کانون طه آبپخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠
🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی
🌺 قسمت 8⃣1⃣
🌺 #دخترِ_عاشق_ابراهیم
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🍃از پیروزی انقلاب یک سالی گذشت. چهره و قامت ابراهیم بسیار جذابت تر شده بود. هر روز در حالی که کت و شلوار زیبایی می پوشید به محل کار می آمد. محل کار او در شمال تهران بود. یه روز متوجه شدم خیلی گرفته و ناراحت است! کمتر حرف می زد، تو حال خودش بود. به سراغش رفتم و با تعجب گفتم: داش ابرام چیزی شده؟! گفت: نه چیز مهمی نیست. اما مشخص بود که مشکلی پیش آمده. گفتم: اگه چیزی هست بگو، شاید بتونم کمکت کنم.
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🍃کمی سکوت کرد. به آرامی گفت: چند روزه که دختری بی حجاب، توی این محله به من گیر داده! گفته تا تو رو بدست نیارم ولت نمی کنم! رفتم تو فکر، بعد یکدفعه خندیدم! ابراهیم با تعجب سرش را بلند کرد و پرسید: خنده داره؟! گفتم: داش ابرام ترسیدم، فکر کردم چی شده!؟ بعد نگاهی به قد و بالای ابراهیم انداختم و گفتم: با این تیپ و قیافه که تو داری، این اتفاق خیلی عجیب نیست! گفت: یعنی چی؟! یعنی بخاطر تیپ و قیافه ام این حرف را زده. لبخندی زدم و گفتم: شک نکن!
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🍃روز بعد تا ابراهیم را دیدم خنده ام گرفت. با موهای تراشیده آمده بود محل کار، بدون کت و شلوار! فردای آن روز با پیراهن بلند به محل کار آمد! با چهره ای ژولیده تر، حتی با شلوار کردی و دمپائی آمده بود. ابراهیم مدتی این کار را انجام داد. بالاخره از آن وسوسه شیطانی رها شد.
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۵۶ الی ۵۷
@Fahma_KanoonTaha