هدایت شده از یادداشت های یک خمینیست (ماسک فراموش نشود)
از آن شب، تقریبا سی سال می گذرد. شبی که با فریاد از چهار پاسداری که بغل اتوبوس های حامل اسرای ایرانی ایستاده بودند، خواهش کرده بودم، حالا که قرار است بایستند، بیایند پشت اتوبوس ما بایستند تا خدای ناکرده، به سر این بعثی ها نزند، ما را دوباره به اردوگاه بازگردانند. وقتی پاسداران دلیل خواهش من را شنیدند گفتند: غلط می کنند شما را دوباره برگردانند. پدرشان را در می آوریم.
چند شب پیش (۲۳ مهر) در موکب حضرت فاطمه الزهرا قائم شهر، در بین زائران اربعین گفتم: حالا بعد سی سال، همان #مفید که روزی دوست نداشت دوباره وارد خاک عراق شود، امشب که دارد در جمع شما صحبت می کند؛ دوست دارد زمان به درازا کشیده شود تا او بیشتر در #خاک_عراق بماند.
خاک همان خاک، کشور همان کشور، مردم همان مردم...
پس این چه چیزی بوده که باعث شده است، بهترین روزهای زندگی ام در این چند روز رقم بخورد؟
به خدا قسم! ۱۸ مهر ۹۸ تا ۲۴ مهر ۹۸ بهترین و زیبا ترین روزهای زندگی پنجاه و یک سالگی ام شد. حتی زیباتر از روز آزادی ام از اسارت.
🍃🔹🍃🔹🍃🔹
#حسین مفهوم زیبای انسانیتی است که همۀ ادیان دینی برای تحقق آن آمده اند.
بی شک، رود خروشان و زیبایی که با حضور مردم در راهپیمایی روز #اربعین به نمایش در می آید، مشتاقان را به دریای معارف #حسین سرازیر می کند.
#کربلا در روز #اربعین تمام شعورت را به عرش می برد تا عقلانیتت در بجا آوردن سجده بندگی، لحظه ای درنگ نکند.
#اربعین درک درست مهرورزی به همنوعان را به نمایش جهانیان می گذارد. درک درست محبت های انسانی، درک درست مهربانی و دلدادگی با هم دیگر را، درک درست عاشقی را.
مفید اسماعیلی سراجی
۲۶ مهر ۱۳۹۸/ قائم شهر
@khomeinism 🍃🇮🇷