eitaa logo
کانال نشر آثار آیت الله فیاضی
3.2هزار دنبال‌کننده
166 عکس
69 ویدیو
164 فایل
ارتباط با ادمین: @Sadegh313a پرسش و پاسخ در مورد نظرات استاد : @Mahdinabavian ❌تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
⚪️ بیان تفسیر استاد فیاضی از اصالت وجود(۱)؛ وجود اصیل است و ماهیت در خارج به عین وجود و به تبع آن موجود است. 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۸۶ الی۹۸ 📌نوآوری مقدمات تفسیر 1⃣واقعیت شخصی در عالم محقق است. 2⃣از آن واقعیت دو مفهوم انتزاع می شود ؛ یکی مفهوم وجود یا هستی و مفهوم دیگر که حاکی از ماهیت است. مثلا هر گاه انسان با واقعیتی نظیر کتاب رو به رو شدیم دو سنخ مفاهیم در ذهن پدید می آید یکی مفهوم وجود و دیگر مفاهیمی نظیر جسم ، کتاب و.. که حاکی از ماهیت است. 3⃣ از آنجا که هر واقعیتی دو مفهوم دارد ، دو معنا خواهد داشت . 4⃣مفهوم وجود و مفهوم ماهیت ، غیر از هم اند. 5⃣معنای وجود و ماهیت نیز غیر یکدیگرند. 6⃣منظور از وجود در بحث اصالت وجود حقیقت وجود است. 7⃣منظور از ماهیت در محل بحث هر معنایی غیر از وجود است که امکان اتصاف به موجودیت را دارد. 8⃣منظور از اصالت در محل بحث ، تحقق بالذات است و مقصود از بالذات نیز چیزی است که نه بالعرض(در بالعرض محمول به واسطه در عروض بر موضوع حمل می شود :ناودان جاری است؛ اسناد جریان به ناودان بالعرض است) است و نه بالتبع(در بالتبع محمول به واسطه در ثبوت برموضوع حمل می شود: ظرف چرب است اسناد چربی به ظرف بالتبع است). 9⃣مقصود از اعتباری در محل بحث آن است که شی در عالم اعتبار محقق است نه در عالم حقایق. 0⃣1⃣موضوع اصالت و اعتباریت ،《 فرد وجود》 و 《فرد ماهیت》 است نه طبیعت کلی آنها. 1⃣1⃣مصداق وجود و ماهیت در خارج واحد است؛ نه آنکه هر کدام مصداقی جداگانه داشته باشد. 2⃣1⃣معانی متعدد می توانند حقیقتا با مصداق واحد و بسیط موجود شوند به نحوی که آن مصداق واحد ، مصداق حقیقی همه آن معانی باشد.◀️ این مقدمه یکی از بنیادی ترین مقدمات اصالت وجود است و اختلاف تفسیر نیز به آن برمی گردد. 3⃣1⃣ در بحث اصالت وجود در عین حال که ماهیتِ موجود در خارج به همراه وجود در یک مصداق واحد موجود است اما وقتی ذهن ، آن مصداق رو تحلیل می کند ، می یابد معنای وجود ، علت تحلیلیِ ماهیت موجود است و ماهیت موجود به تبع وجود موجود می باشد. 4⃣1⃣ مسئله اصالت وجود ، مسئله ای هستی شناسانه است نه معرفت شناسانه . از این رو قائل شدن به اصالت وجود ، منافاتی با اعتباری بودن مفهوم وجود ندارد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ بیان تفسیر استاد فیاضی از اصالت وجود(۲)؛ وجود اصیل است و ماهیت در خارج به عین وبه تبع آن موجود است. 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۹۸ الی ۱۰۰ 🔰شرح تفسیر از نظر استاد فیاضی: واقعیت شخصی در عالم وجود دارد (بنابر مقدمه اول) و دو مفهوم وجود و ماهیت از آن انتزاع می شود(بنا بر مقدمه دوم ) و این دو مفهوم دو معنا دارد : معنای وجود و معنای ماهیت (بنا بر مقدمه سوم ) همچنین مفهوم و معنای وجود، غیر از مفهوم و معنای ماهیت است (بنابر مقدمه چهارم و پنجم) و منظور از وجود معنای اسم مصدری وجود و معنای خاص یعنی تحقق ، واقعیت و موجودیت است (بنابرمقدمه ششم) و منظور از ماهیت هر معنای غیر از وجود است که ماهیت معنای اخص مانند انسان ،چوب و معانی دیگر مانند وحدت ، تشخص ، علت و .... را در برمیگیرد (بنابرمقدمه هفتم ) ، مصداق وجود و ماهیت در خارج واحد است (بنا بر مقدمه یازدهم) ، معنای وجود و معنای ماهیت در خارج حقیقتا با یک مصداق واحد موجودند و آن یک مصداق ،مصداق واقعی هر دو معنا است (بنابر مقدمه دوازدهم) ، چون اصالت به معنای محقق بالذات و در مقابل بالعرض و بالتبع است ، در میان وجود و ماهیت ، وجود اصیل و ماهیت فی حد ذاته اعتباری است (بنابر مقدمه هشتم) زیرا اعتباری یعنی چیزی که حقیقت و واقعیتی ندارد و صرفا در عالم اعتبار موجود است (بنابر مقدمه نهم) باید توجه داشت هر چند ماهیت فی حد ذاته (ماهیت خالی از وجود و عدم) اعتباری است و در عالم اعتبار محقق است ،ولی ماهیتِ موجوددر خارج به عین وجود موجود است و همان طور که اسناد موجودیت به وجود ،اسنادی حقیقی است ، اسناد آن به ماهیتِ موجود نیز حقیقی است ،نه بالعرض و المجاز ، هر چند اسناد موجودیت به ماهیتِ موجود به حیثیت تعلیلیِ تحلیلی نیاز دارد. وجود ، علت تحلیلی ماهیتِ موجود است و ماهیتِ موجود بالتبع ( به تبع وجود وبه سبب آن ) موجود است.(بنابر مقدمه سیزدهم) ◀️پس برپایه تفسیر استاد فیاضی 1⃣ وجود اصیل است. 2⃣ماهیت من حیث هی اعتباری است. 3⃣ماهیتِ موجود نیز در خارج در یک مصداق با وجود موجود است . از نظر استاد فیاضی ، صدر المتالهین نیز در صدد بیان این تفسیر بوده اند. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
کانال نشر آثار آیت الله فیاضی
⚪️ قاعده الشیء ما لم یجب لم یوجد ؛ اقوال و نظرات 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۲۱۹ _۲
⚪️ استدلال استاد فیاضی بر نا تمام بودن قاعده الشیء ما لم یجب لم یوجد و نفی اولویت سابق 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۲۲۲_۲۲۴ استاد فیاضی در مقام استدلال بر مدعای خود چنین آورده است : مقدمه ۱. الشیء قبل وجوده معدوم لاستحالة ارتفاع النقیضین. قبل از اینکه چیزی موجود شود، معدوم است؛ زیرا نمی توان گفت فلان چیز هنوز موجود نشد، ولی معدوم هم نیست. مقدمه ۲ . کل معدوم یکون العدم ضروریا له من باب الضرورة بشرط المحمول. عدم برای هر معدومی ضروری است ( ضرورت لاحق_ ضرورت بشرط محمول) ؛ مثلاً در مثال حسن معدوم است ، حسن به شرط عدم ، قطعا عدم برایش ضرورت دارد و حسن معدوم ، بالضرورة معدوم است. مقدمه ۳. کل ما یکون العدم ضروریا له ، یکون الوجود ممتنعا له لاستحالة اجتماع النقیضین. هر چیزی در ظرف معدوم بودنش قطعا ممتنع الوجود است ؛ وگرنه اجتماع نقیضین پیش می آید؛ زیرا اگر عدم برایش ضرورت داشته باشد و از طرف دیگر ، وجود هم برای آن ضروری باشد [ آن طور که معتقدان به ضرورت سابق معتقدند] ، اجتماع نقیضین خواهد بود. مقدمه ۴. کل ما یکون الوجود ممتنعا له لا یکون الوجود واجبا و لا اولی له هر چیزی وجود برایش ممتنع است ،وجودش نه واجب است و نه اولویت دارد . نتیجه : قبل از وجود یافتن معلول نه وجوبی برای آن ثابت است نه اولویتی و لو آنکه علت تامه باشد. اشکال : الوجوب السابق مقارن لوجود المعلول زمانا فلا یتقدم علیه . پاسخ : الکلام فی الوجوب المتقدم و الدلیل المذکور لا یختص بالتقدم الزمانی. سخن در تقدم زمانی نبود بلکه در تقدم وجوب به صورت مطلق بود، لذا دلیلی که مطرح کردیم مختص تقدم زمانی نبود ، بلکه هر نوع تقدمی را برای وجوب نفی می کرد ؛ یعنی هر نوع تقدمی را برای وجوب در نظر بگیریم تناقض لازم می آید چون معنای تقدم وجوب آن است که قبل العدم واجب است. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ تشکیک در ماهیت 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۱۱۴ _ ۱۱۷ تشکیک در ماهیت به معنای آن است که ماهیت دارای افراد و مصادیقی باشد که ما به الامتیاز آنها عین ما به الاشتراک آنها باشد به تعبیر دیگر ، ما به الاشتراک و ما به الامتیاز در افراد ماهوی ، حقیقت واحد (ماهیت ) باشد. 📜دیدگاه ها درباره تشکیک در ماهیت ۱. دیدگاه مشائیان : تشکیک ماهوی مطلقا چه در ماهیت جنسی و چه در ماهیت نوعی محال است. ۲.دیدگاه شیخ اشراق : تشکیک ماهوی مطلقا چه در ماهیت جنسی و چه در ماهیت نوعی ممکن است. وی علاوه بر سه نوع تمایز میان ماهیات ( تمایز به تمام ذات ، تمایز بعض ذات ، تمایز به امور عرضی) تمایز به نحو تشکیک در ماهیت را نیز ممکن بلکه واقع شده می داند. ۳. دیدگاه استاد فیاضی : تشکیک به اشدیت و اضعفیت ، ازیدیت و انقصیت و وکثریت و اقلیت فقط در ماهیت جنسی امکان دارد و در ماهیت نوعی محال است . اما تشکیک به اوّلیت و آخریت و اولویت و عدم اولویت هم در ماهیت جنسی و هم در ماهیت نوعی ممکن است. ◽️دلیل ادله استحاله تشکیک در ماهیت از دو جهت محدودیت دارد ۱.فقط شامل ماهیت نوعی می شود نه ماهیت جنسی . ۲. فقط سه نوع اشدیت و اضعفیت ، ازیدیت و انقصیت و وکثریت و اقلیت را در بر می گیرد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ وحدت وجود ؛ نقد وحدت شخصی و بیان نظر استاد 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۱۱۷_ ۱۲۵ بیان مختصر وحدت شخصی وجود بر اساس نظریه وحدت شخصی وجود ، حقیقت خارجی وجود، منحصر به وجود خداوند است و وجود شخصی وجود دیگر در طول یا عرض او موجود نیست ،لذا ماسوای خداوند صرفا تجلیات و شئون او هستند . شاید مهم ترین دلیلی که بر وحدت شخصی وجود ذکر شده ، برهان از طریق عدم تناهی وجود خداوند است . عدم تناهی وجودی به معنای نفی هر گونه ثانی _ چه در طول و چه در عرض_ برای وجود است به گونه ای که وجود نا محدود ، همه مواطن وجودی را پر کرده و هیچ موطن و ذره ای نیست که وجودش آن را واجد نباشد زیرا فرض هر گونه ثانی در عالم مستلزم تمایز آن وجود با وجود اول است و تمایز نیز مسلتزم محدودیت آنها است از این رو ، این معنا از نا محدودیت مسلتزم نفی هر وجود ثانی و نافی کثرت در عالم وجود است . بر این اساس گفته می شود: ۱. وجود خداوند نامتناهی است . ۲. وجود نامتناهی ، ثانی _ در عرض یا طول _ ندارد و همه مواطن را پر کرده است. نتیجه : وجود خداوند واحد شخصی است و ثانی _ در عرض یا طول _ ندارد. نقد استاد از نظر استاد فیاضی هر چند مقدمه اول برهانی که برای اثبات وحدت شخصی وجود از طریق عدم تناهی خداوند بیان شد درست است. اما مقدمه دوم آن (وجود نامتناهی ، ثانی ندارد) صحیح نمی باشد زیرا وجود نا متناهی فقط وجود دیگری که خارج از حیطه وجودی خداوند است را نفی می کند نه وجود دیگری که متداخل در وجود خداوند است. 🔹بیان نظریه استاد؛ تداخل وجودی مقصود از تداخل وجودی آن است که دو وجود در یک موطن و ظرف قرار گیرند ، به نحوی که وجود یکی در آن موطن ، مانع از وجود دیگری نباشد و هیچ تاثیری نیز از ناحیه تداخل در آنها وجود نیاید. برای نمونه ، در تداخل وجودی خدای متعال ومخلوقات گرچه وجود خداوند نا متناهی است و همه مواطن وجودی را پر کرده است ولی این نامتناهی بودن مانع از وجود مخلوقات در آن مواطن نیست یعنی خداوند در همان موطن وجودی مخلوقات حاضر است. 🔹بیان دو نکته ۱. نباید بین تداخل و معانی دیگر نزدیک به آن همچون اجتماع، اتحاد ، انضمام ، ترکیب حقیقی ، امتزاج و حلول خلط کرد . ۲.به نظر می رسد اشکال عقلی بر نظریه تداخل وجودی وارد نیست افزون بر آن از نظر نقلی نیز می توان شواهدی برای این نظریه پیدا کرد؛ عباراتی نظیر : داخل فی الاشیاء ، هو فی الاشیاء ، داخل فی کل مکان ، حاضر کل مکان ، الموجود فی کل مکان که در روایات آمده اسا می تواند شاهدی بر این نظریه باشد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ ماهیت واجب الوجود؛ بیان دیدگاه ها 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۲۳۷_۲۳۹ نکته : ماهیت در عنوان بحث ، ماهیت به معنای اخص است یعنی ما یقال فی جواب ما هو و همان که در جواب از چیستی اشیاء بیان می شود . ماهیت به این معنا همان تعین درونی ، چیستی و فارق یک شیء است که آن را از اشیاء دیگر متمایز می کند 🔹مسئله ماهیت واجب الوجود یکی از مسائل پر اهمیت در فلسفه اسلامی است ۱.مشهور : معتقدند بر خلاف وجود ممکن که دارای ماهیت است، واجب الوجود ماهیت ندارد. ۲.استاد فیاضی : ایشان بر اساس ادله عقلی و نقلی معتقدند که خداوند نیز همچون دیگر موجودات ، ماهیت به معنای اخص دارد ؛ توضیح اینکه ، بر خلاف نظر برخی از اندیشمندان که ماهیت به معنای اخص را حاکی از واقعیت محدود می دانند ، استاد فیاضی معتقدند ماهیت چیزی جز " تعین درونی و فارق اشیا " نیست ؛ از این رو هر شیئ چون وجودی ممتاز و جدا از دیگر اشیاست ، دارای تعین دورنی و فارق است ، لذا ماهیت دارد . واجب الوجود نیز وجودی ممتاز از دیگر وجودات است ، لذا ماهیت به معنای خاص دارد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ ماهیت واجب الوجود؛ ادله نقلی بر ماهیت داشتن واجب الوجود 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۲۴۳_۲۴۴ از نظر استاد فیاضی ، چند دسته روایت بر ماهیت داشتن خداوند دلالت دارند که در این قسمت به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم. 1⃣ در یک دسته از روایات ، معصوم علیه السلام در مقام تبیین ماهیت خداوند بر می آید و تصریح می کند خداوند نیز همچون دیگر موجودات دارای ماهیت است؛ در این روایات ، هنگامی که سائل از معصوم علیه السلام می پرسد آیا خداوند دارای ماهیت است ؟ معصوم پاسخ می دهد هر شیئ دارای ماهیت است و اساسا شیئیتِ شیئ به ماهیت آن است و خداوند نیز چون شیئ است ، ماهیت دارد: برای مثال به روایت ذیل توجه کنید: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ قَالَ لِلزِّنْدِيقِ حِينَ سَأَلَهُ مَا هُوَ قَالَ هُوَ شَيْءٌ بِخِلاَفِ اَلْأَشْيَاءِ اِرْجِعْ بِقَوْلِي إِلَى إِثْبَاتِ مَعْنًى وَ أَنَّهُ شَيْءٌ بِحَقِيقَةِ اَلشَّيْئِيَّةِ غَيْرَ أَنَّهُ لاَ جِسْمٌ وَ لاَ صُورَةٌ وَ لاَ يُحَسُّ وَ لاَ يُجَسُّ وَ لاَ يُدْرَكُ بِالْحَوَاسِّ اَلْخَمْسِ لاَ تُدْرِكُهُ اَلْأَوْهَامُ وَ لاَ تَنْقُصُهُ اَلدُّهُورُ وَ لاَ تُغَيِّرُهُ اَلْأَزْمَانُ .. قَالَ لَهُ اَلسَّائِلُ فَمَا هُوَ ؟ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ هُوَ اَلرَّبُّ وَ هُوَ اَلْمَعْبُودُ وَ هُوَ اَللَّهُ وَ لَيْسَ قَوْلِي اَللَّهُ إِثْبَاتَ هَذِهِ اَلْحُرُوفِ أَلِفٍ وَ لاَمٍ وَ هَاءٍ وَ لاَ رَاءٍ وَ لاَ بَاءٍ وَ لَكِنِ اِرْجِعْ إِلَى مَعْنًى وَ شَيْءٍ خَالِقِ اَلْأَشْيَاءِ وَ صَانِعِهَا وَ نَعْتِ هَذِهِ اَلْحُرُوفِ وَ هُوَ اَلْمَعْنَى سُمِّيَ بِهِ اَللَّهُ وَ اَلرَّحْمَنُ وَ اَلرَّحِيمُ وَ اَلْعَزِيزُ وَ أَشْبَاهُ ذَلِكَ مِنْ أَسْمَائِهِ وَ هُوَ اَلْمَعْبُودُ جَلَّ وَ عَزَّ... قَالَ لَهُ اَلسَّائِلُ فَلَهُ إِنِّيَّةٌ وَ مَائِيَّةٌ قَالَ نَعَمْ لاَ يُثْبَتُ اَلشَّيْءُ إِلاَّ بِإِنِّيَّةٍ وَ مَائِيَّةٍ(کافی ج۱ ص۸۳) 2⃣در دسته دیگر از روایات نیز آمده است که مخلوقات از درک ماهیت خداوند ناتوان هستند ، این روایات به نحو التزامی بر ماهیت داشتن خداوند دلالت دارند ، هر چند مخلوقات قدرت درک ماهیت او را ندارند: قَالَ اَلْبَاقِرُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : اَللَّهُ مَعْنَاهُ اَلْمَعْبُودُ اَلَّذِي أَلِهَ اَلْخَلْقُ عَنْ دَرْكِ مَاهِيَّتِهِ ( توحید صدوق ص۸۹) ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool