل شد كه) اين چيزى است كه ديروز بر سر آن رقابت مى كرديد. 💕 #نهج_البلاغه_حکمت_۱۹۵ @Fahma_KanoonTaha

🔰 باب دوازدهم بیان احادیث قدسی که در #شأن #حضرت_علی و سایر امامان علیه السلام آمده است که درباره امامت آنها تصریح شد و معنای امامت را بیان می کند 4⃣6⃣3⃣ محمد بن یعقوب کلینی این حدیث را از محمد بن یحیی و محمد بن عبدالله از عبدالله بن جعفر از حسن بن ظریف و علی بن محمد از صالح بن ابو حماد از بکر بن صالح از عبدالرحمن بن سالم از ابو بصیر از ابو عبدالله علیه السلام روایت کرده که حضرت فرمود: پدرم به جابر بن عبدالله انصاری گفت: من یک حاجتی با تو دارم که می توانی روزی پیش من بیایی که با هم بنشینیم و از تو آن حاجت را سؤال کنم؟ جابر گفت: هر وقت که تو می خواهی. لذا روزی جابر با پدرم تنها بودند، من هم حضور داشتم. پدرم به جابر گفت: ای جابر، به من از لوحی خبر بده که در نزد مادرم فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله دیده ای و بگو که مادرم درباره آن لوح به تو چه گفت؟ جابر عرض کرد: خداوند را شاهد می گیرم که من روزی به نزد فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شدم تا تولد حسین علیه السلام را به وی تهنیت بگویم. در دست ایشان یک لوح سبز رنگ دیدم. من تصور کردم که از زمرد است و در داخل آن لوح، نوشته های سفیدی دیدم که شبیه نور خورشید بودند و می درخشیدند. پس من به حضرت گفتم: پدر و مادرم فدای تو باد ای دختر رسول خدا، این لوح چیست؟ حضرت به من فرمود: این لوحی است که خداوند به رسولش محمد صلی الله علیه و آله هدیه کرده است که در آن نام شوهرم علی و نام دو فرزندانم (حسن و حسین) و نام سایر امامان از نسل من نوشته شده است و پدرم هم آن را به من داده تا این مژده را به من بدهد. بعد جابر اضافه می کند: مادرت آن لوح را به دست من داد و من خواندم و یک نسخه از آن را برداشتم. پدرم گفت: جابر، می توانی آن نسخه را به من نشان بدهی؟ پدرم با جابر رفتند به خانه جابر، جابر آن صحیفه را از صندوقی بیرون آورد، بعد پدرم به جابر گفت: تو به نسخه خودت نگاه کن من می خوانم برایت: آن وقت پدرم از نسخه ای که همراه داشت خواند، کوچکترین تفاوتی با هم نداشتند. بعد جابر گفت: من خداوند را شاهد می گیرم که در لوح این مطالب نوشته شده بود: بسم الله الرحمن الرحیم این کتابی است از جانب خداوند عزیر و حکیم برای محمد نبیش و نورش و سفیرش و حجابش و دلیلش، که آن را روح الامین از جانب خداوند به محمد نازل کرده که خداوند می فرماید: ای محمد، نامهای مرا بزرگ بشمار و در قبال نعمتهایم شکر کن و نعمتهای مرا انکار مکن. بدرستی که من خدایی یگانه هستم که جز من خدایی نیست و من شکننده جباران و دادرس مظلومان و پاداش دهنده دین هستم و من خداوند یگانه ای هستم که هر کس به فضل غیر من امیدوار باشد و یا از عدالت غیر من بترسد، او را چنان معذب می کنم که هیچ کدام از اهل عالم را چنان معذب نکرده باشم. پس ای محمد، بر من عبادت کن و بر من توکل نما. من هر پیامبری را فرستادم روزهایش را کامل کردم و نبوتش را تمام نکردم مگر این که برایش وصی بعد از خودش قرار دادم. و من تو را نسبت به سایر انبیاء برتری دادم و وصی تو را نسبت به اوصیای آنان افضل نمودم و من به تو با دادن دو نوه ات (حسن و حسین) کرامت کردم، حسن را بعد از انقضای مدت عمر پدرش معدن علم خودم قرار دادم و حسین را هم خزانه دار وحی خود ساختم و بوسیله شهادت او را گرامی ساختم و پایان عمرش را توام با سعادت نمودم. پس او افضل از همه شهداء از حیث درجه می باشد.

کلمه تام خود را در نزد او قرار دادم و حجت بالغ من با اوست. بوسیله محبت او و خانواده اش، من پاداش نیکو می دهم و یا در اثر دشمنی بر او عذاب می دهم. اول آنها از صلب امام حسین، سید عبادت کنندگان و زینت اولیای من می باشد. بعد از او فرزندش که شبیه جدش احمد است، محمد باقر را معدن علم و حکمتم قرار دادم. به زودی شک کنندگان درباره امامت جعفر هلاک می شوند (یعنی هر کس امامت امام صادق را شک کند جزو گمراهان است) هر کس جعفر را رد کند مانند این است که سخن حق مرا رد کرده. من جعفر را گرامی خواهم نمود و او را بواسطه احسان و محبت به پیروان و اصحاب و دوستدارانش شاد و مسرور خواهم نمود. و بعد از او برای فرزندش موسی آزمایش کور و تاریک مقدر شده (یعنی اغلب عمرش را در زندان خواهد گذراند). زیرا ریسمان قضای من قطع نمی شود و حجتم هم مخفی نمی ماند. و اولیای من بوسیله جانهای وفا به عهد، سیراب می شوند و هر کس یکی از اینها را انکار کند، نعمت مرا انکار کرده (چون وجود امام برای هدایت و جلوگیری از گمراهی، بزرگترین نعمت می باشد). و هر کس آیه را از کتاب من تغییر بدهد به من تهمت زده است. وای بر افترا زنان و کسانی که هنگام پایان مدت عمر موسی بنده و دوست و برگزیده من، درباره امامت فرزندش علی (امام رضا) که ولی و ناصر من می باشد او را انکار کنند. این علی کسی که من او را با لباس نبوت پوشاندم (یعنی جانشین نبوت کردم). او را یک عفریت مستکبر می کشد و در شهری دفن می کند که آن را بنده صالحی بنا کرده است (منظور شهر مشهد است) در کتاب یک شخص شرور (منظور هارون الرشید است) این سخن من درباره او تحقق خواهد یافت و من او را قبل از مرگش بوسیله فرزندش محمد و جانشین او بعد از خودش و وارث علم او، شاد و مسرور خواهم نمود. پس محمد معدن علم من و مکان سر من و حجت من بر خلقم می باشد. هر بنده ای به امامت او ایمان آورد، شفاعت او را درباره هفتاد نفر از اهل بیتش قبول می کنم که همه آنها مستوجب آتش باشند. و این سعادت را با فرزندش (امام علی النقی) که ولی و ناصر و شاهد من در میان خلق می باشد کامل تر می کنم و از او کسی را بیرون می آورم که دعوت کننده بر راه من است و معدن علم من هم می باشد و آن نامش حسن (عسگری) است. و این امامت را با دادن (م ح م د) به حسن تکمیل می نمایم او یعنی (محمد) رحمت برای همه جهانیان است. در او کمال موسی و روشنی عیسی و صبر ایوب هست. در زمان (مهدی) اولیاء من خوار می شوند و سر آنها را مانند سر ترکها و تاتارها می برند و آنها کشته می شوند و آنها را می سوزانند و همیشه آنها از دشمنانشان مرعوب و ترسناک می شوند. زمین با خون آنان رنگین می شود و من بوسیله وجود آنان همه تاریکی های گمراهی را از میان مردم بر می دارم و بوسیله آنان، لغزش کنندگان در دین را به دیگران می شناسانم و با وجود آنها سختیها و قحطیها را از میان امت اسلام بر می دارم. آنها کسانی هستند که از سوی خداوند بر آنان درود و رحمت نازل می شود و آنها نجات یافتگان و هدایت شدگان هستند. عبدالرحمن بن سالم گفته: ابو بصیر به من گفت: ای سالم، اگر تو در تمام عمرت فقط این حدیث را درباره پیامبر و عترتش شنیده باشی، برایت کافی است که به حقانیت آنان معتقد شوی. این حدیث را از غیر اهلش مخفی نگهدار. شیخ صدوق این حدیث را در عیون الاخبار از پدرش و محمد بن حسن بن احمد بن ولید از سعد بن عبدالله و عبدالله بن جعفر حمیری از ابو الخیر صالح بن ابو حماد و حسن بن ظریف از بکر بن صالح، نقل کرده است. باز هم شیخ صدوق این حدیث را از پدرش و محمد بن موسی بن متوکل و محمد بن علی ماجیلویه و احمد بن علی بن ابراهیم بن هاشم و حسین بن ابراهیم ابن ناتانه و احمد بن زیاد بن جعفر همدانی از علی بن ابراهیم بن هاشم از پدرش از بکر بن صالح از عبدالرحمن بن سالم از ابو بصیر از ابو عبدالله علیه السلام نقل کرده، و بعد شیخ صدوق همان حدیث مفصل قبلی را ذکر نموده است. @Fahma_KanoonTaha

5⃣6⃣3⃣ باز هم شیخ صدوق از ابو محمد حسن بن حمزه ابو العلوی از ابو جعفر محمد بن درست سروی از جعفر بن محمد بن مالک از محمد بن عمران کوفی از عبدالرحمن بن ابو نجران و صفوان بن یحیی از اسحاق، بن عمار از ابو عبدالله علیه السلام نقل کرده که حضرت به او فرمود: ای اسحاق می خواهی بر تو مژده ای بدهم؟ اسحاق می گوید: بلی، ای فرزند رسول خدا. بعد حضرت می فرماید: ما صحیفه ای با املای رسول خدا صلی الله علیه و آله و با خط جدم امیرالمومنین علیه السلام پیدا کرده ایم که در آن چنین نوشته شده است. بسم الله الرحمن الرحیم  این نوشته ای از جانب خداوند حکیم می باشد. و بعد مضمون همان حدیث قبلی را ذکر نموده است. @Fahma_KanoonTaha

🎥 روز #اول_صفر؛ ورود اسرای #کربلا به شهر شام در سال ۶۱ هجری‌ از امام سجاد علیه السلام پرسیدن که کجا خیلی بهت سخت گذشت سه بار گفت شام نگفت کربلا نگفت نزدیک گودی قتلگاه گفت شام چون ۶ هزار رقصنده جلوی سرهای رو نیزه هلهله و شادی کردند! @Fahma_KanoonTaha

🔴 خاطره رهبرمعظم انقلاب از کشتار هفده شهریور ♦️من از روز هفدهم شهریور سال ۱۳۵۷ خاطره‌ای در ذهن دارم. قبل از آن که این حادثه خون‌بار در تهران اتّفاق بیفتد، سیاست رژیم ستمشاهی به دنبال این بود که مبارزان و به تبع آن ملت ایران را، به تندرو و کندرو، افراطی و معتدل تقسیم کند. ♦️این، نکته خیلی قابل توجّهی است که امروز مثل آیینه‌ای، همه عبرتها را به ما درس میدهد. کسی که روزنامه‌های آن وقت و اظهارات مسؤولان رژیم ستمشاهی را مطالعه میکرد، میفهمید که اینها میخواهند کسانی را که در مقابل آنها هستند و مبارزه میکنند، از هم جدا کنند. عدّه‌ای را که طرفداران و علاقه‌مندان مخلص امام بودند و راه امام را علناً اظهار میکردند، به عنوان تندرو و افراطی و متعصّب معرفی میکردند. در مقابل اینها هم، بعضی از کسانی را که علاقه‌مند به مبارزه بودند، ولی خیلی جدّی در آن راه نبودند، یا جدّی بودند، ولی دستگاه آن‌طور خیال میکرد اینها جدیّتی ندارند، به عنوان افرادی که معتدلند و با اینها میشود مذاکره و صحبت کرد، معرفی میکردند. من در آن روز این احساس خطر را کردم. ♦️آن زمان من در جیرفت تبعید بودم. شاید روز ۱۴ یا ۱۵ شهریور بود. به یکی از آقایان معروف که در قم بود، نامه‌ای نوشتم و سیاست رژیم (مبنی بر تقسیم مبارزان و به تبع آن ملت ایران به تندرو و کندرو، افراطی و معتدل) را برای آن آقا تشریح کردم و گفتم اینها با این تدبیرِ خباثت‌آمیز میخواهند بهانه‌ای برای سختگیری بر مخلصان و عشاق امام بزرگوار به دست آورند و شما را بدون این‌که خودتان بخواهید، در مقابل آنها قرار دهند. این نامه را نوشته بودم؛ اما هنوز نفرستاده بودم. ♦️روز شنبه هجدهم شهریور بود که رادیو و روزنامه‌ها، خبر کشتار هفدهم شهریور را پخش کردند. فردای آن روز، ما در جیرفت از این قضیه مطلع شدیم. من برداشتم در حاشیه آن نامه برای آن آقا نوشتم که: «باش تا صبح دولتش بدمد، کاین هنوز از نتایج سحر است». آن نامه را به وسیله‌ی مسافر، برای آن آقای محترم فرستادم. آنها شروع کردند سختگیریها را علیه مبارزان و انقلابیون حقیقی راه انداختن که نمونه‌اش کشتار هفدهم شهریور بود. بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۷۶/۰۶/۱۹ @Fahma_KanoonTaha