eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
988 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون طه آب‌پخش
‍ ♡بسم رب الزهرا کم توفیقی نیست ، چرا که مراقبه می خواهد و و . هایش تنها مادی نیست، به قول علی(ع): شدن، مراقبه ی قلبی می خواهد. شاید فکر کنی کم است اما میدانی، آدمی به سرعت وابسته می شود و این ، سمی است برای متعالی شدن و از فرش به عرش رسیدن، وابستگی به مال، وابستگی به آدم ها، به عمر. آری! اینک شدن برایت سخت می شود. باید عشق ورزید و دوست داشت اما وابسته نشد. چرا که این وابستگی ها تو را به زنجیر می کشند و در ، اسیرت می کند. تنی که به شدن فکر نمی کند، تنی که اگر باب میلش پیش بروی، عاقبتت می شود و ، که بر سر و آمد. اما می دانی، گاهی اوقات وابستگی خوب است، این که وابسته باشی به و ... این که وابسته شوی به شجاعت و صلابت... وابسته شوی به ... اصلا میدانی وابسته شوی به کتاب. آخر آدم های وابسته به هم، کم پیدا می شوند. کم هستند آدم هایی که به همه کتاب هدیه دهند، حتی برای اولین کادو به همسرشان... این آدم ها، ارزش کتاب را به خوبی درک می کنند، چرا که کتاب باعث ارتقای آگاهی است و مسبب تمام گمراهی های ما همین ست. می دانی، باید برای دستیابی به تلاش کرد و راه وابستگی به تمام چیز های خوب را یافت. به عبارتی، تنها در پی خدا بود. درست مانند ! آری باید دل کند و رها شد چرا که... ❤️ ✍️نویسنده: به مناسبت سالروز تولد 📅تاریخ تولد: ۲۱ تیر ۱۳۷۰ 📅تاریخ شهادت: ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، منطقه التنف، مرز بین سوریه و عراق 🗺مزار شهید: نجف آباد اصفهان @Fahma_KanoonTaha
4824133_893.mp3
10.19M
🔹یکی از بهترین صوت های حتما دانلود کنید... @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
🌷 🔰 ۲۱ تیر ۷۰ 📆 محسن در نجف‌آباد به دنیا آمد. رشد این در خانواده‌ای علمی بود و خاندان حججی معروف هستند، آیت‌الله حججی در زمان رضاخان بیشترین خدمت را به منطقه اصفهان داشت، زمانی که از سر زنان و عمامه از سر علما بر می‌داشتند این عالم ربانی در گوشه و کنار دست افراد مستعد را می‌گرفت 🤝 و به حوزه می‌برد 🔰در نمایشگاه دفاع مقدسی که در نجف‌آباد برپا شده بود با زهرا عباسی همکار می‌شود و همین آغازی می‌شود برای آشنایی و ازدواج 💞 به قول همسر محسن، واسطه آشنایی این دو بودند، ۱۱ آبان ۹۱ خطبه عقد جاری و محسن در ۲۱ سالگی داماد می‌شود ☺️ دو سال بعد در مرداد ۹۳ مراسم برگزار می‌شود. 🔰 ۲۷ تیرماه ۹۶؛ محسن برای بار به سوریه اعزام شد 🚌 در مأموریت اولش بیشتر در حلب و لاذقیه عملیات داشتند اما این بار قرار بود به نزدیکی مرز با عراق بروند 🗺 به گفته همسر شهید، این دفعه که می‌خواست برود گفت: دعا کن من دوباره سردار را ببینم، می‌خواهم از او بخواهم کاری بکند که من همانجا در بمانم و تا تمام نشدن جنگ 💥 برنگردم ایران. 🔰طبق آنچه داعش 👹 منتشر کرده، همه چیز از ۱۶ مرداد سال ۹۶ شروع شد، از ، در عملیاتی در منطقه مرزی بین سوریه و عراق، زمانی که با تنی مجروح 💔 در پشت سنگری در کنار اجساد نیمه‌جان تعدادی از هم‌رزمانش👥 آخرین را می‌کند 🔰آن زمان هیچ‌کس تصور نمی‌کرد که این جوان ایرانی 🇮🇷 قرار است چه بر سر داعش بیاورد، شاید اگر داعشی‌ها می‌دانستند که همین شهید 🌹 آن‌ها را ظرف ۳ ماه ریشه کن خواهد کرد ترجیح می‌دادند با او کاری نداشته باشند. 🔰نمی‌دانستند و فیلم و تصویری 📸 که از او منتشر کردند تا به خیال خود خط و نشانی بکشند و نشان دهند اگر دستشان به ایران و برسد چه می‌کنند؛ چه نتیجه معکوسی ↪️ به همراه دارد، تصاویری که با آن ترکیب دود و آتش🔥 صحنه را بر هر مخاطب آشنا با تاریخ تداعی می‌کند 🔰اما همه ارتباط با کربلا فقط این عکس نبود، تصاویر بعدی که به صورت محدود انتشار پیدا کرد از پیکر بی‌سر 😔 و بی‌جان او بود تا به پیروی از مرادش داشته باشد. ۱۸ مرداد ۹۶ محسن به آرزویش رسید🕊 🌹 @Fahma_KanoonTaha
🌹‏قرار است با حجاب جلوه جلال مان را به تصویر بکشیم نه جلوه جمال مان را... 🌹 هفته‌ی عفاف و حجاب بر عفیفان در سراسر جهان، مبارک... 📆 بیست و یکم تیرماه، سال روز خیزش مردم مشهد علیه کشف حجاب @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🌺 شعر خوانی خارق العاده و زیبای دخترک محجبّه در صداوسیما 🦋 با موضوع و ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ فیلم ویژه | ایران؛ مهد پوشش ❇️ بررسی تاریخی موضوع پوشش و زنان در ایران معاصر و ایران باستان 📆 به مناسبت ٢١ تیرماه، ویژه ➕ تصاویر و مستندات تاریخی @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️/ دختر بچه‌ها را چطور با حجاب آشنا کنیم؟ @Fahma_KanoonTaha
قابل توجه خانم‌های چادری 💠 آشنایی با جنس‌های مختلف چادر و نحوه مراقبتش @Fahma_KanoonTaha
جای هر ماده غذایی کجاست؟ 1⃣ یکی از سوالات همیشگی در ذهن ما اینه که جای مناسب هر ماده غذایی کجاست؟ 🍯 عسل: کابینت 🥖 نان: فریزر 🍾 روغن زیتون: کابینت 🔸زرشک: فریزر 🔸انواع ادویه: دمای اتاق @Fahma_KanoonTaha
🔺 🔸 می‌دونید مصرف نکردن یک کیسه پلاستیکی در هفته صرفه‌جویی یک میلیارد کیسه پلاستیکی در ساله ۲۱ تیرماه @Fahma_KanoonTaha
🎀 یک بار می خواستم جوراب رنگی و نازک بپوشم و از خانه بیرون بیایم ابراهیم جلو آمد و گفت خواهر جان سعی کن وقتی از خانه بیرون می روی در مقابل نامحرم جلب توجه نکنی. 🌺 ابراهیم خیلی در مورد حجاب با من صحبت کرد با لحن مهربان و بدون اینکه دستور بدهد مرا راهنمایی می کرد. 📖 می گفت سه بار در قرآن در مورد حجاب دستور داده شده. اگر خانم ها حریم حجاب رو رعایت کنند خودشان کمتر مورد توجه و آزار افراد هوس ران قرار می گیرند. 📚خدای خوب ابراهیم @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
♨️ فیلم ویژه | ایران؛ مهد پوشش ❇️ بررسی تاریخی موضوع پوشش و #حجاب زنان در ایران معاصر و ایران باستا
⁉️ قیام مسجد گوهرشاد چرا و چگونه اتفاق افتاد؟ ۲۱ تیرماه؛ سالروز و روز عفاف و حجاب 🕌 واقعه تجمع مردم مشهد در تیر ماه سال ۱۳۱۴ در مسجد گوهرشاد در اعتراض به قانون تغییر لباس توسط رضاخان بود که توسط نیروهای دولتی سرکوب شد. ✊️ علت اصلی این تحصن اعتراض به اجباری شدن و کلاه شاپو و سیاست‌های تغییر لباس، و حصر آیت الله سید حسین قمی (در پی اعتراض به قوانین تغییر لباس) بود. 🔰 در ۲۰ تیرماه، درگیری اولیه در مسجد باعث کشته شدن ۲۰ نفر شد. پس از آن بر تعداد متحصنین افزوده شد و بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند. 💣 فردای آن روز در ۲۱ تیرماه و پس از آنکه تلاش نظامیان برای متفرق کردن جمعیت با مقاومت مردم رو به رو شد، راههای ورود و خروج به مسجد گوهرشاد بسته و دستور شلیک صادر شد. 💔 بدین ترتیب این تحصن به شدت سرکوب و بیش از ۱۶۰۰ نفر کشته شدند. پس از این واقعه روحانیان سرشناس مشهد دستگیر شدند و تبعید شدند و به دستور رضا شاه برخی از روسای ادارات مشهد تغییر کردند. 🔆 ویژه @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 5⃣3⃣ 🌺 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃بعد از یکی از عملیات های مهم غرب، با هماهنگی، بیشتر رزمندگان به زیارت حضرت امام رفتند. با وجودی که ابراهیم در آن عملیات حضور داشت ولی به تهران نیامد. رفتم ازش پرسیدم: «چرا شما نرفتید!؟» ابراهیم گفت: «نمیشه همه بچه ها جبهه ها را خالی کنند، باید چند نفری بمانند.» گفتم: «واقعا به این دلیل نرفتی؟» مکثی کرد و گفت: «ما رهبر را برای دیدن و مشاهده کردن نمی خواهیم، ما رهبر را می خواهیم برای اطاعت کردن. من اگه نتوانم رهبرم را ببینم مهم نیست! بلکه مهم این است که مطیع فرمانش باشم و رهبرم از من راضی باشد.» هر وقت پیامی از امام راحل پخش می شد، با دقت گوش می کرد و می گفت: «اگر دنیا و آخرت را می خواهیم باید حرف های امام را عمل کنیم.» 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۱۲۵ الی ۱۲۶ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 6⃣3⃣ 🌺 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃به یکی از ارتفاعات منطقه گیلان غرب رفتیم. بر فراز یکی از تپه های مشرف به مرز قرار گرفتیم. پاسگاه مرزی در دست عراقی ها بود. خودروهای عراقی به راحتی در جاده تردد می کردند. ابراهیم کتابچه دعا را باز کرد و با بچه ها زیارت عاشورا خواندیم. بعد با حسرت به مناطق تحت نفوذ دشمن نگاه می کردم و گفتم: «ابرام جون این جاده مرزی را ببین، عراقی ها راحت تردد می کنند. یعنی میشه یه روزی مردم ما راحت از این جاده ها عبور کنند و به شهرهای خودشون برن!» 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃ابراهیم لبخندی زد و گفت: «چی میگی! روزی میاد که از همین جاده مردم ما دسته دسته به کربلا سفر کنند.» بیست سال بعد به کربلا رفتیم. نگاهم به همان ارتفاع افتاد که ابراهیم بر فراز آن زیارت عاشورا خوانده بود! آن روز اتوبوس ها به سمت مرز در حرکت بودند و مردم دسته دسته به زیارت کربلا می رفتند. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۱۲۷ الی ۱۲۸ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 7⃣3⃣ 🌺 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃هر زمان که تهران بودیم برنامه شب های جمعه آقا ابراهیم زیارت حضرت عبدالعظیم بود. می گفت: «شب جمعه، شب رحمت خداست. شب زیارتی آقا اباعبدالله(ع) است. همه اولیاء و ملائک می روند کربلا، ما هم جایی می رویم که اهل بیت گفته اند، ثواب زیارت کربلا دارد.» ابراهیم آنجا دعای کمیل را می خواند. ساعت یک نیمه شب هم برمی گشت. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃یک شب که از حرم بیرون آمدیم، من چون عجله داشتم، با موتور یکی از بچه ها آمدم مسجد. اما ابراهیم دو سه ساعت بعد رسید. پرسیدم: «ابرام جون دیر کردی!؟» ابراهیم گفت: «از حرم پیاده راه افتادم تا در بین راه شیخ صدوق را هم زیارت کنم. چون قدیمی های تهران می گویند امام زمان(عج) شب های جمعه به زیارت مزار شیخ صدوق می آیند.» گفتم: «خب چرا پیاده آمدی؟» جواب درستی نداد. گفتم: «تو عجله داشتی که زودتر بیایی مسجد، اما پیاده آمدی، حتما دلیلی داشته؟» بعد از کلی سوال کردن جواب داد: «از حرم که بیرون آمدم یک آدم خیلی محتاج پیش من آمد، من دسته اسکناس توی جیبم را به آن آقا دادم. موقع سوار شدن به تاکسی دیدم پولی ندارم. برای همین پیاده آمدم!» 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، ص ۱۲۸ @Fahma_KanoonTaha
داستانی فوق العاده زیبا از پیغمبر(ص) ♦️ﺭﻭﺯی ﻣﺮﺩی ﻓﻘﻴﺮ، ﺑﺎ ﻇﺮﻓﻲ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﻧﮕﻮﺭ، ﻧﺰﺩ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ، ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺁﻥ ﻇﺮﻑ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻫﺮ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭ تبسمی می کرد ﻭ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎﻝ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﺯ می کرد، ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻨﺎﺑﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺷﺮﻳﻚ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻭ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻌﺎﺭفی ﻧﻜﺮﺩ. ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﻴﺮ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎلی ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﻓﺖ. یکی ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺷﺮﻳﻚ ﻣﻴﻜﺮﺩﻳﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎئی ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻳﺪ!! ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪی ﺯﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﻳﺪﻳﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎلی ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻭقتی ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﻴﺨﻮﺭﺩﻡ؟ ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺗﻠﺦ ﺑﻮﺩ، ﻛﻪ ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ ﺍﮔﺮ یکی ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ تلخی واکنشی ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎلی ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻓﺴﺮﺩگی ﻣﺒﺪﻝ ﺷﻮﺩ. 🔸ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺯﯾﻦ ﺃﺧﻼﻗﻨﺎ باﻟﻘﺮﺁﻥ ﺑﺤﻖ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻟﻪ" @Fahma_KanoonTaha
🍁 قانون فوتبال دوران کودکی رو یادته؟🤗 ۱. اونی که از همه چاق تر بود، همیشه دروازبان بود. ۲. همیشه اونی که مالک توپ بود، میگفت کی بازی میکنه کی نه. ‏ ۳. زیاد قسم میخوردی پنالتی بود، قسم نمیخوردی پنالتی نبود. ۴. بازی زمانی تموم میشد که همه خسته میشدن. ۵. مهم نبود که بازی چند چنده. هر کی گلِ آخر بازی رو میزد، برنده بود. ۶. داور هم که کشک بود. ۷. اگه یه موقع توپ گیر نمیومد، یه دبه پلاستیکی، یه چیزی بالاخره توپ بود. ۸. اگه تو یارکِشی آخر انتخاب میشدی، دیگه امیدی واسه زندگی نبود. ۹. لحظه ای که توپ میرفت زیر ماشینی که در حال حرکت بود، پر استرس ترین لحظه زندگی بود. ۱۰. وقتی مالک توپ عصبانی میشد، بازی تموم میشد. ۱۱. دختر همسایه از کوچه رد میشد، همه رونالدینیو میشدن. ۱۲. کفشت، پیرهنت پاره میشد، کتکای شب رو نگو. ۱۳. مسابقه با تیم کوچه بغلی، مثل لشکر کشی هیتلر به لهستان بود. آره... یادش بخیر! ای کاش میشد بازم برگشت به همون دوران...همون دورانی که و و ، میزد❣️ @Fahma_KanoonTaha
 ⭕️ خدا صدای گریه بندگانش را دوست دارد❗️ ✅ حضرت آیت الله مجتهدی فرمودند: در یکی از شب های احیا مادری پیغام فرستاد، که فرزندم بچه چند ماهه ای است، که در چشمش خوکار رفته، و پرده چشمش پاره شده است و قرار است که فردا صبح او را عمل کنند. 🌷مادر به دکترها گفته بود اجازه بدهید قبل از عمل، امشب بچه را  به منزل ببرم و فردا او را برمی گردانم دکترها بر اثر اصرار مادر قبول کردند، و شب مادرش او را به حوزه علمیه ما آورده، و به ما گفتند دعا کنید، آن شب هم، شب احیا بود، ما هم دعا کردیم و مردم آمین گفتند، 🌸 فردا که بچه را به بیمارستان بردند دکترها بعد از معاینه مجدد، تعجب کردند و به مادر بچه گفته بودند که او به طور معجزه آسایی، پرده چشمش خوب شده است، حتی در این حوزه علمیه مریض سرطانی هم آورده اند و از اهل بیت (علیهماالسلام) شفا گرفته اند. 💯خداوند متعال می فرماید (ادعونی اَستجِب لَکُم) دعا کنید تا من مستجاب کنم، حالا اگر دعای بعضی، مستجاب نمی شود عللی دارد که یکی از آنها اینست که خداوند آن بنده را دوست دارد، و می خواهد صدای گریه و زاریش را بشنود. 📡 منبع: سایت وارثون 🌹استاد آیت الله تهرانی(ره) @Fahma_KanoonTaha