📚#داستان_کوتاه
#مراقبت
پسر جوان آن قدر عاشق دختر بود که گفت:تو نگران چی هستی؟
دختر جوان هم حرفش را زد:همون طور که خودت میدونی مادرت پیره و جز تو فرزندی نداره...باید شرط ضمن عقد بگذاریم که اگر زمین گیر شد،اونو به خونه ما نیاری و ببریش خانه سالمندان.
پسر جوان آهی کشید و شرط دختر را پذیرفت...
هنوز شش ماه از ازدواجشان نگذشته بود که زن جوان در یک تصادف اتومبیل قطع نخاع و ویلچر نشین شد.
پسر جوان رو به مادرش گفت:بهتر نیست ببریمش آسایشگاه؟
مادر پیرش با عصبانیت گفت:مگه من مُردم که ببریش آسایشگاه؟خودم تا موقعی که زمینگیر نشدم ازش مراقبت میکنم.
پسر جوان اشک ریخت و به زنش نگاه کرد.
زن جوان انگار با نگاهش به او میگفت: شرط ضمن عقد رو باطل کن!
#حــدیث
❤️قال امام صــادق علیه السلام:
اگر دوست دارى خداوند بر #عمرت
بيفزايد پدر و مادرت را خــوشحال
ڪـــن.
📚مــيزان الحڪمه ج 8 ص 135
#کلاسداری
#قاصدکهای_شهر__________ 🔷🔶🔹🔸
🦋@gasdak313
∞♥∞
📜 #حــدیث
❤️ امـــام سجــــاد(؏) :
نشانههای #مؤمن ۵چیز است:
① پرهیزگاری در خلوت
② صدقه موقع نیازمندی
③ صبر موقع مصیبت
④ بردباری موقع خشم
⑤ و راستگویی موقع ترس
📙 الخصال ص۲۴۵
#قاصدکهای_شهر__________ 🔷🔹🔶🔸
🦋@gasdak313