شکسته باد دهانی که از تو دم نزند
بریده باد زبانی که حرف غم نزند
شب زیارتی ات زار می شود حالم
اگر دوباره هوای تـو بر سـرم نزند
کسی که نذر تو را با خلوص هم بزند
بساط زندگی اش را غمی به هم نزند
چه سود برده ز عمرش کسی که هر لحظه
دم از عـزای تو و صاحب علـم نزند
تمام حاجتم این بود در شب احیاء
خـدا بدون تـو سال مـرا رقم نزند
طبیعی است اگر مرده جان تازه گرفت
بیار قلب کسی را که در حرم نزند
قرار ماست پیاده نجف به کرب و بلا
اگر که وعده ی ما را اجل بهم نزند
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
ترسم این بیراههها با خویش مشغولم کنند
#بر_دلـم_ترسـم_بماند_آرزوی_کـربـلا