#اقدام_انقلابی
🔵رهبر انقلاب در نامهای به رئیسجمهور اعلام کرد که طبق نامهای که کارخانههای تولیدکننده لوازم خانگی به ایشان نوشتهاند، واردات این محصولات باعث شکستن کمر تولیدکنندگان میشود و باید جلوی آن گرفته شود. رئیسی هم به وزرایش دستور داد واردات لوازم خانگی از دو شرکت کره جنوبی ممنوع شود.
🔴تصمیم قاطع نظام درباره ممنوعیت واردات لوازم خانگی از کره جنوبی، اقدام مهمیست که هم به تقویت صنعت تازه در مسیر رشد قرار گرفته تولید لوازم خانگی در داخل کشور کمک میکند و هم حکم تنبیه کرهجنوبی را دارد که سه سال پیش، با ترامپ علیه ایران همکاری کرد و بازار ما را ترک کرد..
♦️همین کره جنوبی هم برای ایجاد و تقویت سامسونگ و شرکت های مشابه ۱۶، ۱۷ سال مداوم واردات لوازم خانگی را ممنوع کرد اما مشوق ها و تسهیلات را محدود به چند شرکت با تولید باکیفیت کرد و هر شرکتی که سطح حداقلی را رعایت نمی کرد از دایره مشوق ها خارج می شد و شرکت دیگری جایگزین می شد.
@Fahma_KanoonTaha
16.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #خیانت_بزرگ
⭕️ پشت پردهی اتفاقات مرزهای آذربایجان و ایران
⭕️ پولهای گندهگویی و شرارتهای اردوغان در منطقه را چه کسانی تامین میکنند؟
@Fahma_KanoonTaha
📚 جشنواره کتاب بچه های مسجد
¤ کتابخوان برتر
¤ کتابخانه برتر
¤ کتابدار برتر
¤ سفیران کتاب
برای کسب اطلاع بیشتر و شرکت در مسابقه به سامانه بچه های مسجد www.bachehayemasjed.ir و وب گاه جشنواره به نشانی www.ravaqeketab.ir مراجعه نمایید.
مهلت ارسال آثار: تا ۱۴۰۰/۸/۱
از برگزیدگان در دو مرحله استانی و کشوری تقدیر بعمل خواهد آمد.
ارتباط با دبیرخانه جشنواره: ۹-۴۴۸۴۸۸۳۵-۰۲۱
(ستاد کانون های فرهنگی هنری مساجد استان تهران)
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
📚 جشنواره کتاب بچه های مسجد ¤ کتابخوان برتر ¤ کتابخانه برتر ¤ کتابدار برتر ¤ سفیران کتاب برای کسب
🔺#نکته:
این برنامه ویژه اعضای کانون(کتابخوان برتر و سفیران کتاب) و کتابخانه و کتابدار کانون فرهنگی هنری مساجد کشور می باشد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن مذکور تماس حاصل فرمایید.
کانون طه آبپخش
#اقدام_انقلابی 🔵رهبر انقلاب در نامهای به رئیسجمهور اعلام کرد که طبق نامهای که کارخانههای تولیدک
🔴 نکته ای ظریف در مورد نامه اخیر #مقام_معظم_رهبری مبنی بر ممنوعیت واردات #لوازم_خانگی از دو شرکت کره ای به ذهنم رسید و اینکه آیا فردا اگر کسانی پیدا شوند و بگویند منظور رهبر عدم واردات از مبدا کره بوده و محصولات لوازم خانگی این دو شرکت را می توانیم از کشور ثالث وارد کنیم، واکنش مدعیان ماله کشی که در قضیه واردات #واکسن آمریکایی و انگلیسی فرمان رهبری را به همین سیاق دور زدند چگونه خواهد بود و بنظرتان فریاد وا رهبرا سر نخواهند داد و وارد کنندگان را ضد ولایت فقیه نخواهند خواند!؟
@Fahma_KanoonTaha
🔻رکورددار پرواز رزمی با فانتوم به یاران شهیدش پیوست
🔸امیر «منوچهر محققی» خلبان افسانهای نیروی هوایی ارتش دار فانی را وداع گفت. او دارای رکورد ۱۸۲ سورتی پرواز برونمرزی بود و با بیش از ۳۰۰۰ ساعت پرواز با فانتوم در ایران رکورددار است.
@Fahma_KanoonTaha
2.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #استوری
🌿 شما به ملکوت نزدیکتر هستید...
🔸 شما جوانها... بهتر میتوانید #تهذیب_نفس کنید...
@Fahma_KanoonTaha
🔻«فتحعلی اویسی» به کما رفت
🔸محمد شیری، بازیگر شبهای برره: آقای فتحعلی اویسی چندی پیش بر اثر سکته مغزی به کما رفته و حال خوبی ندارد. او در تهران بستری است و از مردم میخواهم برای سلامتیاش دعا کنند.
@Fahma_KanoonTaha
#راه_روشن
امام خامنهای(مد ظله العالی):
رسانهی ملی، دانشگاهی برای ارتقاء سطح آگاهی و معرفت عمومی، و آوردگاهی برای مقابله با امواج خصمانهی تحریف و تفتین، و آسایشگاهی برای بهرهمندی چشم و دل همگان از جلوههای زیبائی و هنر، و قرارگاهی برای پراکندن امید و نشاط در فضای عمومی کشور است. ۱۴۰۰/۰۷/۰۷
@Fahma_KanoonTaha
🌳 #پندانه 🌳
داشتن ذهن پاک، نعمتی است بس بزرگ
🔹شخصی تنها کفشی را که داشت برای تعمیر نزد پینهدوز برد ...
🔸از آنجا که پینهدوز در صدد تعطیل کردن دکانش بود، به او گفت: فردا برای تحویل کفشهایت بیا...
🔹با ناراحتی گفت: اما من کفش دیگری ندارم که تا فردا بپوشم!
🔸پینهدوز شانه بالا انداخت و گفت: به من ربطی ندارد اما می توانم یک جفت کفش مستعمل تا فردا به تو قرض بدهم.
🔹فریاد کشید: چی؟! تو از من میخواهی کفشی را بپوشم که قبلا پای کس دیگری بوده؟!
🔸پینه دوز با خونسردی جواب داد: حمل افکار و باورهای دیگران تو را ناراحت نمیکند ولی پوشیدن یک جفت کفش دیگری تو را میآزارد؟!
@Fahma_KanoonTaha
✍میرزا اسماعیل دولابی(ره):
بعضی سالها میشد که مزرعهی اصلی ما آفت میخورد و تمام محـصولمان از بین میرفت. یک قطعه زمین کوچک هم جای دیگـری کاشـته بـودیم، بـه اصـطلاح کنارهکاری، و اصلاًَ آن را به حساب نمیآوردیـم؛ اما همـهی خـرج سـالمان را همـان کنارهکاری تأمین میکرد و جبران همهی خسارت مزرعهی اصلی را هم مینمود.
خوب است مؤمن در کنار عبادات و اعمال واجبش یک عمـل مـستحب، هـر چنـد هـم کـه کوچک باشد، به طور خصوصی برای خودش قرار بگـذارد، مثـل دسـتگیـری از یـک خانوادهی فقیر یا سرپرستی یتیم و چندتا صلوات موقع نماز یا خواب، چه بسا فردای قیامت همین کنارهکاری باعث نجات انسان شود.
📚مصباحالهدی، ص ۲۳۲
چه توصیه جذابی مثلا بعد از نماز مغرب ۱۴ صلوات هدیه به اموات خصوصا پدر و مادر و اجدادمون تقدیم کنیم.
@Fahma_KanoonTaha
اسمش عبدالله بود...
توی شهر معروف بود به عبدالله دیوونه، همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هر جا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد...
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هر کی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا؛ حسین حسین خونه ما💔. .
خونه ما 💔💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه
به خانمش گفت، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .
واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر، کسی کار بهش نمیداد هر جا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .
روز اول گذشت، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔
رفت؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه؟!
عبدالله دیوونه گریه اش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔
عبدالله خنده اش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هر کی میرسید می خندید می گفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریه اش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب 💔
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻♂
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود، خیلی خوب صحبت میکرد
آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍
میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود
حواست بود خرج هیئتت رو نداره
اینجوری هواشو داشتی
آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ...
میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!🚶🏿♂
میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔
اقا جان خیلی از اربعین جا موندن التماس دعا داشتن...اقا جان این خودت و این جاماندگان😭😭😭
اگر دلت گرفته التماس دعا
💔😭
💚🙏🏼🙏🏼🌷🌷💚
@Fahma_KanoonTaha