هدایت شده از 🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
AliAkbarGhelich-Negar-e-Man.mp3
10.54M
|🕊🌿|
اهنگ |●نگارمن●|🎧
با صدای علي اکبر قلیچ :)
🎧 °.• j๑ïท ツ ➺ https://eitaa.com/joinchat/1723203633C5c2b295451
هدایت شده از 🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موزیکویدیو🎥
موسیقی |●نگارمن●|🌿🎧
🎧 °.• j๑ïท ツ ➺ https://eitaa.com/joinchat/1723203633C5c2b295451
هدایت شده از یـٰارا '
سلام✋🏻 خیر امکانش نیسٺ😑😅 اخہما داریم تلاشمونو میکنیم دیگه🤷🏻♂
بله یه راهی هسٺ، این ایمیلشونہ👇🏻
http://alighelich7@gmail.com
☝️🏻ولۍفقط ایمیلای ڪاری رو جواب میدن😌
🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
#رماݩدختربسیجی #پارٺ 44 پس رفتنش به مهمونی حقیقت داشت و باید یه جوری مانعش میشدم،ولی چجوری؛منکه نم
#رماݩدختربسیجی
#پارٺ 45
مَرد دیگهای که نمیدونم یهو از کجا پیداش شد من رو ازش جدا کرد و رو به پسره گفت:
+آقا شما حالتون خوبه؟
پسره جوابی نداد و به سمت آرام که از ما فاصله گرفته بود رفت که آرام خیلی سریع ازش دور شد و پشت من وایستاد
به طرف آرام برگشتم و گفتم:
-برو بشین توی ماشین!
مَردی که یهویی پیداش شده بود خیلی ناگهانی یقهام رو گرفت و من رو محکم به ماشین کوبوند که آرام جیغ کشید و به طرفمون اومد که سرش داد زدم
- بهت میگم بشین توی ماشین
آرام که از داد من جا خورده بود سر جاش وایستاد و با نگرانی نگاهم کرد
با زانو ضربهای به شکم مَرده زدم و از خودم دورش کردم و با دیدن پسره که با لبخند به طرف آرام میرفت دوباره رو به آرام داد زدم
- مگه با تو نیستم مگه کری که نمیشنوی میگم برو توی ماشین.
آرام بدون اینکه از من چشم برداره چند قدم به عقب برداشت و ناگهان به سمت ماشین دوید و با رسیدنش به ماشین روی صندلی جلو نشست
من که حالا خیالم از بابت آرام راحت شده بود کاپشنم رو توی تنم مرتب کردم و رو به پسره گفتم:
- اگه یه بار دیگه دور و برش ببینمت خونت رو میریزم
پسره با لبخندی گوشهی لبش بهم نزدیک شد و گفت:
+ امشب کاری باهات ندارم چون دلم نمیخواد پای پلیس به این ماجرا باز بشه وگرنه خودت خوب میدونی حریف دوتامون نمیشی ولی این رو بدون من از آرام دست نمیکشم.
به حرفش پوزخندی زدم که عصبی شد و با عصبانیت توی ماشینش نشست و خیلی سریع از اونجا دور شد.
به سمت ماشینم رفتم که مَرده خودش رو بهم رسوند و در حالی که وسایلی رو به دستم میداد گفت:
+ اینا مال دختره است
مرده بعد دادن کیف و وسایل آرام به سمت ماشین آژانسی که رانندهاش خانم بود رفت و پشت فرمون نشست
با تعجب بهش نزدیک شدم و به شیشهی ماشین زدم که شیشه رو پایین داد و سوالی نگاهم کرد و من پرسیدم:
- مگه یه خانم راننده نبود؟
چادری رو از رو ی صندلی کنارش توی دست گرفت و درحالی که بهم نشونش میداد گفت:
+ انقدر گیج بود که متوجه نشد من مَردم آخه دوا به خوردش دادن تو هم هر کار دلت خواست بکن تا صبح بیدار نمیشه.
مَرده این حرف رو گفت و قهقههای به حرف خودش سرداد و با سرعت از جلوی چشمای متعجبم دور شد
توی ماشین نشستم و برای گذاشتن وسایل توی دستم رو روی صندلی عقب به طرف آرام چرخیدم که باهاش چشم تو چشم شدم که بیرمق نگاهم میکرد
به چشماش خیره شده بودم و پلک نمیزدم که نگاهش رو ازم گرفت و به روبه روش خیره شد
نفسم رو کلافه بیرون دادم و وسایل رو روی صندلی عقب انداختم و به سمت خونهشون حرکت کردم
چیزی از راه افتادنمون نگذشت که با صدای ضعیفی گفت
+میشه نریم خونه؟
با تعجب نگاهش کردم که قطرهی اشکی روی گونهاش سرخورد روی چونهاش تموم شد.
بیرمق نگاهم کرد و گفت
+ حالم خیلی بده سرم گیج میره لطفا دیرتر بریم تا شاید بهتر بشم
ماشین رو کنار خیابون پارک کردم و گفتم
- میخوای بریم بیمارستان ؟
سرش رو به شیشهی کنارش تکیه داد و گفت
+ نه فقط خوابم میاد میخوام بخوابم
-باشه الان میریم خونه بخواب
با صدای ضعیفی نالید
+دیگه نمیتونم بیدار بمونم
با گفتن این حرف خیلی زود سرش آویزون و چشماش بسته شد و بی خیال از همه چیز راحت خوابید
صندلیش رو خوابوندم و خیلی با احتیاط روی صندلی خوابوندمش و گفتم
- آرام لطفا بیدار بمون الان میرسیم خونه
ولی اون که خیلی راحت خوابیده بود جواب نداد،برای اینکه سرما نخوره درجهی بخاری ماشین رو بیشتر و به سمت خونهشون حرکت کردم
با رسیدن به خونه صداش زدم. چندین باااار!... ولی اون عمیق خوابیده بود و کوچکترین واکنشی مبنیٰ بر بیدار بودن انجام نداد.
با کلافگی دستم رو به صورتم کشیدم و سرم رو روی فرمون گذاشتم.
مونده بودم چیکار کنم که با صدای زنگ گوشیش درست سر جام نشستم و گوشیش روبیرون کشیدم؛ولی به محض اینکه گوشی رو برداشتم تماس قطع شد و ثانیهای بعد پیامی از طرف آرزو روی صفحهی گوشی خودنمایی کرد.
دست آرام رو باچادرش گرفتم و انگشتش روبرای باز شدن قفل گوشی روی محل اثر انگشت گذاشتم و پیام آرزو رو خوندم که نوشته بود:
+آرام چی شد؟ آخر سر برمیگردی یا خونهی سمیرا میخوابی؟ توروخدا جواب بده!
با خوندن این پیام جرقهای توی ذهنم زده شد و براش نوشتم:
-جشن تا دیر وقت طول میکشه من همینجا میخوابم!..
✍🏻میم.الف
هدایت شده از زَنجێرهآیماݩ⛓
[…~•°🎼•°~…]
دوستاݩادمینتبادݪمرجعتقلیدنیست!😐
پسبراےاطمیناݩاز حلالبودنیانبودندرآمدحاصڵازتبلیغاتکاناݪها،
بہمرجعتقلیدخودمراجعہکنید :)🍓
هدایت شده از 🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گیف🍉
هوراااااااااا 😍🥳
@GHELICH_IR 🖇🍓
هدایت شده از 🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
4_5827734664588035835.mp3
15.48M
موزیک #انتخاب
موزیک اربعینی به سفارش مؤسسهی ظهور منجی و استاد محمد شجاعی 💛
https://eitaa.com/joinchat/1723203633C5c2b295451
▪️ به کانالمون بپیوندید 👆🏻
هدایت شده از 🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
[…~•°🎼•°~…]
یِـــڪ...
ڪَربَــلامـُــقــابِــل
هـَــراِنتِـــخـــابِمـــاســت:))💛✨
.
.
.
#انتخاب🌱
🎧 °.• j๑ïท ツ ➺ https://eitaa.com/joinchat/1723203633C5c2b295451
هدایت شده از 🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ادیت_اعضا
ادیتیکیازاعضایگُلِگُلاب :)🌷
ببخشید این ادیت جامونده🙈
ولی فوقالعاده زیباست😀♥️
آیدےجهتارسالاِدیتاوکارهاےجذابتون 👇🏻
@HASANEIN_IR
.
.
.
🎧 °.• j๑ïท ツ ➺ https://eitaa.com/joinchat/1723203633C5c2b295451
#ادیت 🖤🍃
•|غیࢪبہشٺاینجاےدنیا
•|باچےدیگھتوصیفمیشہ؟
•|مابیناࢪبابو؏ـلمدار
•|آدمبلآٺڪلیفمیشہ!🏴🥀
⋮❥|@GHELICH_IR•🌥✨•
هدایت شده از 🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
00:00
بِخوآنێدمَـــــرآ
ٺااِسٺِجابټڪنمـ شُمـــآࢪا(:🌱
هدایت شده از 🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
#ادیت 🖤🍃
•|غیࢪبہشٺاینجاےدنیا
•|باچےدیگھتوصیفمیشہ؟
•|مابیناࢪبابو؏ـلمدار
•|آدمبلآٺڪلیفمیشہ!🏴🥀
⋮❥|@GHELICH_IR•🌥✨•
31.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحےآقاےقلیݘ
دࢪشبٺاسوعاےسال[۹۷]
دࢪهیئتبیتالعباس🏴🥀
(قسمٺاول🖇)
#مداحی
#علی_اکبر_قلیچ
⋮❥|@GHELICH_IR•🌥✨•
51.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحےآقاےقلیݘ
دࢪشبٺاسوعاےسال[۹۷]
دࢪهیئتبیتالعباس🏴🥀
(قسمٺدوم🖇)
#مداحی
#علی_اکبر_قلیچ
⋮❥|@GHELICH_IR•🌥✨•
هدایت شده از 🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
00:00
بِخوآنێدمَـــــرآ
ٺااِسٺِجابټڪنمـ شُمـــآࢪا(:🌱
هدایت شده از 🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
بِسمرݕِالعِشـــــْ🖇💛ـــــق! :')
هدایت شده از 🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
Ali Ghelich - We can't breathe.mp3
4.02M
•~🎙💣~•
We can't breath
The chains grow tighter
نـِمیتوانـیمنَفـسبِکشیم
زَنجـیرهآتَـنگتَرمـیشَودْ...⛓
#علیاکبرقلیچ🌱
#افول_امریکا👊🏼
🎧 °.• @GHELICH_IR