eitaa logo
فاطمی
424 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.7هزار ویدیو
168 فایل
تاسیس : ۹۹/۰۳/۲۷ ارتباط با مدیر کانال 👈 @farezva
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق به همسر ✍همسرش [همسر علامه طباطبایی] که بیمار شد، 27 روز تمام کار و زندگی اش را رها کرد و به طور شبانه روزی به او می رسید. بعد از مرگ او به عشقش وفادار بود و تا چهارسال، هر روز می رفت کنار مزارش. بعد از آن چهارسال هم که فرصت کمتری داشت، به طور مرتب دو روز در هفته (روزهای دوشنبه و پنج شنبه) سر مزار همسرش می رفت و امکان نداشت این برنامه را ترک کند. به شاگردش هم پولی داده بود تا به کسی بدهد و تا یک سال هر هفته در شبهای جمعه در حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) به نیابت از همسر مرحومش زیارت نامه بخواند. می گفت: " بنده خدا باید حق شناس باشد. اگر آدم نتواند حق مردم را ادا کند، حق خدا را هم نمی تواند ادا کند." 📚برشی از کتاب "مشق مهر" 🏴@fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 وَ قُلْ لَهُما قولا کریما و با ایشان به اکرام و احترام سخن گو... 📖 اسرا آیه ۲۳ @fatemi_ar
سفر رئیس‌رسانه‌ملی به خوزستان 🔹دكتر پيمان جبلی رئيس رسانه ملی در نخستین سفر كاری خود برای ادای احترام به نوجوان فداكار شهيد علی لندی به خوزستان سفر كرد. @fatemi_ar
سلام خدمت عزیزانی که در مهلت سین زدن تا اخر هفته ولی مهلت ارسال تا پنجشنبه گذشته بود.
برای "جهاد تبیین" باید چه کرد؟ 1⃣ مخاطب جهاد تبیین چه کسانی هستند؟ گذشت دوران انحصار رسانه های مرجع. هرچند هنوز هم صداو سیما و خبرگزاری ها نقش محوری دارند اما در این جهاد همه باید فعال شوند. نبرد جبهه ای است و جبهه متشکل از فرد فرد. نباید تکلیف شخصی را به جای دیگر حواله داد. فرمود هرکس به اندازه خود اطرافش را روشن کند. 2⃣ گام اول چیست؟  گام اول فهم نقشه کلان دشمن است. اهریمن بیرونی و درونی را همراه با نقشه اش بیابیم. هرجریانی که 2 کار می کند شیطان است. آنکه راه طی شده 40 ساله را سیاه و آینده انقلاب را ناامیدانه تحلیل می کند شیطان است. چه داخلی و چه خارجی؛ چه عالمانه  وچه جاهلانه. 3⃣ با خطاهاباید چه کرد؟ خطاها و نقدها را باید فریاد کرد و تذکر داد اما جای فرع و اصل را نباید جابجا کرد. اصل اصیل جنگ حق و باطل است. دشمنی امپراطوری امپریالیسم در مقابل پرچم عدالت خواهی جهانی در جمهوری اسلامی. خطا را ببینیم اما جنگ اصلی را فراموش نکنیم. 4⃣ نقشه عملیاتی دشمن چیست؟ تغییر نگرش. مردم ایران رشد کردند و دشمنی ها نیز عمیق تر شده است. دشمن از تغییر ارزش و گرایش به تغییر نگرش رسیده است. تغییر نگرش یعنی تغییر واقعیت ها. کاریکاتورکردن واقع و بزرگنمایی و تعمیم دادن و جابجا کردن اصل و فرع و تحریف واقعیت و قلب حقیقت ...خلاصه اینکه جنگ، جنگ روایت است. نگرش ها تغییر کند ارزش نیز تغییر می کند و از عزت نفس ملی به خودتحقیری ها می رسیم. 5⃣ هدف نهایی جهاد تبیین چیست؟ روشنگری. روایتِ حقیقت. باید ابرها کنار روند تا خورشید تابان شود. من و شما باشیم یا نباشیم، خورشید نمایان خواهد شد؛ اما تاخیرها هزینه زاست. قربانی از روح و ذهن مردم می دهیم. 🔻و اما به چه طریق: 🔹 حق خواهی قبل از هرکار نیازمند یک یک عزم درونی هستیم. قبل از قدم گذاشتن در فضای مجازی خیز حق طلبی برداریم. هوشیار در فضای مجازی ظاهر شویم و اوقات فراغت به سرگرمی سپری نکنیم. 🔸 حق طلبی حق آنجا نیست که بیشتر لایک بگیرد و دست به دست شود. حق را باید با محاسبه و استدلال و از مرجع معتبر گرفت. وقت بگذاریم برای فهم حقیقت. حق را بپذیریم ولو تلخ باشد. 🔹 حق گوئی هرجا متن حقی دیدیم برای توزیع آن تلاش کنیم. خود را مقید کنیم به توزیع حق. اگر توان نوشتن داریم حتا در حد یک متن کوتاه دریغ نکنیم. هر کس شبهه داشت نسبت به او احساس مسوولیت کنیم؛ ولو یک نفر در یک گروه فامیلی. 🔸 ناحق گریزی هرجا ناحق دیدیم اعلام تنفرو برائت کنیم. هزینه دهیم. از فحش و ناسزا نهراسیم. مارپیچ سکوت را بشکنیم؛ ولو در حد یک کامنت. خیلی ها مثل ما هستند و منتظر خط شکن اند. حداقل اینکه اجازه ندهیم احساس اقلیت کنند. 🔹 حق آرائی حق را به زبان ساده بگوئیم. قول محکم و مستدل و اما با توجه به احساسات و عواطف مخاطب. حق را باید به تناسب مخاطب گفت. ابلاغ پیام به قلب مخاطب مهم است نه ایصال و رساندن به دستش. با مخاطب مدارا کنیم. 🔸 حق نمایی حق نما یعنی نمایش حق. یعنی جلوه دادن حق. نیکی ها و فضائل پیرامون خود را ببینیم و سر دست بگیرم. هرکس در پیرامون خود هر خیرو فضلی از هرکس دید بیان کند. از همسایه و دوست و آشنا و مسوولین. چه کار خوب و چه آدم خوب. اولا تمرین کنیم خوبی ها را ببینیم و بعد از آن فریاد کنیم. توزیع خوبی ها چشم دشمن را کور می کند. 🔻 دشمن تلاش می کند نه فقط از حاکمیت، بلکه از مردم نیز تصویر سیاه نشان دهد. تصویر سیاه، سیاهی ساز است. این تصویر مخدوش و موهوم را بشکنیم. ✍ محسن مهدیان @fatemi_ar
صبحانه خبری 🔺در بسته خبری پیش رو، مهم‌ترین اخبار ۲۴ ساعت گذشته را با هم مرور می‌کنیم. این صبحانه خبری مفید و مختصر را بخوانید. 🔵 سفر رییس‌جمهور به کهگیلویه‌وبویراحمد رییسی در فرودگاه یاسوج: مشکلات و نیازهای استان بررسی شده است. با وجود منابع خدادادی، محرومیت و بیکاری نباید در این استان معنی داشته باشد. تلاش می‌کنیم با همکاری مردم و مسئولان گام‌هایی برای رفع مشکلات برداریم. 🔵 سخنگوی سپاه: ماجراجویی دشمنان باعث نابودی‎شان می‎شود امروز ایران نسبت به هر زمان دیگری از قدرت بیشتری برخوردار است و ماجراجویی و توطئه دشمنان دستاوردی جز نابودی آنان را به دنبال نخواهد داشت. لفاظی صهیونیست‎ها و عنوان طرح هزار ضربه چاقو، ناشی از هراس این رژیم جعلی است. شما از زمان شکل‎گیری انقلاب، ۱۰۰۰ شمشیر کشیدید و هیچ اتفاقی نیفتاد. تنها دستاوردتان تنگ‎تر شدنِ حلقه محاصره‎تان در سرزمینی است که اشغال کرده‎اید. 🔵 حضور رئیس‎جمهور در جمع عشایر تنگه گرگو مردم این مناطق با دیدن رئیسی از مشکل کم‎آبی گلایه کردند. رئیسی در پاسخ گفت که به طور جدی پیگیر حل مشکلات شما در زمینه کم‎آبی هستیم. رئیسی به استاندار دستور هم داد جلساتی با عشایر برگزار کند تا مشکلاتی که در خود استان قابل حل‎ است به سرعت حل شده و مشکلاتی که نیاز به تصمیم‌گیری دولت دارد را نیز به هیات‌‎دولت ارائه کند. 🔵 رکورددار پرواز رزمی با فانتوم به یاران شهیدش پیوست امیر «منوچهر محققی» خلبان افسانه‎ای نیروی هوایی ارتش دارفانی را وداع گفت. او دارای رکورد ۱۸۲ سورتی پرواز برون‎مرزی بود و با بیش از ۳۰۰۰ ساعت پرواز با فانتوم در ایران رکورددار است. 🔵 تعرض به سفارت ایران در باکو «سید عباس موسوی»: در پی تعرض و بی احترامی عده‌ای به سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو در نیمه شب گذشته و اعتراض شدید و پیگیری های رسمی، پلیس دیپلماتیک و وزارت کشور جمهوری آذربایجان چهار متعرض به سفارت جمهوری اسلامی ایران را شناسایی، بازداشت و بازجویی کرد. 🔵 آخرین آمار کرونا در ایران بنابر اعلام ۹ مهر وزارت بهداشت، از هشتم تا نهم مهرماه و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۴ هزار و ۵۲۵ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که ۲۱۲۳ نفر از آنها بستری شدند و مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به ۵ میلیون و ۶۰۱ هزار و ۵۶۵ نفر رسید. همچنین ۲۳۵ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۱۲۰ هزار و ۶۶۳ نفر رسید. 🔵 ایران: نسبت به تغییر مرز در شمال‌غرب حساس هستیم امیر حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش با بیان اینکه رزمایش‌های نیروهای مسلح ما در شمال غرب کشور و سایر مناطق برابر یک برنامه‌ریزی دقیق و با هدف آزمایش سلاح‌ها و تجهیزات و ارزیابی آمادگی رزم نیروهای مسلح در هر صحنه از جغرافیا و مرزهای جمهوری اسلامی ایران است تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران کاملا نسبت به تغییرات مرزهای رسمی کشورها در این منطقه حساس است و آن را قابل قبول نمی‌داند. امیر حیدری یادآور شد: همه مرزهای قانونی باید حفظ شود و ضعف احتمالی یک کشور در حفظ مرزهای خود دلیل نمی‌شود که کشور دیگری با کمک بیگانه، مرزها را به‌ هم بریزد و جمهوری اسلامی ایران اجازه این کار را نمی‌دهد. 🔵 واکنش یک امام جمعه به استاندار شدن برادرزاده‌اش آیت الله سیدحسن عاملی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل گفت: در پیشگاه خداوند و مردم اردبیل اعلام می کنم که کوچکترین قدمی برای استانداری سیدحامد عاملی برنداشته ام. او گفت: بنده در مسئولیت نمایندگی مقام معظم رهبری در استان دخالتی در عزل و نصب ها ندارم و به هیچ وجه سفارش فردی را نمی کنم. آنهایی که تهمت زده و اظهارات دروغی در رسانه ها و فضای مجازی منتشر می کنند باید بدانند که در روز قیامت باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند چرا که خدا را شاهد می گیرم که برای استانداری سیدحامد عاملی حتی یک قدم نیز برنداشته ام. 🔵 آغاز صدور کارت واکسن دیجیتال مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت از آغاز صدور کارت واکسن دیجیتال به زبان فارسی و انگلیسی برای همه‌ی ایرانیان خبر داد و اعلام کرد که تمامی افرادی که یک یا دو نوبت واکسن زده‌اند می‌توانند در سامانه salamat.gov.ir کارت واکسن دیجیتال فارسی خود را به رایگان دریافت کنند. برخی محدودیت‌ها در زمینه مسافرت، حضور در اماکن آموزشی و ورزشی و محدودیت‌های مشاغل و اصناف به زودی برای دارندگان کارت واکسن دیجیتال فارسی برداشته خواهد شد. همچنین افرادی که مسافرت خارج از کشور دارند نیز می‌توانند از طریق همین سامانه کارت واکسن دیجیتال انگلیسی خود را به رایگان دریافت کنند. @fatemi_ar
🔴 ثروت تکاب در جیب آقازاده های تازه به دوران رسیده 🔹شهرستان تکاب در آذربایجان غربی حدود ۵٠ درصد ذخایر طلای ایران را در خود جای داده است اما علی رغم مسئولت اجتماعی معادن در قبال منطقه و سهمی که باید مردم تکاب ببرند شاهد محرومیت این شهرستان و فقر و بیکاری مردم آن هستیم . از طرفی مشاهده میشود طلایی که سهمی از آن برای مردم تکاب وجود ندارد برای دیگران به حقوق های نجومی در داخل و ماشین های لاکچری در خارج کشور تبدیل شده است . مسئولین پاسخی دارند ؟ 🔹متاسفانه شاهد هستیم سال‌هاست تعداد زیادی هستند تحت عنوان مسئول و کارشناس از معادن طلای تکاب حقوق می‌گیرند که فقط اسم آن‌ها بوده و وجود خارجی ندارند. 🔹همچنین فرزندان برخی از مسئولین این معادن در کانادا کلکسیون ماشین های لوکس دارند و هیچ شفافیتی در قبال تراکنش های مالی آنها وجود ندارد. 🔹این ثروت های تکاب حق مردم تکاب است نه آقازاده های تازه به دوران رسیده @fatemi_ar
ایران شوخی‌بردار نیست 🔸ما بخشی از امپراطوری ایران بودیم! 🔺رسول قلی‌اف، رئیس پیشین پارلمان جمهوری آذربایجان گفت: 🔹 می‌گویند ستارخان به دنبال جدایی آذربايجان از ایران بوده، کمتر دروغ بگویید اصلا از این خبرها نبوده. تاریخدانان ما گرفتار بازی های سیاسی شده‌اند. 🔹 ما توسط روسیه از امپراتوری ایران جدا شدیم، اگر این خاک اشغال نشده بود امروز بخشی از ایران بودیم! 🔹راننده‌های ایرانی که بازداشت کرده‌ایم همه آذری هستند. بعضی می‌گویند ایران را درهم میکوبیم، از این خبرها نیست، ایران خطرناک است و شوخی بردار نیست. 🔹عربستان و امارات از ترس ایران مجبور شده‌اند به این کشور نزدیک شوند! @fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان جدید از امشب📢
✍️ 💠 ساعت از یک بامداد می‌گذشت، کمتر از دو ساعت تا تحویل سال ۱۳۹۰ مانده بود و در این نیمه‌شب رؤیایی، خانه کوچک‌مان از همیشه دیدنی‌تر بود. روی میز شیشه‌ای اتاق پذیرایی ساده‌ای چیده بودم و برای چندمین بار سَعد را صدا زدم که اگر نبود دلم می‌خواست حداقل به اینهمه خوش‌سلیقگی‌ام توجه کند. 💠 باز هم گوشی به دست از اتاق بیرون آمد، سرش به قدری پایین و مشغول موبایلش بود که فقط موهای ژل زده مشکی‌اش را می‌دیدم و تنها عطر تند و تلخ پیراهن سپیدش حس می‌شد. می‌دانستم به خاطر من به خودش رسیده و باز از اینهمه سرگرمی‌اش کلافه شدم که تا کنارم نشست، گوشی را از دستش کشیدم. با چشمان روشن و برّاقش نگاهم کرد و همین روشنی زیر سایه مژگان مشکی‌اش همیشه خلع سلاحم می‌کرد که خط اخمم شکست و با خنده توبیخش کردم :«هر چی خوندی، بسه!» 💠 به مبل تکیه زد، هر دو دستش را پشت سرش قفل کرد و با لبخندی که لبانش را ربوده بود، جواب داد :«شماها که آخر حریف نظام نشدید، شاید ما حریف نظام شدیم!» لحن محکم وقتی در لطافت کلمات می‌نشست، شنیدنی‌تر می‌شد که برای چند لحظه نیم‌رخ صورت زیبایش را تماشا کردم تا به سمتم چرخید و به رویم چشمک زد. 💠 به صفحه گوشی نگاه کردم، سایت باز بود و ردیف اخبار که دوباره گوشی را سمتش گرفتم و پرسیدم :«با این می‌خوای کنی؟» و نقشه‌ای دیگر به سرش افتاده بود که با لبخندی مرموز پاسخ داد :«می‌خوام با دلستر انقلاب کنم!» نفهمیدم چه می‌گوید و سرِ پُرشور او دوباره سودایی شده بود که خندید و بی‌مقدمه پرسید :«دلستر می‌خوری؟» می‌دانستم زبان پُر رمز و رازی دارد و بعد از یک سال زندگی مشترک، هنوز رمزگشایی از جملاتش برایم دشوار بود که به جای جواب، کردم :«اون دلستری که تو بخوای باهاش انقلاب کنی، نمی‌خوام!» 💠 دستش را از پشت سرش پایین آورد، از جا بلند شد و همانطور که به سمت آشپزخانه می‌رفت، صدا رساند :«مجبوری بخوری!» اسم انقلاب، هیاهوی سال ۸۸ را دوباره به یادم آورده بود که گوشی را روی میز انداختم و با دلخوری از اینهمه بی‌نتیجه، نجوا کردم :«هر چی ما سال ۸۸ به جایی رسیدیم، شما هم می‌رسید!» با دو شیشه دلستر لیمو برگشت، دوباره کنارم نشست و نجوایم را به خوبی شنیده بود که شیشه‌ها را روی میز نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد :«نازنین جان! انقلاب با بچه‌بازی فرق داره!» 💠 خیره نگاهش کردم و او به خوبی می‌دانست چه می‌گوید که با لحنی مهربان دلیل آورد :«ما سال ۸۸ بچه‌بازی می‌کردیم! فکر می‌کنی تجمع تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟» و من بابت همان چند ماه، مدال مبارز را به خودم داده بودم که صدایم سینه سپر کرد :«ما با همون کارها خیلی به ضربه زدیم!» در پاسخم به تمسخر سری تکان داد و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت :«آره خب! کلی شیشه شکستیم! کلی کلاس‌ها رو تعطیل کردیم! کلی با حراست و درافتادیم!» 💠 سپس با کف دست روی پیشانی‌اش کوبید و با حالتی هیجان‌زده ادامه داد :«از همه مهمتر! این پسر سوریه‌ای یه دختر شرّ ایرانی شد!» و از خاطرات خیال‌انگیز آن روز‌ها چشمانش درخشید و به رویم خندید :«نازنین! نمی‌دونی وقتی می‌دیدم بین اونهمه پسر میری رو صندلی و شعار میدی، چه حالی می‌شدم! برا من که عاشق بودم، به دست اوردن یه همچین دختری رؤیا بود!» در برابر ابراز احساساتش با آن صورت زیبا و لحن گرم عربی، دست و پای دلم را گم کردم و برای فرار از نگاهش به سمت میز خم شدم تا دلستری بردارم که مچم را گرفت. صورتم به سمتش چرخید و دلبرانه زبان ریختم :«خب تشنمه!» و او همانطور که دستم را محکم گرفته بود، قاطعانه حکم کرد :«منم تشنمه! ولی اول باید حرف بزنیم!» 💠 تیزی صدایش خماری را از سرم بُرد، دستم را رها نمی‌کرد و با دست دیگر از جیب پیراهنش فندکی بیرون کشید. در برابر چشمانم که خیره به فندک مانده بود، طوری نگاهم کرد که دلم خالی شد و او پُر از حرف بود که شمرده شروع کرد :«نازنین! تو یه بار به خاطر قید خونواده‌ات رو زدی!» و این منصفانه نبود که بین حرفش پریدم :«من به خاطر تو ترک‌شون کردم!» مچم را بین انگشتانش محکم فشار داد و بازخواستم کرد :«زینب خانم! اسمت هم به خاطر من عوض کردی و شدی نازنین؟» از طعنه تلخش دلم گرفت و او بی‌توجه به رنجش نگاهم دوباره کنایه زد :« هم به‌خاطر من گذاشتی کنار؟ اون روزی که لیدر دانشکده بودی که اصلاً منو ندیده بودی!»... ... ✍نویسنده: @fatemi_ar