eitaa logo
فاطمی
423 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
168 فایل
تاسیس : ۹۹/۰۳/۲۷ ارتباط با مدیر کانال 👈 @farezva
مشاهده در ایتا
دانلود
13.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 💠 روز عرفه روز مخصوص دعا 📎 📎 📎 📎 ✅ آیدی دریافت سوالات 👇👇 @pasokhgo313 @fatemi_ar
6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💽 💢 چرا گرفتار بلا می شویم؟! 🎙 حجت الاسلام استاد عالی 📎 📎 @fatemi_ar
✍️ 💠 احساس می‌کردم از دهانش آتش می‌پاشد که از درد و ترس چشمانم را در هم کشیدم و پشت پلکم همچنان مصطفی را می‌دیدم که با دستی پر از سینه‌اش را گرفته بود و از درد روی زمین پا می‌کشید. سوزش زخم شانه، مصیبت خونی که روی صندلی مانده و همسری که حتی از حضورش کرده بودم؛ همه برای کشتنم کافی بود و این تازه اول مکافاتم بود که سعد بی‌رحمانه برایم خط و نشان کشید :«من از هر چی بترسم، نابودش می‌کنم!» 💠 از آینه چشمانش را می‌دیدم و این چشم‌ها دیگر بوی خون می‌داد و زبانش هنوز در خون می‌چرخید :«ترسیدم بخواد ما رو تحویل بده، کردم! پس کاری نکن ازت بترسم!» با چشم‌هایش به نگاهم شلاق می‌زد و می‌خواست ضرب شصتش تا ابد یادم بماند که عربده کشید :«به جون خودت اگه ازت بترسم، نابودت می‌کنم نازنین!» هنوز باورم نمی‌شد قاتل شده باشد و او به قتل خودم تهدیدم می‌کرد که باور کردم در این مسیر اسیرش شده و دیگر روی زندگی را نخواهم دید. 💠 سرخی گریه چشمم را خون کرده و خونی به تنم نمانده بود که صورتم هرلحظه سفیدتر می‌شد و او حالم را از آینه می‌دید که دوباره بی‌قرارم شد :«نازنین چرا نمی‌فهمی به‌خاطر تو این کارو کردم؟! پامون می‌رسید ، ما رو تحویل می‌داد. اونوقت معلوم نبود این جلادها باهات چیکار می‌کردن!» نیروهای امنیتی هرچقدر خشن بودند، این زخم از پنجه هم‌پیاله‌های خودش به شانه‌ام مانده بود، یکی از همان‌ها می‌خواست سرم را از تنم جدا کند و امروز سعد مقابل چشم خودم مصطفی را با چاقو زد که دیگر باورم نمی‌شد و او از اشک‌هایم را حس می‌کرد که برایم شمشیر را از رو کشید :«با این جنازه‌ای که رو دستمون مونده دیگه هیچکدوم حق انتخاب نداریم! این راهی رو که شروع کردیم باید تا تهش بریم!» 💠 دیگر از چهره‌اش، از چشمانش و حتی از شنیدن صدایش می‌ترسیدم که با صورتم به پنجره پناه بردم و باران اشک از چشمانم روی شیشه می‌چکید. در این ماشین هنوز عطر مردی می‌آمد که بی‌دریغ به ما کرد و خونش هنوز مقابل چشمانم مانده بود که از هر دو چشمم به جای اشک خون می‌بارید. در این کشور غریب تنها سعد آشنایم بود و او هم دیگر جانم شده بود که دلم می‌خواست همینجا بمیرم. پشت شیشه اشک، چشمم به جاده بود و نمی‌دانستم مرا به کجا می‌کشد که ماشین را متوقف کرد و دوباره نیش صدایش گوشم را گزید :«پیاده شو!» 💠 از سکوتم سرش را چرخاند و دید دیگر از نازنین جنازه‌ای روی صندلی مانده که نگاهش را پرده‌ای از اشک گرفت و بی‌هیچ حرفی پیاده شد. در را برایم باز کرد و من مثل کودکی که گم شده باشد، حتی لب‌هایم از می‌لرزید و گریه نفسم را برده بود که دل سنگش برایم سوخت. موهایم نامرتب از زیر شال سفیدی که دیشب سمیه به سرم پیچیده بود، بیرون زده و صورتم همه از و گریه در هم رفته بود که با هر دو دستش موهایم را زیر شال مرتب کرد و نه تنها دلش که از دیدن این حالم کلماتش هم می‌لرزید :«اگه می‌دونستم اینجوری میشه، هیچوقت تو رو نمی‌کشوندم اینجا، اما دیگه راه برگشت نداریم!» 💠 سپس با نگاهش ادامه مسیر را نشانم داد و گفت :«داریم نزدیک میشیم، باید از اینجا به بعد رو با تاکسی بریم. می‌ترسم این ماشین گیرمون بندازه.» دستم را گرفت تا از ماشین پیاده شوم و نگاهم هنوز دنبال خط خون مصطفی بود که قدم روی زمین گذاشتم و دلم پیش عطرش جا ماند. سعد می‌ترسید فرار کنم که دستم را رها نمی‌کرد، با دست دیگرش مقابل ماشین‌ها را می‌گرفت و من تازه چشمم به تابلوی میان جاده افتاد که حسی در دلم شکست. 💠 دستم در دست سعد مانده و دلم از قفس سینه پرید که روی تابلو، مسیر دمشق نشان داده شده و همین اسم چلچراغ گریه را دوباره در چشمم شکست. سعد از گریه‌هایم کلافه شده بود و نمی‌دانست اینبار خیال دیگری خانه خاطراتم را زیر و رو کرده که دلم تنها آغوش را تمنا می‌کرد. همیشه از زینبیه دمشق می‌گفت و نذری که در حرم (سلام‌الله‌علیها) کرده و اجابت شده بود تا نام مرا زینب و نام برادرم را ابوالفضل بگذارد؛ ابوالفضل پای مادر ماند و من تمام این را دشمن آزادی می‌دیدم که حتی نامم را به مادرم پس دادم و نازنین شدم. 💠 سال‌ها بود و دین و مذهب را به بهانه آزادی از یاد برده و حالا در مسیر برای همین آزادی، در چاه بی‌انتهایی گرفتار شده بودم که دیگر رهایی نبود... ✍️نویسنده: @fatemi_ar
💠 امام صادق عليه السلام: 🍃 إنَّ الله جَلَّ ذِكرُهُ لَيَحفَظُ مَن يَحفَظُ صَديقَهُ؛ 🔹 خداوندِ والا نام، حافظِ كسى است كه دوست خود را حفظ كند. 📚 الكافی، ج 8 ، ص 162 📎 📎 📎 انـــدیـــــشـــــه برتر 👇👇 🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ♨️ @btid_org
🔰 «رجعت» در اعتقاد شیعه به معنای بازگشت و زنده شدن برخی از صالحان و کافران پیش از قیامت می‌باشد. در این جا از نگاه عقل و نقل به مساله رجعت می‌پردازیم: 👈 رجعت از منظر عقل ✅ عقل به خودی خود بازگشت و زنده شدن مردگان در این دنیا را محال نمی‌بیند؛ چرا که درک می‌کند پشتوانه چنین مسأله‌ای قدرت لایزال الهی است، همان قدرتی که توانسته انسان را از نیستی به وجود آورد، همان قدرت می‌تواند مردگان را نیز پس از پوسیده شدن زنده کند. 🔺 بنابراین زنده شدن برخی از انسان‌ها در دنیا هیچ محذور عقلی ندارد و از آن‌جایی که اگر اراده خداوند متعال به آن قرار گیرد، حتما به وقوع خواهد پیوست، علاوه بر اینکه با مطالعه تاریخ می‌بینیم که این مسأله در مواردی مثل زنده کردن مرده توسط حضرت عیسی و ... واقع شده است. 👈 رجعت از منظر قرآن کریم 🔶 آیاتی که در این مقام مورد استفاده قرار می‌گیرد، آیاتی است که رجوع عده‌ای به این دنیا را بیان می‌کند : 1️⃣ خداوند متعال در سوره بقره می‌فرماید: «وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى الله جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[بقره/55-56]و چون گفتيد اى موسى تا خدا را آشكارا نبينيم، هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد، پس در حالى كه مى‌نگريستيد صاعقه شما را فرو گرفت، سپس شما را پس از مرگتان برانگيختيم، باشد كه شكرگزارى كنيد.» 2️⃣ قرآن کریم می‌فرماید: «فَقَالَ لَهُمُ الله مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ الله لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ [بقره/۲۴۳] پس خداوند به آنان گفت تن به مرگ بسپاريد، آن گاه آنان را زنده ساخت؛ آرى خداوند نسبت به مردم صاحب بخشش است، ولى بيشتر مردم سپاس گزارى نمى‌كنند.» 3️⃣ آیه سوم: خداوند متعال می‌فرماید: «فَأَمَاتَهُ الله مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ...[بقره/259] پس خداوند، او را (به مدت‏) صد سال ميراند. آن‌گاه او را برانگيخت‏، (و به او) گفت‏: چقدر درنگ كردى‏؟ گفت‏: يك روز يا پاره‏ اى از روز. گفت‏: بلكه صد سال درنگ كردى.‏» _ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/105818 📎 📎 📎 📎 پرسمان اعتقادی استاد محمدی 🔰 @fatemi_ar
♨️ شبهات فاطمیه (1) 🔹 برخی مدعی هستند که عزاداری برای غیر امام حسین علیه‌السلام در دین اسلام نیامده است؛ درحالی‌که دلایل استحباب عزاداری برای مؤمن (معصوم و غیرمعصوم)، بسیار فراوان است و اندک روایات معارض را می‌شود بر معانی معقول و قابل درکی حمل کرد. 🔸 نمی‌توان قضاوت دینی درباره یک مسئله را تنها به یک یا چند روایت محدود ساخت. گزارشات فراوانی از عزاداری معصومین برای دیگر امامان علیهم‌السلام به ما رسیده است. توصیه به گریه و اقامه عزا برای مؤمنان، اندوهناک شدن در حزن و اندوه اهل‌بیت علیهم‌السلام و دلایل لزوم تعظیم شعائر الهی، موجب می‌شوند که ما اندک روایات معارض را حمل بر تأکید نماییم؛ به این معنا که عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام مورد توجه ویژه خداوند و دارای آثار بسیار خاصی است. 📎 📎 📎 📎 🔰