فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
🌺 شعر خوانی خارق العاده و زیبای دخترک محجبّه در صداوسیما
🦋 با موضوع #عفاف و #حجاب
#حجاب
#نسل_کمیاب
@Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قطعه تصویری اکولایزری #سرود #ارثیه_زهرا با موضوع #عفاف_و_حجاب با همنوایی حاج امیر عباسی و #گروه_سرود #احلی_من_العسل
@Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ فیلم ویژه | ایران؛ مهد پوشش
❇️ بررسی تاریخی موضوع پوشش و #حجاب زنان در ایران معاصر و ایران باستان
📆 به مناسبت ٢١ تیرماه، ویژه #هفته_عفاف_و_حجاب
➕ تصاویر و مستندات تاریخی
@Fahma_KanoonTaha
قابل توجه خانمهای چادری
💠 آشنایی با جنسهای مختلف چادر و نحوه مراقبتش
@Fahma_KanoonTaha
#ترفندهای_خانهداری
جای هر ماده غذایی کجاست؟
1⃣ یکی از سوالات همیشگی در ذهن ما اینه که جای مناسب هر ماده غذایی کجاست؟
🍯 عسل: کابینت
🥖 نان: فریزر
🍾 روغن زیتون: کابینت
🔸زرشک: فریزر
🔸انواع ادویه: دمای اتاق
@Fahma_KanoonTaha
🔺#جایگزینهای_کیسههای_پلاستیکی
🔸 میدونید مصرف نکردن یک کیسه پلاستیکی در هفته صرفهجویی یک میلیارد کیسه پلاستیکی در ساله
۲۱ تیرماه
#روز_بدون_کیسه_های_پلاستیکی
@Fahma_KanoonTaha
🎀 یک بار می خواستم جوراب رنگی
و نازک بپوشم و از خانه بیرون بیایم
ابراهیم جلو آمد و گفت خواهر جان
سعی کن وقتی از خانه بیرون می روی
در مقابل نامحرم جلب توجه نکنی.
🌺 ابراهیم خیلی در مورد حجاب با
من صحبت کرد با لحن مهربان و
بدون اینکه دستور بدهد مرا راهنمایی
می کرد.
📖 می گفت سه بار در قرآن در مورد
حجاب دستور داده شده. اگر خانم ها
حریم حجاب رو رعایت کنند خودشان
کمتر مورد توجه و آزار افراد هوس ران
قرار می گیرند.
📚خدای خوب ابراهیم
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
♨️ فیلم ویژه | ایران؛ مهد پوشش ❇️ بررسی تاریخی موضوع پوشش و #حجاب زنان در ایران معاصر و ایران باستا
⁉️ قیام مسجد گوهرشاد چرا و چگونه اتفاق افتاد؟
۲۱ تیرماه؛ سالروز #قیام_گوهرشاد و روز عفاف و حجاب
🕌 واقعه #مسجد_گوهرشاد تجمع مردم مشهد در تیر ماه سال ۱۳۱۴ در مسجد گوهرشاد در اعتراض به قانون تغییر لباس توسط رضاخان بود که توسط نیروهای دولتی سرکوب شد.
✊️ علت اصلی این تحصن اعتراض به اجباری شدن #کشف_حجاب و کلاه شاپو و سیاستهای تغییر لباس، و حصر آیت الله سید حسین قمی (در پی اعتراض به قوانین تغییر لباس) بود.
🔰 در ۲۰ تیرماه، درگیری اولیه در مسجد #گوهرشاد باعث کشته شدن ۲۰ نفر شد. پس از آن بر تعداد متحصنین افزوده شد و بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند.
💣 فردای آن روز در ۲۱ تیرماه و پس از آنکه تلاش نظامیان برای متفرق کردن جمعیت با مقاومت مردم رو به رو شد، راههای ورود و خروج به مسجد گوهرشاد بسته و دستور شلیک صادر شد.
💔 بدین ترتیب این تحصن به شدت سرکوب و بیش از ۱۶۰۰ نفر کشته شدند. پس از این واقعه روحانیان سرشناس مشهد دستگیر شدند و تبعید شدند و به دستور رضا شاه برخی از روسای ادارات مشهد تغییر کردند.
🔆 ویژه #هفته_عفاف_و_حجاب
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠
🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی
🌺 سن شهادت: ۲۵ سال
🌺 اهل شهرستان تهران
🌺 قسمت 5⃣3⃣
🌺 #دیدار_با_امام
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🍃بعد از یکی از عملیات های مهم غرب، با هماهنگی، بیشتر رزمندگان به زیارت حضرت امام رفتند. با وجودی که ابراهیم در آن عملیات حضور داشت ولی به تهران نیامد. رفتم ازش پرسیدم: «چرا شما نرفتید!؟» ابراهیم گفت: «نمیشه همه بچه ها جبهه ها را خالی کنند، باید چند نفری بمانند.» گفتم: «واقعا به این دلیل نرفتی؟» مکثی کرد و گفت: «ما رهبر را برای دیدن و مشاهده کردن نمی خواهیم، ما رهبر را می خواهیم برای اطاعت کردن. من اگه نتوانم رهبرم را ببینم مهم نیست! بلکه مهم این است که مطیع فرمانش باشم و رهبرم از من راضی باشد.» هر وقت پیامی از امام راحل پخش می شد، با دقت گوش می کرد و می گفت: «اگر دنیا و آخرت را می خواهیم باید حرف های امام را عمل کنیم.»
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۱۲۵ الی ۱۲۶
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠
🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی
🌺 سن شهادت: ۲۵ سال
🌺 اهل شهرستان تهران
🌺 قسمت 6⃣3⃣
🌺 #کربلا
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🍃به یکی از ارتفاعات منطقه گیلان غرب رفتیم. بر فراز یکی از تپه های مشرف به مرز قرار گرفتیم. پاسگاه مرزی در دست عراقی ها بود. خودروهای عراقی به راحتی در جاده تردد می کردند. ابراهیم کتابچه دعا را باز کرد و با بچه ها زیارت عاشورا خواندیم. بعد با حسرت به مناطق تحت نفوذ دشمن نگاه می کردم و گفتم: «ابرام جون این جاده مرزی را ببین، عراقی ها راحت تردد می کنند. یعنی میشه یه روزی مردم ما راحت از این جاده ها عبور کنند و به شهرهای خودشون برن!»
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🍃ابراهیم لبخندی زد و گفت: «چی میگی! روزی میاد که از همین جاده مردم ما دسته دسته به کربلا سفر کنند.» بیست سال بعد به کربلا رفتیم. نگاهم به همان ارتفاع افتاد که ابراهیم بر فراز آن زیارت عاشورا خوانده بود! آن روز اتوبوس ها به سمت مرز در حرکت بودند و مردم دسته دسته به زیارت کربلا می رفتند.
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۱۲۷ الی ۱۲۸
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠
🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی
🌺 سن شهادت: ۲۵ سال
🌺 اهل شهرستان تهران
🌺 قسمت 7⃣3⃣
🌺 #پای_پیاده
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🍃هر زمان که تهران بودیم برنامه شب های جمعه آقا ابراهیم زیارت حضرت عبدالعظیم بود. می گفت: «شب جمعه، شب رحمت خداست. شب زیارتی آقا اباعبدالله(ع) است. همه اولیاء و ملائک می روند کربلا، ما هم جایی می رویم که اهل بیت گفته اند، ثواب زیارت کربلا دارد.» ابراهیم آنجا دعای کمیل را می خواند. ساعت یک نیمه شب هم برمی گشت.
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🍃یک شب که از حرم بیرون آمدیم، من چون عجله داشتم، با موتور یکی از بچه ها آمدم مسجد. اما ابراهیم دو سه ساعت بعد رسید. پرسیدم: «ابرام جون دیر کردی!؟» ابراهیم گفت: «از حرم پیاده راه افتادم تا در بین راه شیخ صدوق را هم زیارت کنم. چون قدیمی های تهران می گویند امام زمان(عج) شب های جمعه به زیارت مزار شیخ صدوق می آیند.» گفتم: «خب چرا پیاده آمدی؟» جواب درستی نداد. گفتم: «تو عجله داشتی که زودتر بیایی مسجد، اما پیاده آمدی، حتما دلیلی داشته؟» بعد از کلی سوال کردن جواب داد: «از حرم که بیرون آمدم یک آدم خیلی محتاج پیش من آمد، من دسته اسکناس توی جیبم را به آن آقا دادم. موقع سوار شدن به تاکسی دیدم پولی ندارم. برای همین پیاده آمدم!»
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
📚کتاب سلام بر ابراهیم، ص ۱۲۸
@Fahma_KanoonTaha
داستانی فوق العاده زیبا از پیغمبر(ص)
♦️ﺭﻭﺯی ﻣﺮﺩی ﻓﻘﻴﺮ، ﺑﺎ ﻇﺮﻓﻲ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﻧﮕﻮﺭ، ﻧﺰﺩ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ، ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺁﻥ ﻇﺮﻑ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻫﺮ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭ تبسمی می کرد ﻭ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎﻝ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﺯ می کرد، ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻨﺎﺑﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺷﺮﻳﻚ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻭ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻌﺎﺭفی ﻧﻜﺮﺩ.
ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﻴﺮ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎلی ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﻓﺖ.
یکی ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﭘﺮﺳﻴﺪ:
ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺷﺮﻳﻚ ﻣﻴﻜﺮﺩﻳﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎئی ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻳﺪ!!
ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪی ﺯﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺩﻳﺪﻳﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎلی ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻭقتی ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﻴﺨﻮﺭﺩﻡ؟
ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺗﻠﺦ ﺑﻮﺩ، ﻛﻪ ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ ﺍﮔﺮ یکی ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ تلخی واکنشی ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎلی ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻓﺴﺮﺩگی ﻣﺒﺪﻝ ﺷﻮﺩ.
🔸ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺯﯾﻦ ﺃﺧﻼﻗﻨﺎ باﻟﻘﺮﺁﻥ ﺑﺤﻖ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻟﻪ"
#ﻫﯿﭻ_ﻭﻗﺖ_ﺩﻝ_ﮐﺴﯽ_ﺭﻭ_ﻧﺸﮑنیم
@Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 چه کار کنیم حجاب در جامعه رونق بگیره؟
#استاد_پناهیان
@Fahma_KanoonTaha
🍁
قانون فوتبال دوران کودکی رو یادته؟🤗
۱. اونی که از همه چاق تر بود، همیشه دروازبان بود.
۲. همیشه اونی که مالک توپ بود، میگفت کی بازی میکنه کی نه.
۳. زیاد قسم میخوردی پنالتی بود، قسم نمیخوردی پنالتی نبود.
۴. بازی زمانی تموم میشد که همه خسته میشدن.
۵. مهم نبود که بازی چند چنده. هر کی گلِ آخر بازی رو میزد، برنده بود.
۶. داور هم که کشک بود.
۷. اگه یه موقع توپ گیر نمیومد، یه دبه پلاستیکی، یه چیزی بالاخره توپ بود.
۸. اگه تو یارکِشی آخر انتخاب میشدی، دیگه امیدی واسه زندگی نبود.
۹. لحظه ای که توپ میرفت زیر ماشینی که در حال حرکت بود، پر استرس ترین لحظه زندگی بود.
۱۰. وقتی مالک توپ عصبانی میشد، بازی تموم میشد.
۱۱. دختر همسایه از کوچه رد میشد، همه رونالدینیو میشدن.
۱۲. کفشت، پیرهنت پاره میشد، کتکای شب رو نگو.
۱۳. مسابقه با تیم کوچه بغلی، مثل لشکر کشی هیتلر به لهستان بود.
آره... یادش بخیر!
ای کاش میشد بازم برگشت به همون دوران...همون دورانی که #معرفت و #سادگی و #انسانیت، #حرف_اول_و_آخرو میزد❣️
@Fahma_KanoonTaha
⭕️ خدا صدای گریه بندگانش را دوست دارد❗️
✅ حضرت آیت الله مجتهدی فرمودند: در یکی از شب های احیا مادری پیغام فرستاد، که فرزندم بچه چند ماهه ای است، که در چشمش خوکار رفته، و پرده چشمش پاره شده است و قرار است که فردا صبح او را عمل کنند.
🌷مادر به دکترها گفته بود اجازه بدهید قبل از عمل، امشب بچه را به منزل ببرم و فردا او را برمی گردانم دکترها بر اثر اصرار مادر قبول کردند، و شب مادرش او را به حوزه علمیه ما آورده، و به ما گفتند دعا کنید، آن شب هم، شب احیا بود، ما هم دعا کردیم و مردم آمین گفتند،
🌸 فردا که بچه را به بیمارستان بردند دکترها بعد از معاینه مجدد، تعجب کردند و به مادر بچه گفته بودند که او به طور معجزه آسایی، پرده چشمش خوب شده است، حتی در این حوزه علمیه مریض سرطانی هم آورده اند و از اهل بیت (علیهماالسلام) شفا گرفته اند.
💯خداوند متعال می فرماید (ادعونی اَستجِب لَکُم)
دعا کنید تا من مستجاب کنم، حالا اگر دعای بعضی، مستجاب نمی شود عللی دارد که یکی از آنها اینست که خداوند آن بنده را دوست دارد، و می خواهد صدای گریه و زاریش را بشنود.
📡 منبع: سایت وارثون
🌹استاد آیت الله #مجتهدی تهرانی(ره)
@Fahma_KanoonTaha
جدول شرایط سنی ثبت نام مدارس دبستان، متوسطه اول و متوسطه دوم
اطلاع رسانی کنید
@Fahma_KanoonTaha
#سیره_عملی_شهید
#حجاب
💢خواهرم حجاب...💢
♦️زن که وارد مغازه شد چهره
محمود در هم رفت. سرش را
انداخت زیر، لبش داشت زیر
دندانش هایش پاره می شد.
هر چه زن می پرسید:
پسته کیلویی چند؟
جواب نمی داد. آخرش هم
گفت:
ما جنس نمی فروشم.
زن با عصبانیت گفت:
مگه دست خودته؟ پس چرا
در مغازه ات را نمی بندی؟
همان طور که سرش زیر بود
گفت:
هر وقت حجابت را درست
کردی بیا تا بهت جنس بدم.
🌷شهید محمود کاوه
@Fahma_KanoonTaha
📚 داستان کوتاه پند آموز
کسى مىخواست زیرزمین خانهاش را تعمیر کند. در حین تعمیر، به لانه مارى برخورد که چند بچه مار در آن بود. آنها را برداشت و در کیسهاى ریخت و در بیابان انداخت. وقتى مادر مارها به لانه برگشت و بچههایش را ندید، فهمید که صاحبخانه بلایى سر آنها آورده است؛ به همین دلیل کینه او را برداشت.
مار براى انتقام، تمام زهر خود را در کوزه ماستى که در زیرزمین بود، ریخت. از آن طرف، مرد، از کار خود پشیمان شد و همان روز مارها را به لانهشان بازگرداند. وقتى مار مادر، بچههاى خود را صحیح و سالم دید، به دور کوزه ماست پیچید و آن قدر آن را فشار داد که کوزه شکست و ماستها بر زمین ریخت. شدت زهر چنان بود که فرش کف خانه را سوراخ کرد.
این کینه مار است، امّا همین مار، وقتى محبّت دید، کار بد خود را جبران کرد، امّا بعضى انسانها آن قدر کینه دارند که هر چه محبّت ببینند، ذرّهاى از کینهشان کم نمىشود.
امام علی علیه السلام:
دنيا كوچك تر و حقيرتر و ناچيزتر از آن است كه در آن از #كينه ها پيروى شود.
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@Fahma_KanoonTaha