✅ #درس_گفتار
◀️ #جلسه_هشتم
◀️ درسگفتار نظریههای کلاسیک جامعهشناسی (دانشگاه تهران، دورۀ کارشناسی، سال 89) توسط دکتر حسین کچویان
◀️ این درسگفتار سیزده جلسهای، شامل یک دوره نظریات کلاسیک جامعهشناسی و بیان ریشههای تاریخی-فلسفی آن با نگاهی دقیق و نقادانه است.
◀️ خطوط کُلّی جلسۀ هشتم:
🔸ماکیاولی و بعدها توماس هابز اعتقاد داشتند که انسان ایدئال فلسفی و دینی ربطی به جهان واقعی ندارد. از نظر آنها، هدف انسان بیشینه کردن منفعت این دنیایی است.
🔸 توماس هابز، فیلسوف انگلیسی قرون شانزدهم و هفدهم، معتقد بود علم اخلاقی نوین را بنیان نهاده است.
🔸نقد هابز بر نظریات گذشتگان در مورد حکومت و مسائل سیاسی این بود که:
الف- مقدمات آن ها در مورد انسان، ایدئال و غیر واقعی است. مقدماتی مانند اینکه مثلا انسان کمال طلب است و خیر دیگران را می خواهد.
ب- اهداف ترسیمشده نیز مناسبتی با وضعیت واقعی انسان ندارد.
🔸برخی جنبه ها و مبادی نظریه سیاسی هابز از این قرار است:
الف- هابز یک ماتریالیست تمام عیار است و تمام واقعیت را منحصر در اشکال مختلف ماده می داند.
ب- او را هم نظریه پرداز حکومتهای مستبد و مطلقه سکولار می دانند و هم نظریه پرداز حکومت های لیبرال.
ج- از نظر او همۀ رفتارهایشان مبتنی بر دو اصل است: اول، اصل «صیانت از خود» و دوم اصل «جلب منفعت».
د- این نظریه تا پیش از تحقق علم جامعه شناسی نظر غالب در باب تشکیل اجتماع بوده است. طبق این نظریه انسان تا پیش از حضور در اجتماع در یک وضع طبیعی قرار دارد.
#دکتر_کچویان
#کچویان
#نظریه_جامعه_شناسی
#نظریه_کلاسیک
#فلسفه_علم_اجتماعی
@Fiqh_al_Ijtima