eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
1هزار دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃 🌹🕊🍃 🍃 (ع) ❤️ با خانواده‌ام به زیارت (س) رفته بودیم. روبروی گنبد حضرت زینب(س) ایستادم و شروع به درد و دل با بی‌بی کردم از خدا خواستم به من بدهد که انتخاب خودت باشد. 🌹محمدجواد دوست عمویم بود و زیاد باهم رفت‌ و آمد داشتند؛ در شب عروسی عمویم، محمدجواد مرا دید بود. روز بعد مادرش را برای خواستگاری فرستاد. 😅 اولین برخورد ما شب خواستگاری بود. محمدجواد به‌قدری خجالتی بود که صورتش را پشت گل خواستگاری پنهان کرده بود. 🔻قسمت دوم🔺 @Fahma_KanoonTaha 🍃 🌹🕊🍃 🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃
در حیطه های تاریخی، نام که زندگانی ، خون‌خواه نام‌آشنای سیدالشهدا است، به چشم می‌خورد. کتابی به قلم ؛ نویسنده توانمند رمان‌های تاریخی. و ، از تکان‌دهنده‌ترین آثار انتشارات درباره و هستند. بودن روایات این کتب ویژگی مهم آن‌هاست. "عزای حسین(ع) زندگی ما را می‌سازد." این مفهوم مهم در دو کتاب و بر می‌آید که هردو سیر تحول زندگی انسان با اشک ریختن بر سیدالشهدا(ع) و تحقق زیست حسینی را تبیین می‌کنند. 📚 آینه زیبایی از زندگی سردار دل‌‌ها است که امسال اولین محرم بدون حضور آن عزیزِ فدا شده در راه حسین(ع) را تجربه می‌کنیم. نمایشنامه‌ای فاخر درباره ظهر است که با زیبایی و دقت هرچه تمام‌تر به قلم ؛ ادیب صاحب‌نام مصری نوشته شده و حالا نشر امیرکبیر ترجمه آن را منتشر کرده است. روایتی نو از کربلا است؛ داستان سه به نام‌های سعد، علی و مالک است که خبر آمدن حسین به آن‌ها را در چالش یک انتخاب بزرگ قرار می‌دهد؛ با حسین یا بر حسین؟! ‌ ‌@Fahma_KanoonTaha
🏴 : ◼️إنَّ عَمَّتي زَينَبَ مَعَ تِلكَ المَصائبَ و المِحَنِ النّازِلَةِ بِها في طَرِيقِنا إلَى الشّامِ ما تَرَكَتْ [تَهَجُّدَها] لِلَيلَةٍ ◾️عمّه ام، زينب، با وجود همه مصيبت ها و رنج هايى كه در مسيرمان به سوى شام به او روى آورد، حتّى يك شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت. 📗وفيات الأئمه، ص ۴۴۱ @Fahma_KanoonTaha
‍ ♡به نام خداوند تبسم♡ عین، شین، قاف می شود ! سه حرفی که برای هرکس یک‌جور معنا می شود. برای من و امثال من، معنای دقیقی ندارد و مشخص نیست ما در این سه حرف به دنبال چه هستیم، اما می شناسم آنهایی را که این سه حرفی برایشان در چهار حرف دیگر معنا می شود. عشق، در (ع) معنا می شود! و حسین معنی و مریدان او هم آزاده اند. های عاشقی که بار دیگر به میدان آمدند تا ثابت کنند اگر هزاروچهارصدسال پیش نبودند که به ندای اربابشان بگویند، حال هستند و به ندای لبیک می گویند در قاموس مریدان حسین، همین بس که غیرتشان ریشه در دارد، و مقاومتشان ریشه در صبر (س) و آزادگی ‌شان را هم از دارند. هم یکی از مریدان حسین بود که پایان دفتر زندگی اش را متفاوت رقم زد. عشق را در حسین(ع) معنا کرد و راه حضرت عشق را گرفت تا به آخر رسید. به رسید. مگر نه اینکه شرط عاشقی جنون است. او مجنون بود و عشقی منتهی به را در خود پرورید. اصلا گویی از ابتدا چشم گشوده بود‌ تا در نور خلاصه شود. چه مبارک . چه . آری! همین است. {حا یا سین نون؛ تلک آیات الجنون} ✍نویسنده: به مناسبت سالروز تولد شهید 📅 تاریخ تولد: ۱۳ شهریور ۱۳۶۳ 📅 تاریخ شهادت: ۱۳ آبان ۱۳۹۴ - حلب، سوریه 🥀مزار شهید: گلزار شهدای ده امام پاکدشت @Fahma_KanoonTaha
🌀معلّم رفتار اسلامیِ زن 🔰حضرت آیت الله خامنه‌ای: 🔸زینب کبری سلام‌الله علیها، نقش همسر، نقش مادر و نقش یک زن برجسته و ممتاز در خاندان پیغمبر را، در مدینه به بهترین وجه ایفا کرده است. شخصیت آن بزرگوار در مدینه - قبل از حادثه‌ی کربلا - یک شخصیت برجسته و معروف و ممتاز بوده است. همچنان‌که بعد از حادثه‌ی کربلا هم - منهای آن مدّت کوتاهِ مربوط به شام و قضایای کربلا - باز نقش آن بزرگوار، یک نقش خیلی برجسته و ممتاز است. 🔸اگر فرض می‌کردیم که حادثه‌ی کربلا اصلاً نبود - که ما آنچه درباره‌ی زینب کبری سلام‌الله علیها می‌گوییم و می‌شنویم مربوط به ماجرای کربلاست - باز زینب کبری سلام‌الله علیها، یک شخصیت برجسته، یک انسان بزرگ و یک زن قابل تبعیّت و پیروی محسوب می‌شد. از لحاظ علمی، از لحاظ تقوا، از لحاظ پاکدامنی و طهارت، از لحاظ برجستگی اخلاقی، از جهت محور بودن برای همه‌ی کسانی که به مسائل معنوی و اخلاقی و دینی توجّهی دارند و از جهات گوناگون، یک استاد، معلّم معنویّت، معلّم اخلاق و معلّم رفتار اسلامیِ زن محسوب می‌شد. ۱۳۷۴/۰۷/۱۲ (س) 💚🌼 @Fahma_KanoonTaha
29.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سخنان بسیار زیبا و شنیدنی کشیش مشهور که تز دکتری خود را در مورد (س) نگاشت 🔺(س) زنی خارق العاده است و گرچه امام نیست اما قطعا برخی از ویژگی های خاص یک امام را داراست! @Fahma_KanoonTaha
🌱 زینب فقط صبر نیست؛ تفسیر دعای عهد است. عهدی با امام زمانش، «وَالمُمتَثلینَ لِاَوامره وَالمُحامینَ عنه» است. 🔆 آمده است تا ثابت کند اطاعت و حمایت از امام، زن و مرد نمی‌شناسد. 🌸 ولادت مبارک باد @Fahma_KanoonTaha
4_5893187771450788955.mp3
3.44M
🎙 کدام زینب سلام‌الله‌علیها ... 👤 استاد 🏴 شهادت (س) @Fahma_KanoonTaha
حاج‌محمود_کریمی_تنها_شدم_تنهاترین_حال_منو_امشب_ببین_.mp3
10.78M
🔊 📌 سبک 📝 تنها شدم تنهاترین حال منو امشب ببین 👤 حاج‌محمود ▪️ویژهٔ شهادت @Fahma_KanoonTaha
14-mandegari-zolale-sokhan_eheyat.com3_.mp3
16.4M
🔖منبر کامل 🔖 💠 نگاه سلام الله علیها به عالم سلام الله علیها 🕌 مهدیه تهران @Fahma_KanoonTaha
4_6014715288430313501.mp3
1.29M
🔖منبر کوتاه🔖 سلام الله علیها 💠ثواب گریه بر حضرت زینب کبری سلام الله علیها 📌وجود مطهر سلام الله علیها @Fahma_KanoonTaha
4_5872729618154261495.mp3
3.27M
📝ای دختر بارون ای دختر دریا 👤کربلایی 🌺ایام ولادت (س) 💐 @Fahma_KanoonTaha
🌹حضرت صاحب العصر والزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ♦️به و ما بگویید که خدا را به حقّ عمّه ام (س) دهند که را گرداند. 📚شیفتگان حضرت مهدی(عج)، ج ۱، ص ۲۵۱ 🌺ولادت حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها مبارک باد @Fahma_KanoonTaha
🌺 سلام الله علیها توسط خدای عزوجل.... 🌺چون حضرت زینب (سلام الله عليها) به دنیا آمد مادرشان حضرت زهرا(سلام الله عليها) او را خدمت پدر آورد و فرمودند: این مولود را نام گذاری کنید.  🌺حضرت امیرالمومنین علي(علیه‌السلام) فرمودند: من بر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم سبقت نمی گیریم و حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به مسافرت رفته بودند، پس از سه روز از سفر بازگشتند 🌺حضرت فرمودند: من از خدا پیشی نمی گیرم، جبرئیل علیه السلام نازل شد و سلام خداوند را به پیامبر رسانید و فرمودند: خداوند نام این کودک را اختیار کرده است. 🌺سپس پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله حضرت زینب سلام الله علیها را طلب کرده و بوسیدند و فرمودند: وصیت میکنم به حاضرین و غایبین که این دختر را به خاطر من پاس بدارید که همانا وی به خدیجه کبری سلام الله علیها مانند است 🌺سکینه و وقار آن حضرت را به خدیجه کبری و عصمت و حیائش را به فاطمه زهرا سلام الله علیها و فصاحت و بلاغتتش را به علی مرتضی و حلم و بردباریش را به حسن مجتبی و شجاعت و قوت قلبش را به حضرت سید الشهدا (سلام الله علیهم اجمعین) همانند نموده اند. 📚 ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۲۸ @Fahma_KanoonTaha
1_1347366058.mp3
2.54M
🔖منبر کوتاه🔖 💠 بصیرت سلام الله علیها سلام الله علیها @Fahma_KanoonTaha
🌹حضرت صاحب العصر والزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ♦️به و ما بگویید که را به حقّ عمّه ام (س) دهند که را گرداند. 📚شیفتگان حضرت مهدی(عج)، ج ۱، ص ۲۵۱ @Fahma_KanoonTaha
🌷 🚩 ⚪️ بعد از شهادت تا مدتها توی دست داعشی ها بود. تا اینکه قرار شد لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند. بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند. به من گفتند: "می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را کنی?" می دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها کنند و بلایی سرم بیاورند. اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم. خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف . ※※※※ توی دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید. پیکری شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!" میخکوب شدم از درون گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم?! این بدن شده. این بدن قطعه قطعه شده!" بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را کرد و کشید طرفم. داد زدم: "پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید?! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه?! کو دست هاش?!" حاج سعید حرف‌هایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده. کار داعش عراق بوده." دوباره فریاد زدم: "کجای آمده که اسیرتان را اینجور قطعه قطعه کنید!?" داعشی به زبان آمد. گفت: "تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کرده‌ام، و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!" هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر." اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا." نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست مان بدهد. توی دلم شدن به علیها السلام. گفتم: "بی بی جان. خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید."😭 یکهو چشمم افتاد به تکه کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!😔 بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر . از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم. وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند. دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی و هم . واقعا به استراحت نیاز داشتم فرداش حرکت کردم سمت دمشق. همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.💝 به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی بی علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچه‌ها آمد پیشم و گفت: " و شهید حججی اومده‌ان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم." من را برد پیش پدر محسن که کنار ایستاده بود. پدر محسن می دانست که من برای پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن آوردی?" نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر را تحویل داده‌اند? بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند? بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند?😭 گفتم: "حاج‌آقا، مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش." گفت: "قسمت میدم به بی‌بی که بگو." التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.😭 دستش رو انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برام آوردی، راضی ام." وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاج‌آقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام و اربا اربا کرده ان."😭 هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"💔 📚این ماجرا در کتاب سربلند که خاطرات شهید محسن حججی از زبان خانواده و دوستانش هست و به قلم آقای جعفری نوشته شده؛ نقل شده است.🌹 @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 زن امروز دنیا الگو می‌خواهد (سلام‌الله‌علیها) (مدظله‌العالی) 🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
🏴 شهادت و (سلام الله علیها) راوی حماسه کربلا بر شما دلدادگان اهل بیت تسلیت باد. 💬 مرسوم است که می گویند اگر قرار است یک چیز را درست و حسابی ببینی و بزرگی اش را درک کنی باید از آن فاصله بگیری تا شود. 🔸 آدمی که در کنار کوه ایستاده هیچگاه نمی‌تواند بزرگی کوه را ببیند. آدم هایی که در زمانه بانو (سلام الله علیها) زندگی می‌کردند در کنار کوه ایستاده بودند. 🌐 به کانون طه آب‌پخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
✨ رسیدن به با فهم حماسه (سلام الله علیها) میسر است. 🔎 برای یافتن تازه از ابعاد باید رجوع کنیم به گفتار و رفتار ایشان در روزهای و پس از آن. 📖 دانستن این مطلب مستلزم و در زندگی ایشان است. 🌐 به کانون طه آب‌پخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
🏴✨ به مناسبت روز شهادت (سلام الله علیها) بسته کتاب را با محوریت زندگی و سیره این بانوی مجاهد آماده کرده ایم که در ادامه تقدیم شما بزرگواران می گردد. 🌐 به کانون طه آب‌پخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
💠 گفتگوی امام سجاد (علیه‌السلام) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه ‌ 🔴 ابن زیاد رو به امام سجاد (علیه‌السلام) کرد و پرسید: - تو کیستى؟ 🔵 حضرت پاسخ داد: - من على بن الحسین هستم. 🔴 ابن زیاد گفت: - مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ 🔵 امام (علیه‌السلام) فرمود: - من برادرى به نام على بن الحسین (حضرت علی اکبر) داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. 🔴 ابن زیاد گفت: - نه، او را خدا کُشت! 🔵 امام (ع) با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود: «اللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا» (خداوند، جان‌ها را به هنگام مرگشان مى گیرد). (یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ می‌ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به رساندند). 🔴 ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت: - تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا می‌دهی؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!! 🔵 (س) وقتی این وضع را دید، (ع) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود: - بس است! هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر می‌خواهی او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان! 🔴 ابن زیاد به حضرت زینب و (ع) نگاهى انداخت و گفت: - شگفتا از مِهرِ خویشاوندى! به خدا سوگند! گمان می‌کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او () درگُذرید که گمان می‌کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است! 🔵 امام سجاد (علیه‌السلام) رو به عمه اش کرد و فرمود: - عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم. آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود: - آیا ما را به قتل تهدید می‌کنی؟ مگر نمی‌دانی که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست؟! ‌ 🔴 پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین(ع) و همراهانش را در خانه اى کنار مسجد اسکان دهند. ‌ 📚 لهوف، ص ۲۰۲ ‌ (ع) تسلیت 🏴 🌹ورود کاروان اسرا به کوفه 🌐 به کانون طه آب‌پخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
🌹همان مقداری که فداکاری در پیشبرد نهضت کمک کرده، خطبه‌های و هم به همان مقدار یا قریب آن مقدار تاثیر داشته است. 📚صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۵۹ 🌐 به کانون طه آب‌پخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e