eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
981 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانون طه آب‌پخش
📌 سه پیشنهاد برای اربعین امسال (۲) 🔸 اربعین به مزار شهدا برویم یا در پشت‌بام خانه زیارت‌نامه بخوانی
📌سه پیشنهاد برای اربعین امسال (۳) 🔸شهرها را با نوا و نمای حسینی آذین کرده و موکب‌های عزا برپا کنیم 🔸شاید اربعین امسال، شهرهای ما بیش از سال‌های قبل، بوی حسین(ع) بگیرد 🔻 پیشنهاد سوم این است که فضایی شبیه جادۀ نورانی نجف‌کربلا در همۀ شهرها با نوا و نمای حسینی ایجاد کنیم. مثلاً یک خیابان موسّع را سیاهپوش کنیم و اربعین به آنجا برویم و به امام‌حسین(ع) بگوییم: «ما نتوانستیم بیاییم و نتوانستیم جلسات باشکوه بگیریم، اما شهرمان را به یاد تو تزئین کردیم...» 🔻 می‌توانید در شهر خودتان، موکب‌هایی بزنید، اگر ستاد کرونا گفت «چای ندهید» اشکالی ندارد، در این موکب‌ها چهار تا تابلو و نوشته بگذارید و یک صوت نوحه بگذارید. می‌شود برخی میادین و خیابان‌های خلوت شهر را انتخاب کرد تا برای مردم مزاحمت ایجاد نشود. 🔻 یک خیابان را با سیاهی‌ها و موکب‌ها تزئین کنیم تا آن کسانی که اربعین به کربلا نرفته‌اند ببینند آنجا چگونه است. یک بلندگو هم نوحۀ عربی و فارسی یا روضه پخش کند، یک‌جا هم عکس شهدا را بزنید، شبیه نمایشگاه؛ البته نمایشگاهی که مردم با ماشین هم بتوانند از کنارش عبور کنند و ببینند. شبیه اتفاقی که گاهی در نیمۀ شعبان در شهرها می‌افتد. 🔻 در سطح شهر این‌همه بنرهای تبلیغاتی برای فروش محصولات به در و دیوار زده‌اند. شما هم کالایتان «ذکر حسین» است و می‌توانید این کار را برای اربعین انجام بدهید. کسی هم نمی‌تواند بگوید که این کار ضدّ پروتکل‌های کروناست! نه، ما فقط می‌خواهیم شهر را تزئین کنیم. 🔻 می‌توانیم این شور حسینی را تبدیل کنیم به یک همایش بزرگ نوا و نمای اربعینی. آن‌وقت ببینید چقدر خلاقیت ایجاد می‌شود و چقدر جوان‌ها فعال می‌شوند. شاید اربعین امسال شهرهای ما بیشتر از همۀ سال‌های گذشته بوی حسین(ع) بگیرد. اصلاً شاید این از الطاف خفیۀ الهی باشد که این اتفاق به این‌صورت رقم بخورد. 👤علیرضا پناهیان 🚩 نشست هم‌اندیشی فعالین اربعین - ۹۹.۷.۴ 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/6511 @Fahma_KanoonTaha
99-07-14(farahzad).mp3
12.62M
📚 سیری در صحیفه سجادیه (شرح دعای مکارم الاخلاق) 👤 🗓 دوشنبه ۱۳۹۹/۷/۱۴ @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانون طه آب‌پخش
✨روز دوشنبه روز امام حسن(علیه‌السلام) و امام حسین(علیه‌السلام) است در زیارت حضرت امام حسن(علیه‌السل
🌸 روز سه‌شنبه به نام حضرت زین العابدین و امام باقر و امام صادق(علیهم‌السلام) است. زیارت کن ایشان را در این روز به این زیارت: ✨السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا خُزَّانَ عِلْمِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا تَرَاجِمَةَ وَحْىِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَئِمَّةَ الْهُدَىٰ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَعْلامَ التُّقىٰ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلادَ رَسُولِ اللّٰهِ، أَنَا عَارِفٌ بِحَقِّكُمْ، مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِكُمْ، مُعادٍ لِأَعْدائِكُمْ، مُوَالٍ لِأَوْلِيَائِكُمْ، بِأَبِى أَنْتُمْ وَ أُمِّى، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ. اللّٰهُمَّ إِنِّى أَتَوالىٰ آخِرَهُمْ كَمَا تَوالَيْتُ أَوَّلَهُمْ، وَ أَبْرَأُ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَهُمْ، وَ أَكْفُرُ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَاللَّاتِ وَالْعُزَّىٰ. صَلَوَاتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ يَا مَوالِىَّ وَ رَحْمَةُ اللّٰهِ وَ بَرَكاتُهُ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَالْعَابِدِينَ وَ سُلالَةَ الْوَصِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَادِقاً مُصَدَّقاً فِى الْقَوْلِ وَالْفِعْلِ، يَا مَوالِىَّ هٰذَا يَوْمُكُمْ وَ هُوَ يَوْمُ الثُّلَثَاءِ، وَ أَنَا فِيهِ ضَيْفٌ لَكُمْ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ، فَأَضِيفُونِى وَ أَجِيرُونِى بِمَنْزِلَةِ اللّٰهِ عِنْدَكُمْ وَ آلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ. ⬛️🕯🏴⬛️🕯🏴⬛️ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
🚩 (روایتی از پیاده روی اربعین مهرماه۹۸) نصرالله شفیعی (پایان) بالاخره مینی‌‌بوس در جایی نزدیک مرز شلمچه توقف کرد و ما پیاده شدیم. ازدحام ماشین‌ها برای جابجایی مسافران نشان از حضور انبوه مسافران مهتاب بود. ساعت حدود نه صبح بود. هوا به‌شدت گرم بود. انگار شرجی مردادماه تازه از راه رسیده بود. پس از عبور از گیت‌های عراق وارد پایانه ایران شدیم. گذرنامه‌ها مهر ورود خوردند. چندین برابر کسانی که از مرز عراق وارد ایران می‌شدند عاشقانی به صف در حال ورود به مرز عراق بودند. ظرفیت این‌همه عشق را فقط مکتب حسین داراست. تا محل پارکینگ ماشین‌ها فاصله طولانی بود ماشینی را کرایه گرفتیم و خود را به پارکینگ رساندیم. در جنگلی از ماشین ها قرار گرفتیم. اگر نشانه ی دقیق برای محل پارک ماشینم مشخص نکرده بودم به این سادگی ها نمی توانستم آن را پیدا کنم. حرکت به‌سوی بوشهر را آغاز کردیم. در طول مسیر در استان خوزستان موکب‌هایی بودند که در مسیر رفت‌وبرگشت از زائران پذیرایی می‌کردند. مردمان برخی روستاها که اغلب هم عرب‌زبان بودند در کنار جاده اصلی مقابل روستایشان موکب‌هایی برپا کرده‌ بودند و از مسافران می‌خواستند که توقف کنند و از خوانی که در موکب آن‌ها گسترانیده شده بی‌بهره نمانند. نماز را در یکی از مساجد بین راه خواندیم. به ماهشهر رسیدیم. در این شهر موکب‌هایی برای پذیرایی از مسافران ایجادشده بود که علاوه بر پذیرایی در طول روز، ناهار یا شام نیز به مسافران و زائران می دادند. به مقابل مسجدی رسیدیم، جمعیتی که توقف کرده‌ بودند نشان از همین پذیرایی داشت. با راهنمایی جوانانی که به عشق حسین هر روز در مقابل این موکب‌ها از مردم پذیرایی می‌کردند وارد مسجد شدیم. سفره‌ی یک‌بارمصرف در مسجد گسترانیده شده بود. با راهنمایی یکی از اعضای موکب کنار سفره نشستیم. پس از مدتی کوتاه یکی دیگر از اعضای موکب که تقریباً میان‌سال بود و لباس سیاهی بر تن داشت سینی به دست با چندین بشقاب برنج و کاسه خورشت ما را به خوردن ناهار دعوت کرد. سبزی و آب نیز از قبل در سفره بود. ناهار را صرف کردیم. از ماهشهر تا آبپخش و پس از آن بوشهر راهی نسبتاً طولانی بود. خستگی راه به ما می‌گفت که باید قدری استراحت کنیم. خانم‌ها نیز آن‌طرف پرده همین تمایل را نشان دادند. پس از حدود یک ساعت استراحت، از موکب داران که خستگی نمی‌شناختند و همچنان مشغول پذیرایی از مهمانان بودند، خداحافظی کردیم‌ و راهی استان شدیم. آری عشق حسینی قرن‌هاست که فراگیر شده و پایانی ندارد. ما با این عشق زاده شده‌ایم و با این عشق زندگی می‌کنیم و امید است با این عشق بمیریم. اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد نصرالله شفیعی مهرماه ۱۳۹۸ 🖋 @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
📌 عمود شماره ۱۰۷۰ 🏠 به خونه‌ی برادرِ عراقی رسیدیم. همسر و بچه‌های صاحب‌خونه با احترام به استقبالمون
📌 عمود شماره ۱۱۸۰ 💤 با فشار دستِ گرمِ آقا سید از خواب بیدار شدم. خیلی خسته بودم. سید، نگاه محبت‌آمیزی بهم کرد و گفت: «بلند شین نمازتون رو بخونین. باید راه بیوفتیم.» و اشاره کرد به لباس‌هامون که شُسته و تا کرده، کنار اتاق گذاشته شده بودن و ادامه داد: «خانمِ صاحبخونه راه زیادی رفته تا لباس‌های ما رو با ماشین لباسشویی یکی از اقوامشون بشوره و به موقع برگردونه.» از خودم بدم اومد. راستی من شیعه‌ی امام حسینم یا این عزیز عراقی و خونواده‌اش؟! 👧 تو همین فکرا بودم که دو تا دختر بچه حدودا ۳ و ۵ ساله اومدن تو اتاق. آقا سید، با مهربانی بغلشون کرد و روی پاهاش نشوندشون و توی جیبِ پیراهنشون چیزی گذاشت. داداش خشایار هم که انگار منقلب شده بود دست کرد تو ساکش و کمی پسته درآورد و ریخت کفِ دستِ دختری که کوچیکتر بود؛ اما همه‌ی پسته‌ها یهو پخش شد روی زمین. دختر بزرگتر جلو اومد و دامن پیراهنش رو باز کرد و آقا سید پسته‌ها رو ریخت توی دامنش. 🔻 من و خشایار ماتمون برده بود. هر دو دختر بچه، هیچ انگشتی نداشتند. آقا سید، پاکت پسته رو بهشون داد و دخترها با خوشحالی از اتاق رفتن بیرون. با کمک سید، روی ویلچر نشستم. 🔅 صاحبخونه برای خداحافظی اومد و ما رو بغل کرد. وقتی خواستم باهاش دست بدم، دیدم او هم مثل دخترهاش انگشت نداشت. نمیدونم چه مشکلی وجود داشت. نه می‌تونستم عربی حرف بزنم و بپرسم نه روم می‌شد از سید علت رو جویا بشم. صاحبخونه به عربی چیزهایی گفت که من فقط عبارت عجل لولیک الفرج رو متوجه شدم... 🏴 ؛ قسمت یازدهم @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
📌 فرقِ اسلام‌ها ▪️«حسین جان! اسلام به ما نیاز دارد، والّا همراهت می‌آمدیم.» ▫️عده‌ای وقتی امام حسی
📌 از کربلا دور شو! ▪️ ندای هل من ناصر امام حسین در روز عاشورا، خطاب به همه کسانی بود که توانِ دفاع از حرمِ اهل بیت را داشتند. امام حسین فرمودند هر که مرا یاری نمی‌کند، از این منطقه دور شود و اِلّا اگر نِدایَم به او برسد و حرم و حریمم را یاری نکند، گرفتار دوزخ است. ▫️ شاید ما گمان می‌کنیم فریاد یاری‌خواهی، فقط مخصوص آن زمان بوده و فقط امام حسین نیاز به کمک و یاری داشت، اما یک سوال: چرا کسی که امامتِ امام زمانش برایش روشن بود و می‌دانست جانِ امامش در خطر است، باز صحنه را خالی کرد؟ چه دلیلی و توجیهی می‌تواند باعث این رفتار شود؟ ▪️ بیایید این سوال را از خودمان بپرسیم. چرا ما با اینکه می‌دانیم امام زمان در شرایط سختی‌ست و نیاز به کمک دارد، صحنه را خالی کردیم؟ توجیهِ ما برای این همه بی‌خیالی و نشنیدنِ صدای هل من ناصر امام چیست؟ آیا باید کار از کار بگذرد تا به خودمان بیاییم؟! 📎 ۱۱ @Fahma_KanoonTaha