eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
988 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
📱۱۰ نکته مهم برای خرید اینترنتی مطمئن @Fahma_KanoonTaha
🔺نکات بهداشتی برای فعالیت دانش آموزان در مدرسه @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺🌺 برای اینکه خوب باشه حالت صبح رو با داشته هات شروع کن تمام روز رو وقت بگذار و زندگی کن شب موقع خواب بهت حق میدم که بری تو فکر نداشته هات اما بهت حق نمیدم که فکر کنی هیچوقت قراره نداشته باشیشون تمام شب رو وقت داری خواب داشتنِ نداشته هات رو ببینی صبح چشمت رو که باز کردی به داشته هات سلام کن به نداشته هات بگو به زودی می بینمتون... @Fahma_KanoonTaha
👈 چهار عامل موثر در سرنوشت انسان 🔹 و و و از اصولی اند كه در و انسان دخلی بسزا دارند. کتاب علامه حسن زاده آملی @Fahma_KanoonTaha
🌸🍃🌸🍃 دزدی به خانه احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت، اما چیزی نیافت که قابل دزدی باشد. خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد، او را صدا زد و گفت: ای جوان! سطل را بردار و از چاه، آب بکش و وضو بساز و به نماز مشغول شو تا اگر چیزی از راه رسید، به تو بدهم؛ مباد که تو از این خانه با دستان خالی بیرون روی! دزد جوان، آبی از چاه بیرون در آورد، وضو ساخت و نماز خواند. روز شد، کسی در خانه احمد را زد. داخل آمد و ۱۵۰ دینار نزد شیخ گذاشت و گفت این هدیه، به جناب شیخ است. احمد رو به دزد کرد و گفت: دینارها را بردار و برو؛ این پاداش یک شبی است که در آن نماز خواندی. حال دزد، دگرگون شد و لرزه بر اعضایش افتاد گریان به شیخ نزدیک تر شد و گفت: تاکنون به راه خطا می رفتم. یک شب را برای خدا گذراندم و نماز خواندم، خداوند مرا این چنین اکرام کرد و بی نیاز ساخت. مرا بپذیر تا نزد تو باشم و راه صواب را بیاموزم. کیسه زر را برگرداند و از مریدان شیخ احمد گشت. @Fahma_KanoonTaha
🌸🍃🌸🍃 پادشاهی با وزیر و سرداران و نزدیکانش به شکار می رفت. همین که آن ها به میان دشت رسیدند پادشاه به یکی از همراهانش به نام جاهد گفت: جاهد حاضری با من مسابقه اسب سواری بدهی؟ جاهد پذیرفت و لحظه ای بعد اسب هایشان را چهار نعل به جلو تاختند تا از همراهانشان دور شدند. در این هنگام پادشاه به جاهد گفت: هدف من اسب سواری نبود، می خواستم رازی را با تو در میان بگذارم، فقط یادت باشد که نباید این راز را با کسی در میان بگذاری. جاهد گفت: به من اطمینان داشته باش ای پادشاه. پادشاه گفت: من حس می کنم برادرم می خواهد مرا نابود کند و به جای من بنشیند. از تو می خواهم شبانه روز مواظب او باشی و کوچکترین حرکتش را به من خبر بدهی. جاهد گفت: اطاعت می کنم سرور من. دو سه ماه گذشت و سر انجام یک روز جاهد همه چیز را برای برادر پادشاه گفت و از او خواست مواظب خودش باشد. برادر پادشاه از جاهد تشکر کرد و پس از مدتی پادشاه مرد و برادرش به جای او نشست. جاهد بسیار خوشحال شد و یقین کرد که پادشاه جدید مقام مهمی به او می دهد. اما پادشاه جدید در همان نخستین روز حکومت، جاهد را خواست و دستور کشتن او را داد. جاهد وحشت زده گفت: ای پادشاه من که گناهی ندارم، من به تو خدمت بزرگی کردم و راز مهمی را برایت گفتم. پادشاه جدید گفت: تو گناه بزرگی کرده ای و آن فاش کردن راز برادرم است، من به کسی که یک راز را فاش کند، نمی توانم اطمینان کنم و یقین دارم تو روزی رازهای مرا هم فاش می کنی. @Fahma_KanoonTaha
💌 بهتر از هر ترانه @Fahma_KanoonTaha
💠 جنگ امروز ما، جنگ با اسرائیل نیست. جنگ ما، جنگ با ابرقدرتهای شرق و غرب نیست. جنگ ما، جنگ مکتب ماست علیه تمامی ظلم و جور. جنگ ما، جنگ اسلام است علیه تمامی نابرابریهای دنیای و . جنگ ما، جنگ پابرهنگی علیه خوشگذرانی‌های مرفهین و حاکمان بی‌درد کشورهای اسلامی است. این جنگ، سلاح نمی‌شناسد. این جنگ محصور در مرز و بوم نیست. این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلخی و کمبود و فقر و گرسنگی نمی‌داند. این جنگ، است؛ جنگ ارزش های اعتقادی_انقلابی علیه دنیای کثیف زور و پول و خوشگذرانی است. جنگ ما، جنگ قداست، عزت و شرف و استقامت علیه نامردمی‌هاست. 📚صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۶۹ @Fahma_KanoonTaha
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥پيوند الهی ✔️ راوی: رضا هادی 🔸عصر يکی از روزها بود. از سر کار به خانه می آمد. وقتی وارد کوچه شد برای يك لحظه نگاهش به پسر همسايه افتاد. با دختری جوان مشغول صحبت بود. پسر، تا ابراهيم را ديد بلافاصله از خداحافظی کرد و رفت! ميخواست نگاهش به نگاه ابراهيم نيفتد. 🔸چند روز بعد دوباره اين ماجرا تکرار شد. اين بار تا ميخواست از دختر خداحافظی کند، متوجه شد که ابراهيم در حال نزديک شدن به آنهاست. دختر سريع به طرف ديگر کوچه رفت و ابراهيم در مقابل آن پسر قرار گرفت. ابراهيم شروع کرد به سلام و عليک کردن و دست دادن. پسر ترسيده بود. اما ابراهيم مثل هميشه لبخندی بر لب داشت. قبل از اينکه دستش را از دست او جدا کند با خاصی شروع به صحبت کرد و گفت: ببين، تو کوچه و محله ما اين چيزها سابقه نداشته. من، تو و خانواده ات رو کامل ميشناسم، تو اگه واقعاً اين دختر رو ميخوای من با پدرت صحبت ميکنم که... 🔸جوان پريد تو حرف ابراهيم و گفت: نه، تو رو خدا به بابام چيزی نگو، من اشتباه کردم، غلط كردم، ببخشيد و... ابراهيم گفت: نه! منظورم رو نفهميدی، ببين، پدرت خونه بزرگی داره، تو هم که تو مغازه او مشغول کار هستي، من امشب تو با پدرت صحبت ميکنم. ان شاءالله بتونی با اين دختر کنی، ديگه چی ميخوای؟ جوان که سرش را پائين انداخته بود خيلی خجالت زده گفت: بابام اگه بفهمه خيلی عصبانی ميشه. ابراهيم جواب داد: پدرت با من، حاجی رو من ميشناسم، آدم منطقی و خوبيه. جوان هم گفت: نميدونم چی بگم، هر چی شما بگی. بعد هم خداحافظی کرد و رفت. 🔸شب بعد از ، ابراهيم در مسجد با پدرآن جوان شروع به صحبت کرد. اول از ازدواج گفت و اينکه اگر کسی شرايط ازدواج را داشته باشد و مناسبی پيدا کند، بايد ازدواج کند. در غير اينصورت اگر به بيفتد بايد پيش خدا جوابگو باشد. و حالا اين بزرگترها هستند که بايد جوا نها را در اين زمينه کمک کنند. حاجی حرف های ابراهيم را تأييد کرد. اما وقتی حرف از پسرش زده شد اخم هايش رفت تو هم! ابراهيم پرسيد: حاجی اگه پسرت بخواد خودش رو حفظ کنه و تو نيفته، اون هم تو اين شرايط جامعه، کار بدی کرده؟ حاجی بعد از چند لحظه سکوت گفت: نه! فردای آن روز مادر ابراهيم با مادر آن جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر دختر و بعد... 🔸يک ماه از آن قضيه گذشت، ابراهيم وقتي از بازار برميگشت شب بود. آخر کوچه چراغانی شده بود. لبخند بر لبان ابراهيم نقش بست. رضايت، بخاطر اينکه يک دوستی شيطانی را به يک پيوند الهی تبديل کرده. اين ازدواج هنوز هم پا برجاست و اين زوج زندگيشان را مديون برخورد خوب ابراهيم با اين ماجرا ميدانند 📚 منبع: کتاب سلام بر ابراهیم @Fahma_KanoonTaha
🔸هر کس که بیشتر کار کرد، بیشتر باید فحش بشنود 🔹ما باید برای ساخته می شویم؛ برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ 🚫 چون ما اگر نکنیم، باید میدان را خالی کنیم. 🌷 @Fahma_KanoonTaha
🔴 خداوند نمی‌پرسد... چه ماشینی سوار می شدید، بلکه می‌پرسد چند پیاده را سوار کردید؟ خداوند نمی‌پرسد... مساحت منزلتان چقدر بوده، بلکه می‌پرسد... در آن خانه به چند نفر خوش آمد گفتید خداوند نمی‌پرسد... در کمد خود چه لباس هایی داشتید، بلکه می پرسد به چند نفر لباس پوشاندید. خداوند نمی‌پرسد... بیشترین حقوق دریافتی شما چقدر بوده است، بلکه می‌پرسد برای بدست آوردن آن چقدر شخصیت خود را کنترل دادید. خداوند نمی‌پرسد... عنوان شغلی شما چه بود، بلکه می پرسد چقدر سعی کردید با بیشترین توانتان بهترین کار را انجام دهید. خداوند نمی‌پرسد... که در همسایگی چه کسی زندگی می کردید، بلکه می پرسد چه رفتاری با همسایگانتان داشتید. خداوند نمی‌پرسد... چند دوست داشتید، بلکه می‌پرسد با دوستانتان چگونه رفتار کردید. در مورد رنگ پوستتان نمی‌پرسد، بلکه از شخصیت شما سئوال می کند. ‌‌‌‌ @Fahma_KanoonTaha
فروش جهاز عروسی؛ فروش ۳۰ قلم جهاز عروسی، از طرف گروه جهادی و خیریه و برای افراد نیازمند متاهل : - فتوکپی شناسنامه زوجین - فتوکپی کارت ملی زوجین - نامه تاییدیه متاهل نیازمند از هیات امنا مسجد یا شورای محل سکونت ۱- یخچال فریزر ۱۵ فوت (با گارانتی) ۲- اجاق گاز ۵ شعله طرح فر (با گارانتی) ۳- لباسشویی دوقلو ۷ کیلو گرم (با گارانتی) ۴- دو تخته فرش ۶ متری ۵- یک دست رخت خواب دو نفره با متکا ۶- سرویس قاشق و چنگال استیل ۶ نفره با جعبه ۷- سرویس تفلون درب پیرکس ۷ پارچه ۸- سرویس قابلمه روحی ۹- سرویس اوپال (۱۲ نفره) ۱۰- کتری و قوری لعابی ۱۱- سرویس کارد آشپزخانه ۱۲- جارو برقی سطلی ۱۳- سرویس کفگیر، ملاقه، آویز تفلون ۱۴- چای ساز استیل ۱۵- آبمیوه گیری چهار کاره ۱۶- پلوپز سه کاره ۱۷- آون توستر ۱۸- اتو بخار ۱۹- سرویس سینی چای خوری استیل ۳ تایی ۲۰- زودپز استاندارد تک دسته ۲۱- کارد و چنگال میوه خوری ۶ نفره ۲۲- ساعت دیواری ۲۳- بلورجات ۲۴- فلاکس چای جعبه دار ۲۵- پتو ۲۶- بشقاب و سینی ۲۷- لیوان چایخوری و آب خوری کل جهیزیه: فقط ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تلفن تماس؛ حاج آقا اسلام پی ۰۹۱۷۷۴۴۶۹۰۴ بفرستید داخل گروه ها شاید نیازمندی پیدا شد ثواب دَارد 🙏🌸 @Fahma_KanoonTaha
🍃🍂🍃 🔻نتیجه گرا نباشیم! 🔻 👈 والدین و مربیان باید به تلاش بچه ها نمره دهند نه به نتیجه. آنچه مهم است تلاش است. نباید خیلی نتیجه گرا باشیم. ✅ استعداد انسان ها متفاوت است. @Fahma_KanoonTaha
🔮 یکی از راه های رسیدن به آرامش، 🔮 و مهمترین عامل افزایش برکت خانه 🔮 و حضور فرشتگان در خانه و زندگی ما، 👈 ترک عوامل گناه است. 🔮 و مهمترین عامل گناه، 👈 موسیقی های حرام و غناست. 🔮 تا می توانید 🔮 از پخش آهنگ های حرام در خانه، 👈 جلوگیری کنید. 🔮 تا فرزندانی سالم و آرام داشته باشید. @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ روز شمار نابودی اسرائیل از زبان دکتر ازغدی: ✔️ ما می گوییم ۲۰ سال، تحلیل گران اسرائیل می گویند با این وضع ۱۰ سال آینده را نخواهند دید! @Fahma_KanoonTaha
🔺مشکلات زمینه ساز بزرگ شدن انسان‼️ @Fahma_KanoonTaha
رسول خدا(ص) فرمود:🌸 ✅ مادران چهار نوع اند: و مادر و مادر و مادر مادر داروها، است مادر آداب، ‏_گويى است مادر عبادات، کردن است و مادر آرزوها، است 📚 مواعظ العددیه، ج ۲ @Fahma_KanoonTaha
دین چیست... رفیعی.mp3
1.84M
🔺بشنوید و انتشار دهید ❓دین چیست واقعا عملکرد در دین باید چگونه باشد؟ استاد رفیعی @Fahma_KanoonTaha
«وای بر احوال فرزندان آخرالزمان از دست پدرانشان» روزی پیامبر اکرم(صلوات الله علیه و آله و سلم) از کوچه ای می گذشتند. نگاه مبارکشان به گروهی از کودکان افتاد که در حال بازی بودند. پیامبر در همان حال فرمودند: «وای بر احوال فرزندان آخرالزمان از دست پدرانشان»  اصحابی که حضور داشتند از پیامبر سئوال کردند: یا رسول الله پدرانشان مشرک اند؟ پیامبر اسلام فرمودند: «نه بلکه پدران مؤمن و مسلمان دارند.» اصحاب پرسیدند پس علت تأسف شما چیست؟ پیامبر فرمودند: پدران و مادران آخرالزمان بیشتر توجه خود را صرف برآوردن نیازهای مادی فرزندان خود نموده و از تربیت دینی آن ها غافلند. برخی از آن ها چیزی از واجبات و فرائض را به فرزندانشان نمی آموزند و اگر فرزندی شخصاً برای یادگرفتن احکام اقدام نمود او را از این کار باز می دارند و به بهره ی بسیار اندکی از دنیا برای آن ها راضی می شوند.  آنگاه پیامبر فرمودند: «من از آن ها بیزارم و آن ها نیز از من بیزارند.» [۱] با کمی تأمل در این فرمایش و اندرز تاریخی پیامبر بزرگوار اسلام به درستی اهمیت تربیت فرزندان برای ما روشن خواهد شد و در می یابیم که به عنوان پدر و مادر چه وظیفه سنگینی در قبال فرزندان خود، تربیت دینی و معنوی آن ها و تیز کردار و اعمالشان داریم.  فرزندان حقوق بسیاری بر پدر و مادر دارند و تربیت صحیح و آشنا سازی با دین و وظایف فرزند در قبال دستورات دینی و شرعی از جمله مهم ترین این حقوق فرزند بر پدر و مادر و دارای اهمیت بسیار فراوانی است. این اهمیت آنگاه برای ما بیشتر روشن می شود که به این سخن امام سجاد (علیه السلام) بنگریم: «و امّا حق فرزند تو، بر تو این است که بدانی وجود او از نیک و بدش در این جهان مربوط به تو است.» [۲] البته باید به این نکته نیز توجه داشت که آشنا کردن فرزندان با مسایل دینی و عقیدتی بنا به توصیه دین مبین اسلام بر حسب سن فرزندان شرایط خاصی دارد. برخی خانواده های مذهبی سعی شان بر این است که تمام مسائل دینی را به کودکانشان بیاموزند و در این راه دچار افراط شده و در نتیجه کودکان از اموری که مقتضای سنشان است باز مانده و نمی توانند از عهد امور اجتماعی و عاطفی خود برآیند. این والدین هم اشتباهی بزرگ مرتکب می شوند؛ همان طور که اسلام عزیز همیشه و در هر زمینه ای میانه روی و تعادل را پیشنهاد می کند نه باید افراط کرد و نه تفریط، بلکه باید در آموزش کودکان به خصوص در مسایل مذهبی، با توجه به سن او به صورت کلامی یا عملی آموزش داد. از آنجایی که «فرزند جگر گوشه مؤمن است، اگر پیش از پدر بمیرد، برای او شفاعت می کند؛ و اگر بعد از پدر بمیرد، استغفار می کند و خداوند در اثر استغفار فرزند، پدر را می بخشد.» [۳] سعی کنیم در تربیت دینی فرزندان خود همت کنیم و با توجه به دستورات اساتید اخلاق فرزندانی صالح و ذخیره ای نیکو تربیت نماییم. پی نوشت ها: [۱] بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۱۴ [۲] مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۶، روایت ۱ [۳] طبرسى، فضل بن حسن، مکارم الاخلاق @Fahma_KanoonTaha
يكی از موضوعات مهم در تعليم و تربيت كودكان تعادل و توازن است. مثلا همان اندازه كه درس فرزندتان برايتان مهم است، ورزش كردن، بازی با همسالان، فعالیت های هنری و... هم در زندگی او باید برایتان مهم باشد. @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای رشد کودک،از دادن خرما به فرزندتان غافل نشوید. پوست و هسته خرما را بگیرید و آن را با موز و شیر ترکیب کرده و به شکل یک میان وعده مقوی به او بدهید. برای تنوع می‌توانید خرما را همراه با کمی بستنی(فقط به عنوان میان وعده، نه وعده اصلی) و پودر آجیل به او بدهید. بادام، گردو، فندق و پسته بهترین دانه‌ها برای تامین ریزمغذی‌ها و ویتامین‌ها برای تغذیه کودکان است. برای اینکار آجیل را به شکل پودر درآورده و با میوه‌های پرانرژی مثل موز، بستنی، خرما و یا خامه ترکیب کنید. @Fahma_KanoonTaha