eitaa logo
قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده
190 دنبال‌کننده
81 عکس
26 ویدیو
1 فایل
﷽ کانال رسمی قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده 🚩 #با_ما_همراه_باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻شبهات جنگ 1⃣ جنگ عقیدتی..... 🔶 شبهه: آیا جنگ ما با اسراییل یک جنگ عقیدتی، ایدیولوژیک به حساب میاد..... چرا ما باید به خاطر عقیده دشمن تراشی کنیم...؟ اسراییل جنایتکاره اما اگه سکوت کنیم، چون باهاش کیلومتر ها فاصله داریم، با ما کاری نخواهد داشت مثل خیلی از کشورهای منطقه؟ 🔷 پاسخ: وقتی می‌گویند جنگ ایران و اسراییل جنگی عقیدتی است منظورشان این است که انگیزه جنگ، صرفا پیروی از دستورات دینی بوده و این جنگ، سود و فایده دنیایی ندارد، سوال کننده در حقیقت منظورش از واژه عقیدتی و به کار بردن آن غیر عقلانی و غیر منطقی بودن جنگ با اسراییل است، این سوال خواسته یا ناخواسته ادعا می‌کنه هر کاری که انگیزه عقیدتی در سیاست داشته باشد غیر منطقی است و کار غیر منطقی هم نباید انجام گیرد. اما آیا واقعا این ادعا با دستورات دینی همخوانی دارد، سوال در واقع اشکالی به دین و دستورات دینی است مبنی بر اینکه این دستورات تک بعدی بوده و اجرای آن هیچ سود دنیوی ندارد و بعد نتیجه میگیرد حال که جنگ با اسراییل چنین است بهتر است چنین جنگی برای یک ملت با عقاید گوناگون تجویز نشود. اما مراجعه به منابع دینی و فهمی سطحی از آن ادعای نسبت داده شده به دین را به کلی رد مینماید. در دین اسلام هیچ تکلیفی در تضاد با دنیا نیست، در اعتقاد دینی دنیا مزرعه آخرت، ابزار و وسیله خوشبختی در آخرت است و تا این مزرعه خودش آباد نباشد آخرت نیز آباد نخواهد شد، همانطور، هر وسیله برای هدفی طراحی شده، دنیا هم وسیله آبادی آخرت است و روشن است که تا این وسیله خودش سالم و پر نشاط نباشد نمی‌تواند وظیفه خودش را به خوبی انجام دهد. به همین دلیل دستورات مختلف دینی حتی فردی ترین آنها هیچ ضرری نباید برای فرد داشته باشد و کوچک ترین ضرری انجام تکلیف را منتفی میکند به عنوان مثال روزه یک تکلیف فردی است، این تکلیف در حالت عادی فواید زیادی برای بدن داره و اگه به دلیل شرایط خاص فردی ضرری هم داشته باشد انجام دادن آن حرام است! یعنی فرد در صورتی که با روزه گرفتن به خودش ضرر بزند نه تنها ثوابی نمی‌برد بلکه مجازات هم خواهد شد چرا که به خودش ضرر زده است. حال همچنین دینی چه طور ممکن است جنگی صرفا عقیدتی بدون در نظر گرفتن فواید و ضرر های دنیوی تجویز کند و در شیپور آن بدمد ؟ اسلام اگر توصیه به جنگی کند قبل از آن توصیه کرده منافع خودت را ببین، ضرر‌های جنگ را ببین اگر این جنگ ضررش بیشتر بود وارد شدن به آن بر تو حرام خواهد بود. حال چه جنگ با کفار مکه و مدینه باشد که با اسراییل. 👈 خلاصه آنکه ادعای عقیدتی بودن جنگ به معنای بی توجهی به ضرر‌های آن از نگاه دینی صحیح نبوده و اسلام اساسا چنین اعتقادی ندارد، عقیده در اسلام با منفعت دنیوی پیوندی مستحکم داشته و رفاه آخرت از آبادی دنیوی میگذرد. 🚩 قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده @G_shahidhajizadeh
قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده
🔻شبهات جنگ 1⃣ جنگ عقیدتی..... 🔶 شبهه: آیا جنگ ما با اسراییل یک جنگ عقیدتی، ایدیولوژیک به حساب میاد
🔻شبهات جنگ 1⃣ جنگ عقیدتی..... 🔶 شبهه: آیا جنگ ما با اسراییل یک جنگ عقیدتی، ایدیولوژیک به حساب میاد..... چرا ما باید به خاطر عقیده دشمن تراشی کنیم...؟ اسراییل جنایتکاره اما اگه سکوت کنیم، چون باهاش کیلومتر ها فاصله داریم، با ما کاری نخواهد داشت مثل خیلی از کشورهای منطقه؟ 🔷 پاسخ دوم: وقتی می‌گویند جنگ ایران و اسراییل جنگی عقیدتی است منظورشان این است که انگیزه جنگ صرفا پیروی از دستورات دینی بوده و این جنگ جنبه و فایده دنیایی ندارد، سوال کننده در حقیقت منظورش از واژه عقیدتی و به کار بردن آن غیر عقلانی و غیر منطقی بودن جنگ با اسراییل است، این سوال خواسته یا ناخواسته ادعا می‌کنه هر کاری که منشا عقیدتی در سیاست داشته باشد غیر منطقی است و کار غیر منطقی هم نباید انجام گیرد. اما آیا واقعا این ادعا با دستورات دینی همخوانی دارد؟ سوال در واقع اشکالی به دین و دستورات دینی است مبنی بر اینکه این دستورات تک بعدی بوده و اجرای آن هیچ منفعت دنیوی ندارد و بعد نتیجه میگیرد حال که جنگ با اسراییل چنین است بهتر است چنین جنگی برای یک ملت با عقاید گوناگون تجویز نشود. اما آیا واقعا اسلام دین جنگ است و در هر شرایطی و فقط به محض وجود ظالم دستور حمله می‌دهد و هیچ ملاحظه ای در این باره ندارد؟ در میان اسلام شناسان معاصر شیعه ۲ نظر قابل توجه درباره لزوم جنگ وجود دارد، عده ای همچون شهید مطهری معتقدند اسلام نه دین جنگ است نه دین صلح بلکه ملاک منفعت مسلمانان است، اگر صلح دارای نفع بیشتر باشد جنگ حرام است و بالعکس. بعضی نیز مانند آیت الله جوادی آملی و بسیاری دیگر اصل را در اسلام صلح دانسته و می‌گویند جنگ فقط در شرایط استثنایی و مواقع ضروری لازم است. هر دو گروه نیز می‌پذیرند که اگر نفع صلح بیشتر باشد اولویت با صلح است، به عنوان مثال پیامبر اسلام در اوج مبارزات خود و علی رقم مخالفت یاران خودش قراداد صلح با مشترکان را امضا نمود، صلحی که به تعبیر قرآن پیروزی بزرگ و فتح مبین نامیده شد. تعبیری که برای بسیاری از جنگ های پیامبر به کار برده نشده بود. بنابراین اسلام دین جنگ نیست و مبارزه با ظالم، کفار و مشرکان در آن اصل نبوده و باید با لحاظ شرایط و مناسبات مختلف وارد جنگ شد و ادعای نسبت داده شده به اسلام مبنی بر ترجیح همیشگی جنگ و یا اعتقاد به جنگ به هر قیمت و در هر شرایط، از اسلام بیگانه است‌ 🚩 قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده @G_shahidhajizadeh
قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده
🔻شبهات جنگ 1⃣ جنگ عقیدتی..... 🔶 شبهه: آیا جنگ ما با اسراییل یک جنگ عقیدتی، ایدیولوژیک به حساب میاد
🔻 شبهات جنگ 1⃣ جنگ عقیدتی... 🔶 شبهه: آیا جنگ ما با اسراییل یک جنگ عقیدتی، ایدیولوژیک به حساب میاد..... چرا ما باید به خاطر عقیده دشمن تراشی کنیم...؟ اسراییل جنایتکاره اما اگه سکوت کنیم، چون باهاش کیلومتر ها فاصله داریم، با ما کاری نخواهد داشت مثل خیلی از کشورهای منطقه؟ 🔷 پاسخ سوم: درگیری ایران با اسراییل علاوه بر اینکه وظیفه انسانی هر فرد و کشوری به حساب می‌آید از منظر منافع ملی هم قابل تبیین و توجیه است به گونه‌ای که اگر ایران کشوری لاییک، سکولار و حتی ضد دین هم بود باز هم به اقتضای منافع ملی خود باید وارد این کارزار میشد اما چرا؟ جواب در گرو فهم یک مقدمه ساده است، جهانی شدن و گلوبالیسم.... بعد از انقلاب صنعتی و رشد صنعت، تکنولوژی، ارتباطات و.... پدیده‌ جدیدی شکل گرفت، با رشد در عرصه های مختلف زندگی بشری و گسترش و درهم‌تنیدگی ارتباطات مختلف تجاری، رسانه ای و... به تدریج مرزبندی کشورها کمرنگ شد البته نه مرز جغرافیایی بلکه استقلال هر کشور در عرصه‌های مختلف کم گردید؛ دیگر تصمیم گیری های سیاسی، اقتصادی و... تنها ملی نبوده و دارای تأثیر و تاثر متقابل بودند. پیشرفت یک کشور در گرو پیشرفت منطقه شد، راه های اقتصادی و زیرساخت های آن منطقه‌ای و فرهنگ و حتی آداب و رسوم تا حدی جهانی و فراملی گردیدند. در چنین شرایطی کشورها به فکر ائتلاف های مختلف سیاسی، نظامی و اقتصادی افتاده و گروه های مانند برکیس، شانگهای، هفت، اتحادیه اروپا و.. در شرق و غرب شکل گرفت. به بیان ساده کشورها به مثابه همکار و شریک یکدیگر شدند و دیگر مانند گذشته هر کشور نمی‌توانست داخل مرزهایش و بدون توجه به بیرون و مشارکت منطقه ای و جهانی پیشرفت کند. علت درگیری ایران با اسراییل نیز به همین دلیل است، وقتی ایران به دلیل پدیده گلوبالیسم مجبور باشد برای پیشرفت خودش با سایرین همکاری کند، نمی‌تواند با شریکی مثل اسراییل همکاری نماید. فرض کنید در یک شرکت مشغول تجارت با چندین شرکت دیگر هستید، اگر یکی از شرکت های طرف شما به زور توسط گروهی تصاحب شود و بعد از آن اکثر شرکت ها برای مقابله با او متحد شده و شکست بخورند وضعیت شما چه خواهد شد؟ آیا بعد از این رویداد میتوانید با شرکت مذکور به درستی و طبق اصول معامله کنید؟ آیا شرکت مذکور به دلیل به کار گیری قدرت و زور و پیروزی ظالمانه بر سایر قدرت ها اکنون در معاملات و طرح های مشترک اراده خود را به شما دیکته نخواهد کرد؟ اسراییل همان شرکت و بازار تجاری همان خاورمیانه ماست‌. اسراییل یک کشور را به زور گرفت بعد از آن در جنگ شش روزه تمامی اعراب مثل مصر، اردن، سوریه، کویت و عربستان را شکست داد . اراده خود را به آنها تحمیل کرد. آیا بعد از این تحمیل اراده اسراییل در طرح های اقتصادی و سیاسی منطقه به نظر دیگران احترام خواهد گذاشت یا به منافع آنها فکر خواهد کرد‌؟ ایران یا هر کشوری برای پیشرفت خود ناچار است در منطقه با سایرین همکاری کند، در گروه های مختلف و پیمان های مختلف منطقه و جهان عضو شود، آیا با وجود چنین کشوری میتواند در تعارض منافع خود با سایر کشورها نظر خود را پیش ببرد؟ دقیقا به همین دلیل تمام غرب و آمریکا مقابل در جنگ روسیه و اوکراین مقابله روسیه ایستادند، بیشترین تحریم را علیه او وضع کرده و فشار سیاسی و نظامی به او وارد نمودند، بسیاری از کشورهای اروپا با روسیه فاصله کیلومتری زیادی دارند اما میدانند تحمیل اراده روسیه به اوکراین یعنی قدرت نامشروع روسیه در منطقه و در نتیجه زورگویی بیشتر او در طرح های اقتصادی و.. در منطقه و جهان... مقابله آمریکا با چین و جنگ اقتصادی او با چین نیز به همین دلیل است، چین اگر در اقتصاد، منطقه و جهان قدرتمند شود دیگر اراده، نظر و منافع اوست که اولویت پیدا خواهد کرد به همین دلیل امریکا باید چین مقابله کند، تهدید کند و فشار آورد. ایران هم دقیقا به هم دلیل با اسراییل مقابله می‌کند، به همان دلیل که اروپا و آمریکا برای منافع خود مقابل روسیه و چین می‌ایستند البته با این تفاوت که ایستادگی ما به حق است و آنها باطل. 🚩 قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده @G_shahidhajizadeh
قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده
🔻 شبهات جنگ 1⃣ جنگ عقیدتی... 🔶 شبهه: آیا جنگ ما با اسراییل یک جنگ عقیدتی، ایدیولوژیک به حساب میاد.
🔻 شبهات جنگ 2⃣ حفظ جان رهبری 🔶 شبهه: آیا حضور محدود رهبری در انظار عمومی نشانه ترس ایشان است؟ 🔷 پاسخ اول: حفظ جان و لزوم مراقبت از آن از بدیهی ترین دستورات دینی و عقلی است به‌گونه‌ای که عقل نه تنها حفظ جان را لازم میداند بلکه حکم میکند اگر احتمال خطر هم میدهید مراقبت کنید، خیلی از رفتارهای ما در زندگی روزمره نیز به همین دلیل است، مثلا هنگام سفر ۱۰۰ درصد مطمین به وقوع تصادف نیستیم اما با این وجود همین که احتمال آن‌را میدهیم کافی است تا با بستن کمربند و... احتیاط کنیم. به همین دلیل نیز در جنگ ها از گذشته تا امروز ابزارهای دفاعی مختلفی استفاده می‌شده، از سپر، زره و کلاه‌خود گرفته تا سنگر، جلیقه ضدگلوله، پدافند و..... اگر هرگونه احتیاط به معنای ترس باشد هر اقدام احتیاطی از موارد بالا مصداق ترس خواهد بود درحالی که تاریخ گواهی داده شجاع ترین انسان‌ها نیز از ابزارهای دفاعی استفاده می‌کرده‌اند. در سیره ائمه معصومین و پیامبر اسلام نیز احتیاط برای حفظ جان و تبعیت از این حکم آشکار عقلی مصادیق متعدد دارد. به عنوان مثال حضرت ابوطالب علیه السلام در محاصره شعب ابی طالب مسئولیت محافظت از جان پیامبر را بر عهده داشته و از بنی هاشم نیز در این امر کمک میگرفت. پیامبر اسلام نیز در لیلة المبیت برای مهاجرت به مدینه با رعایت احتیاط امیرالمومنین را در جای خود گمارده و خود مخفیانه از شهر خارج شدند، در ادامه مسیر نیز پیامبر در غاری پنهان شده تا از شر مشرکان در امان باشند. در جنگ بنی نضیر عده ای از مهاجر و انصار مسئول محافظت از خیمه پیامبر اکرم (ص) بودند. در جریان تلاش منافقان برای ترور پیامبر و آگاهی ایشان از طریق وحی نیز حضرت محمد با همراه کردن ۲ نفر از یارانشان نقشه آنان را ناکام گذاشتند. امام حسین علیه السلام نیز هنگام فراخوانده شدن توسط حاکم مدینه برای بیعت با یزید وقتی به کاخ حاکم مدینه رفتند به همراهان خود دستور دادند تا به صورت پنهانی سلاح حمل کرده و در صورت خطر، از جان حضرت محافظت نمایند. تمامی موارد بالا حکایت از رعایت حکم قطعی عقل مبنی بر لزوم حفاظت از خود در سیره ائمه دارد. البته باید دقت کرد حفظ جان مادامی واجب است که پیشبرد اسلام متوقف بر فدا کردن آن نباشد و الا باید در راه پیشبرد اسلام از جان گذشت. 🚩 قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده @G_shahidhajizadeh
قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده
🔻 شبهات جنگ 2⃣ حفظ جان رهبری 🔶 شبهه: آیا حضور محدود رهبری در انظار عمومی نشانه ترس ایشان است؟
🔻 شبهات جنگ 2⃣ حفظ جان رهبری 🔶 شبهه: آیا حضور محدود رهبری در انظار عمومی نشانه ترس ایشان است؟ 🔷 پاسخ دوم: ممکن است سوال شود اگر محافظت از جان از طرق مختلف توسط کارگزاران حکومتی جایز است این امر چه طور با مردمی بودن کارگزاران و لزوم زندگی عادی همخوانی دارد؟ آیا مردم عادی نیز محافظ دارند؟ در پاسخ باید گفت کارگزاران حکومتی اگر با خطری مواجه باشند که عموم مردم را تهدید می‌کند نباید از موقعیت خود سواستفاده کرده و با امکانات حکومتی به طور ویژه از خود محافظت کنند اما اگر خطری به طور اختصاصی متوجه آنان باشد می‌توانند از خود محافظت نمایند، این امر اختصاص به مسئولین نداشته و حکومت موظف است علاوه بر حفاظت از مردم از خطرات مشترک و عمومی از طریق پلیس و... در صورت وجود خطری خاص برای شهروندان، به طور ویژه نیز از آنان حفاظت کند، بنابراین به طور خلاصه می‌توان گفت خطر عمومی اقدامات عمومی و خطر خاص اقدامات خاص می‌طلبد، چه خطر متوجه فردی معمولی باشد یا مسئول. به همین دلیل امام خمینی در زمان جنگ از ساخت پناهگاه اختصاصی برای خود نهی کرده و رهبر معظم انقلاب نیز در زمان همه‌گیری کرونا همزمان با مردم از واکسنی در دسترس عموم استفاده کردند. خطر بمباران در زمان جنگ و همه‌گیری بیماری برای رهبران جامعه خطری عمومی بود که همه مردم را تهدید می‌کرد و غرض از بیماری و بمباران در دو مثال بالا ترور فردی خاص نبود به همین دلیل رهبران نظام نیز از حفاظت اختصاصی برخوردار نبودند. اما اگر مانند جنگ ۱۲ روزه رهبری به طور ویژه و مستقیم تهدید شوند و این خطر مختص ایشان باشد عقلا و شرعا لازم است حفاظتی متناسب با تهدید صورت گیرد. 🚩 قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده @G_shahidhajizadeh
قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده
🔻 شبهات جنگ 2⃣ حفظ جان رهبری 🔶 شبهه: آیا حضور محدود رهبری در انظار عمومی نشانه ترس ایشان است؟ 🔷
🔻 شبهات جنگ 3⃣ جنبش miga و پیشرفت همانند ژاپن شبهه: در روزهای جنگ ۱۲ روزه برخی از‌ رسانه‌‌ها با استناد به کمک آمریکا به ژاپن برای پیشرفت اقتصادی بعد از حمله اتمی، چنین می‌گفتند که ایران نیز بعد از جنگ با کمک آمریکا امکان بازسازی خواهد داشت و چه بسا مانند ژاپن بتواند به قدرتی نوظهور تبدیل شود، این تبلیغات بعد از سخنرانی ترامپ و وعده او به بازسازی ایران اوج گرفت به شکلی که بخشی از صحبت ترامپ با هشتک make ıran grate again در فضای مجازی ترند گردیده اقلیتی مدعی شدند ایران بعد از جنگ دوباره رشد خواهد کرد..... 🔷 پاسخ: مقایسه ایران با ژاپن نمی‌تواند مقایسه ای صحیح باشد، ژاپن هرچند بعد از جنگ جهانی پیشرفت های محسوسی در اقتصاد و صنعت کرده اما نباید فراموش کرد از نظر سیاسی و نظامی کاملا وابسته به آمریکا باقی مانده و هیچگونه استقلال سیاسی از خودش ندارد، البته ممکن است گفته شود مردم استقلال را نخواسته و ژاپن شدن حتی به قیمت وابستگی را بر وضع فعلی ترجیح می‌دهند، واقعیت آن است که ایران حتی اگر مثل ژاپن فرمانبرداری امریکا را بپذیرد باز هم مثل ژاپن نخواهد شد، اما چرا ؟ پاسخ را میتوان در منابع غنی ایران، موقعیت استراتژیک و سابقه دشمنی ایران و آمریکا دانست، ژاپن به عنوان کشوری فقیر و عاری از منابع معدنی، نفت، گاز و انرژی کشوری مناسب برای غارت منابع به نظر نمیرسد، آمریکا ترجیح می‌دهد او را به شریک اقتصادی خود در آسیا تبدیل کند تا نماینده‌ای در غرب آسیا داشته باشد، مرور تاریخ ژاپن نیز گواه بر ادعای فوق است، ژاپن کشوری با سابقه پیشرفت اقتصادی و نظامی،‌ کشوری مستقل در عرصه جهانی تا پیش از جنگ جهانی دوم بود، کشوری که در سال ۱۹۰۵ به اتکای قدرت خود و با رویکرد ضد استعماری توانست روسیه قدرت بزرگ شرقی در آن زمان را شکست دهد، قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی ژاپن در حدی بود که در جنگ جهانی دوم نیز در رویارویی با آمریکا بوده و از بازیگران اصلی آن جنگ قلمداد می‌شد، اما بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا با نفوذ نظامی و فرهنگی اقدام به دخالت در تدوین قانون اساسی جدید ژاپن کرده و پس از خلع سلاح کامل نظامی و دیکته نظام اقتصادی غربی به آن، روندی را آغاز کرد که ژاپن پیشرفت های گذشته خود را اینبار تحت کنترل و نظارت آمریکا ادامه دهد، به عبارت دیگر آمریکا ترجیح داد ژاپن به عنوان کشوری فقیر از حیث منابع طبیعی و سابقه درخشان در اقتصاد و صنعت در گذشته را تحت نظارت خود به شریکی وابسته در اقتصاد و سیاست تبدیل کند، طبیعی است ایران کشوری غنی از حیث منابع و انرژی و با موقعیت بسیار مهم در خاورمیانه موقعیت ژاپن را ندارد و همانطور نخست وزیر رژیم صهیونسیتی نیز صراحتا بیان کرد، طرح آنها برای ایران تبدیل کردن آن به لیبی است. 🚩 قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده @G_shahidhajizadeh
قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده
🔻 شبهات جنگ 3⃣ جنبش miga و پیشرفت همانند ژاپن شبهه: در روزهای جنگ ۱۲ روزه برخی از‌ رسانه‌‌ها با اس
🔻 شبهات جنگ 4⃣ فلسطینیان خودشان به اسرائیلی ها زمین فروختند!! شبهه: فلسطینیان خودشان اقدام به فروش زمین های کشورشان به اسراییل کردند، ما به چه علت باید از آنان حمایت کنیم؟ 🔷 پاسخ: یکی از شبهات قدیمی درباره مسئله فلسطین این است که ادعا می‌شود فلسطینی‌ها زمین‌های خود را به صورت داوطلبانه فروخته‌اند. پیش از بررسی صحت این ادعا، لازم است اشاره شود که بر اساس منابع تاریخی، حداکثر مقدار زمین‌های واگذارشده به یهودیان حدود هفت درصد از کل اراضی بوده است. با این حال، نکته کلیدی این است که حتی این مقدار اندک نیز به صورت داوطلبانه واگذار نشده است. این زمین‌ها از طریق سه روش از مالکیت فلسطینی‌ها خارج شده‌اند که در ادامه بررسی می‌شوند: نخستین روش، اعمال مالیات‌های سنگین بر زمین‌ها بود. پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی، فلسطین تحت قیمومیت بریتانیا قرار گرفت. مقامات بریتانیایی با وضع مالیات‌های سنگین، شرایطی ایجاد کردند که برخی از مالکان به دلیل ناتوانی در پرداخت مالیات، مجبور به واگذاری زمین‌های خود شدند. روش دوم، سلب تابعیت فلسطینی‌هایی بود که زمین‌های خود را واگذار می‌کردند. بریتانیا با این سیاست، به محض واگذاری زمین، تابعیت فلسطینی را از این افراد سلب می‌کرد. روش سوم، استفاده از واسطه‌های غیر یهودی برای خرید زمین‌ها بود. در این روش، فردی غیر یهودی به عنوان خریدار معرفی می‌شد و سپس زمین‌ها را به یهودیان منتقل می‌کرد. بنابراین، مشخص است که حتی مقدار اندک زمین‌های واگذارشده به یهودیان نیز از طریق روش‌های معمول و قانونی صورت نگرفته، بلکه بخشی از یک طرح برنامه‌ریزی‌شده برای انتقال زمین‌ها به یهودیان و ایجاد بهانه‌ای برای تصرف اراضی بوده است. این روند غیرطبیعی واگذاری زمین‌ها، واکنش‌های گسترده‌ای در میان فلسطینی‌ها به دنبال داشت. به عنوان مثال، شیخ عزالدین قسام، که نامش این روزها بسیار شنیده می‌شود، یکی از افرادی بود که سال‌ها پیش از تأسیس رسمی رژیم صهیونیستی، در اعتراض به این واگذاری‌های مشکوک به شهادت رسید. در نتیجه، نخست اینکه واگذاری زمین‌ها به هیچ عنوان از طریق روند قانونی و متعارف انجام نشده است و دوم اینکه مجموع این واگذاری‌ها تنها درصد ناچیزی از کل خاک فلسطین کنونی را شامل می‌شود. 🚩 قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده @G_shahidhajizadeh
قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده
🔻 شبهات جنگ 4⃣ فلسطینیان خودشان به اسرائیلی ها زمین فروختند!! شبهه: فلسطینیان خودشان اقدام به فرو
🔻 شبهات جنگ 5⃣ فلسطین اصلا وجود نداشته است!! شبهه: یکی از سوالات مطرح درباره جنگ اسراییل و فلسطین آن است که فلسطین قبل از اسراییل نیز هیچ وقت کشوری مستقل نبوده، در زمان تصرف توسط اسراییل تحت اشغال بریتانیا و قبل از آن نیز جرئی از حکومت عثمانی حساب می‌شده است؟ 🔷 پاسخ: اگر قرار باشد مستقل یا غیر مستقل بودن کشوری را ملاک حقانیت حمله به آن بدانیم باید گفت بسیاری از کشورهای فعلی در منطقه نیز کشور مستقل نبوده‌اند، کشورهایی مثل عراق، سوریه، اردن و... که پیش‌تر جزئی از عثمانی بودند با فروپاشی‌اش تشکیل شده و قبل از آن استقلال سیاسی نداشته‌اند، به عنوان مثال عراق نیز مانند فلسطین پس از عثمانی تحت قیومیت بریتانیا درآمد اما پس از چندی به کشوری مستقل تبدیل شد، اتفاقی که برای اردن نیز رخ داد. در حقیقت بریتانیا پس از عثمانی از سوی جامعه جهانی مسئولیت یافت تا از سرزمین های مختلف عثمانی حمایت کند تا آنها به مرور مستقل شوند، اتفاقی که به جز فلسطین برای همه رخ داد، حتی فلسطین نیز مدتی پول و مرز مستقلی از اردن پیدا کرد اما بریتانیا با نقشه‌ای از پیش برنامه ریزی شده تصمیم گرفت در فلسطین منطقه‌ای یهود نشین ایجاد کند. باید گفت آنچه تجاوز به سرزمینی را نامشروع می‌نماید، لزوما استقلال سیاسی نیست،‌ مردم فلسطین از قرن ها قبل ساکن این سرزمین بوده و هویت قومی، عربی و فرهنگی مستقل داشتند به گونه‌ای نام فلسطین قدمت چند صد ساله دارد، حق داشتن کشور مستقل از چیزی جز همین هویت مستقل نشأت نمیگیرد، حتی اگر معتقد باشیم فلسطین بعد از عثمانی نباید کشوری مستقل میشد بلاشک باید آن را جزیی از کشورهای هم جوارش بدانیم نه اسراییل، کشورهایی مانند اردن که قرن‌ها نیز با فلسطین تحت حکومت واحد قرار داشته‌اند. به بیان دیگر تنها ۲ راه‌حل حقوقی و مشروع برای فلسطینِ بعد از عثمانی متصور است، نخست تشکیل کشوری مستقل و دیگری الحاق آن به کشورهایی مانند اردن، مصر و .... به همین دلیل تشکیل حکومت یهودی و انتقال یهودیان از سراسر دنیا به منطقه بدون شک از هر منظری نامشروع و غیرقانونی بوده است. نکته دیگر آنکه پیشنهاد تشکیل فلسطین به عنوان کشوری مستقل در کنار اسراییل در دهه پنجاه قرن ۱۹‌ از طرف سازمان ملل ارائه‌ شده بود، پیشنهادی که توسط اعراب رد گردید، امروز نیز لزوم تشکیل کشور مستقل فلسطین مورد اتفاق بسیاری از کشورهای جهان است، این پیشنهادات جهانی حاکی از آن است که فلسطین از همان ابتدا حق استقلال سیاسی را داشته و عدم استقلال در دوره‌ای نمی‌تواند بهانه‌ای برای انکار این حق قرار گیرد. 🚩 قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده @G_shahidhajizadeh
قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده
🔻 شبهات جنگ 5⃣ فلسطین اصلا وجود نداشته است!! شبهه: یکی از سوالات مطرح درباره جنگ اسراییل و فلسطین
🔻 شبهات جنگ 6⃣ هزینه‌تراشی و جنگ طلبی بیهوده ایران! شبهه: چرا ایران با جهان سر ستیز دارد، چرا دنبال صلح و آشتی با کشورهای جهان نیستیم و برای خود هزینه می‌سازیم؟ 🔷 پاسخ: واقعیت این است که ایران بعد یا قبل از انقلاب سر ستیز با هیچ کشوری نداشته و فقط دنبال استقلال خود بوده است، ایران با انقلاب تصمیم گرفت خودش برای خودش تصمیم بگیرد طبیعی است با این اقدام کشورهایی مثل آمریکا نمی‌توانستند با نفوذ خود در کشور منافع پیشین خود را کسب و دقیقا به همین دلیل به دشمنی با ایران پرداختند، آنها بودند که به دنبال جایگاه قبلی خود بوده و با طرح برنامه های مختلفی درصدد تسلط مجدد بر کشور بودند، تسلطی که قبل از انقلاب به طور کامل از آن برخوردار بودند. به عنوان مثال در گزارشی مربوط به سال ۴۲ آسوشتیدپرس چنین نوشته است: «تعداد مستشاران آمریکایی در ایران روز به روز افزایش‌‌‌‌ می‌‌یابد... در کلیه ادارات دولتی و وزارت دفاع ایران، کارشناسان آمریکایی اداره امور را به دست دارند. عوارض گمرکی از کالا‌های آمریکایی لغو شد. تحقیقات مجلس سناى آمریکا نشان داد که تعداد این افراد با احتساب خانواده‌هایشان در سال 1357 بین 40 تا 50 هزار نفر بوده است.» نفوذ آمریکا در حدی بود که علاوه بر فشار بر شاه برای انتخاب نخست وزیرهایی مانند قوام در صورت نیاز و از طریق کودتا اقدام به برکناری نخست وزیر نیز میکرد. سال ۲۰۰۰ میلادی مادلین آلبرایت وزیر امورخارجه آمریکا در سخنرانی خود گفت: «در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش موثری در ترتیب دادن براندازی نخست‌وزیر محبوب ایران محمد مصدق داشت. دولت آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجه‌اند ولی آن کودتا آشکارا باعث پس‌رفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحت‌اند.» دخالت آمریکا در امور کشورها منحصر به ایران نبوده، آمریکا در بیش از هفتاد کشور جهان بیشتر از چند ده پایگاه نظامی دارد که نشان دهنده قدرت و نفوذ آمریکا در کشورهای جهان است. خلاصه آنکه ایران هیچ‌گاه اعلام دشمنی با آمریکا و اسراییل نکرده و به دنبال ستیز با این کشور نیست، ایران فقط نسبت به دخالت های امریکا واکنش داده و در حقیقت حرکت ایران واکنش است نه کنش، مانند صاحب خانه‌ای که با دیدن تلاش دزد برای حضور در ملکش فریاد «دزد دزد» سر می دهد. بدیهی است فریاد صاحب خانه عامل دشمنی نبوده و تنها اعلام وجود خطر برای سایرین است، صحبت کسانی که معتقدند در صورت سکوت مقامات جمهوری اسلامی و عدم اعلام مخالفت با آمریکا دشمنی ها از بین میرود مانند کسی است که گمان کند با سکوت صاحب خانه و خاموشی او دزد از دزدی و طمع به مال دیگری منصرف خواهد شد!!!! 🚩 قرارگاه مردمی شهید حاجی‌زاده @G_shahidhajizadeh