eitaa logo
غریب‌طوس|𝑮𝒉𝒂𝒓𝒊𝒃‌𝑻𝒖𝒔
1.9هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
70 فایل
[ بسم‌الله ] شهدا‌ مانند‌ من‌ و‌ تو‌ در‌ این‌ دنیا‌ زندگی‌ کردند ؛ ولی‌ اهل ِ دنیا‌ نشدند .. روحی در شوق ِ پرواز ، ولی در حصار ِکالبدی از گناه :) محتاج به توجه خاص ِاُمُ‌المصائب حضرت زینب "س" کپی با ذکر صلواتی برای ظهور ِ مولا ..
مشاهده در ایتا
دانلود
اکیپ رفیقا باید این شکلی باشه @Ahmad_Mohammad_Meshlab_313
مرگ تاجرانه.mp3
2.39M
خیلی وقت بود شهدا به کانالمون نگاه ننداخته بودن:)
نام: حسن نام خانوادگی: مختارزاده نام پدر: نام مادر: تاریخ تولد: ۱۳۸۰/۴/۲۶ محل تولد: قم سن: ۲۱ سال تحصیلات: طلبه وضعیت تاهل: مجرد مسئولیت: تاریخ شهادت: ۱۴۰۱/۸/۱۸ محل شهادت: نحوۀ شهادت: ضربات متعدد چاقوی اغتشاشگران مزار: قم، حرم حضرت معصومه @Ahmad_Mohammad_Meshlab_313
شهید حسن مختارزاده متولد سال ۱۳۸۰، طلبه پایه ۶ مدرسه علمیه عترت قم و از بسیجیان فعال یگان فاتحین سپاه استان بود که برای جلوگیری از آسیب رساندن اغتشاش‌گران به اموال عمومی و حفظ امنیت مردم نقش پر رنگی داشت، همچنین برای تامین امنیت حرم مطهر حضرت معصومه(س) به صورت داوطلبانه فعالیت می کرد. مختارزاده هفت مدال ورزشی و کارت بین المللی نجات غریق داشت. استاد ورزش های رزمی بود؛ چهار مدال طلا، دو نقره و یک برنز از مسابقات رزمی و جوجیتسو سبک برزیلی داشت. دوره غواصی را گذرانده بود و کارت بین المللی نجات غریق داشت و این دوره ها را آموزش می داد. @Ahmad_Mohammad_Meshlab_313
از کلاس دهم روی پای خودش ایستاد و برای خودش درآمد داشت؛ دوره «ام دی اف» و سقف کاذب را گذرانده بود. وی که به صورت خودجوش از سال ۹۸ به عنوان بسیجی در گردان ۶۰۲ یگان امنیتی امام علی سپاه محمد رسول الله تهران نیز فعالیت داشت، در مأموریت آرام‌سازی اغتشاشات تهران، مصدوم و پس از ۲۲ روز بستری در کما به شهادت رسید. وی در روز ۲۶ آبان همراه با برادرش در حال بازگشت از مأموریت آرام سازی در اتوبان حکیم غرب به شرق، ابتدای ۳۵ متری گلستان بود که بر اثر روغن و گازوئیل ریخته شده توسط اغتشاشگران در مسیر حرکت کاروان موتوری بسیج، دچار سانحه شده و زمین خورد و یک خودرو از روی بدن وی عبور کرده و متواری ‌شد. حسن مختارزاده بعد از انتقال به بیمارستان بقیه الله(عج) به دلیل شدت جراحات سطح هوشیاری اش کم شد و به کما رفت، سرانجام جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ بعد از ۲۲ روز به فیض شهادت نائل آمد و به دوستان شهیدش پیوست. @Ahmad_Mohammad_Meshlab_313
برایم می‌گوید:« باهوش و مستعد بود.گفتم مثل من پزشکی بخوان و از این راه به مردم خدمت کن اما دلش می‌خواست در حوزه به مردم خدمت کند. می‌گفت حوزه را که به درجات عالی برساند پزشکی هم می‌خواند. من هم همین کار را کرده بودم هم پزشکی خواندم و هم حوزه. در شبانه روز بیشتر از 3 ساعت نمی‌خوابید. درس می‌خواند. غریق‌نجات بود و بعد از درس سرکار می‌رفت. شب‌ها هم داوطلبانه برای نگهبانی به حرم حضرت معصومه(س) می‌رفت. مخصوصا این اواخر که حادثه شاهچراغ پیش آمد مصمم‌تر بود برای نگهبانی از حرم. دلش می‌خواست خادم حرم بشود.گاهی می‌گفتم مادر مگر عجله داری که همه کارهایت را باهم انجام می‌دهی؟! انگار عجله داشت. انگار می‌دانست که زود قرار است پر بکشد.» این واژه ها همان واژه هایی هستند که صدایش را می‌لرزانند. دلش را هم همینطور. باید گذر کرد و نپرسید. باید فقط گوش بود و هرچه که دل می‌گوید را شنید.  @Ahmad_Mohammad_Meshlab_313
می‌گوید:« اربعین با هم کربلا بودیم. از کربلا که آمدیم جریان اغتشاشات هم در ایران شروع شد. از همان روز داوطلبانه با برادرش راهی شد تا در تامین امنیت کشور سهیم باشد. از اربعین خدمت کرد و فاطمیه اجرش را با شهادت گرفت. حسن هیئتی بود. فاطمیه برایش فرق داشت. لباس سیاه را از تنش در نمی‌آورد. گاهی که می‌گفتم مادر پیرهن مشکی‌ات را دربیاور. می‌گفت من پیرهن عزای حضرت فاطمه(س)  را پوشیدم.»  @Ahmad_Mohammad_Meshlab_313
می‌گوید:«حسن ورزشکار بود مدال داشت. چهارشانه بود و تند و تیز. دو برادر با هم برای حفظ امنیت می‌رفتند. همیشه پسرم محمد را با اینکه بزرگ‌تر بود به حسن می‌سپردم. می‌گفتم حسن، مراقب محمد باش اما این‌بار حسن را به محمد سپردم. وقتی خبر شهادت را آوردند، فقط می‌گفتم محمد، حسنم را به تو سپرده بودم چه شد مادر؟!»  @Ahmad_Mohammad_Meshlab_313
ایــــن جُمعه‌ هَم گــــــــذشتـــُـــــ...🥀 یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالیُ بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن ߊ‌َܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐ‌َܠࡅِ࡙ــܭَ ߊ‌ܠܦَ̇ــــܝ‌َܥܼܢ🌱🌤 فرج مولا صلواتـــــــ اَللّھُمـَ‌صَلـ‌ِّعَلۍٰمُحمَّدْوَ 🌺 آلـِ‌مُحَمَّدْوَعَجّلـ‌فَرجَھُمْـ 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایــــن جُمعه‌ هَم گــــــــذشتـــُـــــ... •°🌱 قلب‌زمین‌گرفتہ زمان‌را‌قرار‌نیست . . اۍ‌بغض‌مانده‌در‌دلِ‌هفت‌آسمان بیا ...🥀 🌺یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد🌺 ߊ‌َܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐ‌َܠࡅِ࡙ــܭَ ߊ‌ܠܦ‌َــــܝܥܼܢ🌤 در این روز جمعه به نیت تعجیل درفرج آقا امام زمان دوازدهمین امام دوازده صلوات هدیه کنیم به ساحت مقدس ایشان و بخوانیم دعای فرج را🌱🤲🏻 فرج مولا صلواتـــــــ اَللّھُمـَ‌صَلـ‌ِّعَلۍٰمُحمَّدْوَ آلـِ‌مُحَمَّدْوَعَجّلـ‌فَرجَھُمْـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅داستان علامه امینی و مستجاب نشدن دعا 🔰 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نبینی ضرر کردی @Ahmad_Mohammad_Meshlab_313
جمعه روز صلواتِ ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کار تمیز و قشنگ رسانه ای به این میگن👌🏻👌🏻 مناسب برای ارسال در گروه های فعالین فرهنگی و رسانه ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تو یمن دارن با موتورسیکلت موشک جابجا میکنن ! آمریکا با کیا داره میجنگه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ از همون شب شهادت شما انگار نخ تسبیح پاره شد... همه خوبان رو بردی پیش خودت حاجی😭
نــام:کاظم نجفی رستگار تـاریخ تـولـد:۳ فروردین ۱۳۳۹ مـحل تـولـد:شهرری سـن:۲۴ سـال دیـن و مـذهب:اسلام شیعه ملیت:ایرانی @Ahmad_Mohammad_Meshlab_313
شهید حاج کاظم رستگار، زاده ی سوم فروردین ۱۳۳۹، در ری می باشد. نام پدر او علی اصغر بود که در شغل کشاورزی فعالیت میکرد و مادرش، نیز حاجیه نام داشت و خانه دار بود. @Ahmad_Mohammad_Meshlab_313
شهید حاج کاظم رستگار در مهرماه ۱۳۶۱ زندگی مشترکی را تشکیل داد و ثمره ی این ازدواج، یک دختر شد. شهید حاج کاظم رستگار بهمراه نیروهای« شهید دکتر مصطفی چمران» در زمان پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز غائله کردستان و تحرکات نیروهای ضد انقلاب، به کردستان رفت و در آن جا به یادگیری اموزش های چریکی پرداخت. @Ahmad_Mohammad_Meshlab_313
زمانی که او از کردستان برگشت؛ فنون نظامی و جنگ شهری را از شهید چمران و« حاج احمد متوسلیان» آموخت و بطور رسمی در« پادگان توحید» سپاه پاسداران عضو شد. او پس از مدتی به« فیروزکوه» رفت و برای جوانان و نوجوانان به برگزاری کلاس های اموزش احکام دینی و مسائل نظامی پرداخت. پس از مدتی حاج کاظم به سمت فرمانده یکی از گردان های تیپ رسول الله( ص)، منصوب شد و در این سمت بمدت ۶ ماه فعالیت کرد. سپس در پادگان توحید،« مسئولیت واحد عملیات» را پذیرفت و در این سمت تا رمان شروع جنگ فعالیت نمود. @Ahmad_Mohammad_Meshlab_313
حاج کاظم بعنوان فرمانده گردان در طی مأموریتی جهت توانمندسازی نیروهای« حزب الله »، به جنوب لبنان اعزام شد و مسئول تعدادی از عملیات ها شد. شهید حاج کاظم رستگار، تلاش های بسیاری در راه اماده سازی شیعیان لبنان کرد. بازگشت او مصادف با تشکیل تیپ دوم سپاه تهران به نام« سیدالشهدا( ع)» بود که فرماندهی عملیات تیپ را با جمعی از یاران و دوستانش، برعهده گرفت. @Ahmad_Mohammad_Meshlab_313
شهید حاج کاظم رستگار در سال ۱۳۶۱ چند روز بعد از ازدواجش به جبهه رفت تا این که در روز پنجشنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۳۶۳ در جریان عملیات« بدر»، هنگام اذان ظهر در شرق دجله( منطقه هور الهویزه) بهمراه چند نفر از فرماندهان تیپ سیدالشهدا( ع) در حال شناسایی منطقه بود که بر اثر بمباران هوایی شهید شد. پیکر این فرمانده شهید پس از ۱۳ سال پیدا شد که همچون سید و سالار شهیدان، قطعه قطعه به وطن بازگشت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. @Ahmad_Mohammad_Meshlab_313