0⃣1⃣2⃣📌اتفاقات عالم ذر، چگونه با اختیار انسان در زندگی دنیوی سازگار است؟
✍ پاسخ
1⃣عالم ذر، به عالمی قبل از عالم دنیا گفته میشود که خداوند انسانها را به شکل ذره، حاضر و از آنها برای ربوبیت خود اقرار گرفت.
2⃣جزییات عالم ذر به طور کامل برای ما روشن نیست، در عین حال، اصل وجود عالم ذر به دلیل کثرت روایات، پذیرفتنی است.
3⃣یکی از مسایل عالم ذر، چگونگی پاسخ انسانها به پرسشهای مطرح شده در آن عالم (مانند سوال از ربوبیت خدا و ولایت اهلبیت) است که به قول برخی، موجب تعیین ظرفیت خاص وجودی برای انسانها شده یا آنکه سرنوشت انسان را به طور قطعی در این دنیا تعیین کرده است.
4⃣در پاسخ باید گفت که اصل وجود اختیار برای انسان در این دنیا از امور بدیهی است و هر انسانی به طور وجدانی آن را مییابد.
5⃣نیز ارسال پیامبران برای انسانها در این دنیا، نشان از وجود اختیار برای انسانها نسبت به تعیین سرنوشت خود در این دنیا را دارد.
6⃣با این حال، حتی اگر بپذیریم که چگونگی پاسخ انسانها به پرسشهای عالم ذر، موجب تعیین ظرفیت آنها برای زندگی در این دنیا شده باشد، در عین حال، این امر، موجب سلب اختیار انسان نیست، بلکه مانند آن است که مثلاً کسی در آمریکا یا در یک خانواده فاسق متولد شود و دیگری در قم یا در یک خانواده مومن متولد شود.
7⃣مکان تولد انسانها ممکن است در سرنوشت آنها تأثیرگذار باشد، ولی به طور قطعی سرنوشت آنها را تعیین نمیکند، به همین ترتیب، ظرفیت تعیین شده برای انسانها نیز سرنوشت آدمیان را به طور قطعی مشخص نمیکند، بلکه افراد میتوانند با اختیار خود، مسیر زندگیشان را تغییر دهند.
8⃣ ضمن آنکه خداوند متعال نیز، با توجه به همان ظرفیت، با ایشان برخورد میکند.
#عالم_ذر
#اختیار
✅با ما در کانال یادداشتهای اعتقادی همراه شوید.
🆔@faryab110
1⃣1⃣2⃣📌قرآن کریم در یک آیه وعده خدا با موسی علیه السلام را وعده ای سی شبه و در آیۀ دیگری، وعده ای چهل شبه اعلام می کند. آیا این دو آیه با هم سازگارند؟
✍️پاسخ
1⃣قرآن کریم درباره مدت وعدهی خداوند با حضرت موسی علیه السلام دو گونه سخن فرموده:
الف: «وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ» (بقره، 51)
ب. «وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَةً» (اعراف، 142)
2⃣بر اساس آیۀ اول، خداوند وعدۀ چهل شبه با موسی علیه السلام داشته، حال آنکه، بر اساس آیۀ دوم، این وعده، سی شبه بوده است. از طرفی، به نظر می رسد که طبق آیۀ دوم، موسی علیه السلام نیز، نمی دانسته که وعده اش چهل شبه است؛ ازاین رو، به قومش نیز اعلام کرده که سی شبه برمیگردد، و چون برنگشت قومش منحرف شدند.
3⃣در پاسخ به اختلاف ظاهری میان این دو آیه باید گفت که خداوند متعال دو وعده با حضرت موسی علیه السلام در یک واقعه داشته است. وعدهای سی شبه که موسی علیه السلام از آن آگاه بوده و یک وعدهی ده شبه که پس از پایان سی شب اول با حضرت موسی علیه السلام بسته شد و در مجموع چهل شب میشود. یعنی همان چیزی که در سوره بقره به آن تصریح شده است.
4⃣نکتهی مهم اینکه بنای خدا از ابتدا همان وعدهی چهل شبه بوده، ولی آن را به مصالحی، در دو مرحله بیان کرده و انجام داده. چنین نبوده که او ابتدا سی شب برای این میقات، در نظر گرفته باشد، سپس نظرش را تغییر داده و ده شب دیگر به آن افزوده باشد؛ چراکه اگر چنین باشد، به معنای نقص علم خداوند متعال است.
5⃣بله، مردم تصور میکردند که این وعده، فقط سی شب بوده، ولی برایشان آشکار شد که چهل شب بوده است.
#وعده_خدا_با_موسی_علیه_السلام
#میقات
#قرآن
✅با ما در کانال یادداشتهای اعتقادی همراه شوید.
🆔@faryab110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 میگن چرا بعد از اختراع دوربین معجزهای ثبت نشد؟ این معجزه نیست؟
@ferghenews_com
🆔@faryab110
2⃣1⃣2⃣📌چرا ملاک قضاوت، حال فعلی افراد است؟ اگر پاسخ مثبت است، محدودۀ اعتبار این سخن تا کجاست؟
✍️ پاسخ
1️⃣انسان به دلیل داشتن قوهی اختیار، و نیز گرایشات متضادی که دارد، در هر زمانی امکان تغییر مسیر را دارد. بنابراین، انسان می تواند در مقطعی، سالم و صالح باشد، در مقطعی دیگر، منحرف گردد.
2️⃣حاصل نکتۀ پیشین آن است که نباید به سابقۀ درخشان افراد نگریست، بلکه باید بر پایۀ وضعیت فعلی آنها، قضاوتشان کرد و نسبت به دادن مسئولیت به آنها تصمیم گیری کرد.
3️⃣نیز چنین نیست که اگر کسی منحرف شد، از ابتدا هم منحرف بوده است. قرآن کریم از کسی سخن می گوید که چنان شایستگی داشت که خداوند آیات و نشانه هایش را به او داد، ولی سرانجام منحرف شد: «و خبر آن كس را كه آيات خود را به او داده بوديم براى آنان بخوان كه از آن عارى گشت آن گاه شيطان، او را دنبال كرد و از گمراهان شد.» (اعراف، 175)
4️⃣همچنین بر همین اساس، اگر از طرق غیبی بدانیم کسی در آینده منحرف می شود، ولی فعلاً انسان سالم و صالحی است، باز هم میتوان بر اساس همین قاعده، به او منصب داد. چنانکه خداوند متعال ابلیس را همنشین فرشتگان ساخت و طبق آیۀ 175 سورۀ اعراف به کسی که در آینده گمراه می شود، آیات و نشانه هایش را داد.
5⃣ بله، اگر بدانیم کسی دارای یک ویژگی نفسانی منفی است که به تصمیمات و افعال انحرافی کشیده میشود، هرچند فعلا میدانی برای بروز آنها نداشته، این فرد نیز نمیتواند شایستگی لازم برای در اختیار گرفتن منصبی اجتماعی را داشته باشد.
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
#ملاک_قضاوت
✅با ما در کانال یادداشتهای اعتقادی همراه شوید.
🆔@faryab110
3⃣1⃣2⃣📌چرا تلاش برای شناخت کاندیدای اصلح، لازم و واجب است؟
✍ پاسخ
1⃣به طور کلی، انسانها به حسب شرایط زندگی خود، در پی انتخاب بهترینها هستند. بهترین پزشک، بهترین منزل، بهترین ماشین و ... . در غیر این صورت مستحق سرزنش هستند.
2⃣این قاعده عقلایی، مورد تأیید خداوند متعال نیز میباشد، به همین جهت بهترین بندگانش را به عنوان پیامبر و امام برمیگزیند.
3⃣در حکومت دینی، از آنجا که متصدی امر حکومت ضامن اجرای قوانین دین است، لازم است این مسولیت به کسی واگذار شود که معدل او در سه عرصه دینشناسی، تدبیر جامعه و عدالت از دیگران بالاتر باشد.
4⃣ در عرصهی ریاستجمهوری نیز، از آنجا که فرد منتخب باید به اجرای قوانین دین و نیز دیگر قوانین بپردازد، عقل حکم میکند که فرد اصلح این مسوولیت را بر عهده بگیرد.
5⃣به لحاظ شرعی، چنانکه شناخت فرد اعلم در حوزهی اجتهاد و تقلید برای شناخت دین واجب است، شناخت برترین فرد برای اجرای قوانین دینی و دیگر قوانین نیز واجب است.
6⃣به دیگر سخن، افراد به یک اندازه تعهد و توانایی لازم برای اجرای قوانین را ندارند، ازاینرو ممکن است با انتخاب نادرست، مسیر اجرای دین در جامعه تغییر کند و گناه این کار به عهدهی افرادی است که در شناخت فرد اصلح دقت لازم را نداشتند.
7⃣به همین دلیل، مردم پس از وفات پیامبر، مستحق عذاب هستند که حکومت را به افرادی دادند که سرانجام حکومت آنها تغییرات متعدد در حوزه دین شده تا آنجا که اسلام به فرقههای مختلفی منشعب شده است.
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
#وجوب_شناخت_کاندیدای_اصلح
✅با ما در کانال یادداشتهای اعتقادی همراه شوید.
🆔@faryab110