#روایت معصومین از لحظات #شهادت #صدیقه طاهره
🔹 #امام_جعفر&صادق (علیه السلام) حکایت فرماید:
🏴 هنگامی که رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) رحلت نمود، دو چیز گرانبها را در بین امّت خود به عنوان امانت قرار داد، که یکی قرآن و دیگری عترت و اهل بیتش (علیهم السلام) بود.
🔸 پس از آن به نقل از #فاطمه_زهراء علیها السلام حکایت فرماید:
چند روزی پس از رحلت پدرم رسول خدا (صلوات اللّه علیه)، ایشان را در خواب دیدم و اظهار داشتم:
▪️ای پدرجان! تو رفتی و با رفتن تو ارتباط ما با عالم وحی قطع گردید؛ و هنوز سخنم پایان نیافته بود که در همین لحظات متوجّه شدم، چندین نفر از فرشته های الهی نزد من آمدند و مرا به همراه خود بالا بردند.
🔵 وقتی وارد آسمان ها شدم، ساختمان های با شکوه و باغات بسیار سبز و خرّم را دیدم و چون به یکی از آن قصرهای بهشتی نزدیک شدم، مشاهده کردم که چندین حوریه از آن بیرون آمدند و می خندیدند و به یکدیگر بشارت می دادند.
⚫️ و من با دیدن چنان صحنه های سعادت بخش و دلنشین، بسیار علاقه مند شدم که نزد آن ها بمانم و برنگردم؛ لیکن در همین حالت از خواب بیدار شدم.
✍ سپس حضرت صادق (علیه السلام) به نقل از امیرالمؤمنین، #امام_علی (علیه السلام) چنین فرمود:
ناگهان دیدم که فاطمه زهراء (علیها السلام) حیرت زده و پریشان از خواب بیدار شد و مرا صدا زد، جلو رفتم و جریان را جویا شدم؟
و چون آن مخدّره مظلومه، خواب خود را برایم بیان نمود، از من عهد و پیمان گرفت که چون رحلت نماید کسی در مراسم تشییع و تدفین وی شرکت نکند، مگر سه نفر از زنان به نامهای:
▪️امّ سلمه، امّ أیمن و فضّه.
👥👤و هشت نفر از مردان که به نامهای:
▪️دو فرزندش، حسن و حسین، عبداللّه بن عبّاس، سلمان فارسی، عمّار یاسر، مقداد و ابوذر غفاری بودند.
⚜️ حضرت امام علی (علیه السلام) در ادامه فرمود:
و در آن شبی که وعده الهی فرا رسید و فاطمه زهراء (علیها السلام) در آن شب قبض روح گردید، متوجّه شدم که آن مظلومه، بر عدّه ای تازه وارد سلام می دهد و می گوید:
▪️«وعلیکم السّلام».
🌷 بعد از آن، همسر مظلومه ام به من خطاب کرد و اظهار داشت:
▪️«یا علیّ! این جبرئیل امین است که بر من وارد شده و مرا بر نعمت های بهشتی بشارت می دهد».
⏳ پس از گذشت لحظه ای دیگر، باز اظهار نمود:
▪️«و علیکم السّلام»، و سپس به من خطاب نمود: ای پسر عمو! این میکائیل است که بعد از جبرئیل بر من وارد شد».
⏳ در مرتبه سوّم دختر رسول خدا چشم های خود را گشود و اظهار داشت:
▪️«و این عزرائیل است که اکنون وارد شد؛ و پدرم اوصاف و حالاتش را برایم گفته بود».
🌷 و بعد از آن عزرائیل را مورد خطاب قرار داد و گفت:
▪️«سلام بر تو، ای گیرنده ارواح! تعجیل نما و جانم را برگیر، ولیکن سعی کن مرا عذاب ندهی و جانم را به سختی نگیری».
🌷 و سپس به درگاه پروردگار متعال چنین اظهار نمود:
🤲🏻 «بار خداوندا! من به سوی رحمت و برکات تو می آیم، نه به سمت آتش و عذابِ دردناکی که به معصیت کاران وعده داده ای».
و آن گاه، آن بانوی ستمدیده در
🦋 حالی که رو به قبله دراز کشیده بود چشم های خویش را بر هم نهاد و به عالم بقاء رحلت نمود.
📘 دلائل الامامة، ص ۱۳۱، ح ۴۲
📚 بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۲۰۹.
📙 چهل داستان و چهل حدیث از #حضرت__فاطمه_زهرا (علیها السلام)، عبداللّه صالحی
▶🆔 eitaa.com/fatemiyoon18
▶🆔 sapp.ir/fatemiyoon18