مخفیگاه جنگلی`
وایی. منم دلم میخواد خاطراتو این طوری بگمم.😭
خب شروع کنیم (:
مخفیگاه جنگلی`
کولم رو بستم :) اول قرار بود یه کوله مشکی ساده ببرم که وسیله هامو چیدم فهمیدم کوچیکه . بعد تو این چ
روز اول ، جمعه ۱۰ مرداد :
ساعتایِ ۸ و ۹ بیدار شدم و رفتم حموم . بعدم دیگه درگیر وسیله جمع کردن و اینا شدم .
ناهارمون رو خوردیم و راه افتادیم .
مامانبزرگم خونمون بود ، وقتی داشتیم میرفتیم هممون رو بغل کرد و بغضش گرفته بود ..
بعدم دیگه راه افتادیم ، از کرمانشاه تا مرز مهران ۵ ، ۶ ساعت راهه .
شاید بگید که خب شما مگه کرمانشاه نیستین ؟ پس چرا از خسروی نرفتین ؟
خب من و بابام پارسال از خسروی رفتیم ، اما واقعا نسبت به مهران ۱۰ لول پایین تر بود .
خلاصه که دیگه تو ماشین بودیم ، چون تقریبا زود راه افتاده بودیم فقط یکی دوتا موکب تو راه بود .
بعدم ساعت ۸ شب رسیدیم و دیگه خواستیم دنبال پارکینگ بگردیم .
ماشینمون رو توی پارکینگ حضرت ابولفضل (ع) پارک کردیم .
بعدم رفتیم سمت خیابون تا اتوبوس بگیریم تا مرز .
اتوبوس گرفتیم و جامون بشدت بدد بود ، جلویِ من و مامانم دو تا آقا بودن و اصلا راحت نبودیم .
خلاصه دیگه رسیدیم به مرز ، موکبا تازه داشتن وسیله هاشونو میاوردن و به جز آب ، چیز دیگه ای پیدا نمی شد . ماهم مثل گرسنه ها در به در غذا بودیم 😂
دیگه وضو گرفتیم و نماز خوندیم ، بعدم از گیت ایران رد شدیم ، اونجا یکم نشستیم تا بابام برادرم رهام رو ببره سرویس .
اونجا هم یه خانواده کنارمون بودن ، یه خانومی ازشون اومد پیشمون و گفت غذا خوردین ؟ ماهم گفتیم نه 😂
بعدم بهمون پوره سیب زمینی و نون دادن .. واقعا دستشون درد نکنه 😂اون غذا به اندازه ی پیتزا بهم مزه داد .
بعدم گیت عراق رو رد کردیم و وارد خاکِ عراق شدیم :)
#اربعین۴
هدایت شده از پیچک🍃.°•
برای صدا سیما بابت اینهمه استفاده از هوش مصنوعی متاسفم 🙏🏼 .
هدایت شده از -کتابفروشیِخانماندرسون-
عاشقِ تزئین کردن اینجوریِ وسایلمم😭
مخفیگاه جنگلی`
خوشحالم پیدات کردم سیسی🫂🎀:
واییی این واقعا منم،
به قدری ذوق میکننم 😭
مخفیگاه جنگلی`
خیلییی قشنگه 😭 صوتشوو میخواهممممم.
لطفی - بگردمبگردمUntitled 17 (4).mp3
زمان:
حجم:
7.9M
(پیداش کردمممم😭)
✧ بگردمبگردمدورتبگردم..❤️🔥 1:01
#احسانلطفی
- @Baba_Heydar
جمعه مسابقه داریم توی اسلام آباد (یکی از شهرستان های کرمانشاه )
میشه نفری دو تا صلوات بفرستین که ایشالا خوب بازی کنم 😭✨
***استرسسسس