💠 #فاطمه_و_افکار_عمومی
🔸در روایات ، حضرت زهرا تشبیه به شب قدر شدهاند. شب قدری که در باب آن آمده است و ما ادراک ما لیله القدر در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها نیز اینگونه است که علاوه بر قبر ایشان قدر ایشان نیز مجهول است.
محرم ، عمومی است و مظلومیت امام حسین علیهالسلام را همه میفهمند. اما حضرت زهرا سلام الله علیها اینگونه نیست بلکه فضای حماسه و روضه حضرت زهرا سلام الله علیها خاص تر است هر کسی نمی فهمد.
جهاد امام حسین علیهالسلام جنگ سخت است و همه چیز مشخص است اما در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها اینگونه نیست.
نسبت حضرت زهرا سلام الله علیها و امام حسین علیه السلام نسبت معقول و محسوس است. کربلا تنزل فاطمی است. فاطمیه معقول است. لذا امام حسین علیه السلام شهید سقیفه است.
جهاد امام حسین به دلیل معلوم بودن ، فهم راحت تری دارد. اما جهاد حضرت زهرا سلام الله علیها جنگ نرم است. اثرات آن متفاوت است و فضای آن فضای رسانه است.
وظیفه ما این است که نسبت به تکرار عاشورا بیمه شویم که شده ایم و مرحله بالاتر از آن بیمه شدن در برابر سقیفه است که اگر به آن برسیم دیگر تا ظهور راهی نداریم.
پس مانده جنگ نرم ، گفتگو ، کنترل و به دست گرفتن اذهان و تبلیغ برای تغییر افکار عمومی.
کار حضرت زهرا سلام الله علیها مقابله در میدانی بود که در آن دشمن ذهن و افکار عمومی را در اختیار خود گرفته بود.
در جنگ نرم افرادی فرمانده اند که هوش بالایی دارند اما در جنگ سخت اینگونه نیست بلکه عملکرد مهم است همانطور که در جنگ خودمان پیداست.
در جنگ سخت عده خیلی مهم است اما جنگ نرم اینگونه نیست. همانطور که در غدیر ۳۰ هزار نفر جمع میشوند ولی چند وقت بعد ۱۲ نفر پیدا نمی شود که بر امیرالمومنین علیه السلام باشند.
در فضای لیبرالی ابتدا هزینه میکنند چهره درست می کنند و سپس وجهه را خرج میکند.
در فضای جنگ نرم حرف اول را اعتبار ، وجهه و پایگاه اجتماعی می زند.
اولین جهاد حضرت زهرا سلام الله علیها این است که از وجهه بی مثال خود در عالم اسلام خرج میکنند.
وجهه حضرت زهرا سلام الله علیها به گونه ایست که ابن ابی الحدید میگوید امیرالمومنین علیه السلام در هنگام زندگی حضرت فاطمه سلام الله علیها دارای وجهه بود که بعد حضرت زهرا سلام الله علیها دیگر وجهه ای بین مردم نداشت.
جنگ روانی بر ضد امیرالمومنین از قبل از غدیر بوده است تا جایی که پیامبر اعلام ولایت را از عرفه تا غدیر عقب می اندازد.
یکی از مشکلات امروز جامعه ما افرادی اند که وجهه و اعتبار دارند.
نماینده های امام کاظم علیه السلام پس از شهادت ایشان به دلیل ندادن پول هایی که نزد آنها بود همگی واقفی شدند و امامت امام رضا علیه السلام را رد کردند و گفتند امام کاظم غایب شده و بر میگردد. یونس بن عبدالرحمان مردم را به امام رضا علیه السلام دعوت میکند همین افراد برایش نامه میفرستند که ساکت شود و به او ده هزار دینار خواهند داد.
او پاسخ میدهد از امام کاظم ع شنیدم اگر بدعت ظاهر شد بر عالم است مبارزه با آن و اگر مبارزه نکند ایمان از بین میرود. همین وکلا چنان جوی می سازند که از امام رضا نقل جعلی می کنند که یونس زنازاده است!
در حدیث دیگر عده ای از اهل بصره نزد امام می آیند. امام یونس را به مکانی می فرستند. اهل بصره شروع به حرف زدن در مورد یونس میکنند و از او بد میگویند. حضرت سکوت می کنند تا آنها بروند. یونس از پشت پرده گریه کنان میآید و میگوید من از شما دفاع میکنم و به من این همه فحش میدهند. امام میفرمایند چرا بابت حرف هایی که به تو می زنند ناراحت میشوی وقتی امامت از تو راضی است؟ با مردم چیزهایی که میفهمند را بگو و آنهایی که نمیفهمند را نگو. اگر در دستت مروارید باشد همه بگویند مدفوع گوسفند است از تو چیزی کم می شود؟ یا اگر در دستت پشکل باشد و مردم بگویند دُر است چیزی تغییر میکند؟ یونس پاسخ داد نه. امام فرمودند این برایت مهم باشد که امامت از تو راضی است.
در اوج صدمات و آزارها چیزی که حضرت زهرا سلام الله علیها را راضی می کند این است که امام اش از او راضی است.