eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
983 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دهه سوم زندگی دهه لذت زندگی است 💠 گفتاری از آیت‌الله جوادی آملی درباره @Fahma_KanoonTaha
کمک هزینه ۴۰۰ هزارتومنی برای خانواده ۳قلوها 🔸معاون اجتماعی سازمان بهزیستی میگه واریزی کمک هزینه به خانواده‌های ۳ قلو، حدود ۴۰۰ هزار تومنه و این واریزی تا ۷ سالگی کودکان ادامه داره. @Fahma_KanoonTaha
🌸 ماجرای ازدواج حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 🌸 🚞 مدتی از بازگشت سیدعلی خامنه‌ای از قم به مشهد نمی‌گذشت. بانو خدیجه که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانواده‌ای سنتی و با علائق مذهبی پرورش یافته بود، به او پیشنهاد کرد. 💐 همو پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی را که چهار پنج سال پیش برای سیدمحمد رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود. 🎉 حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان دین‌دار و باسواد مشهد بود. او پذیرفت که دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشته‌ای درآید که تصمیم دارد در مشهد ساکن شود، آیت‌الله میلانی و دیگر بزرگان اهل علم مشهد او را می‌شناسند و تأیید می‌کنند و به او علاقه دارند. 🎁 هزینه ازدواج، آن بخشی که طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آیت‌الله حاج‌سیدجواد خامنه‌ای تأمین شد که مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس که حتماً قابل توجه بود. «آنها مرفه بودند، می‌توانستند و کردند.» 🌼🌸🌺 اوایل پاییز ۱۳۴۳ سیدعلی خامنه‌ای و دوشیزه خجسته پیوند زناشویی بستند. خطبه عقد توسط آیت‌الله میلانی خوانده شد. از این زمان، همدم، همسر و همراهی تازه، که شانزده بهار بیش نداشت، پا به دنیای آقای خامنه‌ای گذاشت که در همه فرودهای سرد و سخت زندگی سیاسی و شاید تک‌فرازهای آن در آن روزگار، یاری غم‌خوار و دوستی مهربان بود. 💌 کارت دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار می‌شد، تعیین کردند. آن شب آقای خامنه‌ای در آستانه ورودی خانه ایستاده بود و از میهمانان استقبال می‌کرد. مراسم، آن طور که مرسوم خانواده‌های مذهبی و مقید آن زمان بود، برگزار شد. 🎊 انتشار به مناسبت ١ ذی‌الحجه؛ سالروز حضرت امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) @Fahma_KanoonTaha
‏امروز به معنی واقعی کلمه روز عشق و محبت است نه عشقی که هرزگی و شهوت راهبر آن باشد، امروز روز نجابت است روز پاکی و حیا و غیرت و آبرو، روز وفاداری تا پای جان! روز برکت و هدایت روز به هم رسیدن دو اقیانوس روز تشکیل آسمانی ترین خانواده بر روی زمین امروز است 💬 استاد @Fahma_KanoonTaha
💕 ❣مسجد ڪه می رفتم، چند باری دیدمش... خیلی ازش خوشم می اومد چون مرد بودن را در اون می دیدم... برای رسیدن بهش چله گرفتم. ❣ساده زیست بود، طوری که خرید عروسی اش فقط یه حلقه ۴۵۰۰ تومنی بود ... مهریه ام ۱۴ سکه و یه سفر حج بود که یه سال بعد ازدواجمون داد؛ - ميگفت مهریه از نون شب واجب تره و باید داد. ❣هیچ وقت بهم نمی گفت عاشقتم... میگفت میگفت اگه عاشقت باشم به زمین می چسبم... ❣من از سه سال قبل آماده شهادتش بودم، چون می دیدم که برایش ماندن چقدر سخت است... برای شهادتش چله گرفتم چون خیلی دوستش داشتم و میخواستم به آنچه که دوست دارد برسد و دوست نداشتم اذیت شود 💟 همسر شهید برای رسیدن و با مهدی عسگری چله می گیرد و ده سال بعد برای رسیدن مهدی به چله مےگیرد 💟 : ۵۸ : #۲۷_خرداد_۹۵ @Fahma_KanoonTaha
@hadanair.mp3
2.38M
🔴 / فرق مودت و محبت 🎙حجت الاسلام رفیعی @Fahma_KanoonTaha
📖 💎 (هنگامی که رسول خدا - صلی الله علیه و آله - نظر دختر گرامی شان را در مورد خواستگاری امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند و به ایشان فرمودند:) نظر خودت دربارۀ اين امر چيست‌؟، فاطمه هنگامى كه اين سخن را شنيد چيزى نگفته و سكوت كرد، و از خجالت چهره‌اش را برگردانيد. رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم برخاست در حالى كه با خود مى‌گفت: اللّٰه اكبر(خدا بزرگ است)، همانا سكوت فاطمه نشانۀ رضايت اوست. در اين حال جبرئيل بر رسول خدا فرود آمد و گفت: اى محمّد! فاطمه را به ازدواج على درآور كه همانا خداوند از اين وصلت خشنود است و آن دو نيز شايستۀ يك ديگر مى‌باشند. على عليه السّلام مى‌گويد: رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم دخترش را به ازدواج من درآورد و آنگاه نزد من آمده دستم را گرفته و فرمود: با ياد و نام خدا برخيز و اين ذكر را بخوان كه: «، و ، و ، و » - يعنى: بر سفرۀ بركت خدا مى‌نشينم، و راضى مى‌شوم بر آنچه او بخواهد، همانا قدرت و قوّتى نيست مگر از جانب خدا، پس به او توكّل مى‌كنم و يارى مى‌طلبم. سپس مرا كنار فاطمه نشانيد و گفت: خداوندا! اينان محبوب ترين مردم در نزد من مى‌باشند، پس آنان را دوست بدار، و خير و بركت به فرزندان آنها عطا كن، و آنان را از هر آسيبى حافظ‍‌ باش، من آنها و فرزندانشان را از شرّ شيطان فريبكار به تو مى‌سپارم. 📔بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۹۳ @Fahma_KanoonTaha
📷 امشب جشن هلهله فرشته‌ها برگزار می‌شود @Fahma_KanoonTaha
هشدار رهبرانقلاب به فعالان حوزه خانواده: پیری جمعیت از همه‌ خطرات بزرگتر است ‌ 🔸رهبر انقلاب ۲۴ مرداد ماه ۹۸ در دیدار با جمعی از تشکل‌های مردم‌نهاد فعال در حوزه‌ خانواده فرمودند: ‌ 1️⃣ از متلاشی شدن خانواده‌ها جلوگیری کنید راه‌هایی را پیدا کنید! یکی از آقایان گفتند که طلاق در فلان شهر این مقدار کاهش پیدا کرده، این را دنبال باید کرد. 2️⃣ نباید در خانه به زن ظلم شود باید قوانینی وجود داشته باشد که روابط داخل خانه را که گاهی اوقات برخلاف عدالت و گاهی اوقات شکل‌های ناهنجاری دارد، اصلاح کند. واقعاً‌ به زنها ظلم می‌شود، گاهی هم به مردها ظلم می‌شود. باید یک هنجارِ درستِ دینیِ اسلامی‌ تنظیم بشود که این هنجار بر محیط داخل خانواده حاکم بشود. 3️⃣ پیری جمعیت از همه‌ خطرات بزرگتر است مسئله‌ی فرزندآوری، خیلی مسئله‌ مهمی است. این از همه‌ خطرات بزرگتر است. 4️⃣ برای ازدواج مجردان دائما دعا می‌کنم گاهی دخترهایی به من نامه می‌نویسند که طالب ازدواجند و برایشان فراهم نمی‌شود. یکی از دعاهایی که بنده دائم می‌کنم برای ازدواج دخترها و پسرهایی است که مایل به ازدواجند و امکان ازدواج ندارند. @Fahma_KanoonTaha
🌺🌺 ❤️یکی از شرایط حاج یونس این بود که: دلم می خواهد مراسم عقد را در مسجد برگزار کنیم. گفتم: من حرفی ندارم. ببینیم آنهای دیگر چه می گویند. گفت: آنهای دیگر هرچه خواستند، می گویند. اصل کار، توافق خودمان است. دو تا گوسفند خرید و کشت. دو تا مینی بوس هم از بچه های سپاهی کرمان آمدند. همه قوم و خویشانمان هم دعوت شده بودند مسجد صاحب الزمان. همه می گفتند: یونس، دعای کمیل انداخته است توی مسجد. اصلا هیچ خبری از عقد بندان نبود. ما هم مثل مردم عادی رفتیم و میان زن ها نشستیم. او هم که خودش مشغول کار بود. آخوندی هم به نام حاج باقری دعوت شده بود. حاج یونس به حاج آقا باقری گفته بود: حاج آقا دفترت را آماده کن! بچه ها گفته بودند: مگر چه خبر است؟می خواهی چکار کنی؟ حاج یونس گفته بود: مراسم عقد کنان من است.! همه بلند صلوات فرستاده بودند و بعد هم زده بودند زیر خنده. گفته بودند مگر روضه نیست؟ حاج یونس گفته بود: ما میخواهیم خطبه عقدمان را در مسجد بخوانیم. حاج باقری آن موقع آمد داخل زنها و دنبال من می گشت تا بله را از من بگیرد. هیچ کدام از زنها نمی دانستند چه خبر است. فقط مادر من و مادر حاج یونس میدانستند. مادر حاج یونس بلند شد و گفت: حاج آقا، اینجاست! من بله را آنجا گفتم و بعد هر دو آمدیم خانه و دفتر را امضا کردیم. خطبه ی عقدمان در مسجد خوانده شد. @Fahma_KanoonTaha
15.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔸با اهل و عیال کوچ کردند به دوردست، که مبادا عزیزی از معارف الهی محروم بمونه. این قصه‌ی عاشقیه. 🔸عشق دونفره رو گره زدند به عشق خدا. عشق تعریف کردنی نیست؛ ساختنیه و اینجا از شروع عاشقی و سختی‌ها و هزینه‌هاش میگن، ببینید. @Fahma_KanoonTaha