#معرفی_کتاب
📚نام کتاب: شهید کربلا
🔸موضوع: واقعه کربلا
#حسینیـــہ_مجـــازے
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
99-06-26(abaasi).mp3
14.04M
📚 چگونه در برابر مشکلات صبر کنیم؟
👤 #حجت_الاسلام_عباسی_ولدی
🗓 چهارشنبه ۱۳۹۹/۰۶/۲۶
#حسینیـــہ_مجـــازے
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطرهای جالب از تعامل مقام معظم رهبری با دختر و پسر بدحجاب در کوه
#حسینیـــہ_مجـــازے
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
🔺معرفی شهدای کربلا 💠 «عابس» روز عاشورا به امام گفت: روی زمین کسی نزد من عزیزتر و محبوبتر از شما نی
🔺معرفی شهدای کربلا
💠 «نُعمان» مردی شجاع، دلباخته اهل بیت، بصیر در دین، سوارکاری رزمدیده و شیعهای مخلص و پاکباخته بود.
#حسینیـــہ_مجـــازے
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
🧕🧔 #دو_کاسب_شریک
🌸رهبر انقلاب: اسلام در داخل خانواده، دو جنس زن و مرد را مانند دو لنگهی یک در، دو چشم در چهرهی انسان، دو سنگرنشین در جبههی نبرد زندگی و دو کاسبِ شریک در یک باب مغازه قرار داده است. هرکدام از این دو، طبیعت، خصوصیات و خصلتهایی، هم در جسم و روح و فکر و هم در غرایز و عواطف دارند که ویژهی خودشان است. این دو جنس، اگر با همان حدود و موازینی که اسلام معیّن کرده است در کنار هم زندگی کنند، خانوادهای ماندگار و مهربان و بابرکت و پرفایده خواهند داشت.
۱۳۷۵/۰۶/۲۸
#حسینیـــہ_مجـــازے
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ویدئوکلیپ زیبای "لشکرگاه بین الحرمین"
🔻جبرئیل این روزها تو جادهی کربلاته/با لباس مبدّل، خادم زائراته
🔻این شبها کلّ اهل آسمون، روی زمینند/جن و انس و فرشته، زائر اربعینند
#اربعین
#حسینیـــہ_مجـــازے
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
📗 #معرفی_کتاب | #او
👨👩👧👦 کتابهای خوب برای کودکان
🎭 این کتاب راه خداشناسی را به خوبی و در قالبی جذاب به کودکان نشان میدهد و برای مخاطب گروه سنی «ب» مناسب است. در این کتاب، نویسنده برای اثبات وجود خداوند، از باد، جاذبه، هوا، فکر، جان یا روح مثال میزند.
📍ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
📝 نویسنده: محسن چینیفروشان
#حسینیـــہ_مجـــازے
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
🌸 #دوران_جوانی
❤️ الگو برداری از شهدا
🔸شهید سلطانی هرگز دست از کارهای فرهنگی برنداشت...
وی با پشتکار و تلاش فراوان توانست
بدون ثبت نام در کلاس های مداحی
مداحی و مدیحه سرایی و ذکر مصیبت اهل بیت(ع) می کرد.
🔸در ولادت ها و شهادت های ائمه اطهار(ع) فعالیت بسیاری داشت...
و پس از گذشت چند سال تلاش و کار و کوشش و خدمت به پدر و مادر و خانواده دست برنداشت و همیشه در خدمت خانواده بود.
🔸شهید سلطانی پس از بازگشت از سوریه به درخواست خانواده ازدواج کردند و مراسم نامزدی برپا شد...
و پس گذشت ۶ ماه از زمان نامزدی وی
حال و هوایی جبهه ها را داشت...
🔸و میگفت باید برم دوستانش میگفتند #ابوذر برادر تو تازه نامزد کردی کجا میخوای بری❗️
🔸شهید سلطانی میگفت: زندگی من بدون #عشق حضرت زینب س معنا ندارد، زندگی را حضرت زینب(س) بهم هدیه داده عشق #شهادت در این راه چیزی دیگر هست...
حرم بی بی در خطر هست و من نمیتونم راحت بشینم....
🔸پس از رشادت ها و دلاورمردی هایش و در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۱ روز ولادت امام حسن مجتبی(ع) و به قافله شهدای مدافع حرم پیوست...
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
#حسینیـــہ_مجـــازے
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
📚حکایتی جالب از ذکاوت بوعلی سینا
✍ نقل است است که شیخ الرئیس ابوعلی سینا وقتی از سفرش به جایی رسید اسب را بر درختی بست و کاه پیش او ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد.
روستایی سوار بر الاغ آنجا رسید. از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خود را به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند.
🔸️شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من مبند که دم لگد زند و پایش بشکند.
روستایی آن سخن را نشنیده گرفت، با شیخ به نان خوردن مشغول گشت.
ناگاه اسب لگدی زد.
🔹️روستایی گفت: اسب تو خر مرا لنگ زد.
شیخ ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود.
روستایی او را کشان کشان نزد قاضی برد. قاضي از حال سوال کرد. شیخ هم چنان خاموش بود.
🔸️قاضی به روستایی گفت: این مرد لال است؟
روستایی گفت: این لال نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد. پیش از این با من سخن گفته...
🔹️قاضی پرسید: با تو سخن گفت؟!
🔸️او جواب داد که: گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند.
✌قاضی خندید و بر دانش شیخ آفرین گفت.
شیخ پاسخی گفت که زان پس در زبان پارسی مثل گشت:
"جواب ابلهان خاموشی است."
#حسینیـــہ_مجـــازے
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
#حکایت_پادشاه_و_تخته_سنگ
🔺️ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺳﻂ ﺟﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍینکه ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ ﻣﺨﻔﯽﮐﺮﺩ.
ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﻧﺪﯾﻤﺎﻥ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ.
ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﻏﺮﻭﻟﻨﺪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺷﻬﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻈﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺣﺎﮐﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻋﺠﺐ ﻣﺮﺩ ﺑﯽ ﻋﺮﺿﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ…
ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺑﺮ ﻧﻤﯽﺩﺍﺷﺖ.
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻏﺮﻭﺏ، ﯾﮏ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﺘﺶ ﺑﺎﺭ ﻣﯿﻮﻩ ﻭ ﺳﺒﺰﯾﺠﺎﺕ ﺑﻮﺩ، ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺳﻨﮓ ﺷﺪ، ﺑﺎﺭﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺯﻣﯿﻦﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﺑﻮﺩ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺟﺎﺩﻩ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ.
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﮐﯿﺴﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﮐﯿﺴﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﻥ ﺳﮑﻪ ﻫﺎﯼ ﻃﻼ ﻭ ﯾﮏ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ.
ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
ﻫﺮ ﺳﺪ ﻭ ﻣﺎﻧﻌﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﯾﮏ ﺷﺎﻧﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ! زندگی عمل کردن است.
🔹️این شِکَر نیست که چای را شیرین میکند بلکه حرکت قاشق چای خوری است که باعث شیرین شدن چایی می شود!
#حسینیـــہ_مجـــازے
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha