eitaa logo
گل یاس
332 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
9.7هزار ویدیو
189 فایل
"سرباز امام زمانمان باشیم حتی در فضای مجازی" به کانال گل یاس خوش آمدید لینک کانال: https://eitaa.com/GOOLLEYAS 👇👇راه ارتباط با مدیر کانال👇👇 https://eitaa.com/Fatima_3516
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
سلوک در مکتب روضه_1.mp3
13.77M
۱ در هر تجمّعی، به تناسب محور این جمع، و نوع محتوایِ ارائه شده ؛ تغییراتی در نفس ایجاد می‌شود ! مکانسیم تأثیر مجالس اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام، در روح، چگونه است؟ ▪️ @ostad_shojae ▪️
‌شماره شایعه:1228 🔆متن شایعه http://yon.ir/jyt6e " این عکس یه خواننده رپ هست که اسمشو حسین ابلیس گذاشته مراقب باشید! حسین یا حصین ؟ اینروزها نزدیک محرم شاهد پیراهن های مشکی هستیم که با خط درشت اسم حصین روی آن چاپ شده است. و اما حصین : حصین بن تمیم . توجه توجه حسین یا حصین؟ اینروزها نزدیک محرم شاهد پیراهن های مشکی هستیم که با خط درشت اسم حصین روی آن چاپ شده است. و اما حصین : حصین بن تمیم سردسته کمانداران و تیراندازان سپاه عمربن سعد کسی بود که پس از ورود او به صحنه نبرد باران تیر از هر سو به اصحاب امام عشق باریدن گرفت . چرا قلب فاطمه زهرا و امام زمانمان را با چنین غفلتی و ناآگاهیهایی ازین دست می شکنیم خاص بودن پوشش به چه قیمتی اگه عشق به سیدالشهدا دارید اطلاع رسانی کنید که قبل از فرارسیدن ماه عزای سالار شهیدان این پیراهنها از بین مردم جمع بشه این عکس هم عکس یک خواننده رپ هست به نام حسین ابلیس مراقب باشید! " 🔆پاسخ شایعه 1⃣. این تصویر "شاتر استوک" یا تصویر پایه یک مانکن خارجی برای ایجاد نمونه تبلیغ است که هر طرحی را میتوان بر روی آن مونتاژ کرد! http://yon.ir/tshirts2 🔎 @GhararGahShayeat 2⃣. موردی از تبلیغ یا فروش گسترده این پیراهن پیش از محرم ۹۵ به دست نیامد! انتشار این تصویر به اوائل سال ۹۴ توسط یک وبلاگ فروش تی شرت عکس دار خوانندگان رپ باز می گردد! http://shayeaat.ir/extrapage/t_shirt 3⃣. استفاده از "ص" بجای "س" در "حسین" اشاره به حصین بن نمیر تمیمی ندارد! این تغییر برای متمایز کردن نام هنری خواننده بوده، چنانکه در نام لاتین او هم بجای S، عدد 3 درج شده است! http://shayeaat.ir/extrapage/ho3ein 4⃣. با فرض نیت خیر نویسنده، معرفی عکسی که انتشار چندانی نداشته و تحلیل نادرست آن، بیشتر تبلیغ و بزرگنمایی این خواننده زیر زمینی بوده، خصوصا که طرح این پیراهن با ذائقه عمومی و مخاطبان چنین تحلیلی هم همخوانی ندارد! و باعث تبلیغ برای باطل میشود. شایسته است که شایعه را نشر ندهیم 🔎 @GhararGahShayeat 5⃣. جا دارد افراد دغدغه مند پیش از تحلیل پیامها و انتشار مطالب در فضای مجازی، جوانب مختلف آن را با دید بازتری بررسی کنند. منبع:سایت شایعات با اضافات نشر این پیام صدقه جاریه است. 📚 📖 📚 📖 📚 📖 📚 📖 👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉 در تلگرام 👇 https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w در سروش 👇 http://sapp.ir/gharargahshayat در ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
🏴🏴🏴🏴🏴 السلام عليك يا آبا عبدالله فرارسيدن ماه محرم ماه عزاي حسيني را محضر همه اعضاي محترم گروه تسليت و تعزيت عرض ميكنم و درخواست ميكنم براي پاسداشت عزاي حسيني امسال هر خانه يك حسينيه شود و پرچم هاي سياه عزا را درب منازل و حتي داخل منازل نصب كنيم و شور و شعور حسيني را در دلها و در خانه ها و در ادارات و در معابر به پا داريم از همه عزيزان التماس دعا دارم خدا به حق اين ماه عزيز زيارت با معرفت عتبات به زودي نصيب مان گرداند . الهي آمين 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
✍ دلنوشته 🔹ﺣﺴﯿﻦ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ : " ﻫﻞ ﻣﻦ ﻧﺎﺻﺮ ﯾﻨﺼﺮﻧﯽ؟ " ﻭ ﻣﻦ ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﺯﻡ ﻗﻀﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ : ﻟﺒﯿﮏ ﯾﺎﺣﺴﯿﻦ! ﻟﺒﯿﮏ ... 🔸ﺣﺴﯿﻦ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺩﺷﻤﻦ ﺗﺎﺧﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ... ﻭ ﻣﻦ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ : ﻟﺒﯿﮏ ﯾﺎﺣﺴﯿﻦ! ﻟﺒﯿﮏ ... 🔹ﺣﺴﯿﻦ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ ... ﻣﻦ ﺳﺮ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺩﺍﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ: ﻟﺒﯿﮏ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦ ! ﻟﺒﯿﮏ ... 🔸ﺣﺴﯿﻦ ﺳﻨﮓ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ... ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ : ﻟﺒﯿﮏ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦ ! ﻟﺒﯿﮏ ... 🔹ﺣﺴﯿﻦ ﺍﺯ ﺍﺳﺐ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﻋﺮﺵ ﺑﻪ ﻟﺮﺯﻩ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ... ﻭ ﻣﻦ ﺩﺭ ﭘﺲ ﻧﮕﺎﻩ ﻫﺎﯼ ﺣﺮﺍﻣﻢ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯿﺰﻧﻢ : ﻟﺒﯿﮏ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦ ! ﻟﺒﯿﮏ ... 🔸ﺣﺴﯿﻦ ﺭﻣﻖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﺎﺯ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯿﺰﻧﺪ: ﻫﻞ ﻣﻦ ﻧﺎﺻﺮ ﯾﻨﺼﺮﻧﯽ؟ ﻣﻦ ﻣﺤﺘﺎﻃﺎﻧﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ﻭ ﺑﺎﺯ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ : ﻟﺒﯿﮏ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦ ﻟﺒﯿﮏ ... 🔹ﺣﺴﯿﻦ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﮐﺴﯽ ﺭﻭﯼ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺳﺖ، ﺣﺴﯿﻦ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ ﯾﺎﺭﯾﻢ ﮐﻦ ... ﻣﻦ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﺎﺯ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ : ﻟﺒﯿﮏ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦ ﻟﺒﯿﮏ ... 🔻ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻏﺮﻭﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ... ﻣﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ : ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﯿﮏ ﺍﻟﻔﺮﺝ ...🔻 ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﻬﺪﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ : "ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻨﻬﺎﯾﺖ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ "... ﻣﻬﺪﯼ ﺑﻪ ﻣﺤﺮﺍﺏ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻣﻦ ﻃﻠﺐ ﻣﻐﻔﺮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ... ﻣﻬﺪﯼ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ ... ﺣﺴﯿﻦ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ .. 〰〰➰〰〰➰〰〰 دوستان بیایید تو این ایام محرم تصمیم جدی بگیریم برای ترک کردن رفتارهای بد خودمون...✌️ بیایید واقعا با شرکت در عزاداری امام حسین (ع )رفتار و اعمال خودمون هم باب میل سید و سرور شهیدان کنیم و واقعا با ایشون بیعت کنیم. بیایید یک تصمیم محکم بگیریم وبه امامون قول بدیم که حسینی باشیم. یا علی ...التماس دعا ✨اللهم عجل لولیک الفرج✨ @GOOLLEYAS
✨ مناجات ✨ ای خدای مهربان دست گشاده به امید فضل و کرم و لطف وا حسان تو به سوی تو آمده ام. ناامیدم مکن که هیچ کس از درگاه تو ناامید باز نگردد. الهی، با بخشش ات بر من از گنجینه بی کرانت کاسته نخواهد شد؛ پس بر من ببخش که نه به اتکای عملی صالح آمده ام و نه به شفاعت مخلوقی جز محمد صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت او، که درود تو بر آنان باد. خدایا، امیدوار به عفو و بخشش بی پایانت به درگاهت آمده ام. مولای من، شیوه همیشه تو احسان و لطف است و شیوه همیشه من خطا و بیراهه رفتن. از تو می خواهم به حق محمد صلی الله علیه و آله وسلم و خاندان پاکش، که از گناهانِ بسیارم درگذری که کسی جز تو ـ ای خدای بزرگ ـ آن را نبخشاید، یا عظیم. الهی، من به بهشت تو محتاجم و نیازمند گذشت توام. تو را می خوانم و هرگز از لطفت ناامید نمی شوم. تو را صدا می زنم و از خشمت احتراز نمی کنم. خدایا، ندایم را پاسخ ده و به غفران شیرینت بر من منت گذار. در جامه اسلام بمیرانم و در زمره خوبان و نیکان جایم ده. خدایا، لطیفا، از لطفت محرومم مدار و تنها و خسران زده رهایم مکن. الهی گاهِ فراقِ عزیزانم بر من رحم آور. بر تنهایی ام در قبر و غریبی ام در قیامت و بیچارگی ام در روز حساب، با من مهربانی کن. 📚دعای‌سجده بعد از نماز از حضرت‌فاطمه زهرا علیهاالسلام  ┄┄┅┅┅❅❁ ❁❅┅┅┅┄┄ @GOOLLEYAS
540.5K
🎤 توصیه ای ساده و مختصر برای اوقاتی که حال نداریم ادعیه ای مثل دعای ندبه ، دعای کمیل و... را کامل بخوانیم... 👌 انشالله با این راهکار، هیچ جمعه ای بدون دعای ندبه نباشیم 🌺 @ma_va_o
قطعا امسال محرم رنگ و بوی دیگری دارد انگار سیدالشهدا علیه السلام دوباره چراغ خیمه رو خاموش کرده تا هرکس خسته شده و شک دارد به ماندن یا رفتن تکلیفش را روشن کند و برود خداوندا بحق امام حسین علیه السلام دستمان را بگیر تا باز هم با حسین بمانیم 🏴🏴🏴 @GOOLLEYAS
فصل 1 كتاب هفت شهر عشق دوست من، سلام! از اينكه اين كتاب را در دست گرفته اى خيلى خوشحالم. من و تو مى خواهيم ريشه هاى قيام امام حسين(ع) را بررسى كنيم. پس براى دسترسى به اطلاعات بيشتر، بايد به شام سفر كنيم. آيا شام را مى شناسى؟ شهرى كه مركز حكومت معاويه بوده است. سفر ما آغاز مى شود و ما به شهر شام ( دمشق ) مى رويم... شب نيمه رجب سال شصت هجرى ، خبرى در شام مى پيچد و خيلى ها را بيمناك مى كند. معاويه سخت بيمار شده و طبيبان از معالجه او نااميد شده اند. معاويه، كسى است كه به دستور خليفه دوم (عُمر بن خطّاب) امير شام شد و او توانست سال هاى زيادى با مكر و حيله، در آنجا حكومت كند، امّا او اكنون بايد خود را براى مرگ آماده كند. معاويه، سراغ پسرش يزيد را مى گيرد، ولى يزيد به مسافرت رفته است. او با حسرت، به درِ قصر خود نگاه مى كند تا شايد تنها پسرش وارد شود. معاويه خطاب به اطرافيان مى گويد: "نامه اى به يزيد بنويسيد و از او بخواهيد كه هر چه زودتر نزد من بيايد". نامه را به يك پيك تندرو مى دهند تا آن را به يزيد برساند. آيا معاويه براى آخرين بار پسرش را خواهد ديد؟ حالِ معاويه لحظه به لحظه بدتر مى شود. طبيبان مخصوص دربار، به هيچ كس اجازه ملاقات نمى دهند. همه مأموران حكومتى در آماده باش كامل به سر مى برند و همه رفت و آمدها، كنترل مى شود. معاويه در بستر مرگ است. او فهميده است كه نفس هاى آخر را مى كشد. نگاه كن! معاويه با خودش سخن مى گويد: "كاش براى رسيدن به رياست دنيا، اين قدر تلاش نمى كردم! كاش همچون فقيران زندگى مى كردم و همواره لباسى كهنه بر تن داشتم!". حالا كه وقت مرگش فرا رسيده، گويا فراموش كرده كه براى رياست چند روزه دنيا، چقدر ظلم و ستم كرده است. اكنون موقع آن است كه به سزاى اعمال خود برسد. آرى، معاويه مى ميرد و خبر مرگ او به زودى در شهر شام، پخش مى شود، ولى يزيد هنوز از سفر نيامده است. * * * يزيد با عجله به سوى شهر شام مى آيد. سه روز از مرگ معاويه گذشته است. او بايد هر چه سريع تر خود را به مركز خلافت برساند. نگاه كن! گروهى از بزرگان شهر شام، به خارج شهر رفته اند تا از خليفه جديد استقبال كنند. اكنون يزيد، جانشين پدر و خليفه مسلمانان است. يزيد وارد شهر مى شود. كنار قبر پدر خود مى رود و نماز مى خواند. يكى از اطرافيان يزيد جلو مى آيد و مى گويد: "اى يزيد، خدا به تو در اين مصيبت بزرگ صبر بدهد و به پدرت مقامى بزرگ ببخشد و تو را در راه خلافت يارى كند. اگر چه اين مصيبت، بسيار سخت است، امّا اكنون تو به آرزوى بزرگ خود رسيده اى!". يزيد به قصر مى رود. مأموران خبر آورده اند كه عدّه اى در سطح شهر، زمزمه مخالفت با خليفه را دارند و مردم را به نافرمانى از حكومت او تشويق مى كنند. يزيد به فكر فرو مى رود! به راستى، او براى مقابله با آنها چه مى كند؟ آيا بايد دست به شمشير برد؟ از طرف ديگر، اوضاع ناآرام عراق باعث نگرانى يزيد شده است. او مى داند وقتى خبر مرگ معاويه به عراق برسد، موج فتنه همه جا را فرا خواهد گرفت. اكنون سه روز است كه يزيد در قصر است. او در اين مدّت، در فكر آن بوده است كه چگونه مردم را فريب دهد. به همين دليل دستور مى دهد تا همه مردم، در مسجد بزرگ شهر جمع شوند. پس از ساعتى، مسجد پر از جمعيّت مى شود. همه مردم براى شنيدن اوّلين سخنرانى يزيد آمده اند. يزيد در حالى كه خود را بسيار غمناك نشان مى دهد، بر بالاى منبر مى رود و چنين مى گويد: "اى مردم! من مى خواهم دين خدا را يارى كنم و مى دانم شما، مردم خوب و شريفى هستيد. من خواب ديدم كه ميان من و مردم عراق، رودى از خون جريان دارد. آگاه باشيد به زودى بين من و مردم عراق، جنگ بزرگى آغاز خواهد شد". عدّه اى فرياد مى زنند: "اى يزيد! ما همه، سرباز تو هستيم، ما با همان شمشيرهايى كه در صفيّن به جنگ مردم عراق رفتيم، در خدمت تو هستيم". يزيد با شنيدن اين سخنان با دست، به مأموران خود اشاره مى كند. كيسه هاى طلا را نگاه كن! آرى، آنها، همان "بيت المال" است كه براى وفادارى مردم شام، بين آنها تقسيم مى شود. صداى يزيد در فضاى مسجد مى پيچد: "به هر كسى كه در مسجد است، از اين طلاها بدهيد". تا چند لحظه قبل، فقط چند نفر، براى شمشير زدن در ركاب يزيد آمادگى خود را اعلام كردند امّا حالا فريادِ "ما سرباز تو هستيم" همه مردم به گوش مى رسد. مردم در حالى كه سكّه هاى سرخ طلا را در دست دارند، وفادارى خود را به يزيد اعلام مى كنند. آرى! كيست كه به طلاى سرخ وفادار نباشد؟ يزيد ادامه مى دهد: "آگاه باشيد كه من به شما پول و ثروت زيادى خواهم داد". مردم با شنيدن وعده هاى يزيد، خوشحال مى شوند و صداى "الله اكبر" در تمام مسجد مى پيچد. يزيد با اين كار، نظر همه مردم را به خود جلب كرد و اكنون همه آنها، حكومت او را دوست دارند. مگر مردم شام جز پول و آرامش چيز ديگرى میخواستند؟
: یزید ،مردم شام را به خوبى مى شناخت; بايد جيبشان پر شود تا بتوان به راحتى بر آنها حكومت كرد. با پول مى توان كارهاى بزرگى انجام داد. حتّى مى توان مردم را دوست دار يك حكومت كرد. * * * يزيد مطمئن مى شود كه مردم شام، او را يارى خواهند كرد. بدين ترتيب، فكرش از مردم اين شهر آسوده شده و فرصتى پيدا مى كند كه به فكر مخالفان خود باشد. به راستى آيا مى شود آنها را هم با پول خريد؟ او خوب مى داند كه مردم عادى را مى تواند با پول بخرد، امّا هرگز نمى تواند امام حسين(ع) را تسليم خود كند. معاويه هم خيلى تلاش كرد تا شايد بتواند امام حسين(ع) را با وليعهدىِ يزيد موافق نمايد، امّا نتوانست. تا زمانى كه معاويه زنده بود، امام حسين(ع) وليعهدىِ يزيد را قبول نكرد و اين براى يزيد، بزرگ ترين خطر است. يزيد خوب مى داند كه امام حسين(ع) اهل سازش با او نيست. اگر امام حسين(ع) در زمان معاويه، دست به اقدامى نزد، به اين دليل بود كه به پيمان نامه صلح برادرش امام حسن(ع)، پايبند بود. در همان پيمان نامه آمده بود كه معاويه، نبايد كسى را به عنوان خليفه بعد از خود معرّفى كند، امّا معاويه چند ماه قبل از مرگ خود، با معرّفى جانشين، اين پيمان نامه را نقض كرد. يزيد مى داند كه امام حسين(ع) هرگز خلافت او را قبول نخواهد كرد، پس براى حل اين مشكل، دستور مى دهد تا اين نامه براى امير مدينه (وليد بن عُتبه) نوشته شود: "از يزيد به امير مدينه : آگاه باش كه پدرم معاويه، از دنيا رفت. او رهبرى مسلمانان را به من سپرده است. وقتى نامه به دست تو رسيد حسين را نزد خود حاضر كن و از او براى خلافت من بيعت بگير و اگر از بيعت خوددارى كرد او را به قتل برسان و سرش را براى من بفرست". يزيد دستور مى دهد قبل از اينكه خبر مرگ معاويه به مدينه برسد، نامه او به دست حاكم مدينه رسيده باشد. او اين چنين برنامه ريزى كرده است تا امام حسين(ع) را غافلگير كند. او مى داند كه اگر خبر فوت معاويه به مدينه برسد، ديگر نخواهد توانست به اين آسانى به امام حسين(ع) دسترسى پيدا كند. آيا اين نامه به موقع به مدينه خواهد رسيد؟ ـــــــــــــــــــــــــ فصل 1 كتاب هفت شهر عشق، نوشته دكتر مهدى خداميان
🔺هماهنگی شهرداری تهران با گوگل مپ در تغییر نام میدان جمهوری اسلامی، حجت را بر هر اهل تفکری تمام میکند گویا لازم است از نزدیک پیگیر این دست خیانتهای عمدی شویم. @GOOLLEYAS
هدایت شده از کانال هدایت(تبیین)
🔴واکنش‌های کاربران توئیتر به هیئت سیار حاج محمود کریمی در محرم امسال‌ 🔻 حاج‌محمود کریمی توی دستگاه امام حسین عزت داری؛ خدا عزتت رو بیشتر کنه! که اینطوری خودت رو خرج روضه های امام حسین می کنی (لینک) 🔻‏باور کنید این خلاقیت ‎محمود کریمی برای برپایی ‎تکیه سیار در کوچه پس کوچه‌های شهر، ثوابش از روضه‌خونی‌‌اش هم‌ بیشتره. کافیه یه پیرزن، یه پیرمرد، یه بیمار، یه بچه، یه مرد یا زنی که نمیتونه هیات بره، ولو به آهی دعاش کنن. باور کنید اون دعا، از دعای هزاران نفر بیشتر به دادش میرسه. (لینک) 🔻‏پارسال ‎حاج‌محمود کریمی قبل از شروع مراسم هیئت به میان مردم می آمد و چهارپایه خوانی را احیاء کرد و امسال با تکیه سیار کوچه به کوچه به سراغ مردم میرود. روضه امام حسین (ع) نه تعطیلی بردار است نه محدود میشود،تا پارسال مستمع به هیئت می آمد،امسال مداح به سراغ مستمعین رفته است (لینک) 🔻یک خودرو وانت، یک بلندگوی ساده، یک مداح و ۱۵ دقیقه توقف در هرکوچه یا محله... مردم از درون خانه، بالکن ها و پنجره ها و بلافاصله در کوچه سینه می زنند و اشک می ریزند... حاج‌محمود کریمی مشهورترین و صاحب سبک ترین مداح... متواضعانه و بی تکلف در خیابان های شهر با تکیه سیار... (لینک) 🔻حاج محمود کریمی از هر تهدیدی فرصتی تازه می‌سازد....خدا قوت... (لینک) 🔻‏هم حرکت اعتراضی است، هم غریبی در خودش دارد، هم در به دری، هم دوره‌گردی، هم درس اخلاق که هیات، فقط زمین حسینیه ات نیست، هم درس عدالت که مردم دور دست ها چرا نباید از نفس مداحی خوب تغذیه روحی کنند.در کل تا به اینجا به ‎حاج‌محمود کریمی نمره بیست می‌دهم. باشد که ایده فهم باشیم در فضای فرهنگ (لینک) 🔻‏ایشون همون کسیه که میگفتن فلان میکروفن نباشه نمیخونه ! همون کسیه که میگفتن تا پا منبری هاش نباشن جایی نمیره ! همون کسیه که میگفتن تا پاکت پر نگیره و مجلسش شلوغ نباشه جایی نمیره ! همون کسیه که میگفتن چیذر ول نمیکنه برای اعتبارش! بله این همون حاج‌محمود کریمی که اونها میگفتن (لینک) 🔻‏کسانی که به اخلاص ‎حاج‌محمود کریمی شک داشتن با دیدن این تصویر بدجور باختن... قابل توجه مداحانی که فقط سینه چاک میدن و حرف میزنن و شاکین. شخصیت مداح فقط به منبر و مستمع هزار نفری نیست، میدان امام حسین، میدان عمل است. (لینک) 🔻‏حاج محمود آقا ان شاالله به مقامی برسی که خود حضرت به شما بگویند: "حاج محمود آقا حالا بیا برای خودم روضه بخون" (لینک)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه خوانی خیابانی حاج محمود کریمی در خیابان های تهران در محرم الحرام امسال @GOOLLEYAS
13801221_39466_128k.mp3
9.34M
🔈 اگر امام حسین قیام نمی‌کرد... گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب پیرامون قیام اباعبدالله"علیه‌السلام" @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
📸 تصویر فوق ۱۰ عضو غیر دائم فعلی شورای امنیت را نشان می دهد که تاکنون ۲ کشور از این ۱۰ کشور مخالفت خود را با درخواست آمریکا اعلام کرده اند ◀️ این ۲ کشور بعلاوه ۴ عضو دائم( فرانسه، انگلستان ، روسیه و چین ) جمعا تاکنون ۶ مخالف از ۱۵ عضو شورای را تشکیل می دهند . ◀️ اگر فقط ۱ کشور دیگر از لیست فوق مخالفت خود را اعلام کند در آن صورت ، حتی در جلسه رسیدگی آیین نامه ای شورای امنیت که قابل وتو نیست آمریکا به نصاب لازم ۹ رای برای تصویب نخواهد رسید و در صورت تحقق چنین نتیجه ای حتی بدون توجه به ماهیت نامشروع درخواست و عدم طرفیت در برجام، آمریکا در همان ترفند آیین نامه ای که عده ای آنرا آکروباسی حقوقی یا بندبازی آیین نامه ای نامیده اند هم با یک رسوایی بزرگ روبرو خواهد شد. @GOOLLEYAS
فصل 2 كتاب هفت شهر عشق پاسى از شب گذشته است. نامه رسانى وارد مدينه مى شود و بدون درنگ به سوى قصر حكومتى مى رود تا با امير مدينه (وليد بن عُتبه) ديدار كند. نامه رسان به نگهبانان قصر مى گويد: ــ من همين الآن، بايد امير مدينه را ببينم. ــ امير مدينه استراحت مى كند، بايد تا صبح صبر كنى. ــ من دستور دارم اين نامه را هر چه سريع تر به او برسانم. به او خبر دهيد پيكى از شام آمده است و كار مهمّى دارد.10 اميرِ مدينه با خبر مى شود، نامه را مى گيرد و آن را مى خواند. او مى فهمد كه معاويه از دنيا رفته و يزيد روى كار آمده است. امير مدينه گريه مى كند، امّا آيا او براى مرگ معاويه گريه مى كند؟ امير مدينه به خوبى مى داند كه امام حسين(ع) با يزيد بيعت نمى كند. گريه او براى انجام كارِ دشوارى است كه يزيد از او خواسته است. آيا او اين مأموريّت را خواهد پذيرفت؟ امير مدينه خود را ملامت مى كند و با خود مى گويد: "ببين كه رياست دنيا با من چه مى كند. آخر مرا با كشتن حسين چه كار".11 او سخت مضطرب و نگران است و مى داند كه نامه رسان منتظر است تا نتيجه كار را براى يزيد ببرد. اگر از دستور يزيد سرپيچى كند، بايد منتظر روزهاى سختى باشد. "خدايا، چه كنم؟ كاش هرگز به فكر حكومت كردن نمى افتادم! آيا اين رياست ارزش آن را دارد كه من مأمور قتل حسين شوم. هنوز مردم مدينه فراموش نكرده اند كه پيامبر چقدر به حسين علاقه داشت. آنها به ياد دارند كه پيامبر، حسينش را غرق بوسه مى كرد و مى فرمود: "هر كس كه حسينِ مرا دوست داشته باشد خدا نيز، او را دوست مى دارد". هر كس امام حسين(ع) را مى بيند به ياد مى آورد كه پيامبر او را گلِ زندگى خود مى دانست. چرا يزيد مى خواهد گل پيامبر را پر پر كند؟12 * * * اميرِ مدينه هر چه فكر مى كند به نتيجه اى نمى رسد. سر انجام تصميم مى گيرد كه با مَروان مشورت كند. مروان كسى است كه از زمان حكومت عثمان، خليفه سوم، در دستگاه حكومتى حضور داشت و عثمان او را به عنوان مشاور مخصوص خود، انتخاب كرده بود.13 مروان در خانه خود نشسته است كه سربازان حكومتى به او خبر مى دهند كه بايد هر چه سريع تر به قصر برود. مروان حركت مى كند و خود را به امير مدينه مى رساند. امير مدينه مى گويد: "اى مروان! اين نامه از شام براى من فرستاده شده است، آن را بخوان". مروان نامه را مى گيرد و با دقّت آن را مى خواند و مى گويد: ــ خدا معاويه را رحمت كند، او بهترين خليفه براى اين مردم بود. ــ من تو را به اين جا نياورده ام كه براى معاويه فاتحه بخوانى، بگو بدانم اكنون بايد چه كنم؟ من بايد چه خاكى بر سرم بريزم؟! ــ اى امير! خبر مرگ معاويه را مخفى كن و همين حالا دستور بده تا حسين را به اين جا بياورند تا از او، براى يزيد بيعت بگيرى و اگر او از بيعت خوددارى كرد، سر او را از بدن جدا كن. تو بايد همين امشب اين كار را انجام بدهى، چون اگر خبر مرگ معاويه در شهر پخش شود، مردم دور حسين جمع خواهند شد و دست تو ديگر به او نخواهد رسيد.14 سخن مروان تمام مى شود و امير مدينه سر خود را پايين مى اندازد و به فكر فرو مى رود كه چه كند؟ او به اين مى انديشد كه آيا مى توان حسين(ع) را براى بيعت با يزيد راضى كرد يا نه؟ مروان به او مى گويد: "حسين، بيعت با يزيد را قبول نمى كند. به خدا قسم، اگر من جاى تو بودم هر چه زودتر او را مى كشتم".15 مروان زود مى فهمد كه امير مدينه، مرد اين ميدان نيست، به همين دليل به او مى گويد: "از سخن من ناراحت نشو. مگر بنى هاشم، عثمان ( خليفه سوم ) را مظلومانه نكشتند، حالا ما مى خواهيم با كشتن حسين، انتقامِ خون عثمان را بگيريم".16 حتماً با شنيدن اين حرف، خيلى تعجّب مى كنى! آخر مگر حضرت على(ع)، فرزندش امام حسين(ع) و ديگر جوانان بنى هاشم را براى دفاع از جان عثمان به خانه او نفرستاد! اين اطرافيان عثمان بودند كه زمينه كشتن او را فراهم كردند. اكنون چگونه است كه مروان، گناه قتل عثمان را به گردن امام حسين(ع) مى اندازد؟17 اميدوارم كه امير مدينه، زيرك تر از آن باشد كه تحت تأثير اين تبليغات دروغين قرار گيرد. او مى داند كه دست امام حسين(ع) به خون هيچ كس آلوده نشده است. مروان به خاطر كينه اى كه نسبت به اهل بيت(عليهم السلام) دارد، سعى مى كند براى تحريك امير مدينه، از راه ديگرى وارد شود. به همين دليل رو به او مى كند و مى گويد: "اى امير، اگر در اجراى دستور يزيد تأخير كنى، يزيد تو را از حكومت مدينه بركنار خواهد كرد". امير به مروان نگاهى مى كند و در حالى كه اشك در چشمانش حلقه زده است مى گويد: "واى بر تو اى مروان! مگر نمى دانى كه حسين يادگار پيامبر است. من و قتل حسين!؟ هرگز، كاش به دنيا نيامده بودم و اين چنين شبى را نمى ديدم".18 امير مدينه در فكر است و با خود مى گويد: "چقدر خوب مى شود اگر حسين با يزيد بيعت كند. خوب است حسين را دعوت كنم و نامه يزيد را براى او
: بخوانم. چه بسا او خود، بيعت با يزيد را قبول كند". سپس يكى از نزديكان خود را مى فرستد تا امام حسين(ع) را به قصر بياورد.19 * * * شب از نيمه گذشته و فرستاده امير مدينه در جستجوى امام حسين(ع) است.20 او وارد كوچه بنى هاشم مى شود و به خانه امام مى رسد. درِ خانه را مى زند و سراغ امام را مى گيرد. امام، داخل خانه نيست. به راستى، كجا مى توان او را پيدا كرد؟ مسجد پيامبر در شب هاى پايانى ماه رجب، صفاى خاصّى دارد و امام در مسجد پيامبر، مشغول عبادت است. فرستاده امير مدينه، راهى مسجد پيامبر مى شود و پس از ورود به آن مكان مقدّس، بدون درنگ نزد امام حسين(ع) مى رود. امام در گوشه اى از مسجد همراه عدّه اى از دوستان خود، نشسته است. فرستاده امير رو به امام حسين(ع) مى كند و مى گويد: ــ اى حسين! امير مدينه شما را طلبيده است.21 ــ من به زودى پيش او مى آيم. امام خطاب به اطرافيان خود مى فرمايد: "فكر مى كنيد چه شده است كه امير در اين نيمه شب، مرا طلبيده است. آيا تا به حال سابقه داشته است كه او نيمه شب، كسى را نزد خود فرا بخواند؟". همه در تعجّب هستند كه چه پيش آمده است. امام مى فرمايد: "گمان مى كنم كه معاويه از دنيا رفته و امير مدينه مى خواهد قبل از آنكه اين خبر در مدينه پخش شود، از من بيعت بگيرد".22 آيا امام اين موقع شب، نزد امير مدينه خواهد رفت؟ نكند خطرى در كمين باشد؟ آيا معاويه از دنيا رفته است؟ آيا خلافت شوم يزيد آغاز شده است؟ يكى از اطرافيان امام از ايشان مى پرسد: "اگر امير مدينه شما را براى بيعت با يزيد خواسته باشد، آيا بيعت خواهى نمود؟" امام جواب مى دهد: "من هرگز با يزيد بيعت نمى كنم. مگر فراموش كرده اى كه در پيمان نامه صلحِ برادرم امام حسن(ع)، آمده بود كه معاويه نبايد جانشينى براى خود انتخاب كند. معاويه عهد كرد كه خلافت را بعد از مرگش به من واگذار كند. اكنون او به قول و پيمان خود وفا نكرده است. من هرگز با يزيد بيعت نخواهم كرد، چون كه يزيد مردى فاسق است و شراب مى خورد".23 مأمور امير مدينه، دوباره نزد امام مى آيد و مى گويد: ــ اى حسين! هر چه زودتر نزد امير بيا كه او منتظر توست. ــ من به زودى مى آيم. امام از جاى برمى خيزد. مى خواهد كه از مسجد خارج شود، يكى از اطرافيان مى پرسد: "اى پسر رسول خدا، تصميم شما چيست؟" امام در جواب مى فرمايد: "اكنون جوانان بنى هاشم را فرا مى خوانم و همراه آنان نزد امير مى روم".24 امام به منزل خود مى رود. ظرفِ آبى را مى طلبد. وضو مى گيرد و شروع به خواندن نماز مى كند. او در قنوت نماز، دعا مى كند... به راستى، با خداى خويش چه مى گويد؟ آرى، اكنون لحظه آغاز قيام حسينى است. به همين دليل، امام حركت خويش را با نماز شروع مى كند. او در اين نماز با خداى خويش راز و نياز مى كند و از او طلب يارى مى نمايد.25 ــ على اكبر! برو به جوانان بنى هاشم بگو شمشيرهاى خود را بردارند و به اين جا بيايند. ــ چشم بابا! بعد از لحظاتى، همه جوانان بنى هاشم در خانه امام جمع مى شوند. آن جوانمرد را كه مى بينى عبّاس، پسر اُمّ البنين است. آنها با خود مى گويند كه چه خطرى جان امام را تهديد كرده است؟ امام، به آنها خبر مى دهد كه بايد نزد امير مدينه برويم. همه افراد، همراه خود شمشير آورده اند، ولى امام به جاى شمشير، عصايى در دست دارد. آيا اين عصا را مى شناسى؟ اين عصاى پيامبر است كه در دست امام است.26 امام به سوى قصر حركت مى كند، آيا تو هم همراه مولاى خويش مى آيى تا او را يارى كنى؟ ـــــــــــــــــــــــــ
🏴 واکنش حجت الاسلام کاشانی به عدم سیاه پوشی شهر در ایام محرم 📸 شهرداری ها و صاحبان بیلبوردها کم لیاقتند یا اولویت‌شان فرق کرده است ◾️گلایه حجت‌الاسلام کاشانی نسبت به عدم سیاهپوشی و بروز مظاهر عزاداری در سطح شهر ✍صدای ایران: ضمن تشکر از حاج آقای کاشانی بخاطر اعتراضشان در موضوع عدم سیاه پوشی شهر در این ایام مهم 👈شهرداران و شورای های شهر برای ولنتاین [ روز دوست دختر، دوست پسر] شهر را چراغانی میکنند ولی برای عزای حسین به خود زحمت نداده اند شهر را سیاه پوش کنند 🔹البته مشکل از شورای شهر و شهردار نیست خب شاید این آقایان که بدون هیچگونه نظارتی به قدرت میرسند نفوذی و یا حتی دشمن اهل البیت علیهم السلام باشند و یا شاید بدتر از این در حال سناریو ریزی برای حذف مجالس و مناسبت های مذهبی در دید عموم باشند ◾️ ولی ظاهرا حوزه های علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی و سایر نهاد های مذهبی محترم خواب تشریف دارند و یا سکولاریسم چنان از خاصیت انداخته اشان که هیچ واکنشی به موضوع به این مهمی و سایر موضوعات ندارند. ◾️بزرگان اسلام به داد اسلام برسید ◾️بزرگان حوزه، حوزه علمیه را دارید به کجا میبرید؟ چرا حوزه های علمیه را اینقدر خنثی و بی دغدغه بار آورده اید که نسبت به هیچ موضوعی در جامعه توان اظهار نظر ندارند؟ ➕مگر شما بلندگو و مبلغ اسلام نیستید؟ پس کجاست صدای شما که در جمهوری اسلامی به هیچ کس نمی‌رسد؟ 🏴 @GOOLLEYAS
به عابس ابن.شبیب شاکری که معلم و مفسر قرآن بود گفتند: نامه بیعت با امام حسین را امضاء کن. گفت؛ آیا حسین ع.برحق است؟ گفتند: آری گفت: نیازی به امضاء نیست.در میدان معلوم می شود.. کسی که نامه آورده بود بیعت باپسر پیامبر صلی را شکست. اما عابس جزء شهدای 72 تن است اینها درس است اینها عبرت است. از آخر مجلس شهداء را چیدند. هزینه دفاع از ولی زمان فقط جان است و بس @GOOLLEYAS