eitaa logo
غریب‌طوس|𝑮𝒉𝒂𝒓𝒊𝒃‌𝑻𝒖𝒔
2.6هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
72 فایل
[ بسم‌الله ] روحی در شوق ِ پرواز ، ولی در حصار ِکالبدی از گناه :) محتاج به توجه خاص ِاُمُ‌المصائب حضرت زینب "س" تبلیغات ِ‌غریب‌طوس : @tablighat_gharib خادم ِ‌غریب‌طوس : @Aqeela_313
مشاهده در ایتا
دانلود
غریب‌طوس|𝑮𝒉𝒂𝒓𝒊𝒃‌𝑻𝒖𝒔
خواهران‌وبرادران‌‌عزیز‌ داستان‌تحولتون‌رو‌‌واسمون‌به‌اشتراک‌بذارین‌ داستان‌اینکه‌چجوری‌به‌جمع‌مذهبی‌
سلام من پام به دورهمی های دخترونه باز شد و اونجا به جواب سوالام رسیدم ایمانم کامل شد از وقتی با رفیقام رفتم مسجد و پای روضه امام حسین اصلا اگه ارباب نمی خواست من الان یه ضد دین بودم اصلا شاید یکی از همین برعندازا عنایت خودش و حسینش بود بعد یه مدت خودمم خیلی پیگیر شدم کل وقتمو تحقیق میکردم راجب شبهه هایی که جوابشو تو هیچ کدوم از این دورهمیا نگرفتم و شدم یه مذهبی💞 و با افتخار یه چادری ام یه پیشنهاد (کتاب ترگل رو بخونین حتما و تو دوره بینهایت شو شرکت کنید)
سلام من میخوام بگم چطور شد که رفیق شهید انتخاب کردم. من تا موقعی ای که این بزرگوار شهید بشن نمی‌شناختم شون. از وقتی شهید شدن خدا خیلی تو دلم عزیز شون کرد ، اینم بگم بنده تا اون موقع رفیق شهید واقعی و قطعی رو انتخاب نکرده بودم. یعنی چجور بگم خدا خیلیییی تو دلم عزیزش کرده بود. دلیل اینکه این شهید رو به عنوان رفیقم انتخاب کردم این بود که. ایشون مثل من دختر بودن ایشون مثل من دهه هشتادی بود، ایشون بهم یاد داد دخترا هم شهید میشن کارای فرهنگی انجام میدن بهم ثابت کرد دهه هشتادی ها هم شهید میشن. الانم اونقدر ارادت دارم بهشون که تو گالریم یه پوشه جدا برای عکس و فیلمای رفیقم درست کردم. و بیشتر وقتم اونجا میگذره. بهش قول دادم ادامه دهنده راهش باشم دعا کنید بتونم برم سر مزارش:) اون شهید عزیز هم شهیده فائزه رحیمی بودن
هعب رفتم تو ی چنل که رمان راهیان نور میزاشت خودش رفته بود و راجبه زندگیش بود راجبه شهدا بود منم حس خیلی خوبی پیدا کردم گفتم امتحان کنم دیدم بابا اصلا بهشته بهشت .بخاطر همین مذهبی شدم .و با کمک اون شخصی ک رمان میزاشت
سید خدا نیگامیندازه
من وقتی میخواستم رفیق شهید انتخاب کنم اصلا از شهدا هیچ شناختی نداشتم و فکر میکردم ما فقط شهید جنگ هشت ساله رو داریم و نمیدونستم شهدای مدافع حرمی هم وجود دارن یروز یه نفر عکس چند تا پسر فرستاد گفت نکا کنید چقدر جوون و خوشتیپ هستن منم عکس یه بازیگر فرستادم گفتم اینم خیلی خوشتیپه بعد یهویی بیگرافی هاشونو فرستاد و من چنان تعجب کردم وقتی دیدم زنده شهید یکی از اون پسر ها شهید احمد محمد مشلب بود که به عنوان رفیق شهیدم انتخابش کردم و ارزو دارم مثلش بشم چون یکم خودم رو مثلش دیدم پولدار بود و از پولاش و خوشحالیاش گذشت و شهید شد ان‌شاءالله عاقبت من و تمام کسایی که ارزوی شهادت دارن ختم به شهادت بشه؛)
سلام شاید خیلی مسخره باشه ولی مذهبی شدن من با خوندن رمان از جهنم تا بهشت شروع شد .
داستان تحول من از آشنا شدن با شهید رسول خلیلی شد که باعث شد مسیرم متفاوت بشه
من فقط یا خوندم کتاب شهید رسول خلیلی تغیر کردن ایشون کمکم کردنتا تو این راه قدم بردارم
سلام خب... خانوادم مذهبی بود ولی من هیچ اعتقادی نداشتم حجابم خیلی باز بود برام فرقی نداشت پدرمه یا یه مرد غریبه‌اس تیپم یکی بود جلوشون فاطمیه شد:) همسایمون روضه داشتن من توی بالکن بودم و گیتار میزدم پسر همسایمون مذهبی بود اومد بهم گفت که آبجی تمومش کن به احترام حضرت مادر نزن یه امشبو گوش نکردم و حتی بهش بی احترامی هم کردم! روز دوم فاطمیه داشتیم با بچه ها می‌رفتیم مهمونی تصادف شدیدی اتفاق افتاد سه ماه توی کما بودم دکترا قطع امید کرده بودن ولی خب خانواده من کربلا رفتن مشهد رفتن و حتی بقیع یه خانمه اومد با دست راستش دستمو گرفت و دست چپش رو کشید روی صورتم همین! من از کما خارج شدم خانوادم کمک زیادی بهم کردن و کم کم تغییر کردم و الحمدلله به اینجا رسیدم