11.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گزارش خبرنگار ارشد بیبیسی از تشییع میلیونی و باشکوه سیّد عزیز مقاومت؛ از سراسر دنیا به لبنان آمدند، جمعیت اینجا قفل شده؛ نمیدانم چطور توصیف کنم این بزرگترین تشییع لبنان است!
#حماسه_تاریخی_مقاومت
نفیسه کوهنورد:
🔺حضور عراقچی در لبنان شکستن تهدیدات اسرائیل و حصر پروازهای ایرانی به لبنان است!
#انا_علی_العهد
#سید_حسن_نصرالله
#سید_مقاومت
📌قرارگاه سایبری حاج قاسم
@GHGhasem
جسممان گرچه در ایران است
دلمان در جنوب لبنان است...
🕊😔
#انا_علی_العهد
#سید_حسن_نصرالله
#سید_مقاومت
📌قرارگاه سایبری حاج قاسم
@GHGhasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید جان 💔
هنوز رفتنت را باور نداریم😭
سلام ما را به امام حسین (ع) و شهدا برسون...
برامون دعا کن عاقبتمون ختم به شهادت بشه 🕊💚
#انا_علی_العهد
#سید_حسن_نصرالله
#سید_مقاومت
📌قرارگاه سایبری حاج قاسم
@GHGhasem
🔺️
"واقعیت" این است که #نصرالله و صفیالدین و... شهید شدند؛ اما "حقیقت" این است که مقاومت بدون همه آنها باقی ماند و رژیم خبیث را بیرون راند. در پس واقعیت با هر طعمی، چه تلخ چه شیرین، حقیقتی است نهفته در خاک تاریخ که جوانه میزند و آینده را میسازد. دیروز #مقاومت جدیدی جوانه زد...
#انا_علی_العهد
#سید_حسن_نصرالله
#سید_مقاومت
📌قرارگاه سایبری حاج قاسم
@GHGhasem
13.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواب عجیب سید حسن نصرالله در سال ۱۹۷۷ که محقق شد و ان شالله بقیه اش هم به زودی محقق خواهد شد
سید اینجا فارسی از رویایی که میبیند حرف میزند
چقدر زیبا تعریف میکند
و چقدر زیبا از پیش بینی شوکه کننده ای که وقتی جوان بوده برایش گفته اند، میگوید
و چقدر دقیق تا به اینجای کار هرچه سید در آن رویا در جوانی دیده بوده محقق شده است
ان شالله بقیه اش هم محقق شود....
#انا_علی_العهد
#سید_حسن_نصرالله
#سید_مقاومت
📌قرارگاه سایبری حاج قاسم
@GHGhasem
16.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹تصاویر فوقالعاده از مراسم تشییع با شکوه شهیدان سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین
#شکوه_قدردانی
#قدرت_حزب_الله
#انا_علی_العهد
#سید_حسن_نصرالله
#سید_مقاومت
📌قرارگاه سایبری حاج قاسم
@GHGhasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مناسبت_ایام
📽سخنان تاریخی نصرالله را ببینید
▪️امروز وقتی که با دولت «تعطیل کن»، «گران کن» و «سازش کن» مواجه می شوم یاد نگرانی ها و توصیههای دلسوزانه هشت ماه پیش شهید سید حسن نصرالله میافتیم که در چهلم شهید رئیسی و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به مردم ایران میگفت انتخاب رئیس جمهور جدید هم سرنوشت شما را تعیین میکند و هم سرنوشت منطقه را...
امروز می فهمیم اگر یک دولت قدرتمند و قوی سر کار بود خیلی از این مسائل در کشور و در منطقه اتفاق نمی افتاد. چه بسا اسرائیل جرئت ترور شهید عزیز سید حسن را نداشت.
#انا_علی_العهد
#سید_حسن_نصرالله
#سید_مقاومت
📌قرارگاه سایبری حاج قاسم
@GHGhasem
🔹 روایت حمید داوودآبادی نویسنده دفاع مقدس از دیدار روز گذشته با رهبر انقلاب همزمان با تشییع شهید سیدحسن نصرالله
روز یکشنبه حمید داودآبادی از نویسندگان دفاع مقدسی دیداری با رهبر انقلاب داشته که آن را روایت کرده است:
داغون بودم، خسته و کلافه ...
ششم مهر ۱۴۰۳ که خبر شهادت سیدحسن نصرالله را شنیدم، همه احوال داغونم، صد برابر شد. هیچوقت حتی در خواب هم باور نمیکردم خبر شهادت سید را بشنوم.
۵ ماه بُغض، داغ، سوز و ... زبانم بند آمده بود. فقط به تصاویر سیدخندان و خوشسیما می نگریستم و با خود میگفتم:
خدا کند دروغ باشد و همه خبرها و شایعههایی که میگویند سید زنده است، راست باشد!
ولی دنیا به کام من نچرخید.
قرار شد سید را ۵ اسفند ماه تشییع کنند. یعنی دیگر همه امید زنده بودن سید، تمام شد.
چند روز پیش گفتند:
روز یکشنبه ۵ اسفند، تو و مسعود دهنمکی، بیایید برای نماز خدمت حضرت آقا.
خدا را شکر. خیلی خوشحال شدم. میتوانستم بغضم را با کسی تقسیم کنم.
هرشب، در خواب و رویای خودخواسته، خویش را در آغوش آقا میدیدم که میگریم و بغض چندماهه میگشایم!
صبح یکشنبه، باران عالم و آدم را طراوت و زیبایی بخشده بود که مسعود که آمد دنبالم، نیم ساعت قبل از اذان ظهر وارد اتاقی شدیم که قرار بود آقا بیاید.
(درست ۲۶ سال پیش، در همین اتاق، غروب بعد عیدفطر، در جمعی شش-هفت نفره، نماز مغربوعشا را به امامت آقا خواندیم و نشستیم ساعتی به گفتوگو با آقا و لذت دنیا و آخرت بردن!)
جمعی شاید حدود صدنفر که خانوادههایی هم بودند، صفوف نماز را تشکیل دادند که چندین بچه کوچک، شاد و بیتوجه به همه، میان صفوف میدوبدند و محافظین برایشان بیسکوئیت و سرگرمی میآوردند.
اذان که دادند، آقا تشریف آوردند و نماز به امامت ایشان اقامه شد. همهش با خودم میگفتم:
- حتما الان امروز که تشییع سیدعزیز است، آقا مثل من، بدجوری حالش گرفته است، خسته است و عزادار.
نماز که به پایان رسید، برخلاف تصور من، آقا صحبت نکرد و آمد به حالواحوال با حاضرین.
به ما که رسید، با تبسمی زیبا با مسعود صحبت کرد که مسعود درباره کتابهای اخیرش که منتظر انتشار هستند، صحبت کرد که آقا فرمودند نمونههایی را که فرستادی، دیدم.
آقا، نگاهی محبتآمیز به من انداخت و با لبخندی زیبا فرمود:
- باز که چاق شدی ...
و زدیم زیر خنده.
ماندهام با این شکم ورقُلُمبیده چیکار کنم. کاشکی میشد قبل از دیدار، پیچهایش را باز کنم و گوشهای پنهان کنم که هربار مورد لطف آقا قرار نگیرد و شرمنده نشوم!
رو در رو که شدم با آقا، چشم درچشم، نگاه انداختیم و خندیدیم. وقتی فرمودند:
- شما چطورید؟ چیکار میکنید؟
همان اول، کتاب "راز احمد" آخرین سفر بیبازگشت حاج احمد متوسلیان، چاپ نشر یازهرا (س) را به آقا هدیه دادم، توضیح کوتاهی دادم و خواستم تورق کنند.
سر دلم باز شد. بغضم داشت میترکید. شروع کردم به نالیدن:
- آقا، خستهام، حالم خوب نیست، دارم کم میارم ...
آقا چشمانش را در نگاهم دوخت و با تعحب گفت:
- چیزی نشده که، شما دیگه چرا کم میارید، خبری نیست، الحمدلله همه چیز خوب است ...
نالیدم: آقا، سید رفت، بغض دارم، دعا کنید خدا این آرامش قلب شما را به من هم بدهد ...
- همه چیز خوبه و همه کارها به روال خودش دارد پیش میرود. امیدت به خدا باشد ...
میخندید و میخندیدم. وقتی از امید گفت، قربانش رفتم و ناخواسته میگفتم: ای جانم ... جانم ... خدا همین امید و اطمینان قلبی شما را به من هم عطا کند ...
واقعا از آرامش و اطمینان قلبی ایشان، همه ناامیدی و خستگیام به یکباره فرو ریخت و بر فنا رفت و همه آن اطمینان قلب که همواره از خدا طلب میکردم، همچونخورشیدی بر قلبم تابیدن گرفت و آرامم کرد.
دقیقا دنبال همین بودم که امروز با یاد سیدعزیز که بر دوش آزادگان جهان بدرقه شد تا آغوش خدا، بر دستان حضرت آقا بوسه زدم و خدا را شکر کردم که این نعمت الهی بر سرمان میتابد.
یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳
#إنا_على_العهد | #عهد_عزت
📣 ایتا | بله | روبیکا
@felestin_jonubi