هدایت شده از شمارش معکوس ظهــ🌺ــور
🔴 متن زیر از مجله خاورستان نشریات محلی خراسان جنوبی است سایت هم به همین نام میتوانید سرچ کنید!!!
🔴 اختصاصی خاورستان/
🔶اجرای سند ننگین 2030 در خراسان جنوبی/ نشاندادن فیلمهای مستهجن و اقدام برای خارجکردن شلوار دانشآموز توسط معلم در کلاس چهارم دبستان در بیرجند
🔷درحالی که رهبر مسلمین جهان، مراجع تقلید و مردم خواستار لغو اجرای سند ننگین 2030 شده بودند اما این سند در برخی نقاط کشور درحال اجراست که میتوان به نشاندادن فیلمهای مستهجن و اقدام برای خارجکردن شلوار دانشآموز توسط معلم در کلاس چهارم دبستانی در خراسان جنوبی در هفتههای اخیر اشاره کرد که واکنش جدی مردم در برکناری معلم و پاسخگویی مدیرکل آموزش و پرورش را در پی داشته است.
🔶به گزارش خبرنگار خاورستان، سند ننگین 2030 بخشی از سند توسعه جهانی است که متأسفانه در دولت حجتالاسلام حسن روحانی در ایران درحال اجراست. امام خامنهای، 17 اردیبهشتماه 1396 در دیدار با معلمان و فرهنگیان در این خصوص فرمودند: "این سند ۲۰۳۰۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانهاش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود. به چه مناسبت یک مجموعهی بهاصطلاح بینالمللیای -که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای بزرگ دنیا است- این حق را داشته باشد که برای کشورهای مختلف، برای ملّتهای گوناگون، با تمدّنهای مختلف، با سوابق تاریخی و فرهنگی گوناگون، تکلیف معیّن کند که شما باید اینجوری عمل کنید؟ اصل کار، غلط است. اینکه ما برویم سند را امضا کنیم و بعد هم بیاییم شروع کنیم بیسروصدا اجرائی کردن، نخیر، این اصلاً مطلقاً مجاز نیست؛ ما اعلام هم کردهایم به دستگاههای مسئول. اینجا جمهوری اسلامی است؛ اینجا، مبنا اسلام است، مبنا قرآن است؛ اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوبِ ویرانگرِ فاسدِ غربی بتواند در اینجا اینجور اِعمال نفوذ کند.
🔷همچنین ایشان 19 اردیبهشتماه 1397 در دیدار با دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و معلمان فرمودند: "سال گذشته بنده رسماً علناً قاطعاً اجرای سند انحرافی ۲۰۳۰ را منع کردم؛ منتها بنده شنیدهام در بخشهای مختلفی، اجزای سند ۲۰۳۰ دارد تحقّق پیدا میکند؛ این معنایش این است که اختیار مهمترین مسئلهی کشور در دست دیگران باشد. غیر از این محتوای ۲۰۳۰ -که در آن البتّه مسائل انحرافی وجود دارد که تردیدی در آن نیست- که اگر همهی آن هم درست بود، معنا نداشت که یک کشوری مثل ایران، با این فرهنگ، با این سابقه، با این نظام مقتدر و عزیز اسلامی، برنامههای آموزش و پرورشی خود را و سند آموزش خود و پرورش خود را از دیگرانی که نشستهاند و با اغراض گوناگون -حالا یا اغراض سیاسی یا اغراض گوناگون فاسد دیگر- یک چیزی تهیّه کردند، از آنها بگیرد؛ چنین چیزی معنی ندارد."
🔶درحالی که رهبر مسلمین جهان، مراجع تقلید و مردم خواستار لغو اجرای سند ننگین 2030 شده بودند اما این سند در برخی نقاط کشور درحال اجراست که استان خراسان جنوبی از آن بیبهره نبوده است و میتوان به نشاندادن فیلمهای مستهجن و اقدام برای خارجکردن شلوار دانشآموز توسط معلم در کلاس چهارم دبستانی در شهر بیرجند، مرکز استان خراسان جنوبی در هفتههای اخیر اشاره کرد که واکنش جدی مردم را در پی داشته است.
🔷مردم خواستار برکناری معلم و پاسخگویی مدیرکل آموزش و پرورش در این رابطه هستند.
#ادامه دارد
#دیوث_سیاسی
#دواعش_وطنی
#بی_غیرت
➖➖➖➖➖➖➖
⏰ @shomareshmakooszohor
#ادامه :
یزید ،مردم شام را به خوبى مى شناخت; بايد جيبشان پر شود تا بتوان به راحتى بر آنها حكومت كرد. با پول مى توان كارهاى بزرگى انجام داد. حتّى مى توان مردم را دوست دار يك حكومت كرد.
* * *
يزيد مطمئن مى شود كه مردم شام، او را يارى خواهند كرد. بدين ترتيب، فكرش از مردم اين شهر آسوده شده و فرصتى پيدا مى كند كه به فكر مخالفان خود باشد. به راستى آيا مى شود آنها را هم با پول خريد؟
او خوب مى داند كه مردم عادى را مى تواند با پول بخرد، امّا هرگز نمى تواند امام حسين(ع) را تسليم خود كند. معاويه هم خيلى تلاش كرد تا شايد بتواند امام حسين(ع) را با وليعهدىِ يزيد موافق نمايد، امّا نتوانست.
تا زمانى كه معاويه زنده بود، امام حسين(ع) وليعهدىِ يزيد را قبول نكرد و اين براى يزيد، بزرگ ترين خطر است. يزيد خوب مى داند كه امام حسين(ع) اهل سازش با او نيست.
اگر امام حسين(ع) در زمان معاويه، دست به اقدامى نزد، به اين دليل بود كه به پيمان نامه صلح برادرش امام حسن(ع)، پايبند بود.
در همان پيمان نامه آمده بود كه معاويه، نبايد كسى را به عنوان خليفه بعد از خود معرّفى كند، امّا معاويه چند ماه قبل از مرگ خود، با معرّفى جانشين، اين پيمان نامه را نقض كرد.
يزيد مى داند كه امام حسين(ع) هرگز خلافت او را قبول نخواهد كرد، پس براى حل اين مشكل، دستور مى دهد تا اين نامه براى امير مدينه (وليد بن عُتبه) نوشته شود: "از يزيد به امير مدينه : آگاه باش كه پدرم معاويه، از دنيا رفت. او رهبرى مسلمانان را به من سپرده است. وقتى نامه به دست تو رسيد حسين را نزد خود حاضر كن و از او براى خلافت من بيعت بگير و اگر از بيعت خوددارى كرد او را به قتل برسان و سرش را براى من بفرست".
يزيد دستور مى دهد قبل از اينكه خبر مرگ معاويه به مدينه برسد، نامه او به دست حاكم مدينه رسيده باشد. او اين چنين برنامه ريزى كرده است تا امام حسين(ع) را غافلگير كند. او مى داند كه اگر خبر فوت معاويه به مدينه برسد، ديگر نخواهد توانست به اين آسانى به امام حسين(ع) دسترسى پيدا كند.
آيا اين نامه به موقع به مدينه خواهد رسيد؟
ـــــــــــــــــــــــــ
فصل 1 كتاب هفت شهر عشق، نوشته دكتر مهدى خداميان
#ادامه :
بخوانم. چه بسا او خود، بيعت با يزيد را قبول كند". سپس يكى از نزديكان خود را مى فرستد تا امام حسين(ع) را به قصر بياورد.19
* * *
شب از نيمه گذشته و فرستاده امير مدينه در جستجوى امام حسين(ع) است.20 او وارد كوچه بنى هاشم مى شود و به خانه امام مى رسد.
درِ خانه را مى زند و سراغ امام را مى گيرد.
امام، داخل خانه نيست. به راستى، كجا مى توان او را پيدا كرد؟ مسجد پيامبر در شب هاى پايانى ماه رجب، صفاى خاصّى دارد و امام در مسجد پيامبر، مشغول عبادت است.
فرستاده امير مدينه، راهى مسجد پيامبر مى شود و پس از ورود به آن مكان مقدّس، بدون درنگ نزد امام حسين(ع) مى رود. امام در گوشه اى از مسجد همراه عدّه اى از دوستان خود، نشسته است. فرستاده امير رو به امام حسين(ع) مى كند و مى گويد:
ــ اى حسين! امير مدينه شما را طلبيده است.21
ــ من به زودى پيش او مى آيم.
امام خطاب به اطرافيان خود مى فرمايد: "فكر مى كنيد چه شده است كه امير در اين نيمه شب، مرا طلبيده است. آيا تا به حال سابقه داشته است كه او نيمه شب، كسى را نزد خود فرا بخواند؟". همه در تعجّب هستند كه چه پيش آمده است.
امام مى فرمايد: "گمان مى كنم كه معاويه از دنيا رفته و امير مدينه مى خواهد قبل از آنكه اين خبر در مدينه پخش شود، از من بيعت بگيرد".22
آيا امام اين موقع شب، نزد امير مدينه خواهد رفت؟ نكند خطرى در كمين باشد؟ آيا معاويه از دنيا رفته است؟ آيا خلافت شوم يزيد آغاز شده است؟
يكى از اطرافيان امام از ايشان مى پرسد: "اگر امير مدينه شما را براى بيعت با يزيد خواسته باشد، آيا بيعت خواهى نمود؟"
امام جواب مى دهد: "من هرگز با يزيد بيعت نمى كنم. مگر فراموش كرده اى كه در پيمان نامه صلحِ برادرم امام حسن(ع)، آمده بود كه معاويه نبايد جانشينى براى خود انتخاب كند. معاويه عهد كرد كه خلافت را بعد از مرگش به من واگذار كند. اكنون او به قول و پيمان خود وفا نكرده است. من هرگز با يزيد بيعت نخواهم كرد، چون كه يزيد مردى فاسق است و شراب مى خورد".23
مأمور امير مدينه، دوباره نزد امام مى آيد و مى گويد:
ــ اى حسين! هر چه زودتر نزد امير بيا كه او منتظر توست.
ــ من به زودى مى آيم.
امام از جاى برمى خيزد. مى خواهد كه از مسجد خارج شود، يكى از اطرافيان مى پرسد: "اى پسر رسول خدا، تصميم شما چيست؟"
امام در جواب مى فرمايد: "اكنون جوانان بنى هاشم را فرا مى خوانم و همراه آنان نزد امير مى روم".24
امام به منزل خود مى رود. ظرفِ آبى را مى طلبد. وضو مى گيرد و شروع به خواندن نماز مى كند. او در قنوت نماز، دعا مى كند... به راستى، با خداى خويش چه مى گويد؟
آرى، اكنون لحظه آغاز قيام حسينى است. به همين دليل، امام حركت خويش را با نماز شروع مى كند. او در اين نماز با خداى خويش راز و نياز مى كند و از او طلب يارى مى نمايد.25
ــ على اكبر! برو به جوانان بنى هاشم بگو شمشيرهاى خود را بردارند و به اين جا بيايند.
ــ چشم بابا!
بعد از لحظاتى، همه جوانان بنى هاشم در خانه امام جمع مى شوند. آن جوانمرد را كه مى بينى عبّاس، پسر اُمّ البنين است. آنها با خود مى گويند كه چه خطرى جان امام را تهديد كرده است؟
امام، به آنها خبر مى دهد كه بايد نزد امير مدينه برويم.
همه افراد، همراه خود شمشير آورده اند، ولى امام به جاى شمشير، عصايى در دست دارد.
آيا اين عصا را مى شناسى؟ اين عصاى پيامبر است كه در دست امام است.26
امام به سوى قصر حركت مى كند، آيا تو هم همراه مولاى خويش مى آيى تا او را يارى كنى؟
ـــــــــــــــــــــــــ