« ضحاک بن عبدالله مشرقی » را که می شناسی! عصر عاشورا از جبهه حق گریخت بعد از آنکه صبح تا شام را در رکاب امام شمشیر زده بود. خوف فرزند شک است و شک زاییده شرک و این هر سه، خوف و شک و شرک، راهزنان طریق حقند...
تن ضحاک بن عبدالله همه ی عاشورا، از صبح تا غروب ، به همراه اصحاب عاشورایی امام عشق بود ، اما جانش، حتی نفسی به ملکوتی که آن احرار را بار دادند راه نیافت ، چرا که بین خود و حسین شرطی نهاده بود. « عبادت مشروط » کرم ابریشمی است که در پیله خفه می شود و بال های رستاخیزی اش هرگز نخواهد رست...
شهید سید مرتضی #آوینی - فتح خون صفحه 103
#پندانه
@Farhangyazd