eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
981 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
به خاکِ کربلا، زائر! بیفشان دانۀ اشکی که هرکس بهر خود، روز قیامت، کِشته‌ای دارد @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
به موکب حضرت معصومه(س) که رسیدم به گوشه از موکب داشتم استراحت میکردم که جوانی اومد پیشم نشست، سلام کرد و ازم پرسید: بچه کجایی؟ گفتم بچه ی آبپخش هستم یکی از شهرهای استان بوشهر، گفت: تنهایی! گفتم تو مسیر پیاده روی تنهام! گفت: همسفر نمی‌خواهی! گفتم: تا ببینیم آقا چی میخواد، گفت اجازه میدی همسفرت بشم، من با بچه های دانشگاه افسری اومدم، الان هم میخواهیم حرکت کنیم. با ما میای؟ گفتم: می‌خوام کمی استراحت کنم. گفت: پس من میروم به مسئولمون میگم که با شما می‌خوام بیام، گر چه خیلی دشوار هست که قبول کنه. اما هر طور که شده راضی اش میکنم، دوست دارم تو مسیر با شما همسفر بشم. تو دلم گفتم: این چه کاریه، خوب با دوستانت بردار برو! خلاصه پیش ما موند، اسممون رو پرسید، چه کاره هستی و.... بالاخره با ما دوست شد! هنوز یادم هست، شب جمعه ای بود، نم نم ریز بارون هم میومد، بهم گفت: غلامرضا بین اهل بیت به کی خیلی ارادت داری، گفتم: به همشون!گفت: می‌دونم به همشون، اما یکی از اینها رو بیشتر تو زندگیت صدا زدی؟ گفتم بیشتر به حضرت زهرا(س) توسل دارم. گفت: برا چی؟ گفتم: چون مادره، مادر یه چیز دیگه هست، پیش امام حسین(ع) هم مادرش حضرت زهرا(س) خیلی خاص و ویژه هست، امشب که شب جمعه هست، و ما هم داریم میرویم به سمت کربلا مادرش مهمان ویژه امام حسین(ع) است، تو این حال و هوا بودیم تا دیر وقت، یه حال بسیار خوش معنوی بود. الان چندین سال هست که همدیگر رو ندیدیم، اما هر وقت که بهم زنگ میزنه، میگه: هیچ موقعی از عمرم به شیرینی و خوشی آن شب جمعه ای که تو هوای بارانی با هم پیاده می‌رفتیم به سمت حرم نمیشه! اربعین این چنین باعث جذب دل های مومنین نسبت به همدیگه میشه! یادش بخیر... @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
تو شهر کربلا وارد موکب بزرگی شدم، که ایرانی ها ساکن بودن، هر شب توی موکب مراسم عزاداری برگزار میشد! اول کار چون خیلی خسته بودم و گرد و غبار سفر بر سر و رویم نشسته بود، حمام رفتم و بعد از دوش گرفتن، لباس های کثیفم رو شستم و روی طناب بزرگی که همان نزدیکی نصب بود آویزان کردم، بعد از مدتی که اومدم لباسها رو جمع کنم، با تعجب دیدم، هیچ کدام از لباس هایم نیست، جوراب و پیرهن و شلوارم گم شدن، خیلی هم دنبالش گشتم، ولی فایده نداشت، اومدم سر جایم دراز کشیدم، همش تو فکر این بودم که آخه ما اینجا زائریم، یعنی کی می‌تونه لباس هامو برداشته باشه؟، تمام ذهنم رو در گیر کرده بود، بلند شدم تا بروم نگاهی دوباره بندازم شاید پیداش کنم، از سر جام که بلند شدم رفتم دمپایی ام رو بپوشم تا یه نگاه بندازم، دیدم دمپایی ام نیست، گفتم یا امام حسین بد جور داری ما رو امتحان میکنی، ما زائر تواییم آقا، یه کاری کن! دنبال دمپایی گشتم پیداش نکردم، دیگه قید دمپایی رو هم زدم، رفتم که دراز بکشم با کمال تعجب دیدم پتویی که رو خودم می‌گرفتم نیست، البته پتو مال موکب بود، رفتم یه پتوی دیگه ای گرفتم، با خودم گفتم یا ابا عبدالله ما رو گیر انداختی آقا! ما اینجا زائر تواییم! دو روز گذشت، روز آخر که از حرم برگشته بودم، با تعجب دیدم، دمپایی، پتو و لباس هام سر جاش گذاشتن، کاملا حیران و گیج شده بودم، فهمیدم که آقا خیلی هوای ما رو داره. و یاد جمله مادر خدا بیامرزم افتادم که می‌گفت: پسرم مال حلال هیچ گاه حروم نمیشه!...یادش بخیر @Fahma_KanoonTaha
عالی ترین جلوه رفاقت .mp3
8.98M
۲ 🏳 اربعین کلاسی است که در آن، انسان‌ها رفاقت و مهربانیِ فارغ از هر دین، نژاد و اختلاف را تمرین می‌کنند. 🔺آزمون این تمرینِ رفاقت کی برگزار می‌شود؟ ممکن است در این آزمون رفوزه شویم؟ 🎤 @howzehenghelabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیینه‌ی حق‌نما ۹ صفر، سالروز شهادت عمار یاسر؛ فردی که پیامبر(ص) او را الگوی تشخیص حق و باطل معرفی کرد، گرامی باد. ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ @Fahma_KanoonTaha
گزارش تصویری از اختتامیه «طرح کوثر رسالت» «هر مادر ایرانی مربی قرآنی» @Fahma_KanoonTaha