#شهید_سید_مجتبی_علمدار
🌹برای بهترین دوستان خود دعای شهادت کنید.
@Fahma_KanoonTaha
📚#داستان_واقعی
دو تا برادر بودند که بہ ظاهر هیأتی نبودند و بہ قول بعضی ها از آن هیپی ها..!! این دو شیفتہ سید شده بودند و بہ خاطر دوستی با سید وارد هیأت شدند. یک روز مادر اینها شڪ مے ڪند ڪہ چرا شبها دیر بہ خانہ مے آیند؟!
یڪ شب دنبال آنها راه مے افتد، می بیند پسرانش رفتند داخل یک زیرزمین! این خانم هم پشت در می نشیند و گوش می دهد متوجہ مے شود از زیرزمین صدای مداحی مے آید. بعد از اتمام مراسم مادر متوجہ می شود فرزندانش مشغول نماز شده اند؛ با دیدن این صحنہ مادر هم تحت تاثیر قرار می گیرد و او هم به این راه کشیده می شود.
خود سید بعدها تعریف ڪرد ڪہ این دو برادر یڪ شب آمدند گفتند: سید! مادرمان می خواهد شما را ببیند. رفتم دیدم خانمی است چادری؛ گفت: آقا سید شما من را ڪہ نماز نمے خواندم، نمازخوان ڪردید! چادر بہ سر نمی ڪردم، چادری ڪردید! ما هر چہ داریم! از شما داریم. این خانم بعدها تعریف ڪرد ڪہ سید بہ من گفت: من هر چہ دارم از این فرزندان شما دارم! اینها معلم اخلاق من هستند!
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
@Fahma_KanoonTaha