eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
988 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 اثری دیگر از ؛ داستان‌نویس مشهور ایرانی است که پیش‌تر، دو کتاب خوب و را از او معرفی کرده‌ایم. این اثر که سال ۹۲ برای اولین بار به چاپ رسید، تا کنون یازده مرتبه چاپ مجدد خورده که کارنامه‌ای خوب برای یک اثر است‌. هرچند فقط نام هوشنگ مرادی کرمانی برای اعتماد به جذابیت این داستان، کافیست. شانزدهم شهریور زادروز این چهره ماندگار داستانی است که هرکدام از ما با آثار او خاطرات بسیار شیرین داریم. «ته خیار» شامل سی کوتاه است که نویسنده در این داستان‌ها با نگاهی یا به قول خودش زهرخند به موضوعات تلخی چون مرگ، پیری، مشکلات زندگی، بی‌پولی و… پرداخته‌است. @Fahma_KanoonTaha
📚 💠 شما که غریبه نیستید. بله با شما هستم.💠 🔸تقریبا نصف خاطرات ما دهه شصتی ها با گره خورده. اثری از که همه ما را پای تلویزیون میخ کوب می‌کرد. از حوادث پرفراز و نشیبی که سر مجید می‌آمد و روایت‌های خنده‌دارش که بگذریم از لهجه شیرین مجید نمی‌شد گذشت. 🔸حالا اثر جذابی دیگری از مرادی کرمانی را تجربه کنید. زندگی‌نامه خودنوشته این نویسنده نام آشناست، آن هم از دوران کودکی و نوجوانی‌اش، با قلمی ساده و روان. @Fahma_KanoonTaha
📚 داستان کوتاه مادر دختری چوپان بود. روزها دختر کوچولویش را به پشتش می‌بست و به دنبال گوسفندها به دشت و کوه می‌رفت. یک روز گرگ به گوسفندان حمله می‌کند و یکی از بره ها را با خود می‌برد! چوپان، دختر کوچکش را از پشتش باز میکند و روی سنگی می‌گذارد و با چوبدستی دنبال گرگ می‌دود. از کوه بالا می‌رود تا در کوه گم می‌شود. دیگر مادر چوپان را کسی نمی‌بیند. دختر کوچک را چوپان‌های دیگری پیدا می‌کنند، دخترک بزرگ می‌شود، در کوه و دشت به دنبال مادر می‌گردد، تا اثری از او پیدا کند. روی زمین گل‌های ریز و زردی را می‌بیند که از جای پاهای مادر روییده، آنها را می‌چیند و بو می‌کند. گلها بوی مادرش را می‌دهند، دلش را به بوی مادر خوش می‌کند... آنها را می‌چیند و خشک می‌کند و به بازار می‌برد و به عطارها می‌فروشد. عطارها آنها را به بیماران می‌دهند، بیماران می‌خورند و خوب می‌شوند. روزی عطاری از او می‌پرسد: "دختر جان اسم این گل‌ها چیست؟" دختر بدون اینکه فکر کند می‌گوید: "" ❤️ ✍ @Fahma_KanoonTaha