🙏🏻می‌دانم که ممکن است استاد بابت انتشار این مطلب از من برنجد اما می‌خواهم شما نیز آنچه امروز فهمیده‌ام را بدانید: ️امروز تا ظهر، همراه استاد بودیم در دادگاه! بعدازظهر را در حالی که به تبعات حق‌گویی و عدالت‌خواهی فکر می‌کردم، به مرتب‌سازی سوالات دانشجویان دانشگاه‌ها و برخی یادداشت‌های قدیمی استاد مربوط به دهه‌ 70 مشغول بودم و غرق بودم در میان انبوهی از کاغذ و نیز در خودم! که ناگهان با دیدن این برگ، به خودم آمدم و در همان ‹آن›، پاسخ اصلی‌ترین سوالم، یعنی دلیل آن آرامش و توکل و رضایت استاد در دادگاه‌ها را دریافتم! ◀️بارها همان خطاب خدا به پیامبر را همه‌ی ما نیز با دیدن آن همه سر پا ایستادن و مسجد به مسجد و دانشگاه به دانشگاه و شهر به شهر رفتن‌هایش، در مورد استاد نیز بکار برده‌ایم: «لعلک باخعٌ نفسک»! آن همه عرق ریختن و غصه خوردن و انذار و تبشیر و نصیحت و تمنا برای تحقق عدل و قسط و مبارزه با ظلم و جور را می‌گویم. دلیل‌شان را امروز فهمیدم! ◀️متن سخنان امام را بخوانید و نیز دست‌خط استاد را زیر آن؛ و بگذاریدش کنار این آیه‌ی شریفه که می‌فرمود «مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ». اکنون دلیل همه‌ی آن اتفاقات را متوجه می‌شویم: دلیل‌شان در عهدی است که استاد با روح‌الله بسته است؛ با امامش؛ در «لبیک یا روح‌الله»ای که قریب 30 سال پیش گفته‌ و زیر آن سخنان امام نوشته است. آن بوده دلیل این استقامت و صبر و خستگی‌ناپذیری و ‹عمار›گونه و ‹ابوذر›وار فریاد زدن‌ها! حتی اگر این روزها بتوانند با دادگاه و فشار و حکم و تعقیب، زبانش را مثل زبان میثم تمار، قطع کنند! #لبیک_یا_روح‌الله #لبیک_یا_خامنه‌ای #مبارزه_با_اسلام_آمریکایی . به نقل از برادر عزیزم حسین افتخاری