eitaa logo
موسسه فرهنگی تربیتی هدف🎯
1.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
347 فایل
|•° ﷽ °•| تاسیس۱۳۹۷/۹/۱۲ #حاج_اقا_امان_اللهی. مبلغ تخصصی کودک ونوجوان مجری جشن های ملی ومذهبی جشن تکلیف و... مدارس راوی شهدا مدرس دوره هایه آموزشی خانواده.. تماس09134027282 💎مطالب کانال وقفِ#امام_زمان (ارواحنا فداه)💖 ارتباط بامدیرکانال: @ghasdak313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸زیاد شدن عمر با نیکی به پدر و مادر 🍃 : 🍃اگر دوست دارى كه خداوند عمرت را زياد كند، پدر و مادرت را شاد كن. 📚 وسایل الشیعه ج 1ح ، ص 372 🔷🔹🔶🔸 🦋@gasdak313
☁️⃟🪴 🕊⃟🌸¦⇢ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ رفیقش مے گفت: درخواب‌محسن‌رادیدم‌ڪه‌مےگفت: هرآیه‌قرآنےڪه‌شمابراے شهدامےخوانید دراینجاثواب‌یڪ ختم‌قرآن‌را به‌اومےدهند' ونورےهم‌براےخواننده‌آیات‌قرآن فرستاده‌مےشود.. 🌱 🔷🔹🔶🔸 🦋@gasdak313
🍃 در مقابل مشکلات زندگی خم به ابرو نیاور . . . زیرا کارگردان همیشه نقش های سخت را به بهترین بازیگران می دهد 🔷🔹🔶🔸 🦋@gasdak313
♨️ آدرس غلط! *رئیس‌جمهور روحانی روز پنجشنبه در هشتاد و سومین برنامه افتتاح طرح‌های دولت گفت: «اگر قانون مجلس جلوی ما را نگرفته بود، قبل از عید نوروز تحریم‌ها را برداشته بودیم!». 👈 گزاره‌های تحلیلی 1️⃣ «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها» در آذرماه سال گذشته در مجلس تصویب شد. این قانون به شکل فوق‌العاده‌ای از حیث فنی، سیاسی و حقوقی پشتیبان‌کننده دستگاه دیپلماسی گردید تا ضمن متوازن‌سازی برجام، دست تیم مذاکره‌کننده را در پیگیری حق ملت ایران مطابق با متن برجام پر کند. این قانون به دستگاه اجرایی کشور این اجازه را می‌داد تا در بخش‌های فنی و نظارتی، با کاهش تعهدات خود، به برجام توازن بخشیده و آن را صرفاً از یک توافق یک‌طرفه خارج نماید. 2️⃣ سؤال این است که اگر این قانون تصویب و عملیاتی نمی‌گردید، تیم مذاکره‌کننده کشورمان در مذاکرات وین، که قرار است در دولت بعد ادامه یابد، بر سر چه چیزی می‌خواست چانه‌زنی کند؟ هدف این قانون چیزی جز قرار دادن ایران در شرایطی برتر برای تأمین منافع ملی، در کنار ایجاد بازدارندگی در مقابل تهدیدات امنیتی و از همه مهم‌تر انتفاع اقتصادی ایران، نبوده است. 3️⃣ اما دلیل ناتمام ماندن مذاکرات در این دولت، قطعاً آن چیزی که آقای روحانی آن را قانون مجلس معرفی می‌کند، نیست، بلکه مانع بزرگ‌تری همچون زیاده‌خواهی آمریکا و طرف‌های غربی در مذاکرات است که تیم مذاکره‌کننده کشورمان با اتکا بر قانون مجلس، در تلاش‌اند آن را از پیش پای ملت ایران بردارند و از شکل‌گیری یک فاجعه مجدد جلوگیری کنند. 4️⃣ اکنون فاجعه آن است که برجام به شکلی احیا شود که ایران تمامی تعهدات خود را در یک چارچوب تعیین‌شده مجدداً اجرا کند و آمریکا بدون لغو تحریم‌ها و دادن تضمین و پذیرش راستی‌آزمایی، به برجام بازگردد! این دقیقاً همان دامی است که طرف مقابل برای جمهوری اسلامی گسترده گردد. 👈 نکته پایانی اظهارات این روزهای آقای روحانی در کنار مواضع حین مذاکرات ایشان که به‌هیچ‌عنوان تقویت‌کننده مذاکره‌کنندگان نبود، آشکارکننده این حقیقت است که برای ایشان اولویت، دستیابی به یک توافق آن‌هم به هر شکل ممکن، بیشتر از ماهیت یک توافق خوب از درجه اهمیت برخوردار بوده است. اکنون آقای روحانی به دنبال توجیه وضعیت کنونی در کنار حفظ پرستیژ خود است و برای آن به دنبال یک مقصر می‌گردد تا ناکامی در سیاست خارجی را به گردن آن بیندازد؛ به همین دلیل است که در روزهای پایانی دولت، به‌جای پاسخگویی، آدرس غلط به مردم می‌دهد. ✍️احمد بنافی @gasdak313
2538349998.mp3
16.55M
🎧 ❤️ چله نوکری با صدای حسین حقیقی با خواندن زیارت عاشورا در هر روز به استقبال محرم برویم 🙏 نهایتا ۱۰ دقیقه وقتمون رو بگیره... 🔷🔹🔶🔸 @gasdak313
✍حضرت امام صادق(علیه السلام) : به کسى که سورهٔ مبارکه قدر را در نماز واجب [بعد از سورهٔ مبارکه حمد] بخواند خطاب می‌شود : «غَفَر اللّهُ لَکَ ما مَضى فَاسْتَأنَفِ العَمَل» خداوند مهربان گناهان گذشته تو را بخشید ، از نو آغاز کن. 📚 وسائل الشیعه ، ج ۶ ، ص ۷۹ حضرت امام جواد (علیه السلام) : هر کس سورهٔ مبارکه قدر را در یکی از نمازهایش قرائت نماید در علیین نمازش مورد قبول و ثواب نمازش دو برابر می شود. 📚 مستدرک الوسائل، ج ۴ ، ص ۱۹۰ 👌 قرائت سوره قدر در رکعت اول و سوره توحید در رکعت دوم نمازهای روزانه توصیه شده است. 🔷🔹🔶🔸 🦋@gasdak313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گویند قبل از انقلاب مردی در اطراف شهر خوی زندگی می‌کرد که به او تِرمان می‌گفتند. او شیرین‌عقل بود ولی گاهی سخنان حکیمانه‌ی عجیبی می‌گفت! روزی از او پرسیدند: مصدق خوب است یا شاه؟ بگو تا برای تو شامی بخریم، ترمان گفت: از دو تومنی که برای شام من خواهی داد، دو ریال کنار بگذار و قفلی بخر بر لبت بزن تا سخن خطرناک نزنی!!! مرحوم پدرم نقل می‌کرد: در سال ۱۳۴۵ برای آزمون استخدامی معلمی از خوی قصد سفر به تبریز را داشتم، ساعت ده صبح گاراژ گیتیِ خوی رفتم و بلیط گرفتم. از پشت اتوبوسی دود سیگاری دیدم، نزدیک رفتم دیدم، ترمان زیرش کارتُنی گذاشته و سیگاری دود می‌کند. یک اسکناس پنج تومانی نیت کردم به او بدهم. او از کسی بدون دلیل پول نمی‌گرفت. باید دنبال دلیلی می‌گشتم تا این پول را از من بگیرد. گفتم: ترمان، این پنج تومان را بگیر به حساب من ناهاری بخور و دعا کن من در آزمون استخدامی قبول شوم. ترمان از من پرسید: ساعت چند است؟ گفتم: نزدیک ده گفت: ببر نیازی نیست. خیلی تعجب کردم که این سؤال چه ربطی به پیشنهاد من داشت؟ پرسیدم: ترمان، مگر ناهار دعوتی ؟ گفت: نه من پول ناهارم را نزدیک ظهر می‌گیرم. الان تازه صبحانه خورده‌ام، اگر الان این پول را از تو بگیرم یا گم می‌کنم یا خرج کرده و ناهار گرسنه می‌مانم. من بارها خودم را آزموده‌ام، خداوند پول ناهار مرا بعد اذان ظهر می‌دهد. واقعا متحیر شدم، رفتم و عصر برگشتم و دنبال ترمان بودم. ترمان را پیدا کردم. پرسیدم: ناهار کجا خوردی؟ گفت: بعد اذان ظهر اتوبوس تهران رسید. جوانی از من آتش خواست سیگاری روشن کند. روشن کردم مهرم به دلش نشست و خندید، خندیدم و با هم دوست شدیم و مرا برای ناهار به آبگوشتی دعوت کرد. ترمانِ دیوانه، برای پول ناهارش نمی‌ترسید، اما بسیاری از ما چنان از آینده می‌ترسیم و وحشت داریم که انگار در آینده دنیا نابود خواهد شد، جمع کردن مال زیاد و آرزوهای طولانی و دراز داریم. از آنچه که داری، فقط آنچه که می‌خوری مال توست، سرنوشتِ بقیه‌ی اموالِ تو، معلوم نیست. 🔷🔹🔶🔸 🦋@gasdak313
.حکایت🌸 مردی ساده چوپان شخصی ثروتمند بود و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او دریافت میکرد. یک روز صاحب گوسفندان به چوپانش گفت: میخواهم گوسفندانم را بفروشم چون میخواهم به مسافرت بروم. و نیازی به نگهداری گوسفند و چوپان ندارم و میخواهم مزدت را نیز بپردازم. پول زیادی به چوپان داد اما چوپان آن را نپذیرفت و مزد اندک خویش را که هر روز در مقابل چوپانی اش دریافت میکرد و باور داشت که مزد واقعی کارش است، ترجیح داد. چوپان در مقابل حیرت زدگی صاحب گوسفندان، مزد اندک خویش را که پنج درهم بود دریافت کرد و به سوی خانه اش رفت. چوپان بعد از آن روز که بی کار شده بود، دنبال کار می گشت اما شغلی پیدا نکرد ولی پول اندک چوپانی اش را نگه داشت و خرج نکرد به امید اینکه روزی به کارش آید. در آن روستا که چوپان زندگی می کرد مرد تاجری بود که مردم پولشان را به او می دادند تا به همراه کاروان تجارتی خویش کالای مورد نیاز آنها را برایشان خریداری کند. هنگامی که وعده سفرش فرا رسید، مردم مثل همیشه پیش او رفتند و هر کس مقداری پول به او داد و کالای مورد نیاز خویش را از او طلب کرد. چوپان هم به این فکر افتاد که پنج درهمش را به او بدهد تا برایش چیز سودمندی خرید کند. لذا او نیز به همراه کسانی که نزد تاجر رفته بودند، رفت. هنگامیکه مردم از پیش تاجر رفتند ، چوپان پنج درهم خویش را به او داد. تاجر او را مسخره کرد و خنده کنان به او گفت: با پنج درهم چه چیزی می توان خرید؟ چوپان گفت: آن را با خودت ببر هر چیز پنج درهمی دیدی برایم خرید کن. تاجر از کار او تعجب کرد و گفت: من به نزد تاجران بزرگی میروم و آنان هیچ چیزی را به پنج درهم نمیفروشند، آنان چیزهای گرانقیمت میفروشند. اما چوپان بسیار اصرار کرد و در پی اصرار وی تاجر خواسته اش را پذیرفت. تاجر برای انجام تجارتش به مقصدی که داشت رسید و مطابق خواسته ی هر یک از کسانی که پولی به او داده بودند ما یحتاج آنان را خریداری کرد . هنگام برگشت که مشغول بررسی حساب و کتابش بود، بجز پنج درهم چوپان چیزی باقی نمانده بود و بجز یک گربه ی چاق چیز دیگری که پنج درهم ارزش داشته باشد نیافت که برای آن چوپان خریداری کند. صاحب آن گربه می خواست آن را بفروشد تا از شرش رها شود ، تاجر آن را بحساب چوپان خرید و به سوی شهرش بر می گشت. در مسیر بازگشت از میان روستایی گذشت، خواست مقداری در آن روستا استراحت کند ، هنگامی که داخل روستا شد ، مردم روستا گربه را دیدند و از تاجر خواستند که آن گربه را به آنان بفروشد . تاجر از اصرار مردم روستا برای خریدن گربه از وی حیرت زده شد. از آنان پرسید: دلیل اصرارتان برای خریدن این گربه چیست؟ مردم روستا گفتند: ما از دست موشهایی که همه زراعتهای ما را می خورند مورد فشار قرار گرفته ایم که چیزی برای ما باقی نمی گزارند. و مدتی طولانی است که به دنبال یک گربه هستیم تا برای از بین بردن موشها ما را کمک کند. آنان برای خریدن آن گربه از تاجر به مقدار وزن آن طلا اعلام آمادگی کردند . هنگامی که تاجر از تصمیم آنان اطمینان حاصل کرد، با خواسته ی آنان موافقت کرد که گربه را به مقدار وزن آن طلا بفروشد. چنین شد و تاجر به شهر خویش برگشت ، مردم به استقبالش رفتند و تاجر امانت هر کسی را به صاحبش داد تا اینکه نوبت چوپان رسید ، تاجر با او تنها شد و او را به خداوند قسم داد تا راز آن پنج درهم را به او بگوید که آن را از کجا بدست آورده است؟ چوپان از پرسش های تاجر تعجب کرد اما داستان را بطور کامل برایش تعریف نمود. تاجر شروع به بوسیدن چوپان کرد در حالی که گریه می کرد و می گفت: خداوند در عوض بهتر از آن را به تو داد چرا که تو به روزی حلال راضی بودی و به بیشتر از آن رضایت ندادی. در اینجا بود که تاجر داستان را برایش تعریف کرد و آن طلاها را به او داد. این معنی روزی حلال است الهی ما را به آنچه به ما دادی قانع گردان و در آنچه به ما عطا فرموده ای برکت قرار ده.. به کم قانع باشیم ..زیاد را ازخدابخواهیم .. پول خوب ولی همه چیز پول نیست .. 🔷🔹🔶🔸 🦋@gasdak313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️امام رضا علیه السلام: يَوْمُ مَرْغَمَةِ الشَّيْطَانِ وَ يَوْمُ تُقْبَلُ أَعْمَالُ الشِّيعَةِ وَ مُحِبِّي آلِ مُحَمَّد علیهم السلام 🔸غدیر روزی است که بینی شیطان به خاک مالیده می‌شود و اعمال شیعیان و دوستداران آل محمد علیهم السلام مُهر قبولی می‌خورد. 📚 اقبال الاعمال ج۲، ص۲۶۰. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈 ۵ روز تا برترین عید. ✨ ✋نشر دهیم ... 👈 مناسب برای استوری در واتساپ و اینستاگرام. @gasdak313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 احترام نظامی جواد فروغی، اولین طلایی ایران در المپیک به پرچم کشورمان ❓جواد فروغی قهرمان المپیک۲۰۲۰کیست؟ 🔻یک پاسدار مدافع حرم، مدافع سلامت، از شهرستان دهلران، مبلغ ارزشهای انقلاب اسلامی، بدون ادعا و هیاهو، بدون امکانات آنچنانی اما معتقد، غیرتمند، پرتلاش و وطن پرست واقعی. ✅ قابل توجه سلبریتی ها و شبه روشنفکران مدعی و حراف!! @gasdak313