📌 داستانی خواندنی از عنایت #امام_رضا به یک #واقفی
👳🏻♂ حسن بن على وشاء گفت:
🌌 من واقفى مذهب بودم. شبى از خراسان با مقدارى پارچه و اشياء تجارى به مرو رفتيم؛ غلام سياهى ار ديدم كه نزد من آمد، گفت؛
🧔🏻 مولايم گفته است آن برد يمنى را كه نزد تو است، بده تا غلامم را كه از دنيا رفته است، كفن كنم!!
👳🏻♂ پرسيدم آقايت كيست؟
🧔🏻 گفت: على بن موسى الرضا عليه السلام
👳🏻♂ گفتم: پارچه ها و برد يمنى ام را در راه فروخته ام!
🧔🏻 غلام رفت و بار ديگر باز آمد و گفت: چرا، بردى نزد تو هست!!
👳🏻♂ گفتم: خبر ندارم!
👨🏿 غلام رفت و براى سومين بار بازگشت و گفت: داخل فلان جوال، در عرض آن، بردى هست!
💭 با خود گفتم: اگر اين سخن راست باشد، دليلى براى امامت آن حضرات خواهد بود.
👳🏻♂ به غلامم گفتم: برو و آن جوال را بياور. غلام رفت... آن را آورد.
👁 جوال را باز كردم؛ ديدم در رديف ديگر لباسها هست؛ آن را برداشته، بدو دادم و گفتم:
👳🏻♂ عوض آن پولى نخواهم گرفت.
🧔🏻غلام رفت و بازگشت و گفت: چيزى كه مال خودت نيست، مى بخشى؟ دخترت فلانى، اين برد را به تو داده و از تو خواسته است كه برايش بفروشى و از پول آن فيروزه و نگينى از سنگ سياه براى او بخرى؛ حال با اين پول، آنچه از تو خواسته است؛ برايش خريده، برايش ببر.
📜 از اين جريان تعجب كردم و با خود گفتم مسائلى كه دارم از او خواهم پرسيد؛ آن مسائل را نوشتم و در آستين خود نهادم و عازم خانه آن حضرت شدم؛
👥 اتفاقا يكى از دوستانم، كه با من هم عقيده نبود، به همراهم بود.
🌴 ولى از اين جريان خبر نداشت؛ بمحض اينكه به در خانه رسيدم، ديدم، بعضى از عربها و افسران و سربازان به خدمت ايشان مى رسند؛ من نيز و در گوشه خانه نشستم تا زمانى گذشت؛ خواستم برگردم!
🧔🏻 در اين هنگام غلامى آمد و به صورت اشخاص، به دقت نگريست و پرسيد پسر دختر الياس كيست؟
👳🏻♂✋🏻 گفتم منم!
✉️ فورا پاكتى كه در آستين خود داشت بيرون آورد، گفت:
🧔🏻جواب سؤالات و تفسير آن مسائلى كه طرح كرده بودى؛ داخل اين پاكت است.
📜 آن پاكت را گرفته باز كردم؛ ديدم جواب سؤالاتم با شرح و تفسير، در آن كاغذ نوشته است!
👳🏻♂✋🏻 گفتم: خدا و پيامبراش را گواه مى گيرم كه تو حجت خدايى و استغفار و توبه مى نمايم!
👥 فورا از جاى حركت كردم ؛ رفيقم پرسيد كجا مى روى؟
👳🏻♂ گفتم: حاجتم برآورده شد. براى ملاقات آن جناب؛ بعدا مراجعه خواهم كرد. (۱)
📚 پی نوشت:
۱- بحارالأنوار، ج ۴۹، ص ۷۰، در ص ۶۴۴ - ۶۴۵ در حديقة الشيعه هم روايتى شبيه اين، از على بن احمد كوفى نقل شده است.
📘 ۵۳ داستان از کرامات امام رضا علیه السلام، کرامت اول، موسی خسروی
به ما بپیوندید...👇👇
🆔 eitaa.com/fatemiyoon18
🆔 splus.ir/fatemiyoon18