eitaa logo
فامنین گرام
3.4هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
2هزار ویدیو
117 فایل
🌹آخرین اخبار و اتفاقات شهرستان #فامنین را اینجا دنبال کنید 🗣 💫 ارسال سوژه های خبری، آگهی ترحیم (ارسال #رایگان )، ارتباط با ادمین ها و هماهنگی تبلیغات (کسب و کار) #فقط با👇 @Famenin_Gram1402
مشاهده در ایتا
دانلود
🗞 متن بازخوانی شده سندی بسیار جالب درباره به سال 1317 📝به قلم 📄 سندی که متن آن در زیر تقدیم می گردد، در ایام عید سال 1317 و دو روز مانده به سیزده بدر یعنی در تاریخ 11/1/1317 و تقریبا دو سال پس از فوت یکی از مالکین ده گانه قریه ف نگاشته شده است. در این تاریخ، املاک مهدی خان در فامنین ، دیگر به پسرش ابراهیم قراگوزلو به ارث رسیده است و حال او به عنوان خان ، شناخته می شود. 🔸 ، عموی ، از سال 1299 شمسی دبیر سوم و از سال 1303 شمسی دبیر اول افتخاری سفارت ایران در لندن بود و روستای را پدرش به اسم او نام نهاده و وی نیز آنجا را مرکز اداره املاک پدر قرار داده بود. 🔸 بنا بر سند مزبور ، گماشته به نام ، بر خلاف قرارداد بیست ساله ثبتی در اداره اسناد ، مالیات توافقی بین رعایا و مالک روستا را افزایش داده بود. 🔸 نکته جالب توجه دیگر در این سند این است که این سند با سند پیشین که درباره روستای و آن هم در سال 1317 نگاشته شده بود ، در خصوص قضیه اشتراک دارد. ❓ و اما قضیه چه بود؟ 🔸 یکی از ایلات بود که بنا به گفته حکومتیان ، سر به شورش برداشتند و این گونه تدبیر کرد که بسیاری از اهالی این ایل را که همه از اهل سنت بودند بین روستاهای پخش کند و در مقابل عده ای از خانوارهای روستاهای را به محل سکونت این ایل در بکوچاند. اختلاف قومیتی و فرهنگی و عقیدتی این خانوارها با یکدیگر ، حکایت ها ایجاد کرده بود. 🔸 روزنامه یکی از بهترین منابعی است که قضیه را به وضوح بیان داشته است. در جلد دهم این روزنامه در صفحه 7903 می خوانیم: «ايل را به كوچاندند... حشم رفت ، پيرها مردند ، اسب و ماديان را بردند ، يك جمع لخت برهنه ، گرسنه ، بى ساز و برگ را تقسيم به دهات كردند. 🔸 آن وقت از دهات جبرا خانوار به بردند. دو خانوار سهم شد. ( بنا بر سند ذیل ، سهم چهار خانوار بود ) به هزار زحمت و پول زياد و خريدارى خانه و باغ و مخلفه ، دو خانوار را راضى كرديم بروند. خدا مى داند روزى كه مى بردند از صداى شيون و ضجه و گريه اهالى ، من و زينب توى پستوى اطاق قايم شديم كه اين صداها به گوشمان نرسد ، كانه پاى چوبه دار آنها را مى برند. آن وقت به فاصله يك سال مجددا اين زن و بچه را از اينجا كوچ دادند و بردند به سمت ، ، . همه در راه تلف شدند. آنها هم كه رفته بودند هرچه داشتند نظاميها ازشان گرفته ، يكى يكى مراجعت كردند. بدون خانه ، باغ ، اثاثيه به گدائى افتادند (هنوز فقيرند). نه ماند اينجا نه آنجا. 🔸 اين طور ايلات بيچاره را نابود يا فقير و پريشان كردند. تا در بودند گاو دوشانى نظامى و امنيه بودند. چطور يك دسته را به يك ده وارد مى كردند ، جا تهيه كنيد ، منزل آماده كنيد ، مخلفه بدهيد. آرد ، گندم ، جو ، گاو ، گوسفند. مالك ده يا كدخدا و پيرمردها عجز ، الحاح ، التماس ، درخواست. آقاى ، جناب سرهنگ (در حالى كه وكيل باشى بود) شما را به خدا به رسول به ما رحم كنيد. ما چطور ده خانوار نگاه داريم. پدرسوخته نمى شود ، زن ... نمى شود ، حكم دولت شوخى بردار نيست ، چه و چه. هزار حقه بازى. بالاخره يك شب دو شب آقاى وكيل باشى مى ماند سورچرانى مى كرد ، پول گزافى مى گرفت آن وقت مى برد ده ديگر. اين دسته ها را آنقدر اين ده، آن قريه، اين بيچاره ها اگر حشمى داشتند با حشم مى چرخاند تا يكى يكى دوتا دوتا به آنجائى كه معين شده بود و صورت داشت ساكن مى كرد. خرج آنها، منزل آنها، روانداز، زيرانداز با ساكنين آن آبادى بود. هر چندين خانوار آنها يك سرپرست (مامور رسیدگی) داشتند. اين سرپرستهاى ارقه (به معنی بسیار حیله گر و مکار) شيطان پاردم سابيده (به معنی بی شرم و حیا) به آنها گفته بودند هرچه ندادند به ما شكايت كنيد. 🔸 به اهل آبادى هم اكيدا سفارش كرده بودند مبادا مبادا به خلفا و ام المؤمنين (عايشه) ناسزا يا فحش بدهيد. آن وقت اينها آنچه مى خواستند و در قراء نبود مى رفتند عارض مى شدند. خر بيار باقالى بار كن. وكيل باشى (اگر محل چرب بود) خودش يا تابينش (تابین به معنی سرباز یا مقام مادون در بین مناصب است) مى آمد فحش، كتك، جرم، جريمه كه چرا مثلا گلباغى، زعفران خواست يا ليموى عمانى ندادى. گاهى اينها (گلباغی ها) از روى عداوت مى رفتند شكايت مى كردند که العياذ باللّه به خليفه دوم (عمر) ناسزا گفته اند، به ام المؤمنين فحش داده اند. آن وقت قيامت راه مى افتاد. به هيچ چيز آقاى وكيل باشى (نه سرگرد، سرهنگ) قانع نمى شد تا خوب پدرشان را درآورد و مبلغى معتنابه پول بگيرد خلاص شوند. 🆔 @Famenin_Gram 🍀
💥🌹🍃🌼💞🌟💚 💐💙🌸 ❣💐 💜 🌟 🌹 💛 ✍ شهرستان فامنین 🔵 اسناد معتبر در باب قدمت 250 ساله در فامنین 🔻 قبلا در متنی با عنوان «دو گرازش از قالی بافی در فامنین» گفته آمد که در 106 سال پیش، عین‌السلطنه پرسش و پاسخی با یک تاجر فرش انگلیسی به نام موسیو سیسیل ادواردز درباره قالی همدان انجام داد و این گفتگو را در صفحه 4577 از جلد ششم خاطرات خود ثبت نمود؛ و گفته شد که موسیو ادواردز، كتاب مهمى درباره قالى ايران نوشته و این کتاب در سال 1953 میلادی در لندن چاپ شده و بعدها توسط خانم مهین‌دخت‌صبا به فارسی ترجمه گردیده است. با توجه به قرائن موجود در متن گفت‌وگوی عین‌السلطنه با مسیو اداورز، حدس بنده این بود که این تاجر و قالی‌شناس انگلیسی باید در کتاب خود نامی از فامنین برده باشد و بر این اساس مترصد فرصتی بودم تا این کتاب را تهیه کنم و به دنبال مقصود خود در آن باشم. 🔹 حدس بنده، صائب بود؛ چرا که خوشبختانه مسیو ادوارز صاحب کمپانی «قالی شرق» در یک قرن پیش، در صفحه 107 کتاب خود، زوایای پنهان دیگری از صنعت قالی بافی فامنین را باز می‌نماید؛ به ویژه آنجا که از طرح فرشی مخصوص فامنین که چندین نسل است در فامنین بافته می‌شود یاد می‌کند و از گره و بافت و سبک کلی قالب فرش فامنین سخن می‌راند و در یک قرن پیش مدعی می‌شود که صنعت قالی بافی در کبودرآهنگ و فامنین، بیش از 150 سال قدمت دارد و این یعنی آن که صنعت قالی بافی در فامنین، حداقل قدمتی دویست و پنجاه ساله دارد. 🔸 عین مطلب مندرج در ص 107 کتاب قالی ایران تالیف مسیو ادوارز چنین است: «مدتی برابر با چندین نسل است که در ناحیه کبودرآهنگ قالی تهیه می شود. لااقل سه تخته قالی بسیار قدیمی وجود دارد که احتمال می‌رود در این ناحیه تهیه شده باشد. یکی از آنها در (مجموعه ویلیامز) و دیگری در مجموعه «مک ایلهی» است و سومی سابقا در مجموعه «لام» نگه‌داری می‌شد. این قالب‌ها را به شمال غربی ایران نسبت داده‌اند و تاریخ آنها اوایل قرن هفدهم است. طرح این قالب‌های قدیمی در همدان به «علّیه» مشهور است. چندین تخته قالی متعلق به اواخر قرن نوزدهم بین سال‌های 1911 تا 1923 به دست من افتاد. دلال‌های بازار به شما خواهند گفت که مدت چندین نسل است این طرح در روستای فامنین بافته می‌شود. در واقع گره و بافت و سبک کلی این قالب‌ها همیشه حاکی از این است که در این ناحیه تهیه شده است. بنابراین تصور می‌کنم می‌توان با اطمینان خاطر قالب‌های مذکور را به دهکده فامنین متعلق دانست. تاریخ سه تخته قالی که در بالا ذکر شد یک تاریخ فرضی است؛ ولی به نظر من بعید است که در تاریخی قبل از آغاز قرن نوزدهم تهیه شده باشد. متاسفانه نمونه‌ای از قالب‌های کبودرآهنگ این دوره مانند سه تخته قالی مذکور نیست؛ ولی کبودرآهنگ فقط ده میل با فامنین فاصله دارد و احتمال زیاد می‌رود که صنعت قالی بافی از 150 سال قبل یا بیشتر در هر دوی این روستاها رواج داشته است». ✏ نویسنده : •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🔻کانال فرهنگی، اجتماعی 👇 🆔 @Famenin_Gram 🍀 🌹 🌟 💙 🌿💐 💞🌻❣ 💥 🍃💜🌸💛🌸🌹💚🎋
💥🌹🍃🌼💞🌟 💐💙🌸 ❣💐 💜 🌟 🌹 💛 ✍ شهرستان فامنین مرادم فامنین نازنین است دلم را بهره از ایزد همین است دیار مردخیزِ مرد پرور که دشمن را به هر جا در کمین است شعارش در دو عالم آشنایی است غریبان را قریب است و قرین است به گاه ضیق و عسرت دستگیر است مددکار از برای مستعین است 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 چنان ملکی که دانشمند خیز است نه هر ملکی به عالم اینچنین است به خط و نقش و معماری و تصویر هنرمندش عجب سحرآفرین است فضائل بی شمار است اندر این شهر حسابش با کرام الکاتبین است ز لا قیدی در آن گویی خبر نیست که اهلش یکسره در بند دین است مرام مردهایش غض عین است 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 نشان بندگیشان بر جبین است زنانش ساکن حصن عفاف اند خوشا آن کو در این حصن حصین است به گاه روضه از بهر موالی اهالی اشکشان در آستین است مقدم یا موخر بینشان نیست سر خدمت هم آن را و هم این است تکلم ها تخاطب ها در این شهر تمامی، پاک و مقبول و متین است 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 تکاسب بر مدار فقه باشد که کاسب را غم روز پسین است ندای مقریان، بعد از فریضه نشاط انگیز با صوت حزین است به تکبیر موذن در پگاهان چه جنبش ها که بر روی زمین است ز یمن همت اهل بلاغت سخن در فامنین، ماء معین است به یمن نعمت حیّ مصوّر 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 تن شعر و هنر چاق و سمین است غزال علم و شعر و فقه و تفسیر بداند فامنین همچون عرین است به ضرب پنجه شیران این ملک ز تک ماند که ضربش سهمگین است قرا تپه که نوری باستانی است به جوف آن شگفتی ها دفین است اگر باران ببارد چند سالی ببینی فامنین چون ملک چین است بروید بر ترابش خوشه تاک که بر هر خوشه، صد درّ ثمین است ببینی دشت را خضرا و احمر ببینی لاله هست و یاسمین است ببینی بوی نان پیچیده هر جا ببینی گندمش نرم و طحین است ببینی کز شکوه باغ و اشجار جمال فامنین چون حور عین است ز گندم زار و هم از بوستانش 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ببینی فامنین، خلد برین است خدایا روح و ریحان را بباران که شهر فامنین اکنون طعین است خداوندا ترحم کن بر این ملک که چون فیلی دریده پوستین است ز زین نعمتش هرگز مینداز که این خود نعمتی ضخم و وزین است خدایا سعد و نحست شکر دارد که نحست با سعادت ها عجین است پس هر عسر تو یسری نهفته است مشقت را مسرت در کمین است مبدل کن مشقت را به شادی تویی آن کس که رب العالمین است و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین 🎋 شاعر : •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 📌فامنین_گرام 🆔 @Famenin_Gram 🌹 🌟 💙 🌿💐 💞🌻❣ 💥 🍃💜🌸💛🌸🌹💚
📸 #ببینید | #عکس_قدیمی 📄 گواهی نامه پایان تحصیلات ابتدایی مربوط به سال ۱۳۳۲ ✅ نام شخص حاضر در تصویر را شناسایی و به آیدی زیر ارسال نمایید👇 🆔 @adminfameningram 📥 یوللویان : آقای #دکتر_رضا_جلیلی ─┅─═इई 💦☔️💦ईइ═─┅─ 🍁 رسانه فرهنگی، اجتماعی #فامنین_گرام در سه پیام رسان تلگرام،ایتا و سروش👇 ⛈🍂 @Famenin_Gram 🌦🍂
📷 #ببینید 🖼 تصاویری از #خانه_تاریخی محمد جعفر خان قراگوزلو ملقب به مجذوبعلیشاه در #روستای_بوبوک_آباد 📥 ارسالی از : #دکتر_رضا_جلیلی ─┅─═इई 💦☔️💦ईइ═─┅─ 🍁 رسانه فرهنگی، اجتماعی #فامنین_گرام در سه پیام رسان تلگرام،ایتا و سروش👇 ⛈🍂 @Famenin_Gram 🌦🍂