مجیدی:
یکشنبه ۱۴ شهریور
بیانات رهبر انقلاب در نخستین دیدار هیئت دولت سیزدهم
۱۴۰۰/۰۶/۰۶
البتّه جوانسازی هم خیلی مهم است. یکی از کارهای مهم در دولت، جوانسازی دولت است؛ شما در بدنهی دولت و مدیریّت میانی از جوانهای زبده که الحمدللّه کم نداریم، هر چه میخواهید استفاده کنید؛این کار، هم احساس انسداد را در کشور از بین میبرد و وقتی که جوانها ببینند میتوانند وارد میدان کار بشوند و حرکت کنند و تصمیمگیری کنند، در کشور احساس انسداد به وجود نمیآید، هم شما یک ذخیرهی ارزشمندی برای آینده برای مدیران ارشد کارکشته و مجرّب دارید فراهم میکنید. این جوانی که امروز وارد میدان کار میشود، ده سال دیگر یک مدیر مجرّب و کارآزموده است که برای کشور یک ذخیرهی بسیار مهمّی است؛ این مدیران باکفایت حقّاً و انصافاً یکی از ذخیرههای [ارزشمند خواهند بود].
یک نقطهی مهم در باب تحوّل، استفادهی از خِرد جمعی است و تکیهی بر عقلانیّت که استفاده بشود. از نخبگان خارج از دولت استفاده کنید؛ هر جایی که میتوان از نظر یک نخبهای [استفاده کرد] -بحث جناحهای سیاسی و امثال اینها را بکل در این قضیّه کنار بگذارید- از نظر نخبهها هر چه میتوانید استفاده کنید، و نگاه نکنید به اینکه حالا او وابستهی به یک جناحی است که شما قبول دارید یا ندارید؛ حالا در داخل دولت که از اینها قهراً استفاده میشود؛ استفاده از نظر نخبگان.
اینها توصیههای عمومی است؛ البتّه برای اینها باید برنامهی عملیّاتی درست کرد. اگر چنانچه به همین اندازهای که بنده بگویم و شما هم در ذهن شریفتان اینها را نگه دارید یا یادداشت کنید، اکتفا بشود، فایدهای ندارد؛ جنبهی نصیحت پیدا کردنِ این گونه حرفها فایده ندارد. اینها باید به برنامه و برنامهی عملیّاتی تبدیل بشود؛ وقتی برنامه شد، آن وقت طبعاً اینها [عملی میشود].
اولویّتهایی هم در کار کشور هست که من یک اشارهای میکنم که این اولویّتها را بایستی به اولویّت بودنش توجّه داشت و دنبال کرد، که شاید مهمترینش مسئلهی اقتصاد است و بعد مسئلهی فرهنگ و رسانه و علم است که اینها اولویّتهای اساسی کشور است. ولی خب یک مسئلهی فوری داریم که مسئلهی کرونا است؛ مسئلهی سلامت، الان یک جنبهی فوریّت پیدا کرده که باید به این رسید. البتّه در مسئلهی سلامت تلاش خوبی در دولت گذشته شد، کارهای خوبی انجام دادند، دنبال کردند، هم برای تولید واکسن کار شد، هم برای واردات واکسن کار شد؛ حالا شایعاتی در دهنها هست که اینها غالباً اعتبار ندارد؛ غالباً بیاعتبار است؛ کارهای خوبی انجام گرفت؛ باید این کارها دنبال بشود و تأکید بشود؛ هم درمان، هم پیشگیری، هم مراقبت و غربالگری -غربالگری از بیماران محتمل بسیار چیز مهمّی است- که اینها باید حتماً انجام بگیرد.
واکسیناسیون عمومی مسئلهی بسیار مهمّی است که حتماً بایستی انجام بگیرد. و قرنطینهی هوشمند. من شنیدم که بعضی از کشورهای غربی که توانستهاند کنترل کنند تلفات را و خب تلفاتشان نسبت به ما کمتر است -ابتلائشان هم کمتر است- در عین حال آن چنان مرز را محکم بستهاند که به [کشور] همسایهشان، که آن هم یک کشور پیشرفتهای است لکن خب ابتلاء در آنجا زیاد است، هیچ امکان رفت و آمد نیست، یعنی مراقبت میکنند. ما خب در زمینهی رعایت مرزهای کشور و دقّت در ورود انواع جدید بیماری به کشور -این بیماری یا بیماریهای دیگر- بایستی خیلی مراقبت بکنیم و این مسئله خیلی مهم است.
البتّه مردم هم وظایفی دارند؛ بنده مکرّر این را گفتهام. مردم عزیزمان بایستی این چهار مسئولیّت مهم را قبول کنند و به عهده بگیرند: یکی مسئلهی ماسک، یکی مسئلهی فاصله، یکی مسئلهی تهویه، یکی مسئلهی صابون زدن دست؛ اینها که کارهای مشکلی نیست، اینها همه کارهای آسانی است؛ [اگر] این رعایتها را بکنند، قطعاً تأثیر خواهد گذاشت در ابتلاء، و این تلفات سنگینی که دل انسان را به درد میآورد، به وجود نخواهد آمد.
#دولت_سیزدهم
#مقرری
#صفحه_پنجم
استمرارانقلاب در جهادعظیم تبیین ومبارزه انقلابی است.:
#صفحه دوم #چهارشنبه ۱۴ دی
۱۴۰۱/۱۰/۱۰
بیانات رهبر انقلاب در دیدار خانواده آیتالله مصباح یزدی
من البتّه گمان میکنم قبلها به خود مرحوم آقای مصباح (رضواناللهعلیه) یا شاید به بعضی از شاگردهای ایشان راجع به ملّاصدرا این حرف را زدم که کتاب ملّاصدرا تدریس میشود، امّا لبّ حرفهای ملّاصدرا چیست؟ ملّاصدرا چند مسئلۀ اساسی دارد؛ اینها را پیدا کنید، بکشید بیرون، روی اینها بحث بشود، کار بشود، کتاب نوشته بشود، مباحثه بشود؛ این لازم است. در مورد خود آقای مصباح همین جور است و باید این جوری بشود. نگاه کنید، ببینید آن جهتگیری فکری ایشان، آن نقطهی تمرکز فکری ایشان چیست، چه در مسائل فلسفی، چه در مسائل اجتماعی، چه در مسائل اعتقادی و فکری، در فضای مجازی و از این قبیل پخش میشود ــ یک تکّه حرف را پخش کنید، این منتشر بشود، در ذهنها بماند، به زبانها بیاید، تکرار بشود؛ و مثل مَثَلِ سائر که در زبانها تکرار میشود و میمانَد، این فکر بماند، معلوم بشود این، فکر آقای مصباح است؛ تا افراد اسم آقای مصباح را میآورند، هر کسی که دیده این تکّهها را، این نوشتهها را، ذهنش به یکی از اینها متوجّه بشود، یادش بیاید. مثلاً یکی از راههای پخش فکرِ یک آدمِ متفکّر برجستهی عمیقی مثل آقای مصباح این است.
صوت هم خیلی خوب است. حالا شاید لازم نباشد از اوّل تا آخرِ یک سخنرانی را پخش کنیم ــ آن [کار] شاید یک مقداری تأثیر را هم کم کند ــ امّا بالاخره میتوان از یک صوتِ یک ساعته یا مثلاً سه ربع ساعتهای که مستمع را کاملاً جذب میکرده، مثلاً یک ربع ساعت مطلب درآورد.
یکی از چیزهایی که در این جلساتِ داخل حسینیّۀ ایشان نظر من را خیلی جلب میکند، این است که وقتی [فیلم آن را] پخش میکنند، آدم میبیند اوّلاً مستمعین که متراکم نشستهاند، همه جوانند، یعنی مثلاً یک آدم مسنّ بالای چهل سال شاید در اینها دیده نمیشود؛ همه جوانند. و [ثانیاً] همه همین طور محوند! این خیلی مهم است. من چون خودم سخنرانم، دهها سال [سخنرانی کردهام]، به این نکات توجّه دارم. چه زمانی هست که سخنران احساس میکند موفّق است؟ این نگاهها و برخوردها و بهاصطلاح آن نمایشهایی که از رفتار مستمع وجود دارد، نشاندهندۀ یک حقیقتی است؛ این را شما در سخنرانیهای ایشان مشاهده میکنید، یعنی این من را خیلی جلب میکند. ایشان چه دارد میگوید که این جور همۀ دلها را، چشمها را مجذوب کرده، مبهوت کرده؟ این تکّههای خاص را پیدا کنید، مکرّر پخش کنید.
خوشبختانه صدا و سیما نسبت به این قضیّه روی خوش نشان داده. حالا گاهی اوقات هست مسئولانِ رسانهها و مانند اینها روی خوش به یک چیزی نشان نمیدهند، [ولی] نسبت به کارهای ایشان الحمدلله صدا و سیما گرایش خوبی دارد و در ساعات مختلف [پخش میکند]. من گاهی عبور میکنم، [وقتی] نگاه میکنم میبینم، یا گاهی نشستهام میبینم که از ایشان چیزهای زیادی را پخش میکنند؛ حیات آقای مصباح این است، زنده بودن آقای مصباح این است.
خب جسم ایشان رفت، حیف هم بود، خیلی حیف بود، یعنی وجود ایشان واقعاً مایۀ برکت بود، آدم از دیدن ایشان استفاده میکرد؛ یکی از این کسانی [بود] که ما در طول عمر دیدیم از دورهی جوانیشان، نه حالا؛ آن وقت که ایشان شاید هنوز ازدواج هم نکرده بود ــ من قبل از اینکه بیایم قم، در مشهد با ایشان آشنا شدم؛ گمان میکنم مثلاً سال ۳۶، ۳۷ بود ــ از آن وقت آدم میفهمید ایشان یک مرد متدیّن، اهل دین و اهل تقوا بودند. از جملهی آن کسانی بود که «مَن یُذَکِّرُکُمُ اللهَ رُؤیَتُه» بود؛ رؤیت ایشان هم آدم را کمک میکرد، پیش میبُرد، به یاد خدا میانداخت. خب هر چه از آن جوانی گذشت، ایشان بهتر هم شد؛ اگرچه هر چه هست، مال همان دورۀ جوانی است. شما جوانها قدر این دوره را بدانید؛ آنچه آن آخرِ کار به درد آدم میخورد و گیر آدم میآید و برای آدم میماند، همین [چیزی] است که حالا شماها کسب کردهاید و دارید کسب میکنید. جوانها قدر جوانیشان را بدانند.
خدا انشاءالله درجاتشان را عالی کند. بله، دو سال از درگذشتشان گذشت؛ دوازدهم دی بود. خداوند انشاءالله درجات ایشان را عالی کند و ایشان را مشمول مغفرت و رحمت خودش قرار بدهد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
#مصباح_یزدی
#مقرری
https://eitaa.com/GOOLLEYAS