قهوه تلخ
اینا بازم صادقن.. (به جز ۴) امیدوارم دوست داشته باشین.. ببخشید اگه کم و کسری بود خیلی خیلی خیلی خیلی
اعتراف میکنم اهنگارو که میدادم انگار بخشی از روحم رو تقدیم میکردم
بعد اکثر چنلای دیشب خیلی وایب اگوری پگوری و شاد و سرزنده داشتن
اهنگای منم ماشالله یه ادم فارغ از غوغای جهانِ شاد رو هم میتونه افسرده کنه😂✨️✨️✨️
اصلا سخت بودن انتخاب به کنار، نداشتم که بدم
قهوه تلخ
من متاسفانه واقعا متاسفانه از اون گاوام که سین نمیزنم😂💔 به خدا خیلی کار سختیه(((:
رنتوس انداره یه سالش حرف زد دیروز
و خیلی خوشحال و شاد و خندانم
از این به بعد بیشتر از این فکرای یهویی میکنم✨️
هدایت شده از شـاید من:)
قهوه تلخ
خیلی راجبش فکر کردم، ولی [هیرو در انیمیشن شش ابر قهرمان] سر آخر برازندتون بود.
خیلی اکلیلی شدم؟
نه بابا فقط یکم سکته ناقص بود(((:
اگه واقعا بتونم دل و جرئت هیرو رو داشته باشم و خودم از این گرداب نجات بدم..🤌🏻🫂
من همیشه خیلی دوست داشتم جای هیرو باشم، ولی نه به خاطر هیرو
به خاطر داشتن تاداشی و بیمکس
ولی از یه جا به بعد دیگه میخاستم جای خود تاداشی باشم ((:
اصلا کلا تاداشی، تارو، دبیر فیزیکم، بیمکس، متیو،السا، ژانوالژان، اقای نبویان، پیمان تو سریال کیمیا، آگاتا و... همشون همیشه قهرمانم بودن😂✨️
اصلا انگار نمونه بارز انسان بودنن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشک چیه(((((((:
خونه ننه..
هدایت شده از .
بچها یه خانومی داشت تقدیمی میداد
و کلا سیس ماجرا اینجوری بود که دخترای 🎀🍄 پیام میدادن و اونم کاراکترای دیزنی و انیمه های قدیمی مثل انه شرلیو تقدیم میکرد و ... کیوت لند.
گفتم عی مهدیس الان شانستو بزن. ببین بالاخره کاراکتر کیوتِ ذاتِ دخترونهی تو رو یکی قراره کشف کنه
و بعد در حالی که منتظر دریافت مثلا مریدایی موآنایی چیزی بودم نتیجه😂😂😂😂😂:
قهوه تلخ
بچها یه خانومی داشت تقدیمی میداد و کلا سیس ماجرا اینجوری بود که دخترای 🎀🍄 پیام میدادن و اونم کاراکتر
اقاااا، من شرمندممم😂😂
تازههه کی گفته منن کلاا پرنسس دادمم،
این همه متیو، تارو، ژانوالژان، لوکا، مهدی آذر یزدیییی
البته به هر حال من بازم معذرت میطلبم😔😂✨️
به وایب چنلتون روحیه دخترونه نمیخورد به خداا🥲🥲😂
قهوه تلخ
حوصله دارین بگین من شبیه کدوم کاراکترمم؟
به مامانم میگم شبیه کدوم کاراکترم
میگه والا قبلا همشون الان نمیدونم
میگم چرا
میگه قبلا برا پشتکارت میگفتم پرین
برا دوستیات میگفتم آلفردو
برا پرحرفیت میگفتم آنه
برا طبیعتدوستیت میگفتم هایدی
برا کمکات میگفتم تارو
الان واقعا هیچی ازت نمونده، صب تا شب یا زل میزنی به در و دیوار یا سر هیچی میشینی زار میزنی
معلومم نیس چه مرگته
بزرگوار تو تخریب شخصیتی درجه یکه (((:
بعد بابام از اون ور اومد گفت میدونی ترکیب اینا چی میشه؟
دقت کنید ترکیب اینا یعنی ردم نکرد هیچ کدومو
میگم چی
میگه یا دختر مهربان یا اون پسره تو دنیای بند انگشتیا
باز یکم خوشحالم کرد، هردوتاشون از کاراکترای محبوبمن
ولی دقیقا اونام دوتا افسرده ضعیف بودن..