eitaa logo
فاطمی
444 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
156 فایل
تاسیس : ۹۹/۰۳/۲۷ ارتباط با مدیر کانال 👈 @farezva
مشاهده در ایتا
دانلود
خبرهای چندخطی 🔴 فوتی ۱۲۳ بیمار مبتلا به کووید۱۹ و شناسایی ۹هزار و ۸۹۳ بیمار جدید در شبانه روز گذشته 🔸شمار مبتلایان به کرونا در جهان به ۲۴۶ میلیون و ۲۷۵ هزار و ۶۰۹ نفر و شمار جان باختگان نیز به ۴ میلیون و ۹۹۶ هزار و ۴۳۹ نفر رسید 🔸واکسن‌های سینوفارم و پاستوکووک که در حال حاضر به نوجوانان بین ۱۲ تا ۱۸ سال تزریق می شود، دارای مستندات کافی علمی بین‌المللی هستند. 🔸 قمی‌ها کمترین استقبال از واکسن کرونا را داشتند. عضو علمی کمیته مقابله با کرونا: ۹۰ درصد مرگ و میرهای هم اکنون به خاطر عدم تزریق واکسن است. 🔸رئیس پلیس راهور تهران:آلودگی هوا به مراتب خطرناک تر از کرونا است.سالیانه ۴ هزار نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم جان خود را به دلیل آلودگی هوا از دست می‌دهند . 🔸رییس جمهور امروز برای بررسی وضعیت زلزله زدگان شهرستان اندیکا وارد به خوزستان رفت 🔸 در پی وقوع زمین لرزه در اندیکا بیش از ۱۹۵۰ واحد مسکونی در این منطقه نیاز به نوسازی یا بازسازی دارند. 🔸پلیس فتای ناجا نسبت به کلاهبرداری از شهروندان با پیامک واریز اشتباه یا بازگشت وجه هشدارداد. 🔸معاون وزیر راه و شهرسازی: پرداخت وام ودیعه مسکن تا پایان سال ادامه دارد. 🔸 خطیب نماز جمعه تهران: جای وام بدون بهره در بانک‌های کشور خالی است. در اصل ۴۳ قانون اساسی به تأمین وام‌های بدون بهره اشاره شده 🔸عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس:‌ ایده مالیات بر مهریه برای کنترل مهریه‌های نجومی 🔸ایران درودی، نقاش پیشکسوت صبح امروز در سن ۸۵ سالگی دار فانی را وداع گفت. 🔸 آمریکا: آماده‌ایم با حُسن‌‌‏نیت با ایران مذاکره کنیم. سیگنال‌های مثبتی از ایران گرفته ایم، لازم است صبر کنیم. 🔸ارتش ترکیه شمال سوریه را هدف حملات خمپاره‌ای قرار داد. منابع سوری: ترکیه آماده انجام دو عملیات نظامی در سوریه می‌شود 🔸پادشاه اردن: اقدامات یکجانبه اسرائیل موجب بی‌ثباتی منطقه خواهد شد 🔸گروهی از دانشمندان در مطالعه اخیرشان اظهار کرده‌اند انسان‌ها به زودی می‌توانند با نهنگ‌ها صحبت کنند . 🔸 بلیت‌فروشی مبارزه کشتی آزاد آمریکا و ایران شروع شده است و انتظار می‌رود تمام ۲۷ هزار بلیت‌ ها از قبل به پایان برسد ⚽️ طارمی بازیکن منتخب هفته فیفا ⚽️ گل اللهیار صیادمنش مهاجم ایرانی زوریا اوکراین به زسکا صوفیه به عنوان بهترین گل هفته لیگ اروپا انتخاب شد. ⚽️ وعده پرسر و صدای برانکو؛ وداع پروفسور با تیم ملی عمان اگر در بازی پیش رو مقابل چین شکست بخورد ⚽️ ژاوی به یک شرط سرمربی بارسلونا می شود. رضایت قطری ها برای فسخ قراردادش با السد @fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺درگیری شجاعانه خبرنگار فلسطینی با نظامی صهیونیست در جنوب نابلس ــــــــــــــــــــ @fatemi_ar
آیا امام‌جمعه، قاضی است؟ 🔺«قضاوت» و «امامت جمعه»، از جمله شؤون «امام جامعه اسلامی» است که ایشان، غالبا این دو وظیفه را به افراد دیگر تفویض می کند. 🔹به عبارت دیگر امامان جمعه‌ای که از سوی ولی فقیه اجازه اقامه نماز جمعه را دارند، طبعا شآن قضاوت ندارند و اگر با مصداق فساد یا تخلفی مواجه شوند، باید اسناد آن را به جایگاهی که از سوی ولی فقیه، اذن قضاوت دارد(مانند قوه قضاییه) ارجاع دهند و البته برای اجرای عدالت و حکم قضایی پیگیری و روشنگری کنند. 🔹 به همین جهت ورود مصداقی و انتساب فساد به افراد، توسط امام جمعه یا دیگران بصورت عمومی و پیش از حکم قاضی، مجاز نیست و طبعا اگر فردی بدون حکم قطعی محکمه، در تریبونی متهم به فساد شود باید به او از همان تریبون اجازه دفاع داده شود، حتی اگر واقعا مفسد باشد! 🔹بنابراین اگر امام علی علیه السلام و یا در مراتب بعدی رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه وارد مصداق های فساد شده و دستوراتی می دهند، بخاطر این است که شؤون قضاوت، اجرا و افتاء، علاوه بر جایگاه امامت جمعه، در ایشان جمع است و این را نباید با کسی مانند امام‌جمعه که فقط یکی از شؤون امامت به او تفویض شده مقایسه کرد. 🔻 بنابراین اکنون به روشنی می توان به پرسشهای زیر پاسخ داد: 🔸آیا نماز جمعه جای عدالتخواهی است؟ بله حتما 🔸آیا امام جمعه باید عدالتخواه باشد؟ بله حتما 🔸آیا پیگیری کامل مصادیق فساد، از وظایف امام جمعه هست؟ بله حتما 🔸آیا بیان مصداق فساد در نماز جمعه صحیح هست؟ بله و نه ! یعنی: 🔻اگر در مورد فسادی، حکمی توسط دستگاه قضایی صادر شده اما اجرا نمی‌شود یا مفسدی با قلدری مانع اجرای آن می گردد، پیگیری و حتی اعلام امام جمعه از تریبون برای انجام حکم لازم است. 🔻اما اگر حکمی صادر نشده و صرفاً امام جمعه یا برخی از افراد و جریان‌ها معتقدند که فسادی رخ داده است، تشخیص امام جمعه یا سایر افراد دغدغه‌مند، نمی توانند ملاک قطعی فساد باشد. 🔻زیرا اگر بنا باشد انتساب فساد و بزه به افراد، از مسیری به جز حکم قاضی و با تشخیص فلان فرد یا گروه باشد، آنارشیسم حاصل از این جنگل تشخیص‌ها، فساد عظیمی را در جامعه ایجاد می کند! 🔹پ.ن۱: ممکن است معدودی اساسا کلیت صلاحیت دستگاه‌های امنیتی و قضایی را قبول نداشته باشند و راه اصلاح را فقط تشخیص خودشان از فساد بدانند، در این صورت آیا فاصله‌ای با براندازی عملی، باقی می‌ماند؟ 🔹پ.ن۲: عدالت، فقط سلبی و به قول بعضی، گردن شکستن و داغ و درفش نیست؛ عدالت در بسیاری از اوقات جنبه ایجابی دارد و انجام اقدامات تشویقی و انگیزه بخش نیر بخش مهمی از اجرای عدالت است. ✍حمیدرضا ابراهیمی @fatemi_ar
✍️ 💠 سری به نشانه منفی تکان داد و از چشمانم به شوهرم شک کرده بود که دوباره پی سعد را گرفت :«الان همسرتون کجاست؟ می‌خواید باهاش تماس بگیرید؟» شش ماه پیش سعد موبایلم را گرفته بود و خجالت می‌کشیدم اقرار کنم اکنون عازم و در راه پیوستن به است که باز حرف را به هوای حرم کشیدم :«اونا می‌خواستن همه رو بکشن...» 💠 فهمیده بود پای من هم در میان بوده و نمی‌خواست خودم را پیش رفیقش رسوا کنم که بلافاصله کلامم را شکست :«هیچ غلطی نتونستن بکنن!» جوان از آینه به صورتم نگاهی گذرا کرد، به اینهمه آشفتگی‌ام شک کرده بود و مصطفی می‌خواست آبرویم را بخرد که با متانت ادامه داد :«از چند وقت پیش که به بهانه تظاهرات قاطی مردم شدن، ما خودمون یه گروه تشکیل دادیم تا از حرم (علیهاالسلام) دفاع کنیم. امشب آماده بودیم و تا دست به اسلحه شدن، غلاف‌شون کردیم!» 💠 و هنوز خاری در چشمش مانده بود که دستی به موهایش کشید و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، خبر داد :«فقط اون نامرد و زنش فرار کردن!» یادم مانده بود از است، باورم نمی‌شد برای دفاع از مقدسات وارد میدان شده باشد و از تصور تعرض به حرم، حال رفیقش به هم ریخته بود که با کلماتش قد علم کرد :«درسته ما داریا چارتا خونواده بیشتر نیستیم، اما مگه مرده باشیم که دستشون به برسه!» 💠 و گمان کرده بود من هم از اهل سنت هستم که با شیرین‌زبانی ادامه داد :«خیال کردن می‌تونن با این کارا بین ما و شما اختلاف بندازن! از وقتی می‌بینن برادرای اهل سنت هم اومدن کمک ما ، وحشی‌تر شدن!» اینهمه درد و وحشت جانم را گرفته بود و مصطفی تلخی حالم را با نگاهش می‌چشید که حرف رفیقش را نیمه گذاشت :«یه لحظه نگهدار سیدحسن!» طوری کلاف کلام از دستش پرید که نگاهش میخ صورت مصطفی ماند و بلافاصله ماشین را متوقف کرد، از نگاه سنگین مصطفی فهمید باید تنهایمان بگذارد که در ماشین را باز کرد و با مهربانی بهانه چید :«من میرم یه چیزی بگیرم بخوریم!» 💠 دیگر منتظر پاسخ ما نماند و به سرعت از ماشین پیاده شد. حالا در این خلوت با بلایی که سعد سرش آورده بود بیشتر از حضورش می‌کردم که ساکت در خودم فرو رفتم. از درد سر و پهلو چشمانم را در هم کشیده بودم و دندان‌هایم را به هم فشار می‌دادم تا ناله‌ام بلند نشود که لطافت لحنش پلکم را گشود :«خواهرم!» چشمم را باز کردم و دیدم کمی به سمت عقب چرخیده است، چشمانش همچنان سر به زیر و نگاهش به نرمی می‌لرزید. شالم نامرتب به سرم پیچیده بود، چادر روی شانه‌ام افتاده و لباسم همه غرق گِل بود که از اینهمه درماندگی‌ام کشیدم. 💠 خون پیشانی‌ام بند آمده و همین خط خشک خون روی گونه‌ام برای آتش زدن دلش کافی بود که حرارت نفسش را حس کردم :«خواهرم به من بگید چی شده! والله کمک‌تون می‌کنم!» در برابر محبت بی‌ریا و پاکش، دست و پایم را گم کرده و او بی‌کسی‌ام را حس می‌کرد که بی‌پرده پرسید :«امشب جایی رو دارید برید؟» و من امشب از مرگ و کنیزی آن پیرمرد وهابی فرار کرده بودم و دیگر از در و دیوار این شهر می‌ترسیدم که مقابل چشمانش به گریه افتادم. 💠 چانه‌ام از شدت گریه به لرزه افتاده و او از دیدن این حالم طاقتش تمام شده بود که در ماشین را به ضرب باز کرد و پیاده شد. دور خودش می‌چرخید و آتش در خنکای این شب پاییزی خاموش نمی‌شد که کتش را درآورد و دوباره به سمت ماشین برگشت. روی صندلی نشست و اینبار کامل به سمتم چرخید، صورت سفیدش از ناراحتی گل انداخته بود، رگ پیشانی‌اش از خون پُرشده و می‌خواست حرف دلش را بزند که به جای چشمانم به دستان لرزانم خیره ماند و با صدایی گرفته گواهی داد :«وقتی داشتن منو می‌رسوندن بیمارستان، تو همون حالی که حس می‌کردم دارم می‌میرم، فقط به شما فکر می‌کردم! شب پیشش رو از رو گلوتون برداشته بودم و می‌ترسیدم همسرتون...» 💠 و نشد حرفش را تمام کند، یک لحظه نگاهش به سمت چشمانم آمد و دوباره قدم پس کشید، به اندازه یک نفس ساکت ماند و زیر لب زمزمه کرد :« رو شکر می‌کنم هر بلایی سرتون اورده، هنوز زنده‌اید!» هجوم گریه گلویم را پُر کرده و به‌جای هر جوابی نگاهش می‌کردم که جگرش بیشتر آتش گرفت و صورتش خیس عرق شد. 💠 رفیقش به سمت ماشین برگشته و دلش می‌خواست پای دردهای مانده بر دلم بنشیند که با دست اشاره کرد منتظر بماند و رو به صورتم اصرار کرد :«امشب تو چی کار داشتید خواهرم؟ همسرتون خواست بیاید اونجا؟»... ✍️نویسنده: @fatemi_ar
✍️ 💠 اشکم تمام نمی‌شد و با نفس‌هایی که از گریه بند آمده بود، ناله زدم :«سعد شش ماه تو خونه زندانیم کرده بود! امشب گفت می‌خواد بره ، هرچی التماسش کردم بذاره برگردم ، قبول نکرد! منو گذاشت پیش ابوجعده و خودش رفت ترکیه!» حرفم به آخر نرسیده، انگار دوباره سعد در قلبش نشست که بی‌اختیار فریاد کشید :«شما رو داد دست این مرتیکه؟» و سد شکسته بود که پاسخ اشک‌هایم را با داد و بیداد می‌داد :«این با چندتا قاچاقچی اسلحه از مرز وارد شده! الان چند ماهه هر غلطی دلش میخواد میکنه و رو کرده انبار باروت!» 💠 نجاست نگاه نحس ابوجعده مقابل چشمانم بود و خجالت می‌کشیدم به این مرد بگویم برایم چه خوابی دیده بود که از چشمانم به جای اشک، می‌بارید و مصطفی ندیده از اشک‌هایم فهمیده بود امشب در خانه آن نانجیب چه دیده‌ام که گلویش را با تیغ بریدند و صدایش زخمی شد :«اون مجبورتون کرد امشب بیاید ؟» با کف هر دو دستم جای پای اشک را از صورتم پاک کردم، دیگر توانی به تنم نمانده بود تا کلامی بگویم و تنها با نگاهم التماسش می‌کردم که تمنای دلم را شنید و امانم داد :«دیگه نترس خواهرم! از همین لحظه تا هر وقت بخواید رو چشم ما جا دارید!» 💠 کلامش عین عسل کام تلخم را شیرین کرد؛ شش ماه پیش سعد از دست او فرار کرده و با پای خودش به داریا آمده بود و حالا باورم نمی‌شد او هم اهل داریا باشد تا لحظه‌ای که در منزل زیبا و دلبازشان وارد شدم. دور تا دور حیاط گلکاری شده و با چند پله کوتاه به ایوان خانه متصل می‌شد. هنوز طراوت آب به تن گلدان‌ها مانده و عطر شب‌بوها در هوا می‌رقصید که مصطفی با اشاره دست تعارفم کرد و صدا رساند :«مامان مهمون داریم!» 💠 تمام سطح حیاط و ایوان با لامپ‌های مهتابی روشن بود، از درون خانه بوی غذا می‌آمد و پس از چند لحظه زنی میانسال در چهارچوب در خانه پیدا شد و با دیدن من، خشکش زد. مصطفی قدمی جلو رفت و می‌خواست صحنه‌سازی کند که با خنده سوال کرد :«هنوز شام نخوردی مامان؟» زن چشمش به من مانده و من دوباره از نگاه این ترسیده بودم مبادا امشب قبولم نکند که چشمم به زیر افتاد و اشکم بی‌صدا چکید. با این سر و وضع از هم پاشیده، صورت زخمی و چشمی که از گریه رنگ خون شده بود، حرفی برای گفتن نمانده و مصطفی لرزش دلم را حس می‌کرد که با آرامش شروع کرد :«مامان این خانم هستن، امشب به حرم (علیهاالسلام) حمله کردن و ایشون صدمه دیدن، فعلاً مهمون ما هستن تا برگردن پیش خانواده‌شون!» 💠 جرأت نمی‌کردم سرم را بلند کنم، می‌ترسیدم رؤیای آرامشم در این خانه همینجا تمام شود و دوباره آواره این شهر شوم که باران گریه از روی صورتم تا زمین جاری شد. درد پهلو توانم را بریده و دیگر نمی‌توانستم سر پا بایستم که دستی چانه‌ام را گرفت و صورتم را بالا آورد. مصطفی کمی عقب‌تر پای ایوان ایستاده و ساکت سر به زیر انداخته بود تا مادرش برایم کند که نگاهش صورتم را نوازش کرد و با محبتی بی‌منت پرسید :«اهل کجایی دخترم؟» 💠 در برابر نگاه مهربانش زبانم بند آمد و دو سالی می‌شد مادرم را ندیده بودم که لبم لرزید و مصطفی دست دلم را گرفت :«ایشون از اومده!» نام ایران حیرت نگاه زن را بیشتر کرد و بی‌غیرتی سعد مصطفی را آتش زده بود که خاکستر خشم روی صدایش پاشید :«همسرشون اهل سوریه‌اس، ولی فعلاً پیش ما می‌مونن!» 💠 به‌قدری قاطعانه صحبت کرد که حرفی برای گفتن نماند و تنها یک آغوش کم داشتم که آن هم مادرش برایم سنگ تمام گذاشت. با هر دو دستش شانه‌هایم را در بر کشید و لباس خاکی و خیسم را طوری به خودش چسباند که از خجالت نفسم رفت. او بی‌دریغ نوازشم می‌کرد و من بین دستانش هنوز از ترس و گریه می‌لرزیدم که چند ساعت پیش سعد مرا در سیاهچال ابوجعده رها کرد، خیال می‌کردم به آخر دنیا رسیده و حالا در آرامش این مست محبت این زن شده بودم. 💠 به پشت شانه‌هایم دست می‌کشید و شبیه صدای مادرم زیر گوشم زمزمه کرد :«اسمت چیه دخترم؟» و دیگر دست خودم نبود که نذر در دلم شکست و زبانم پیش‌دستی کرد :«زینب!» از اعجاز امشب پس از سال‌ها نذر مادرم باورم شده و نیتی با (سلام‌الله‌علیها) داشتم که اگر از بند سعد رها شوم، زینب شوم و همینجا باید به وفا می‌کردم که در برابر چشمان مصطفی و آغوش پاک مادرش سراپا زینب شدم... ✍️نویسنده: @fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 صفحه ۵۸۳ قرآن کریم 💥هدیه به حضرت رسول وائمه اطهار شفای مریضها وبرسه به روح اموات @fatemi_ar
🌟اصلاحٌ ذاتِ البَینِ اَفضَلُ مِن عامَّةِ الصَّلاةِ و الصّیامِ. 🌗 اصلاح و سازش دادن میان مسلمانان از تمام نمازها و روزه‌های (مستحبی) بالاتر است. 📘 @fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشک شادی روز مژگان آمده خواهر شاه خراسان آمده 🎊 امروز ۲۳ ربیع‌الاول سالروز ورود کریمه اهل‌بیت حضرت فاطمه معصومه(سلام‌الله علیها) به شهر قم گرامی باد. @fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبحانه خبری 🔺در بسته خبری پیش رو، مهم‌ترین اخبار ۲۴ ساعت گذشته را با هم مرور می‌کنیم. این صبحانه خبری مفید و مختصر را بخوانید. 🔵 پیش بینی باقری کنی از مذاکرات علی باقری کنی، معاون سیاسی وزیر خارجه گفت: پیش بینی ما این است که چین و روسیه همراهی خوبی را با مواضع ایران در قالب گفت و گوهایی که در قالب گروه ۱+۴ داریم، داشته باشند. او گفت: الزامات و اقتضائاتی را که بایستی از نظر ما رعایت بشود، به «انریکه مورا» مطرح کردیم و قرار شد او این مولفه ها را با طرف‌های دیگر در گروه ۱+۴ مطرح کند. 🔵 آمریکا: آماده‌ایم با حسن نیت با ایران مذاکره کنیم مشاور امنیت ملی آمریکا در اظهاراتی آمادگی این کشور را برای مذاکراتی که آن را از روی «حسن نیت» می‌خواند و در راستای بازگشت به توافق هسته‌ای اعلام کرد. 🔵 اتصال ۱۴۰۰ جایگاه به سامانه کارت سوخت وزیر نفت: بیش از ۹۷ درصد جایگاه‌های سوخت در سراسر کشور فعال شدند. ۱۴۰۰ جایگاه به سامانه کارت سوخت متصل شده اند و تا ۳ روز آینده همه جایگاه‌ها به سامانه کارت هوشمند متصل می‌شوند. 🔵 رئیس‌جمهور به لرستان سفر می‌کند سرپرست معاونت ‌عمرانی استانداری لرستان: رئیس‌جمهور طی روزهای آینده به لرستان سفر می‌کند. 🔵 عربستان سفیر لبنان را اخراج کرد سعودی‎ها به دلیل حمایت وزیر اطلاع‎رسانی لبنان از مردم یمن، ضمن فراخواندن سفیر خود از لبنان، به سفیر لبنان در ریاض ۴۸ ساعت مهلت دادند تا خاک این کشور را ترک کند. عربستان واردات تمامی کالاهای لبنانی را نیز متوقف کرد. 🔵 ترور تصویربردار خبرگزاری صداوسیما در کابل «علیرضا شریفی» تصویربردار افغانستانی و بومی خبرگزاری صداوسیما در کابل عصر امروز در نزدیکی خانه خود در کابل هدف ۷ گلوله قرار گرفت. تصویربردار صداوسیما در کابل هم اکنون در بیمارستان بستری است و پزشکان همه تلاش خود را برای نجات جان وی انجام می‌دهند. یک گلوله به چانه آقای شریفی اصابت کرد، اما او از این ترور جان سالم به در برد. تصویربردار خبرگزاری صداوسیما در کابل هنگام حمله مهاجمان موتورسیکلت سوار در حال رانندگی بود. هنگام حمله مسلحانه، همسر و فرزند شریفی نیز در داخل خودرو بودند. 🔵 توضیح روسیه درباره سفر علی باقری به مسکو: مجزا از مذاکرات برجام نیست میخائیل اولیانوف نماینده دائم روسیه نزد سازمان‌های بین‌المللی مستقر در وین پنج‌شنبه شب در پیامی توئیتری خاطرنشان کرد «برای جلوگیری از گمانه‌زنی‌ها می‌توانم به شما اطمینان دهم که این [سفر] به معنای ایجاد یک مسیر مجزا از مذاکرات [احیای] برجام نیست. این تنها یک رویه عادی از مشورت‌های دوجانبه -شبیه آنچه دیروز میان ایران و اتحادیه اروپا در بروکسل انجام شد- است.» 🔵 اینترنت کودک و نوجوان تا پایان سال راه‌اندازی می‌شود وزیر ارتباطات: اینترنت پاک کودک و نوجوان تا پایان سال راه‌اندازی می‌شود. زارع‌پور با بیان اینکه در اینترنت پاک خبری از آسیب‌های موجود در فضای مجازی نیست گفت راه‌اندازی نسخه‌های بومی پلتفرم‌های خارجی امری شدنی است اما به همراهی مردم و مسئولان نیاز دارد. 🔵 آخرین آمار کرونا در ایران با اعلام وزارت بهداشت، ۱۲۳ نفر دیگر از هموطنان بر اثر کرونا ف.ت کردند و ۹ هزار و ۸۹۳ بیمار جدید نیز شناسایی شدند. 🔵 سهمیه جبرانی بنزین تا پایان ماه وزیر نفت از واریز سهمیه جبرانی به کارت‌های سوخت تا پایان ماه خبر داد. اوجی گفت: میزان سهمیه در حال بررسی است که پس از مشخص شدن اعلام و در پایان ماه نیز به کارت‌های سوخت واریز می‌شود. 🔵 تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران وزارت خزانه‌داری آمریکا تحریم‌های جدیدی را علیه ایران اعمال می‌کند که شامل ۴ شخص و ۲ نهاد می‌شود. یوسف ابوطالبی، سعید آقاجانی، عبدالله محرابی، محمد ابراهیم زرگر طهرانی چهار فردی هستند که به لیست تحریم‌های وزارت خزانه‌داری آمریکا افزوده شده‌اند. شرکت «کیمیا پارت سیوان با مسئولیت محدود» و شرکت «اوج پرواز ما دونفر» دو نهادی هستند که به لیست تحریم‌های خزانه داری آمریکا اضافه شده‌اند. 🔵 ورود به موج ششم کرونا رییس کارگروه پیشگیری قرارگاه ستاد کرونا گفت: به‎نظر من وارد موج ششم کرونا شده‎ایم. او گفت: وقتی طی دوهفته روند افزایشی تداوم یابد، به معنی ورود به پیک جدید شیوع کروناست. 🔵 ارمنستان: خود آذربایجان ترانزیت مواد مخدر می کند ارمنستان اعلام کرد: ادعا‌های علی‌اف علیه ما و ایران بی‌اساس است و هدف این ادعا‌ها برای پنهان کردن آن است که خود آذربایجان یک کشور ترانزیت برای قاچاق مواد مخدر است. 🔵 قحطی در کره شمالی سئول اعلام کرد: کیم جونگ اون خواستار مراقبت از هر دانه برنج شد و کره شمالی درصدد بازگشایی مرزهای خود با روسیه و چین است. @fatemi_ar
🔴آتش‌سوزی در منطقه صنعتی نزدیک به «دیمونا»‌ 🔹آتش‌سوزی در یکی از کارخانه‌های واقع در منطقه «دیمونا» فلسطین اشغالی خسارت‌های زیادی به تجهیزات سنگین در این کارخانه وارد کرده است. 🔹در این آتش‌سوزی، ۱۰ دستگاه تراکتور و ۸ دستگاه حفاری خسارت زیادی دیده‌اند. 🔸دیمونا یکی از مناطق مهم و حساس در فلسطین اشغالی است و نیروگاه هسته‌ای رژیم اسرائیل در این منطقه قرار دارد. @fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌼عاقبت طمع ✍مرحوم شيخ عبدالحسين خوانساري گفت : در كربلا عطاري بود مشهور و معروف ، مريض شد و جميع اجناس دكان و اثاث خانه منزل خود را به جهت معالجه فروخت اما ثمر نكرد؛ و جميع اطباء اظهار نااميدي از او كردند. گفت : يك روز به عيادتش رفتم و بسيار بدحال بوده و به پسرش مي گفت : اسباب منزل را به بازار ببر و بفروش و پولش را بياور براي خانه مصرف كنيد تا به خوب شدن يا مردن راحت شوم ! گفتم : اين چه حرفي است مي زني ؟! ديدم آهي كشيد و گفت : من سرمايه زيادي داشتم و جهت پولدار شدن من اين بود كه يكسالي مرضي در كربلا شايع شد كه علاج آنرا دكترها منحصر به آبليموي شيراز دانستند. آب ليموگران و كمياب شد. نفسم به من گفت : قدري آب ليمو داراي چيز ديگر ممزوج به او كن و بوي آب ليمو از آن فهميده مي شد او را به قيمت آب ليموي خالص بفروش تا پولدار شوي . همين كار را كردم ، و آب ليمو در كربلا منحصر به دكان من شد و سرمايه زيادي از اين مال مغشوش بدست آوردم تا جائي كه در صنف خودم مشهور شدم به پدر پولهای هزارهزاري. مدتي نگذشت كه به اين مرض مبتلا شدم ، هر چه داشتم فروختم براي معالجه فايده اي نكرده است ، فقط همين آخرين متاع بود كه گفتم اين را بفروشند يا خوب مي شوم يا مي ميرم و از اين مرض خلاص ‍ مي شوم. 📚يکصد موضوع ۵٠٠ داستان(سيد علي اکبر صداقت) ✅ نشر آثار استاد قرائتی ┄┅┅❅❁❅┅┅┄ @fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نجات کلاس اولی‌ها از زیر آوار مدرسه‌ای در علی‌آباد کتول 😔ساعت ۹ صبح امروز در اتفاقی دردناک بخاطر ریزش دیوار یک مدرسه تو علی‌آباد کتول استان گلستان ۱۴ نفر مصدوم شدن که ۱۰ نفرشون دخترهای کلاس اولی بودن. بازداشت ۲ نفر در رابطه با ریزش دیوار مدرسه 🔺دادستان علی‌آباد کتول میگه مالک زمین مجاور مدرسه که مشغول گودبرداری بوده و مسئول مربوط به پلیس ساختمان شهرداری علی‌آباد کتول الان بازداشت شدن. @fatemi_ar
ماجرای پر افت‌وخیز انتصاب شهرداری تهران 🔺علیرضا زاکانی شهردار تهران اول آبان ماه داماد خود را به عنوان «مشاور و دستیار ویژه شهردار در حوزه هوشمندسازی، فناوری‌های نوین و نوآوری شهری» منصوب کرد. از ابتدای این انتصاب دغدغه‌ها و نقد‌ها و حتی برخی تخریب‌ها شروع شد. 🔹اوج کار را گزارش بخش خبری ۲۰ و ۳۰ صداوسیما انجام داد.صداوسیما در این گزارش زاکانی را به دلیل انتصابی غیر قانونی، خلاف بخشنامه و خلاف ادعای خود در مناظرات مورد سوال قرار می‌دهد.زاکانی اما معتقد است هیچ کدام از این موارد صحت ندارد. 🔻شبهه غیر قانونی بودن انتصاب 🔹استناد گزارش صداوسیما به قانون منع به کارگیری بستگان بود که همان زمان تصویب در شورای شهر هم به دلیل مغایرت با قانون اساسی بارها بین شورا و فرمانداری موجب اختلاف شده بود. فرمانداری معتقد بود این بند مصوبه شورای شهر تهران خلاف قانون اساسی است که می‌گوید: "هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند." در هر حال این مصوبه با ورود هیات حل اختلاف به تایید رسید. 🔹اما زاکانی میگوید فرد منصوب شده هیچ رابطه استخدامی با شهرداری ندارد و نه حقوق بگیر شهرداری است و نه نیروی بیمه‌ای، لذا از شمول این مصوبه شورای شهر خارج است. 🔻آیا انتصاب خلاف بخشنامه خود زاکانی بود؟ 🔸مسئله دیگری که صداوسیما روی آن دست گذاشت همین بخش‌نامه‌ای بود که چندوقت قبل خود زاکانی آن را ابلاغ کرد. 🔸آنچه از دید صداوسیما پنهان ماند این بود که در متن این بخشنامه آمده است " جذب و بکارگیری نیروی انسانی جدید تحت هر عنوان و با هر نوع وضعیت استخدامی اعم از ( تمام وقت، نیمه وقت و پاره وقت، پیمانکاری، شرکتی، مشاوره‌ای، حق الزحمه ای، ساعتی و پروژه ای و ... حتی انجام خدمت به طور رایگان یا افتخاری ) ممنوع بوده و بر حسب ضرورت هر نوع درخواست می بایست با هماهنگی و اخذ مجوز از سوی حوزه معاونت برنامه ریزی، توسعه سرمایه انسانی و امور شورا اقدام شود." 🔸عملا صداوسیما با نادیده گرفتن بخش دوم این بخشنامه زاکانی را به تصمیم خلاف بخشنامه خود محکوم کرد. 🔻جریان‌انقلابی، منتقدترین گروه بود 🔹فعالان فضای مجازی جریان انقلابی اما خود منتقدترین افراد بودند. مرور توییت‌ها و پست‌های شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد این جریان به هیچ وجه راضی نیست مسوولان انقلابی حتی به خطوط قرمز تعارض منافع نزدیک شوند. 🔹پیش‌تر انتصابات انجام شده توسط برخی سیاستمداران فضای جامعه را نسبت به چنین انتصابات خانوادگی حساس کرده است. 🔹در نهایت زاکانی با انتشار متنی اعلام کرد حکم انتصاب را لغو کرده است. 🔹در ابتدای این متن زاکانی می‌گوید: " هوشمندسازی کامل مدیریت شهری آنچنان اهمیت داشت که این حوزه را از ابتدا شخصا به عهده گرفتم. یکپارچه‌سازی و دسترسی به داده‌ها و اطلاعات حساس محرمانه نیازمند ایجاد تمرکز مسئولیت در فردی متخصص و کاملا مورد اعتماد و دارای فهم مشترک در کنار اینجانب بود. آنچنان که این مسئله حتی از برخی مناصب حساس و نظارتی سپرده شده به نزدیکترین بستگان مسئولان طراز اول که در ادوار گذشته توصیه و تایید شده بود هم برایم مهم‌تر و حیاتی‌تر بود." 🔻زاکانی به کدام توصیه اشاره می‌کند؟ 🔹آنچه زاکانی از توصیه و تایید می‌گوید اشاره به سخنان رهبرمعظم انقلاب در تاریخ 5 شهریور 1380 دارد. رهبرانقلاب در دیدار با رئیس‌جمهور و اعضای هیات دولت میفرمایند: " دستگاه بازرسی شما باید همیشه مراقب باشد. دستگاه بازرسی را از نزدیکترینها انتخاب کنید. من، هم زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی این نکته را به ایشان گفتم، هم به آقای خاتمی عرض کردم. به ایشان گفتم آقای علی خاتمی - برادرتان - را برای بازرسی بگذارید، که ایشان هم گذاشتند و چقدر هم خوب بود. باید نزدیکترین آدمها - خاطر جمع و صمیمی - را برای کار بازرسی گذاشت تا انسان ببیند چه میگذرد؛ یعنی غیر از گزارشی که از طریق معمول می‌آید، اطّلاع دیگری هم وجود داشته باشد." 🔻مراقب افکار عمومی و حساسیت جریان انقلاب باشیم گاهی فردی منصوب می‌شود و در یک مجموعه حاکمیتی امکان ایجاد فساد را دارد که حتما چنین انتصابی مغموم است ولی گاهی به مصداق آنچه رهبرانقلاب فرمودند منصوب می‌شود برای چشم و گوش بودن مدیر اجرایی تا آن مدیر بتواند دقیق‌تر عمل کند. اما هرچه که باشد مسئله افکار عمومی مهم است. انتظار جریان انقلابی از مدیرانی که پیشانی‌شان به نام انقلاب گره خورده است بسیار حساس است. این جریان تیغ نقد را بر نیروهای خود بیش از دیگران تیز کرده @fatemi_ar
✍️ 💠 کنار حوض میان حیاط صورتم را شست، در آغوشش مرا تا اتاق کشاند و پرده را کشید تا راحت باشم و ظاهراً دختری در خانه نداشت که با عذر تقصیر خواست :«لباس زنونه خونه ما فقط لباسای خودمه، ببخشید اگه مثل خودت خوشگل نیس!» از کمد کنار اتاق روسری روشن و پیراهن سبز بلندی برایم آورد و به رویم خندید :«تا تو اینا رو بپوشی، شام رو می‌کشم!» و رفت و نمی‌دانست از پهلو هر حرکت چه دردی برایم دارد که با ناله زیر لب لباسم را عوض کردم و قدم به اتاق نشیمن گذاشتم. 💠 مصطفی پایین اتاق نشسته بود، از خستگی سرش را به دیوار تکیه داده و تا چشمش به من افتاد کمی خودش را جمع کرد و خواست حرفی بزند که مادرش صدایمان کرد :«بفرمایید!» شش ماه بود سعد غذای آماده از بیرون می‌خرید و عطر دستپخت او مثل رایحه دستان بود که دخترانه پای سفره نشستم و باز از گلوی خشکم یک لقمه پایین نمی‌رفت. 💠 مصطفی می‌دید دستانم هنوز برای گرفتن قاشق می‌لرزد و ندیده حس می‌کرد چه بلایی سرم آمده که کلافه با غذا بازی می‌کرد. احساس می‌کردم حرفی در دلش مانده که تا سفره جمع شد و مادرش به آشپزخانه رفت، از همان سمت اتاق آهسته صدایم کرد :«خواهرم!» 💠 نگاهم تا چشمانش رفت و او نمی‌خواست دیدن این چهره شکسته دوباره زخم را بشکافد که سر به زیر زمزمه کرد :«من نمی‌خوام شما رو کنم، شما تو این خونه آزادید!» و از نبض نفس‌هایش پیدا بود ترسی به تنش افتاده که صدایش بیشتر گرفت :«شاید اونا هنوز دنبالتون باشن، خواهش می‌کنم هر کاری داشتید یا هر جا خواستید برید، به من بگید!» از پژواک پریشانی‌اش ترسیدم، فهمیدم این کابووس هنوز تمام نشده و تمام تنم از درد و خستگی خمیازه می‌کشید که با در بستر خواب خزیدم و از طنین بیدار شدم. 💠 هنگامه رسیده و من دیگر زینب بودم که به عزم از جا بلند شدم. سال‌ها بود به سجده نرفته بودم، از خدا خجالت می‌کشیدم و می‌ترسیدم نمازم را نپذیرد که از شرم و وحشت سرنوشتم گلویم از گریه پُر شده و چشمانم بی‌دریغ می‌بارید. نمازم که تمام شد از پنجره اتاق دیدم مصطفی در تاریک و روشن هوا با متانت طول حیاط را طی کرد و از در بیرون رفت. در این خانه دلم می‌خواست دوباره بخوابم اما درد پهلو امانم را بریده و دیگر خوابم نمی‌برد که میان بستر از درد دست و پا می‌زدم. 💠 آفتاب بالا آمده و توان تکان خوردن نداشتم، از درد روی پهلویم کز کرده و بی‌اختیار گریه می‌کردم که دوباره در حیاط به هم خورد و پس از چند لحظه صدای مصطفی دلم را سمت خودش کشید :«مامان صداش کنید، باید باهاش حرف بزنم!» دستم به پهلو مانده و قلبم دوباره به تپش افتاده بود، چند ضربه به در اتاق خورد و صدای مادر مصطفی را شنیدم :«بیداری دخترم؟» شالم را با یک دست مرتب کردم و تا خواستم بلند شوم، در اتاق باز شد. 💠 خطوط صورتم همه از درد در هم رفته و از نگاهم ناله می‌بارید که زن بیچاره مات چشمان خیسم ماند و مصطفی تمام شده بود که جلو نیامد و دستپاچه صدا رساند :«می‌تونم بیام تو؟» پتو را روی پاهایم کشیدم و با صدای ضعیفم پاسخ دادم :«بفرمایید!» و او بلافاصله داخل اتاق شد. دل زن پیش من مانده و از اضطرار نگاه مصطفی می‌فهمید خبری شده که چند لحظه مکث کرد و سپس بی‌هیچ حرفی از اتاق بیرون رفت. 💠 مصطفی مقابل در روی زمین نشست، انگشتانش را به هم فشار می‌داد و دل من در قفس سینه بال بال می‌زد که مستقیم نگاهم کرد و بی‌مقدمه پرسید :«شما شوهرتون رو دوست دارید؟» طوری نفس نفس می‌زد که قفسه سینه‌اش می‌لرزید و سوالش دلم را خالی کرده بود که به لکنت افتادم :«ازش خبری دارید؟» 💠 از خشکی چشمان و تلخی کلامش حس می‌کردم به گریه‌هایم کرده و او حواسش به حالم نبود که دوباره پاپیچم شد :«دوسش دارید؟» دیگر درد پهلو فراموشم شده و طوری با تندی سوال می‌کرد که خودم برای شدن پیش‌دستی کردم :«من امروز از اینجا میرم!» 💠 چشمانش درهم شکست و من دیگر نمی‌خواستم سعد شوم که با بغضی قسمش دادم :«تورو خدا دیگه منو برنگردونید پیش سعد! من همین الان از اینجا میرم!» یک دستم را کف زمین قرار دادم تا بتوانم برخیزم و فریاد مصطفی دلم را به زمین کوبید :«کجا می‌خواید برید؟» شیشه محبتی که از او در دلم ساخته بودم شکست و او از حرفم تمام وجودش در هم شکسته بود که دلم را به محکمه کشید :«من کی از رفتن حرف زدم؟»... ✍️نویسنده: @fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ» وخداست که کار ساز هر چیز است فقط خواستم بهت یادآوری کنم که اگه خواسته‌ای داری که بنظرت غیر ممکنه با وجود خدا حتما ممکنه😍 🌙 شبتون بخیر @ fatemi_ar
هدایت شده از پیامکی از بهشت
شهیدانه🌹 قسمتی از وصیت نامه شهید مدافع حرم بابک نوری : به تو حسادت می‌کنند، تو مکن. تو را تکذیب می‌کنند، آرام باش. تو را می‌ستایند، فریب مخور. تو را نکوهش می‌کنند، شکوه مکن. مردم از تو بد میگویند، اندوهگین مشو. همه مردم تو را نیک می‌خوانند، مسرور مباش…  آنگاه از ما خواهی بود.  حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت (از امام پنجم علیه السلام) 🌷 یاد شهدا باصلوات🌸 🥀🥀🥀
🍃🌹 علمی پژوهشی با موضوع : انرژی هسته ای 💢 با محور : انرژی هسته ای چیست ؟ کاربردهای انرژی هسته ای ، خطرات احتمالی ، انرژی هسته ای در ایران و ... ♨️ فایل ارسالی بصورت word یا pdf باشد ✅ بهترین اثر چاپ شده و جهت مطالعه در اختیار دیگران قرار میگیرد ⌛️ مهلت ارسال آثار تا ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۰ 📩 ارسال آثار به آیدی @farezva در پیامرسان ایتا 🎁 جایزه ۱۵۰ هزار تومانی به بهترین اثر ارسالی 🆔 Eitaa.com/fatemi_ar
🗒 امروز چه روزیه @fatemi_ar
📖 صفحه ۵۸۴ قرآن کریم هدیه به حضرت زهرا وامام علی وچهارده معصوم اطهار سلامتی وفرج اقا امام زمان وشفا کل مریضها