🔴 بازتعریفِ نخبه !
یکی از کارکردهای برجسته دانشگاه در سالیان گذشته پمپاژِ #امید، #نشاط و #عقلانیت در جامعه بوده اما این روزها این سه کارکرد مهم، نه تنها مشاهده نمیشود بلکه بعضاً تصاویری از برخی دانشگاههایِ مهمِ کشور دیده میشود که فقط حیرت را به همراه دارد. عقلانیت و نشاط و امید را که به همراه خود ندارد، اخلاق را نیز ذبح کرده است!! در تصمیمات ساده و #قدری پیچیده روزمره پایش لنگ میزند و ...
دانشگاههایی چون شریف، امیر کبیر، شهید بهشتی، صنعتی اصفهان، تهران و ... در نگاه عموم مردم، هنوز مکانهایی هستند که نخبگان ما در آنها مشغول تحصیل هستند و لذا کُنشی که این قشر دارند، لابد بالاترین سطح کنشگری مورد نظر در جامعه باید باشد، چرا که اینها نخبهاند و ... اما دریغ!
یک نکته در اینجا برایم محل توجه است؛
👈 باید تعریفمان از #نخبه را اصلاح کنیم. در نظر اکثر ما نخبه فردی است همه چیز تمام، اما این روزها به وضوح میبینیم که چه بسیار افرادی که در یک رشته دانشگاهی موفقند اما در تصمیمات ساده زندگیشان ناموفق. مثلاً در شیمی فرد بسیار خاصی است، ذهن قوی و مُبدعی دارد اما در ارتباطات ساده خانوادگی مشکل دارد، در مقابل درب بسته یک اتاق نمیتواند درست تصمیم بگیرد، نسبت به قانون و تعهداتش بیاعتناست و ...
طبیعتاً چنین فردی نمیتواند در همه مسائل محل رجوع باشد! اما #ناخودآگاه_جمعی ما چنین چیزی را سخت میپذیرد، چون او را نخبه میداند.
این یک اشتباه راهبردی از سوی ماست که بسیاری از امور را صفر و صدی میبینیم. همین که به کسی میگوییم نخبه، به سختی میخواهیم خطاهایش را ببینیم ... در حالیکه آنچه این روزها در این دانشگاهها میبینیم - خلاف تصور خیلیها! - نشانی از تصمیمات #هوشمندانه ندارد.
قصد اعتبارزدایی از دانشگاه، استاد و دانشجو را ندارم اما یقین دارم ادامه این روند، نگاه واقعبینانهتری نسبت به آنها ایجاد خواهد کرد. حداقل اگر کسی به ما گفت «فلانی نخبه است»، به جای اینکه آب از لب و لُچهمان راه بیفتد، اول میپرسیم :
" در چه چیز نخبه است؟ "
یکی از افتخاراتمون اینه که سعی کردیم مطلبی ننویسیم که مردم و مخاطبین خودمون رو از آینده اقتصاد ایران ناامید کنیم...
و چقدر گناه بزرگی است ناامید کردن مردم...
مراقب کلاممون باشیم در جامعه...
#امید
هدایت شده از KHAMENEI.IR
⚡️«امید به آینده» اولین صحبتهایی که حضرت آیتالله خامنهای از امام خمینی شنیدند
🔻رهبرانقلاب: من در مدرسه رفاه بودم که مرکز عملیاتِ مربوط به استقبال از امام بود... در همان روزهای انتظار امام، سه، چهار شماره روزنامه منتشر کردیم.
🔹آخر شب ناگهان دیدم... از حیاط، صدای گفتگویی میآید. یک وقت دیدم امام از کوچه، تک و تنها به طرف ساختمان میآیند! برای من خیلی جالب و هیجانانگیز بود که بعد از سالها ایشان را میبینم، شاید حدود بیست، سی نفر آدم، آنجا بودند، همه جمع شدند. ایشان وارد ساختمان شدند...
🔹برای ایشان در طبقه بالا اتاقی معیّن شده بود، به نحوی طرف پلهها رفتند تا به اتاق بالا بروند. نزدیک پاگرد پله که رسیدند، برگشتند طرف ما روی پلهها نشستند... به قدر شاید پنج دقیقه صحبت کردند. حالا دقیقاً یادم نیست چه گفتند.
🔺بههرحال، «خسته نباشید» گفتند و #امید به آینده دادند؛ بعد هم به اتاق خودشان رفتند و استراحت کردند. ۷۶/۱۱/۱۴
🌹 #دهه_فجر
💻 Farsi.Khamenei.ir