فاطمیون
🎥 | #ستاره_ها_تی_وی صلوات خاصه امام رضا با صدای شهید علیرضا توسلی (فرمانده لشکر فاطمیون) 🌺 ولادت ا
📍امام رضا تو را نصیبم کرده!
📑 برشی از کتاب #خاتون_و_قوماندان (روایت زندگی امالبنین حسینی همسر شهید علیرضا توسلی -ابوحامد-)
در حرم، حالت تضرّع و استغاثهاش اشکم را درآورد. میدیدم که در وجود این مرد، چقدر آشوب و دلنگرانی است. کاش چیزی به نام پول اختراع نمیشد، تا این قدر خوشیها کوتاه نبود و عمر شادیها و خندهها را این قدر گذرا نمیکرد. بهترین نماز عمرم را همان جا پشت علیرضا خواندم. وسط این غوغا و گیر و باری که درست شده بود، احساس غرور میکردم. قدمهایم محکمتر شده بود. به علیرضا گفتم: «کنار تو انگار دارم روی ابرها قدم میزنم».
خندید و سری تکان داد و گفت: «انشاءالله که بتوانم همیشه مراقبت باشم و به من تکیه کنی!»
کنار ضریح دعا خواندم و بهخاطر وجود علیرضا از خدا تشکر کردم. وقتی به محل قرار رسیدم من زودتر گفتم: «زیارت قبول».
یک ساعت، همۀ زمانی بود که رفتیم و زیارت کردیم و برگشتیم! از ترس این که دیرتر از پدرم به خانه برنگردیم! اما دست بر قضا پدرم دروازه را باز کرد. هر دومان جا خوردیم. من بیشتر شرم شدم. پدرم بهسردی دست علیرضا را که به سمتش دراز شده بود فشرد.
وقتی داخل اتاق بیبی نشسته بودیم، باز هم برایم از توکل گفت و همراهی و همدلی خودمان. بعد گفت: «از امام رضا تشکر کردم که تو را نصیب من کرده. بقیۀ راه دیگر چیزی نیست. درست میشود. زندگی بالا و پایین، زیاد دارد. اشتباه من بود که حاجی را ناراحت کردم. کمکم از دلش درمیآورم!»
بعد از یک هفته پدرم به علیرضا گفت: «دوست ندارم هر وقت میآیم خانه، تو اینجا باشی! برو خانۀ فامیلتان!»
علیرضا هم بهنرمی گفت: «من در مشهد جایی ندارم حاجی! یا باید بروم هتل یا بروم افغانستان. منزل دوستانم که نمیروم، چون هم برای شما زشت است هم برای من. حتماً با خودشان میگویند الان که زن داری چرا نمیروی خانۀ خُسورخِیلات(1) ؟!»
1. پدرزنت. خسور به معنای پدرزن و خسورخیل به معنای طایفۀ پدرزن است.
@Fatemiyoun_1434
📑 برشی از کتاب #خاتون_و_قوماندان
(روایت زندگی امالبنین حسینی همسر سردار شهید علیرضا توسلی، فرمانده و موسس لشکر فاطمیون)
📍بیتابی دختر و معجزه حضرت رقیه!
علیرضا کارت پرواز نداشت، اما تا آخرین مرحلۀ ورود به محوطۀ فرودگاه با ما آمد. طوبی رهایش نمیکرد. گوشۀ کت پدرش را چسبیده بود و نمیگذاشت از ما جدا شود. علیرضا نگران طوبی بود. پیوسته به من و پدرم اشاره میکرد که جدایش کنیم، اما طوبی ماجرا را فهمیده بود.
حاضر نبود چند میلیمتر هم از پدرش فاصله بگیرد. خوراکی و شیرینی هم فایده نکرد. رزمندهها منتظر علیرضا بودند. مستأصل شده بودیم. تأخیر چندساعته برای پروازهای منطقۀ جنگی طبیعی بود و ما میدانستیم که باید چند ساعتی منتظر باشیم. اما علیرضا بیش از این نمیتوانست بماند. متوسل شدم به حضرت رقیه. علیرضا ناچار بهانه کرد که باید برود سرویس. طوبی گفت: «نه! تو میخوای فرار کنی!»
- نه! برو بغل آقاجونی. من زود بروم و برگردم.
راضی شد و پدرم او را بغل گرفت. به محض اینکه پدرم طوبی را بغل گرفت، گردنش کج شد روی شانۀ پدرم و خوابش برد. هنوز پاهای طوبی در آغوش علیرضا بود که خوابش برد! معجزۀ حضرت رقیه را اینجا دیدم. سه سالۀ امام حسین طاقت بیتابی یک دختر سه ساله برای پدرش را نداشت.
@Fatemiyoun_1434
2.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 #معرفی_کتاب
📕عنوان کتاب: خاتون و قوماندان
✍️ نویسنده: مریم قربان زاده
📇 ناشر: ستاره ها
♦️روایت زندگی امالبنین حسینی همسر سردار شهید علیرضا توسلی (ابوحامد) فرمانده لشکر فاطمیون
کتاب بسیار زیبا و خواندنی #خاتون_و_قوماندان را از دست ندهید.
@Fatemiyoun_1434
💢نویسنده «خاتون و قوماندان»: نوشتن در خصوص ابوحامد بسیار سخت است
مریم قربانزاده معتقد است شخصیت ابوحامد به لحاظ جغرافیایی گسترده و به لحاظ تاریخی عمیق است: «نمیشود در یک کتاب تا حد کافی به ابوحامد پرداخت. لازم است یک سه گانهای در مورد ایشان نوشته شود. یکی حضور ایشان در افغانستان را بنویسد، یکی ایران و یکی هم ابوحامدِ سوریه را به رشته تحریر درآورد. نمیشود یک کتاب به ابوحامد اختصاص داد و ایشان را در یک کتاب جمع کرد.»
وی میافزاید: «علیرضا توسلی روزهای زیادی را در جنگ تحمیلی ما گذراند. زندگی مبارزاتی او بسیار پرشور و هیجان است. نوشتن از ابوحامد کار سختی است. در کتاب خاتون و قوماندان، پرتوهایی از ابوحامد است نه همه زندگیاش. آنچه در کتاب خاتون و قوماندان میبینیم، از حاشیه زندگی ابوحامد عبور میکند و به متن زندگی خانم امالبنین حسینی میپردازد. طبیعتاً زندگی یک نظامی در رتبه ابوحامد، به گونهای نیست که همسرش از آن مطلع شود. آنچه هست روایت زندگی امالبنین حسینی است نه روایت از زندگی خود شهید.»
#معرفی_کتاب
#خاتون_و_قوماندان
@Fatemiyoun_1434
💢همزمان با سالروز تاسیس لشکر سرافراز فاطمیون/ چهاردهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت همراه با انتشار تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر کتاب #خاتون_و_قوماندان
مشهد - ۱۴۰۲/۲/۲۲
@Fatemiyoun_1434
هدایت شده از ریحانه
🌷 قسم به چشم تر دختران فاطمیون
🖌 سرودهای از خانم عاطفه جعفری درباره رزمندگان افغانستانی مدافع حرم، که در مراسم رونمایی از تقریظ کتاب #خاتون_و_قوماندان قرائت شد.
درون خانه صبورند و پشتمان گرم است
زبانزداند زنان شهید پرور ما
قسم به چشم تر دختران فاطمیون
نرفته خاطره حاج قاسم از سر ما
📌 متن کامل شعر را ازاینجا بخوانید.
🌱 @Khamenei_Reyhaneh
✍ جشن امضا کتاب #خاتون_و_قوماندان (جدیدترین تقریظ رهبر معظم انقلاب)
▫️با حضور:
مریم قربانزاده (نویسنده کتاب)
امالبنین حسینی (راوی کتاب)
▪️و دیگر مهمانان ویژه
🕐 پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت، ساعت ۱۷:۳۰ الی ۱۹
📍تهران، مصلی امام خمینی، شبستان اصلی، سرای ناشران عمومی، راهرو ۱۶، سالن کوشک
@Fatemiyoun_1434
📖 بریدهای از کتاب «خاتون و قوماندان»
سفر ماه عسل #خاتون_و_قوماندان؛
مرقد امام
@Fatemiyoun_1434
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽کتاب #خاتون_و_قوماندان در یک ماه به چاپ سی و هفتم رسید!
@Fatemiyoun_1434
🔴 تا ۳۱ شهریور ماه تمدید شد
🔰 مسابقه کتابخوانی #خاتون_و_قوماندان
🎁 ۵۰ جایزه ۱۰ میلیون ریالی
🗓 مهلت شرکت در مسابقه ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۲
📝 شرکت در مسابقه و برگزاری آزمون در سایت کتابرسان👇
🌐 ketabresan.net
📌نشست نقد و بررسی کتاب فاخر #خاتون_و_قوماندان
با حضور مریم قربانزاده، نویسنده اثر
دوشنبه ۱۵ آبان، ساعت ۱۸
حوزه هنری انقلاب اسلامی کاشان
@Fatemiyoun_1434
💢چرخ خیاطی خاتون
🔹سراغ ندارم درباره یک زندگی ایرانی کتابی خوانده باشم و جایی، ردی ، نشانی، اسمی از چرخ خیاطی نباشد. حداقل در حد یک خط برای خودش جایی در کتابها دارد و در طراحی یک فضا و موقعیت خانه ایرانی در فیلمها و سریالهای درست و حسابی.
🔹این یار قدیمی همیشه دستگیر خانوادهها بوده تا چرخ زندگیشان نرم تر بچرخد. در زندگی مهاجرین هم نقش چرخهای خیاطی پر رنگ است. اکثرشان روزگاری پای چرخ نشستهاند و جانماز و روبالشی و سرویس آشپزخانه دوختهاند و خیلی هایشان هنوز هم این ابزار کارآمد را شریک زندگیشان دارند.
🔹وقتی #خاتون تصمیم گرفت کاری برای آسان شدن زندگی بکند یک چرخ خیاطی قسطی خرید. کلاس خیاطی هم رفته بود و ملزومات خودش و خانواده را هم میدوخت.
🔹قوماندان وقتی به سفر جنگ رفت در کنار سفارشهای دیگرش به خاتون گفت: «چرخ خیاطیات را گرم بگیر.» صدای چرخ خیاطی تا سالها از اتاق کوچک میآمد و بچهها میفهمیدند مادر بیدار است. خاتون هنوز هم با همان چرخ کارها دارد. سالی است که آن را به خواهرش داده تا شغلش باشد. صدای چرخ خیاطی با هر نام و نشانی باشد صدای امید و زندگی است.
✍🏼 مریم قربانزاده
#خاتون_و_قوماندان
eitaa.com/khane_8
@Fatemiyoun_1434