حضرت استاد فرحناکی دام ظلّه الوارف
ترجمه: دو جوان، مشکلی برایشان پیش میآید و زندانی میشوند. با مادرشان تماس میگیرند و میگویند: ماد
یا من تحدی را خواهم برد یا او (همسایه) و شماتت کننده در راه است، منتظر من باش
آمدم ای باب الحوائج، در حالی که اشکهایم بر گونههایم جاریست
تا روشن کنی که حرف حق با من است یا با اوست (همسایه)
نذر کردهام که اگر پسرانم را نجات دادی خادم تو باشم، هم من و هم نسل من
درست است که من بهم ریختهام و دلم برای پسرانم تنگ شده است
و می خواهم به شماتت کننده حاجت روا کردن شما اهل بیت علیهم السلام را ثابت کنم
اگر من یقین به روا شدن حاجتم نداشتم اصلا نمیآمدم
ولی من نزد تو شهادت میدهم که حاجت را روا میکنی
وقتی (مادر) حاجتش را خواست حاجت روا شد
هنوز در صحن بود که پسرانش بالای سرش ایستاده بودند
حق داریم که به موسی بن جعفر علیه السلام مباهات کنیم
کسی را که درب خانهاش را بزند، بر نمیگراند
و گفت ممنونم (ای موسی بن جعفر علیه السلام)، ممنونم، من حساب و کتابی دارم
با آن کسی که درب را به رویم بست
و به او میگویم که وقتی مشکلی برایمان پیش میآید، دوستانی داریم که هیچ وقت ما را رها نمیکنند
ای شماتت کننده، من موسی بن جعفر علیه السلام را زیارات کردم و گفتم
آمدهام نزد تو ای باب الحوائج، و داستان من این چنین است...
من به تنهایی بر نگشتم و فرزندانم را با خود آوردهام
و کسی که در پی حاجتی میرود با حاجتش بر میگردد.
#التماس_تفکر
#امام_رضا_باسم_شهید_شدند !!!!
#کرونا !!!!
#اسباب_مسببات
#اهل_بیت صلوات الله وسلامه علیهم
#اکثرهم_لایعقلون
https://t.me/Farahnaki_ir/19
@Farahnaki_ir