حالا که دقیقتر نگاه میکنم ؛ میبینم سطح انتظارم از زندگی ، آدمها و بهویژه خودم زیاده و فکر میکنم اگر سطح انتظارم رو بیارم پایین ، کیفیت کلِ ماجرا پایین خواهد اومد ! از طرفی زندگیِ حاضر ، پتانسیلی برای این سطح انتظار نداره . حالا چکار کنم ؟
آقاجونم همیشه میگفت : از خدا
خُلق محمدی بخواه ! منظور دقیق
کلامش این بود که صبور باش و
مهربون باش و امانتدار باش:))
یکی از چیزهایی که از پسش برنمیام
جلوگیری از تغییر فرم چهرهام و تغییر
لحن صحبتم موقع گریه کردنه: ))