فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤ ❤
خدایا 🙏
در این شب معنوی ✨
وبه حق بی بی دو عالم
خانم حضـــــرت فاطمه زهرا (س)
دعا برای دوستانم اینست 🙏
حاجت ها همه حاجت مندان
را به لطف و کرمت و به برکت
روا بفرما 🙏
آمیـــن یا رَبَّ 🙏
✨امیدوارم به حق
خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها 🖤
واین شبهای عزیز
❣خدا نگاهی به دل همه ما بندازه
به خصوص اونایی که مدت هاست
💔غمی دلشون رو گرفته
شب بخیر✨
التماس دعا🙏
@Ganje_arsh
4_5868292547570304679.mp3
8.58M
🖤الله و اکبر این همه جلال
🖤الله اکبر این همه شکوه
👤مهدی رسولی
@Ganje_arsh
نیایش صبحگاهی🌺🍃🌺
خدایا🙏
در این ایام فاطمیه
به حرمت خانم فاطمه الزهرا س
از تو تمنا دارم 🙏
شفا عنایت کنےمریض ها را
امید ببخشی نا امیدان را
در رحمت بگشاے بر نیازمندان
گره بازکنے از گرفتاران و
آرامش هدیه دهے به تمام خانه ها
و دوستانم را حاجت روا فرمایی🙏
آمیــن یا قاضِیَ الْحاجات 🙏
ای برآورنده ی حاجت ها 🙏
@Ganje_arsh
سلام صبح بخیر ☕
فرا رسیدن ایام سوگواری
حضرت فاطمه الزهرا س🖤
بر شما عزيزان تسلیت باد 🙏
الهی به حرمت این روز همگی
حاجت روا باشید 🙏
الهی آمین 🙏
@Ganje_arsh
21.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤يا فاطِمَةَ الزَّهْراءُ يابِنْتَ مُحَمَّد
♥️يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، ياسَيِّدَتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا
🖤وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنابِكِ
♥️اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا🙏
🖤فرا رسیدن ایام سوگواری دردانه
♥️رسول الله (ص) فاطمه الزهرا (س)
🖤بر شما عزیزان تسلیت باد
@Ganje_arsh
🔅 #پندانه
✍️ کودکان مهربانترند
🔹معلم از دانشآموزان میخواهد که هر کدام در رابطه با وضعیت خود یک انشا بنویسند و قول میدهد که به بهترین انشا جایزه بدهد.
🔸همه بچهها، انشای خود را مینویسند و معلم بعد از خواندن آنها، از آنجا که همه انشاها را زیبا مییابد نمیتواند یکی را انتخاب کند، پس تصمیم میگیرد به قید قرعه، برنده جایزه (کفش) را مشخص کند!
🔹معلم از دانشآموزان میخواهد اسامی خود را داخل چکمه بگذارند، تا او یک اسم را بیرون بکشد.
🔸همین که میخواست اسم را بخواند همه بچهها دست زدند! و معلم با صدای بلند اسم یکی از بچهها را خواند.
🔹معلم وقتی این جریان را برای همسرش توضیح میداد، اشک میریخت و میگفت:
وقتی بقیه اسمها را نگاه کردم، متوجه شدم تمام بچهها فقط اسم همین دختر را که فقیرترین بچه کلاس است، نوشته بودند.
مطالب بیشتر ↩️
@Ganje_arsh
#پندانه
🔻عقابی بر بچه گوسفند حمله آورد و او را به چنگال صید کرده و ربود.
🔹کلاغی که شوق تقلید داشت، این احوال را دید.
خواست که زور خود بر گوسفندی بیازماید ولیکن پنجهاش در پشم گوسفند چنان اسیر ماند که بیچاره خود را از آن خلاص دادن نتوانست.
🔹شبان آمد و او را اسیر یافته، بگرفت و به خانه برد تا از بهر بازیچه به فرزندان خود دهد.
🔹چون فرزندان شبان کلاغ را دیدند، از پدر خود پرسیدند که این پرنده چه نام دارد؟
🔹راعی گفت این پرندهایست که پیش از یک ساعت خود را عقاب تصور کرده بود، اکنون خوب دانسته باشد که کلاغ بیشه است حماقت پیشه.
🔹آدمی را باید که در کاری که مافوقِ استطاعت او باشد قدم ننهد و اگر نهد، هم از سرانجام آن نومید شود و هم مصدر تضحیک ابنای روزگار.
■⇨ @Ganje_arsh
#آگاهی_بر_اسرار_علوم
✍ کسی ڪہ هر روز ﷽ را ۱۵۰ بار
بگوید خداوند متعال او را بر اسرار
علوم و باطن و حقایق آن ها اطلاع
خواهد داد
Ⓜ️ شمس المعارف ۲۰۲
■⇨ @Ganje_arsh
🔆 #پندانه
🔰بخونیدش خیلی قشنگه ...
🔹پسره به مادرش گفت: با اين قيافه ترسناكت چرا اومدی مدرسه؟
🔸مادر گفت: غذاتو نبرده بودی، نمیخواستم گرسنه بمونی.
🔹پسر که همیشه از چهره مادرش با یک چشم خجالت میکشید گفت: ای كاش نمیومدی تا باعث خجالت و شرمندگی من نشی ...
🔸چند سال بعد پسر در شهر ديگهای دانشگاه قبول شد و همون جا کار پیدا کرد، ازدواج كرد و بچهدار شد. خبر به گوش مادر رسيد و گفت: بیا تا عروس و نوههامو ببینم اما پسر میترسید که زن و بچش از ديدن پیرزن یه چشم بترسن ...
🔹چند سال بعد به پسره خبر دادن مادرت مرده ... وقتی رسید مادر رو دفن کرده بودن و فقط یک يادداشت از طرف مادرش واسش مونده بود:
پسر عزيزم! وقتی ۶ سالت بود تو یک تصادف یک چشمت رو از دست دادی، اون موقع من ۲۶ سالم بود و در اوج زیبایی بودم و به عنوان مادر نمیتونستم ببينم پسرم چشمش رو از دست داده واسه همين چشمم رو به پاره تنم دادم تا مبادا بعدا با ناراحتی زندگی كنی. پسرم! مواظب چشم مادرت باش ...
🔸اشک در چشمهای پسر جمع شد ... ولی چه دیر ...
■⇨ @Ganje_arsh
✨﷽✨
🔴صداقت
✍سال ها پیش در چين باستان شاهزاده ای تصميم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصميم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند .وقتي خدمتکار پير قصر ماجرا را شنيد به شدت غمگين شد. چون دختر او مخفيانه عاشق شاهزاده بود ، دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت . مادر گفت : تو شانسی نداری ، نه ثروتمندی و نه خيلی زيبا .دختر جواب داد : می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند ، اما فرصتی است که دست کم يک بار او را از نزديک ببينم . روز موعود فرا رسيد و شاهزاده به دختران گفت : به هر يک از شما دانه ای می دهم ، کسی که بتواند در عرض 6 ماه زيباترين گل را برای من بياورد ، ملکه آينده چين می شود .
دختر پيرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت . سه ماه گذشت و هيچ گلی سبز نشد ، دختر با باغبان های بسياری صحبت کرد و راه گل کاری را به او آموختند ، اما بی نتيجه بود ، گلی نروييد... روز ملاقات فرا رسيد ، دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و ديگر دختران هر کدام گل بسيار زيبايی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدان های خود داشتند .لحظه موعود فرا رسيد شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پايان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آينده او خواهد بود .
همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هيچ گلی سبز نشده است . شاهزاده توضيح داد : اين دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراطور می کند : گل صداقت ...
همه دانه هايی که به شما دادم عقيم بودند ، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود...
■⇨ @Ganje_arsh
#سوره_ناس
🍃🍂 توانگری و دفع دشمن 🍃🍂
🖊 هرڪس "سوره مبارڪه ناس" را
جهت مال دنیا و هلاڪ دشمن و دفع بلا
بخواند به مراد خود خواهد رسید
■⇨ @Ganje_arsh
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حدیث
💚پیامبر صلی الله علیه وآله:
▪️كَأَنِّي بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ في بَيْتَهَا
وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ
إِرْثَهَا وَ كُسِرَ جَنْبُهَا [وَ كُسِرَتْ جَنْبَتُهَا]
وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا وَ هِيَ تُنَادِي
يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثُ ...▪️
▪️ انگار میبینم آن لحظهای
را که ذلت وارد خانه او
(فاطمه سلام الله علیها)
شده، حرمتش پایمال گشته،
حقش غصب شده، از ارث خود منع شده،
پهلوی او شكسته شده و فرزندی
را كه در رحم دارد، سقط شده؛
در حالی كه پیوسته فریاد میزند:
وا محمداه ! ولی كسی به او پاسخ نمیدهد،
کمک میخواهد؛ اما كسی به فریادش نمیرسد..
و او اوّل كسی است كه از خاندانم
به من ملحق میشود ؛
و در حالی بر من وارد میشود كه
محزون و غمگین است
حقش غصب شده و شهید شده است.▪️
📓منبع شیعه: الامالی صدوق، ص114
📓منبع سنی: فرائد السمطين ج2، ص35
@Ganje_arsh