eitaa logo
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
88.9هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
4.2هزار ویدیو
25 فایل
‍ ❣دوست واقعى فقط خداست "خدا" تنها دوستيه ❣ ڪه هيچوقت پشتت رو خالى نمیڪنه و ❣ تنها دوستيه ڪه هميشه محبتش یڪ ❣طرفه است با خدا دوستى ڪن ❣ڪه محتاج خلق نشی تبلیغاتــــ ما🤍👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1016528955C6f8ce47ae9
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🔴جوان کفن دزد یک روز معاذ بن جبل در حالی که گریه می‏ کرد به رسول اکرم (ص) وارد شد و سلام کرد، حضرت بعد از جواب سلام علت گریه‏ اش را جویا شد. معاذ عرض کرد: یا رسول اللَّه جوانی رعنا و خوش اندام بیرون خانه ایستاد و مانند زن بچه مرده گریه می‏ کند و در انتظار است که شما به او اجازه ورود دهید وحضرت اجازه ورود دادند جوان وارد شد. حضرت فرمودند: ای جوان چرا گریه می‏ کنی؟ جوان گفت: ای رسول خدا گناهی مرتکب شده ‏ام که اگر خدا بخواهد به بعضی از آنها مرا مجازات کند، بایستی مرا به آتش قهر دوزخم برد و گمان نمی‏ کنم که هرگز مورد بخشش و آمرزش قرار بگیرم. حضرت فرمود: آیا شرک به خدا آورده‏ ای؟ گفت نه. حضرت فرمود: قتل نفس کرده ‏ای؟ گفت نه. حضرت فرمود: بنابراین توبه کن که خدا ترا خواهد بخشید و لو بزرگی گناهانت به اندازه کوهها عظیم باشد. گفت: گناهانم از آن کوههای عظیم بزرگتر است. حضرت فرمود: پروردگار متعال گناهانت را می آمرزد و لو به بزرگی زمین و آنچه در آن است، بوده باشد. جوان گفت: گناهان من بزرگتر است. حضرت با حالت غضب به او خطاب فرمود: وای بر تو ای جوان گناهانت بزرگتر است یا خدای متعال؟ جوان تا این سخن را از پیغمبر شنید خودش را به خاک انداخت و گفت منزه است پروردگار من، هیچ چیز بزرگتر از او نیست. در این موقع حضرت فرمود: مگر گناه بزرگ را جز خدای بزرگ کسی دیگر هست که ببخشد؟ جوان گفت: نه یا رسول اللَّه. جوان گفت: یا رسول اللَّه، هفت سال است که به عمل زشتی دست زده ‏ام؛ به گورستان می‏ روم و قبر مردگان را نبش کرده و کفن آنها را می‏دزدم. این اواخر شنیدم دختری از انصار از دنیا رفته. من هم طبق معمول به منظور سرقت کفن او به جستجوی قبرش رفتم. تا اینکه قبرش را پیدا کردم رویش یک علامت گذاشتم تا شب بتوانم به مقصودم برسم و کفن را بربایم. سیاهی شب همه جا را فرا گرفته بود آمدم سر قبر دختر و گورش را شکافتم. جنازه دختر را از قبر بیرون آورده و کفنش را از تنش بیرون آوردم، بدنش را برهنه دیدم آتش شهوت در وجودم شعله ‏ور شد نگذاشت تنها به دزدی کفن اکتفا کنم، از طرفی وسوسه‏ های فریبنده نفس و شیطان، نتوانستم نفس خود را مهار کرده و خود را راضی به ترک آن کنم. خلاصه آنقدر ابلیس، این گناه را در نظر زیبا جلوه داد که ناچار با جسد بی‏جان آن دختر به زنا مشغول شدم بعد جنازه ‏اش را به گودال قبر افکندم و بسوی منزل برگشتم. هنوز چند قدمی از محل حادثه نرفته بودم که صدائی به این مضمون بگوشم رسید: ای وای بر تو از مالک روز جزا چه خواهی کرد؟! آن وقتی که من و تو را به دادگاه عدل الهی نگه دارند؟! وای بر تو از عذاب قیامت که مرا در میان مردگان برهنه و جُنب قرار دادی؟! بله یا رسول‏ اللَّه شنیدن این کلمات وجدان خفته مرا بیدار کرد تا اینکه به حکم وظیفه وجدان برای بخشش گناهانم از خدای بزرگ خدمت شما آمده ‏ام تا به برکت وجود شما خداوند از سر تقصیرات من درگذرد. اما به نظرم به قدری گناهانم بزرگ است که حتی از بوی بهشت هم محروم خواهم ماند. یا رسول اللَّه آیا شما در این مورد نظر دیگری دارید که من انجام دهم؟! پیغمبر اکرم (ص) فرمود: ای فاسق از من دور شو. زیرا ترس از آن دارم که آتشی بر تو نازل شود و عذاب تو مرا متأثر کند. جوان گنهکار از پیش روی پیغمبر رفت و پس از تهیه مختصر غذائی سر به بیابان گذاشت و در محلی دور از چشم مردم به گریه وزاری و توبه پرداخت، لباسی خشن بر تن و غل و زنجیری هم به گردن انداخته آنگاه با تضرع و زاری روی به آسمان کرد و مناجات کنان پروردگار خود را می‏خواند، بارالها هر وقت از من راضی شدی به رسولت وحی نازل کن تا مرا مژده عفوت دهد و اگر نه آتشی بفرست تا در این دنیا به کیفر اعمالم معذب شوم. زیرا من طاقت عذاب آخرت تو را ندارم. دیری نپائید که در اثر نیایش صادقانه‏ اش، خداوند رحیم او را عفو فرمود و بر پیامبرش این آیه را فرستاد: «و الّذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذکرواللَّه فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الاّ اللَّه...»(1) رسول خدا از نزول این آیه شریفه در جستجوی جوان مذبور بر آمد و معاذبن جبل تنها کسی بود که اقامتگاه آن جوان را بلد بود و نشان پیغمبر(ص) داد. حضرت با گروهی از یارانش به محل آن جوان آمدند. وقتی که رسیدند دیدند که جوان از ترس عقوبت الهی دست نیایش بسوی حقتعالی دراز کرده و همچون ابر بهاران از دیدگانش اشک می‏ بارد جلو آمده غل و زنجیر را از گردنش برداشتند و بوی مژده آمرزش و عفو الهی را رساندند. سپس رو به اصحاب کرده فرمودند: جبران کنید گناهان خود را همانطور که بهلول نبّاش جبران کرد. 📚(1) آل عمران،134. 📚منبع: قصص التوابین؛داستان توبه کنندگان
﷽ ♥️امام علی علیه السلام: ✔«هيچ شهرى براى تو سزاوارتر از شهر ديگر نيست; بهترين شهرها شهرى است كه تو را پذيرا شود (و وسيله آرامش و پيشرفت تو را فراهم كند)» 🔶️ لَيْسَ بَلَدٌ بِأَحَقَّ بِكَ مِنْ بَلَدٍ، خَيْرُ الْبِلَادِ مَا حَمَلَك.   🔸️ حکمت ۴۴۲ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌➣ @ganje_arsh ❤️
✨﷽✨ 💰درمان مشکلات و بیماری ها با صدقه! ✍مردی خدمت امام کاظم (علیه السلام) رسید و عرض کرد: ده نفر عائله دارم تمامشان بیمارند، نمی دانم چه کنم و با چه وسیله گرفتاریشان را بر طرف سازم؟ امام(علیه السلام) فرمود: آنان را به وسیله صدقه و احسان به نیازمندان مؤمن در راه خدا، معالجه کن(به نیازمند صدقه داده و از او بخواهید دعا کند) که هیچ چیزی سریع تر از صدقه حاجت را بر آورده نمی کند و هیچ چیز برای بیمار سودمندتر از صدقه نمی باشد... گاهي امام سجاد (سلام الله‌ عليه) چيزي كه به سائل مرحمت مي فرمودند، دست مبارك خود را مي بوييد و مي گفت: اين دست به دست الهي رسيده؛ ✨چون خداوند در آیه 104 سوره توبه فرمود: خداست که توبه را از بندگانش می پذیرد و اوست که صدقات آنها را می گیرد...✨ 📚 بحارالانوار،ج 62، ص 269. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌➣ @ganje_arsh ❤️
امام على عليه السلام: أقوَى النّاسِ إيمانا أكثَرُهُم تَوَكُّلاً علَى اللّهِ سبحانَهُ قويترين مردم در ايمان، با توكّل ترين آن ها به خداوند سبحان است غررالحكم حدیث3150 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌➣ @ganje_arsh ❤️
مدیریت آرزوها.mp3
7.19M
✿ اینکه خداوند یک شب، در یکی از بزرگترین و مهم‌ترین رحم‌های زمانی را به عنوان لیلة الرغائب یا شب رغبت‌ها قرار داده است، نشان ازین دارد که تا چه حد می تواند در ساختار وجودی و سیر تکاملی نقش داشته باشد. اینکه؛ - چه چیزی را آرزو کنیم؟ - چطور آرزو کنیم؟ - آرزوهایمان را چطور اولویت بندی کنیم؟ نشان می دهد چقدر در راه رسیدن به موفق بوده‌ایم! ※ ویژه @Ganje_arsh
.﷽ پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند : کنار زدن مانع از سر راه مردم صدقه است. نشان دادن راه به مردم صدقه است. عیادت مریض رفتن صدقه است. جواب سلام دادن صدقه است. 📚دعوات راوندی صفحه 98 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌➣ @ganje_arsh ❤️
🔅 ✍ افسوس مسافران دنیا در روز حسرت کاروانی در دل شبی تاریک که چشم چشم را نمی‌دید، به بیابانی رسید و بنا شد تا روشن‌شدن هوا در آنجا توقف کند. قافله‌سالار باتجربه که با راه و جزئیات آن آشنایی کامل داشت، مرتباً به مسافران تاکید می‌کرد که زمین این بیابان پوشیده از گیاهانی است که بوی خوشی دارند. از طرفی این بیابان پُر از سنگ‌های ریز و درشت نیز می‌باشد. تا جایی که در توان دارید از سنگ‌ها جمع‌آوری کنید، اما مبادا از گیاهان چیزی بردارید، چراکه به‌زودی با فواید سنگ‌ها و مضرات گیاهان آشنا خواهید شد! مدت اقامت ما کوتاه و غیرقابل‌برگشت خواهد بود، لذا تا می‌توانید از این فرصت استفاده کنید. در این بین گروهی به سفارش قافله‌سالار عمل نموده و با پرهیز از جمع‌آوری گیاهان خوشبو، شروع به گِردآوری سنگ‌های کوچک و بزرگ کردند. اما در مقابل، عده‌ای هم با این توجیه که حمل سنگ‌ها مشکل بوده، از برداشتن سنگ خودداری و در عوض به کندن گیاهان خوشبو مشغول شدند. پس از گذشت ساعتی، طوفانی شدید وزیدن گرفت. قافله‌سالار برای رسیدن به اولین کاروانسرا، ناچار شد حرکت کاروان را شروع کند. او در اواخر شب مجبور شد کاروان را از روی پلی طولانی که روی رودخانه‌ای خروشان ساخته شده بود، عبور دهد. دقایقی بعد از عبور آخرین نفر، از شدت طوفان پل بزرگ در هم شکسته و فروریخت. با عبور کاروان از پل، به‌تدریج از تاریکی هوا کاسته شده و دیوارهای کاروانسرا نیز از دور نمایان می‌گشت. آنچه در این میان عجیب بود، صدای همهمه و ناله کاروانیان بود که با روشن‌شدن تدریجی هوا، بلند و بلندتر می‌شد! با ورود کاروان به کاروانسرا و روشن‌شدن کامل هوا، فریاد مسافران به اوج خود رسید. قضیه از این قرار بود که با روشن‌شدن هوا، معلوم شد سنگ‌هایی که قافله‌سالار به جمع‌آوری آن توصیه کرده بود، جواهرهای ارزشمندی بوده است. علت ناله و حسرت افرادی که از آن سنگ‌ها برنداشته بودند، مشخص بود، اما وقتی از دلیل حسرت کاروانیانی که به‌همراه خود سنگ داشتند، سوال شد، در پاسخ گفتند افسوس می‌خوریم که چرا به برداشتن همین مقدار از این جواهرات بسنده کردیم! دلیل دیگر ناراحتی و حسرت بسیاری از مسافران کاروان این بود که متوجه شده بودند گیاهان خوش‌بویی که به‌همراه دارند، نوعی گیاه سمی بوده که به‌محض برخورد با دستشان آنان را مسموم کرده است! در واقع تمام کاروانیان از افسوس اینکه چرا به توصیه‌های قافله‌سالار عمل نکرده یا به‌طور کامل آن سفارشات را عملی نساخته بودند، فریاد واحَسرتا سر داده بودند! آری عزیزان، حکایت این داستان حکایت دنیا و آخرت ماست! دنیا به‌منزله آن بیابان تاریک، قافله‌سالار به‌منزله بزرگان دین، سنگ‌ها در حکم واجبات و کارهای نیک، گیاهان خوش‌بو به مَثابه گناهان، پل غیرقابل‌برگشت به‌منزله مرگ، و روشنایی روز به‌منزله دنیای پس از مرگ است. طبق آیات مبارکه قرآن، یکی از اسامی روز قیامت، «یوم‌الحسرة» یعنی روز اندوه، افسوس و پشیمانی است. تا فرصت داریم از غنیمت‌های دنیا که همان واجبات و کارهای خوب است، بهره‌مند شده و فریب ظاهر جذاب گناهان را نخوریم که پشیمانی سودی نخواهد داشت. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌➣ @ganje_arsh ❤️
✍پيامبر صلی الله عليه وآله: اِنَّ اللّه َ يُحِبُّ مِنَ الْخَيْرِ ما يُعَجَّلُ؛ خداوند، كار خيرى را كه به آن شتاب شود، دوست دارد. 📚 كافى، ج ۲، ص ۱۴۲، ح۴. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌➣ @ganje_arsh ❤️
🔴معجزه اي از امام باقر عليه السلام 🌼ابوبصير از ارادتمندان خاص امام باقر عليه السلام بود و از هر دو چشم نابينا شده بود. 💬 مي گويد: به امام باقر عليه السلام عرض كردم: شما فرزندان پيامبر خدا هستيد؟ ✨فرمود: آري. 🌼ابوبصير: پيامبر خدا وارث همه انبيا بود. آيا هر چه آنها مي دانستند پيغمبر هم مي دانست؟ ✨امام: آري. 🌼ابوبصير: آيا شما مي توانيد مرده را زنده كنيد و كور و بيمار مبتلا به پيسي را شفا دهيد و از آنچه مردم مي خورند و در خانه هايشان ذخيره مي كنند خبر دهيد؟ ✨امام: آري، با اجازه خداوند. در اين موقع حضرت به من فرمود: نزديك بيا! نزديك رفتم، به محض اين كه دست مباركش را بر صورت و چشمم كشيد، بيابان، كوه، آسمان و زمين را به خوبي ديدم. ✨سپس فرمود: آيا دوست داري همين گونه بينا باشي تا نظير ساير مردم در قيامت به حساب و كتاب الهي كشيده شوي و يا مانند اول كور باشي و به طور آسان وارد بهشت گردي؟ 🌼عرض كردم: مايلم به حال اول برگردم. ✨آنگاه امام عليه السلام دست مباركش را بر چشمم كشيد، دوباره نابينا شدم. 📚بحار جلد۴۶ صفحه ۲۳۷   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌➣ @ganje_arsh ❤️
🍃🍂رفع اختلاف بین زوجین🍂🍃 ✍ به جهت سازگارے و رفع اختلاف بين زن و شوهر ۱۰۰۱ مرتبه «يٰا وَدودُ» بخواند مجرب است Ⓜ️ مجموعه اذكار و ادعيه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌➣ @ganje_arsh ❤️
✍ با يك نگاه گذرا به سوره مباركه والعصر مى‏ فهميم كه : بر خلاف گمان انسان كه خيال مى ‏كند هر روز بر عمرش افزوده مى ‏شود، هر روز كه مى‏ گذرد از سرمايه او كاسته مى‏ شود؛ 💠 «وَالْعَصرِ اِنَّ الاِنْسانَ لَفى خُسرٍ» به زمان سوگند كه انسان همچون يخ هر لحظه در حال آب شدن است پس در برابر به هدر رفتن عمر بايد چيزى بهتر از عمر به دست آوريم. 💠 «اِلاّ الْذينَ آمَنوا و عَمِلوا الصالِحاتِ» آنچه بهتر از عمر ماست، ايمان و عمل صالح است. ايمان و كار نيك اگر توسعه پيدا نكند، ارزشى نخواهد داشت. بنابراين، بايد ديگران را نيز به ايمان و عمل صالح سفارش و دعوت كنيم «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ»؛ البته پيمودن اين راه، مشكلاتى در بر خواهد داشت؛ ولى به هر حال بايد با پشتكار اين راه را بپيماييم. «وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» ⭕️ در زمان ما، با رهبرى امام خمينى‏ قدس سره و خون شهدا، بزرگ‏ ترين منكر (حكومت طاغوت و سلطه آمريكا) محو و بزرگ ‏ترين معروف (استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى) بر پا شد. 💢 و اين ما هستيم كه بايد از آن به خوبى پاسدارى كنيم؛ هر جا فسادى ديديم، فرياد بزنيم و آن را بيان كنيم. همچنين، هر روز معروفى را گسترش دهيم. 📚 کتاب ده درس امر به معروف و نهی از منکر نوشته استاد محسن قرائتی ➣ @ganje_arsh ❤️
💢معنای 🔰امام صادق عليه السلام فرمودند: 💫طوبى، ارزانی کسی باد كه هنگام غیبت قائم ما، امر ولايت ما را محكم نگهدارد، و دلش بعد از هدايت به انحراف كشيده نشود. ابو بصیر پرسید: چيست؟ امام صادق علیه السلام پاسخ دادند: است در بهشت كه ريشه اش در خانه حضرت على عليه السلام قرار دارد، و مؤمنى نيست كه شاخه اى از آن درخت، در خانه او نباشد. و معنای فرموده خداوند در آیه ۲۹ سوره رعد همین است: {طُوبَىٰ لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ طوبی نصیبشان است؛ و بهترین سرانجامها} خوشا بر احوال آنان و مقام نيكويشان 📚معاني الأخبار ج ۱، ص ۲۶۴ ‌‌➣ @ganje_arsh ❤️