📚 #حکایت (سه شنبه ها)
👈مجنون و شتر
🐪روزی #مجنون آهنگ دیار لیلی کرد. با بی قراری برشتری #سوار شد و با دلی لبریز از مهر به جاده زد. در راه، گاه خیال لیلی او را با خود می برد. شتر نیز در گوشه ی آبادی بچه ای داشت.
🔹شتر هر بار که مجنون را از خود بی خود می دید به سوی آبادی باز می گشت و خود را به بچه اش می رساند. مجنون که سوار بر شتر بود، هر بار که به خود می آمد در می یافت که فرسنگ ها راه را بازگشته است.
🔸او سه ماه در راه ماند پس فهمید که آن شتر با او همراه نیست؛ پس او را رها کرد و پای پیاده به سوی دیار لیلی به راه افتاد.
👈به راستی این حکایت نشان می دهد که روح ما همان مجنون است و عشق معنوی حق ، همان لیلی است. تن ما همان شتر است و وابستگی ها و دل مشغولی های جهان مادی بچه آن شتر است. وقتی از علت حقیقی بودنمان در جهان مادی که همانا #شناخت_حقیقت_خویشتن است غافل شویم و به آن نپردازیم، به تن و خواسته های گذرای مادی تن، سرگرم می شویم و از رسیدن به حقیقت بازمی مانیم.
👌بهتراست موانع رسیدن به وصال را کنار بزنیم و با گام استوارتر عزم خانه ی دوست کنیم.
#من_ماسک_میزنم
#به_امید_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
─┅─═इई 🍃🌼🍃ईइ═─┅─
🔆 رسانه فرهنگی،
اجتماعی #فامنین_گرام
در سه پیام رسان تلگرام،ایتا و سروش 👇
🌺🍃 @Famenin_Gram 🍃🌸