کانون طه آبپخش
4⃣1⃣ شیخ عارف رجب حافظ برسی رحمه الله، روایت کرد که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند عزوج
⏪ #باب_دوم بیان احادیثی که در #شان_حضرت_نوح علیه السلام آمده است
5⃣1⃣ محمد بن علی بن حسین بن بابویه، در کتاب کمال الدین و تمام النعمه از محمد بن علی بن حاتم از ابو العباس احمد بن عیسی الوشا از احمد بن طاهر قمی از محمد بن یحیی بن سهل شیبانی از علی بن حارث از سعد بن منصور جواشنی از احمد بن علی بدیلی از پدرش از سدیر صیرفی از امام صادق (علیه السلام) حدیث طولانی درباره اخبار از حضرت مهدی و غیب او و این که جفر متضمن نام او هست و این که مهدی شباهتی به پیامبران دارد، نقل کرده که در آن حدیث حضرت می فرماید:
اما علت طولانی شدن عمر نوح، این است که وقتی از خداوند خواست که بلا بر قومش نازل شود. خداوند، روح الامین (جبریل) را با هفت دانه تخم رستنی به سوی نوح فرستاد. جبرئیل فرمود: ای پیامبر خدا، خداوند تبارک و تعالی می فرماید: اینها بندگان و مخلوقات من هستند، من از بلاهای خود به آنها نازل نمی کنم مگر این که قبلا دعوت را تاکید کنم و حجت را بر آنان تمام نمایم.
پس برگرد قوم خود را دوباره دعوت کن و من حقانیت تو را به آنان سبز شدند و میوه دادند، و فرج و خلاصی تو را فراهم خواهند نمود. پس این موضوع را به مومنانی که با تو هستند خبر بده.
نوح آنها را کاشت. وقتی که آنها از زمین روییدند و بزرگ شدند و ساقه و شکوفه دادند، میوه های آنها ظاهر شدند. البته بعد از مدت طولانی دوباره خداوند به نوح دستور داد از تخمهای آن درختان بکارد و صبر و تلاش داشته باشد و حجت را بر قومش با این کارها تمام کند. آن جماعتی که به نوح ایمان آورده بودند، از این موضوع خبردار شدند. دوباره سیصد نفر از آنها از دین نوح برگشتند. چون گفتند: آنچه که نوح می گوید که خداوند به او وعده داده عذاب نازل خواهد کرد درست باشد، خداوند که زیر قول خودش نمی زند، پس چرا تا حال عذاب نازل نکرده است؟
نوح هر دفعه به پیروانش دستور می داد که از آن دانه ها بکارند. تا این که هفت مرتبه کاشتند و آنها رشد کردند. در این مدت از همان مردمی که ایمان آورده بودند از دین نوح بر می گشتند، تا این که فقط هفتاد نفر مرد در ایمان خود باقی ماندند.
پس خداوند به نوح وحی کرد: ای نوح، حال دیگر روشنایی ظاهر شده، حق برای قوم تو آشکار گشته و هر کس خبث طینت داشت معلوم گردید. حال اگر من در آن هنگام که تو عذاب خواستی کفار را می کشتم ولی آنهایی که بعدا مرتد شدند و آن موقع به تو ایمان آورده بودند و به نبوت تو متوسل شده بودند که آنها را روی زمین جانشین خواهیم نمود، درست نبود. چون من به ضعف ایمان بیشتر آنان آگاه بودم و خبث طینت و سوء نیت آنها را می دانستم، چگونه می توانستم آنها را در روی زمین جانشین خود بکنم و به آنها امن و آرامش بدهم. چون ایمان آنها واقعی نبوده و بعدا وقتی که روی زمین جانشین می شدند، شروع به کشتن مخالفان خود می کردند تا خودشان به قدرت برسند. وانگهی وقتی که آنها می دیدند که با داشتن نفاق و سوء نیت، خود را داخل مومنان کرده اند و کسی آنها را نشناخته، جری می شدند و برادران خود را به دشمنی می کشاندند و برای بدست آوردن ریاست با آنها می جنگیدند.
در آن صورت با بودن آنان میان مومنان چگونه آرامش در دین و انتشار امنیت در میان مومنان برقرار می شد، نه هرگر چنین وعده تحقیق پیدا نمی کرد. ولی من نزول عذاب را به تاخیر انداختم تا مومنان حقیقی از دیگران شناخته شوند و آنها از ایمانشان برگردند. حالا که این کار تحقق پیدا کرد، من عذاب به قوم تو خواهم فرستاد و تو به کمک ما یک کشتی بزرگ بساز.
@Fahma_KanoonTaha