#کتب_کودک_و_نوجوان_محرم، سه اثر برگزیده "برادر من تویی"، "بچههای فرات" و "خون خدا" هستند که به حق آثاری خوشخوان و تاثیرگذار میباشند.
کتاب خوب برای مخاطب #کودک_و_نوجوانان از دغدغههای همیشگی والدین بوده و به همین سبب جایگاهی ویژه در سبد معرفی کتاب #کانون_طه_آبپخش دارد.
هر سال در آغاز ایام سوگواری #امام_حسین(ع) پدران و مادران #حسینی این دغدغه را در حوزه آشنایی فرزندانشان با سیره و زندگی #سیدالشهدا پیدا میکنند.
#برادر_من_تویی روایت زندگی #قمر_بنی_هاشم(ع) است که به قلم توانمند #داود_امیریان؛ نویسنده شاخص ادبیات #نوجوان نوشته شده است.
داستان از حماسهای که #عباس در صفین ساخت آغاز میشود؛ او یک تنه هفت پسر ابوشعشاء را از پای درآورد و در نهایت خود او را به جهنم فرستاد تا فریاد تکبیر از سپاه #علی به آسمان برخیزد.
#بچه_های_فرات داستان سه نوجوان کوفی به نامهای #سعد، #علی و #مالک است که با شنیدن خبر حرکت امام حسین(ع) به سوی #کوفه همچون خیلی از کوفیان، دچار تردیدها و تحیرهایی میشوند.
کاری از #لیلا_قربانی و #انتشارات_جمکران که پیشبینی میشود با اقبال خوبی از سوی کتابدوستان مواجه خواهد شد.
#حسینیه_مجازی
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
✊ او ایستاد پای امام زمان خویش... 💐 امروز هفتم آبان سالروز شهادت مدافع حرم"#حامد_سلطانی" گرامی باد.
در میان غوغای ناغافل زندگی،
هستند کسانی که غفلت برایشان، رنگ و بویی دیگر داشت و #بصیرت، آوازه ای تازه.
سرزمین ما، قلمروی نیک صفتان #گمنام و بیشه گاه یلان پر آوازه بوده و هست. مردانی غیور و شیردل و همزمان #عاشق و زلال
سرزمین ما، بیکران رشد #حامد هاست. حامدی که مستشار عشق بود و خود را رهایی داد از بند #غفلت. به آسمان گروید و #رستگار شد
حامدی که میخواست #عباس دورانش شود. غیرت را پرچم راهش کند و #سقای عشقی در میان سوز و گداز روزگار باشد.
حامد قصه ی ما، سرشار از نیروی #جوانی و #رشادت، پدری بود با سیمای خورشید و همسری به تلاطم گلبرگ گل. حامدی که با ضمانت شاه #خراسان، عاشقانه ترک همسر و فرزند گفت و به همه ثابت کرد، که مردها هم می توانند فرشته باشند
✍ نویسنده: #مبرا_پورحسن
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید #حامد_سلطانی
📅 تاریخ تولد: ۸ آذر ۱۳۵۹
📅 تاریخ شهادت: ۷ آبان ۱۳۹۸ - سوریه لاذقیه
🥀مزار شهید: بهشت زهرا(س) - قطعه ۵۳
@Fahma_KanoonTaha
🌹امام سجاد علیه السلام در بیان مقام حضرت ابالفضل العباس فرمودند:
♦️«و إنّ للعباس عندالله عزّوجل منزلة یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامة؛
♦️برای #عباس در پیشگاه خداوند بزرگ مقامی است که همه شهدا بر آن غبطه میخورند».
❤️میلاد اسطورهی ادب و وفا مبارک
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
کانون طه آبپخش
🏴 گزارش ساعت به ساعت روز #عاشورا بر اساس مقاتل (عاشورای ۲۱ مهرماه ۵۹ شمسی) 🕚 حدود ساعت ۱۱ ♦️امام د
🏴 گزارش ساعت به ساعت روز #عاشورا بر اساس مقاتل (عاشورای ۲۱ مهرماه ۵۹ شمسی)
🕐 حدود ۱۲:۵۰ اذان ظهر
🏴 شهادت حبیب بن مظاهر!
🌹حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشتهاند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟»
به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(ع) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
🌹امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
🕑 حدود ساعت ۱۴
🏴 شهادت حضرت عباس(ع)
🌹عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. #عباس (ع) اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.»
🕒 حدود ساعت ۱۵
🏴 شهادت حضرت علی اصغر(ع)
🏴 شهادت حضرت عبدالله(ع)
🌹امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
🌹امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
🌹در مقاتل نوشته اند زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e